www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 5035
زمان انتشار: 17 می 2016
«عمل سالک» در گرو انس با اسماء الهی است

جایگاه عمل در سلوک انسانی (6)، 91/9/14؛ از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

«عمل سالک» در گرو انس با اسماء الهی است

 خداوند از مخلوقاتش با عنوان «کلمه» یاد می­ کند و دائماً در حال سخن گفتن با ما از درون و بیرون است. در خواندن و شنیدن قرآن کسانی دریافت حقیقی دارند که قرآن را با صدای خدا بشنوند. قرآن نامه ­ی کتبی خدا بوده و کلّ نظام خلقت نامه ­ی تکوینی خداوند است.

به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 6 از بحث «جایگاه عمل در سلوک انسانی» مورخ 91/9/14، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:

تقدم تعلیم قرآن بر خلقت انسان

یکی از اسامی حق­ تعالی «متکلم» است که کاربردش در جهت تربیت انسان است: «عَلََّمَ القُرآنَ، خَلَقَ الإِنسانَ،...» (سوره الرحمن، آیات 3-2) تعلیم از اسم رحمن است. به این معنا که اقتضای رحمت الهی سبب تعلیم قرآن و خلق انسان می­ گردد که بدون قرآن، خلقت انسان عبث خواهد بود. اطلاعات تخصصی هفتگانه در حد فاصل قوس نزول و صعود باید در دست انسان کامل باشد؛ و همین، خلقت انسان را معنادار می­ کند. تکلم خدا با انسان برای رشد و تکامل اوست که به «مَثَل اعلی شدن» برسد. خداوند با خلقتش با ما تکلم می­ کند که اگر این سخن را نشنویم، شنیدن کتاب الهی فایده­ ی چندانی به حال ما ندارد. شرط استفاده از کتاب خدا، خواندن کتاب خلقت است.

 خداوند از مخلوقاتش با عنوان «کلمه» یاد می­ کند و دائماً در حال سخن گفتن با ما از درون و بیرون است. در خواندن و شنیدن قرآن کسانی دریافت حقیقی دارند که قرآن را با صدای خدا بشنوند. قرآن نامه ­ی کتبی خدا بوده و کلّ نظام خلقت نامه ­ی تکوینی خداوند است.

تنها موجودی که قابلیت ظهور همه اسماء الهی را دارد "انسان" است

حضور خداوند در همه ­ی عالم خلقت کاملاً یکسان است؛ «...فَأینَمَا تُولّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ...» (بقره، آیه 115) اما تنها موجودی که قابلیت دارد همه اسماء الهی (که در جوشن کبیر آمده­ است) را ظهور بدهد انسان است؛ تنها انسان آینه­ ی تمام نمای خداوند است و سایر موجودات فقط بخشی از صفات و اسماء الهی را منعکس می­ کنند.

انس با اسماء الهی راه نجات از غصه و اضطراب

از جمله نام هایی که از یک موجود استخراج می­ گردد، «مصوّر» است. صورت‌هایی که خداوند می ­آفریند، مختلف و بی­ نهایت هستند؛ و یک صورت واحد در دو مخلوقش قرار نداده است. بی­نهایت تنوع در بی­نهایت خلقت الهی حاکم است. خداوند این همه تجلی دارد؛ «کلّ یوم هو فی شأن» (سوره الرحمن، آیه 29) و ما اینقدر بی تفاوت از کنار آنها عبور می­ کنیم؛ «و کأَیِّن مِن آیه فِی السّموات و الأرض یَمُرُّونَ علیها...»(سوره یوسف، آیه 105)

با صدهزار جلوه برون آمدی که من                 با صدهزار جلوه تماشا کنم تو را

انس با اسماء الهی انسان را از غم و غصه و اضطراب و ... نجات می ­دهد.

امام صادق (علیه السلام) می­ فرمایند: «دَعَ اللهُ النّاسَ فِی الدّنیا بآبائِهم لِیَتَعارَفوا و فی الاخِرَه بأعمالِهِم» مردم در دنیا به پدرانشان، و در آخرت به اعمالشان شناخته می­شوند. هر شخصی در قیامت با اسمش شناخته می­شود؛ اسم یعنی ذات + صفت. اسم یعنی دارایی و توانایی؛ «استاد»، «دکتر»، «مهندس»، «نجار»، «بنّا» و ... در واقع اسم الاسم هستند به معنای نامی برای دارایی و توانایی هر فرد. در آخرت، انسان ها به میزان اسمائی که ظهور داده ­اند، جایگاه دارند. مثلاً کسی که در مقابل اذیت دیگران از نام «مبدّل» استفاده کرده و سختی­ها را به نور تبدیل کرده از این اسم بهره دارد. هر انسانی مجهز به نام مبدّل است. مناسب است که روزی 76 بار ذکر «یا مبدّل» برای تبدیلات مبارک در نفس، بعد از نماز صبح گفته ­شود.

سهم‌مان را با دعا و استعانت از خدا دریافت کنیم

هر انسانی سهمی دارد که باید با استعانت از خدا طلب کرده و بگیرد. میزان طلب و دعا از خداوند، بر درجات انسان اثر دارد. به حدی دعاهایی که در دنیا داده نشده در آخرت عالی جبران می­ گردند که مؤمن آرزو می­ کند که ای کاش هیچ خواسته­ای را در دنیا به او نداده ­بود. امکان ندارد «کریم» خواسته­ای را اجابت نکند مگر اینکه صلاح نباشد که در این صورت ذخیره می ­کند. ما باید سهم مان را با دعا از خدا بگیریم؛ «قُل ما یَعبَأَ بِکُم ربّی لَو لا دُعاؤُکُم...» (سوره فرقان، آیه 77) کسی که سحر، صبح، دعا، درخواست، حرم و ذکر و ... ندارد گدا محشور خواهد شد. خدا در کنار ماست هر چه می ­خواهیم از او تقاضا کنیم نه اینکه صرفاً به توانایی ­های شخصی ­مان تکیه نماییم. «ألَیسَ اللهُ بِکافٍ عَبدِه» (سوره زمر، آیه 36). میزان ثروت هر کس در دنیا و آخرت به مقدار درخواستهایش از خداست.

کسب جنبه نوری هرچیز با فعال کردن اسم مبدّل

چه بدبخت است کسی که با وجود خدا احساس بی ­پناهی و غصه کند. خداوند انبیائش را دست خالی مبعوث می ­کرد زیرا به او تکیه داشتند؛ «... إنَّ مَعِیَ ربّی سیهدین» (سوره شعرا، آیه 62) همانا پروردگارم مرا هدایت خواهد کرد. اسم «مبدّل» باعث می­ گردد که انسان آزار دیگران (نار) را به نور تبدیل کند. همه چیز یک جنبه ­ی ناری دارد و یک جنبه­ی نوری؛ حتی قرآن.«یُضِلُّ بِهِ کثیراً و یهدی به کثیراً وَ مَا یُضلُّ بِهِ إلاَّ الفاسِقِین» (سوره بقره، آیه 26) بعضی­ ها با قرآن به بهشت می­ روند و بعضی با آن جهنمی می­ گردند. خداوند به آسیه شوهری مثل فرعون می دهد که تماماً نار است ولی آسیه از او نور دریافت می­ کند. این موضوع در مورد همه ­ی نعمت ها و محرومیت ها صدق می­ کند. اکسیژن که عامل تنفس و ضامن بقای ماست در موقعیت های دیگر می­ تواند بسیار خطرناک و عامل انفجار باشد. بعضی عرضه دارند اذیت های دیگران را به اسم «صبور» و «صبّار» تبدیل کرده و در اثرِ بخشیدن آنها، اسم «عفوّ» و «غفور» دریافت کنند. اینکه خداوند می ­فرمایند: «فَأولئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِم حَسَنَاتٍ...» (سوره فرقان، آیه 70) را بسیاری از نویسندگان نمی ­فهمند. لذا یکی از آنها در کتابش نوشته ­بود که به شما مژده بدهم که هر چه گناه کنید بهتر است! غافل از اینکه این تبدیل سیستم ریاضی ویژه دارد. انسان باید سیستم مورد نظر را با روش مخصوص خودش در وجودش فعال کند.

برای شخصیتی مانند «حرّ» لازم بود که امام حسین (علیه‌السلام) تعبیر تند «ثکتک امّک» به کار برد تا دارایی ­های او بروز کند و نام مبدّل در او فعال شود و عشق او به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمایان گردد. خدا هر روز بارها این کار را با می­ کند تا ما فعال شویم ولی ما ... . لذا باید هوشیار باشیم و مراقبت کنیم. خداوند و ائمه (علیهم‌السلام) دائماً به سراغ ما می­ آیند ولی ما بی­ تفاوتیم. تمام اتفاقات پیرامون ما برای فعال شدن اسم های ما هستند که اگر این بُعد را جدی نگیریم بهره ­ای نخواهیم برد. بنابراین هیچ کدام از آنها جدی نبوده و حکم تمرین و پرورداندن ما را دارند.

مصائب دنیا ضامن رشد و پیشرفت

در هنگام مصائب، قرآن مؤمنان را این‌گونه معرفی می ­کند: «إذا أصابَتهُم مصیبه قالوا إنا للهِ وَ إنا إلیهِ راجعون» (سوره بقره، آیه 126) در باشگاه هیچ کس از ضربه خوردن ناراحت نمی­ شود زیرا ضامن رشد و پیشرفت انسان است. دنیا هم سراسر باشگاه است؛ ما باید حواسمان باشد و غصه نخوریم. «ما مِن قَبضٍ أو بَسطٍ مِمّا أمرالله به أو نَهرٍ عَنه إلاّ وَ لله فیهِ البتِلاء و قضاء؛ هیچ قبض و بسطی از آنچه که خدا امر کرده به آن و یا از آن نهی کرده  نیست، مگر اینکه آزمایش در آن است». کسی که متوجه حضور در باشگاه است، راحت اسم می­ گیرد.

علم و عمل ضامن رهایی از جهل

امیرالمؤمنین (علیه السلام) می­ فرمایند: کسی نزد رسول «صلی الله علیه و آله» رفته و پرسید که چه چیزی حجّت جهل را از من برطرف می ­کند؟ حضرت می ­فرمایند: «علم». انسان برای یادگیری و آموزش حجّت باطنی دارد؛ همانطور که برای امور دنیایی­اش درباره ی هر چیز در چهار مرحله ­ی تعریف، راه ­اندازی، بهره­ برداری و تعمیر، اصل اصالت تخصص را می­ پذیرد، درباره­ ی خودش به عنوان پیچیده ­ترین مخلوق خداوند، باید چنین حساسیتی را بروز می ­داد. لذا در قیامت «نمی­دانستم» حجت نیست. برای همین می ­فرمایند: خدا هر عالم به دنیا که به آخرت جاهل باشد را دشمن می ­دارد. «إنَّ اللهَ یَبغِضُ کلَّ عالمِ بالدنیا جاهلُ بالأخرَه» مهم است که ما آخرت، لوازم زندگی آنجا و سؤال‌های مربوطه را بشناسیم. برای همین است که فرموده­ اند: «یَعفِر لِلجاهِلِ سَبعونَ ذَنباً قَبلَ أن یَغفِرَ لِلعالِمِ ذَنبَ واحِد» جاهل دو گناه دارد (یاد نگرفته و عمل نکرده) عالم یک گناه دارد (اینکه عمل نکرده ­است) در ادامه­ ی حدیث شخص سؤال می ­کند که چه چیزی حجت علم را از من برطرف می­ کند؟ حضرت می ­فرمایند: علم تا به مرحله­ ی عمل نرسد وبال است. امکان ندارد کسی به علمش عمل کند ولی شاد و آرام نباشد. اگر عالِمی زودرنج، عصبی، بداخلاق، حسود و بدبین و چشم تنگ است حتماً عالِم نیست. زیرا علم اثر ذاتی خودش را دارد.

الحمدلله رب العالمین

 

مطالب بیشتر:

پای درس استاد

مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی

مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed