www.montazer.ir
دوشنبه 2 دسامبر 2024
شناسه مطلب: 4964
زمان انتشار: 2 می 2017
جايگاه معلم در فرهنگ اهل بيت (عليهم‌السلام)

روز معلم گرامی باد

جايگاه معلم در فرهنگ اهل بيت (عليهم‌السلام)

از بهترین امتیازات جامعه بشرى هنر معلمى است. معلم با تعلیم و نشرِ علم، انسانها را به سوى كمال و پیشرفت سوق مى‌دهد و عشق و ایمان را بر لوح جان و ضمیر پاك انسانها ثبت مى‌كند و نداى فطرت را در فضاى عالم طنین‌انداز مى‌گرداند. در حقیقت تمام ترقیات و كمالات انسانها مدیون معلم است.
وارث: اساسا تعلیم و تعلم از نعمتهاى خداوند متعال است كه اول براى انبیاء و اولیا و سپس به دیگران ارزانى داشته است.به این جهت، معلم بودن از ویژگیهاى انبیاست. خداوند متعال مى‌فرماید: «هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الاْءُمِّیِّینَ رَسُولاً مِّنْهُمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ ءَایَـتِهِ وَ یُزَكِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتَـبَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِى ضَلَـلٍ مُّبِینٍ »؛ «او كسى است كه در میان جمعیّت درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگیخت كه آیاتش را بر آنها مى‌خواند و آنها را تزكیه مى‌كند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مى‌آموزد و مسلما پیش از آن در گمراهى آشكارى بودند.»

بزرگ‌ترین معلم جهان بشریت حضرت رسول خاتم صلى‌الله‌علیه‌و‌آله به این ویژگى خود افتخار مى‌كرد. آن بزرگوار زمانى كه با دو گروه در مسجد مواجه شد كه گروه اول عبادت مى‌كردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را كه در محضر استادى علم مى‌آموختند، افضل دانست و فرمود: «اِنَّمَا بُعِثْتُ مَعَلِّما همانا كه من به عنوان معلم مبعوث شده‌ام.»
آن حضرت چنان براى معلمان و مقام ارجمند آنان ارزش قائل بود كه در دعاهایش مى‌فرمود: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُعَلِّمِینَ وَاَطِلْ اَعْمارَهُمْ وَبارِكْ لَهُمْ فى كَسْبِهِمْ؛ خداوندا! معلمان را بیامرز و عمر طولانى به آنان عطا فرما و كسب و كارشان را مبارك گردان!»
آرى، معلمى از خصوصیات انبیا و از صفات محبوب آنان مى‌باشد. در مقام پاسداشت از تلاشهاى معلمان سخنى بالاتر و زیباتر از كلام مولاى متقیان، حضرت على علیه‌السلام نمى‌توان یافت كه فرمود: «مَنْ عَلَّمَنى حَرْفا فَقَدْ صَیَّرَنى عَبْدا؛ كسى كه به من یك حرف بیاموزد، مرا بنده خود كرده است.» البته این شرافت و فضیلت براى معلم، زمانى ارزشمند است كه بتواند این موهبت الهى را در وجود خود محقق سازد و با تمام وجود در جهت كمال جامعه به آموزش بپردازد. 
با توجه به سخنان پیش گفته، در این فرصت، آموزه‌هایى را از روایات اهل بیت علیهم‌السلام در تكریم مقام معلم به خوانندگان گرامى تقدیم مى‌كنیم.

امام حسین علیه‌السلام و تقدیر از معلم

بدون تردید هر انسانى فطرتا دوست دارد تا از خدمتگزار خود تقدیر كند و چه خدمتى بالاتر از آموزش علم و دانش به انسان مى‌تواند باشد. در آموزه‌هاى دینى ما براى تقدیر از معلم سفارشهاى زیادى شده است و در سیره پیشوایان معصوم علیهم‌السلام این امر مرسوم و مسلّم بوده است. ابن شهرآشوب در حالات امام حسین علیه‌السلام مى‌نویسد: 
در مدینه معلمى به نام عبد الرحمن سلمى به یكى از فرزندان امام حسین علیه‌السلام سوره حمد را آموخت. هنگامى كه فرزند گرامى حضرت آن را در نزد وى قرائت كرد، امام بسیار خوشحال شد و معلم را دعوت كرد و به عنوان تقدیر و تشكر هزار دینار و هزار حلّه به او پاداش داد. وقتى امام حسین علیه‌السلام به خاطر این پاداش زیاد، مورد اعتراض قرار گرفت، فرمود: «وَاَیْنَ یَقَعُ هذا مِنْ عَطائِهِ یَعْنِى تَعْلِیمِهِ؛ این پاداش كجا و عطاى او، یعنى آموزش سوره حمد كجا!» آن‌گاه امام حسین علیه‌السلام این ابیات را یادآور شد كه: 
اِذا جادَتِ الدُّنْیا عَلَیْكَ فَجُدْ بِها / عَلَى النّاسِ طُرّا قَبْلَ اَنْ تَتَفَلَّتْ
فَلاَ الْجُودُ یُفْنیها اِذا هِىَ اَقْبَلَتْ / وَلاَالْبُخْلُ یُبْقیها اِذا ما تَوَلَّتْ
یعنى زمانى كه دنیا چیزى بر تو ببخشد، تو نیز دست عطایت را بر همه مردم بگشا، قبل از آنكه از دست تو برود! نه بخشش آن را از بین مى‌برد، اگر به تو رو آرد و نه بخل آن را نگه مى‌دارد، اگر دنیا به انسان پشت كند.

منزلت معلم

از منظر روایات اهل بیت علیهم‌السلام براى مقام معلمى ارزش بسیارى قرار داده شده است؛ چرا كه او روح و جان افراد را پرورش داده، به سوى رشد و ترقى و تعالى مى‌برد.
حضرت سید الشهداء علیه‌السلام در یكى از رهنمودهاى حیاتبخش خویش فرمود: «مَنْ دَعا عَبْدا مِنْ ظَلالَةٍ اِلى مَعْرِفَةِ حَقٍّ فَاَجابَهُ كانَ لَهُ الاَْجْرُ كَعِتْقِ نَسَمَةٍ؛ هر كس انسانى را از گمراهى به سوى شناخت حق و حقیقت راهنمایى كند و او نیز پاسخ مثبت دهد، به اندازه آزادى یك بنده پاداش خواهد داشت.»
امام حسین علیه‌السلام در این زمینه به مردى كه در محضرش بود، چنین فرمود: «كدام‌یك از دو كار را بیشتر دوست دارى: مرد ستمگرى مى‌خواهد فرد ناتوانى را به قتل برساند و تو او را یارى مى‌كنى و از دست ظالم نجات مى‌دهى و یا اینكه فرد دگراندیشى كه اعتقادات فاسد دارد و مى‌خواهد یكى از شیعیان ما را كه توانایى دفاع فكرى و عقیدتى از باورهاى خود ندارد، گمراه كند و تو درى از علم و معرفت به روى او مى‌گشایى و آن مستضعف فكرى را یارى مى‌كنى و در مقابل هجوم فرهنگى و عقیدتى تجهیزش مى‌نمایى و او با دلایل محكم و منطقى بر دشمن عقیدتى خود پیروز مى‌شود؟» 
آن‌گاه در ادامه فرمود: «این ناتوان فكرى را یارى كردن افضل است؛ چرا كه خداوند متعال فرموده: «وَمَنْ أَحْیَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا»؛ «هر كس فردى را زنده كند، مثل این است كه تمام مردم را زنده كرده است.» یعنى اینكه از كفر به سوى ایمان راهنمایى و ارشادش نماید.»

عزیزترین قشر جامعه

حضرت امیر مؤمنان على علیه‌السلام احترام معلم را بر هر قشرى از جامعه لازم مى‌دانست و به مسلمانان سفارش مى‌كرد كه به پاس خدمات این گروه ارزشمند در هر مقامى كه باشند، آنان را همانند پدر خود گرامى بدارند و در این زمینه فرمود: «قُمْ عَنْ مَجْلِسِكَ لاَِبیكَ وَمُعَلِّمِكَ وَلَوْ كُنْتَ اَمیرا؛ به پاس گرامى‌داشت پدر و معلم خود به‌پا خیز! گرچه پادشاه باشى.»
حضرت زین العابدین علیه‌السلام نیز در ضمن شمارش حقوق اقشار مختلف جامعه، معلمان را از طبقات برتر جامعه قلمداد كرده، به دوستان و شیفتگانش سفارش مى‌كرد كه حقوق معلمان و اساتید خود را به نحو شایسته‌اى مراعات كنند و در رساله حقوق خود فرمود: «حَقُّ سائِسِكَ بِالْعِلْمِ فَالتَعْظیمُ لَهُ وَالتَّوْقیرُ لِمَجْلِسِهِ وَحُسْنُ الاِْسْتِماعِ اِلَیْهِ؛ حق آموزگار تو این است كه او را تعظیم كنى و در مجلس محترم بدارى و به نیكویى سخنانش را گوش كنى.»
در تفسیر امام عسكرى علیه‌السلام آمده است: «هنگامى كه به حضرت هادى علیه‌السلام خبر رسید یكى از فقهاى شیعه ـ كه در مقام استادى بود ـ با برخى از ناصبیان مناظره كرده و با برهانِ محكم و متقن، باطل بودن ناصبى را اثبات نموده و او را رسوا كرده است،[خیلى خوشحال شد و] هنگامى كه آن استاد فرزانه به حضور امام هادى علیه‌السلام رسید، امام او را در صدر مجلس به تخت بزرگى كه در آنجا قبلاً نهاده بودند، راهنمایى كرد. این درحالى بود كه گروهى از علویان و بنى هاشم حضور داشتند و خود امام بر آن تخت ننشست. حضرت آن استاد فقیه را بالا برد و تعظیم كرد تا اینكه بر روى آن تخت نشانید.»

تكریم معلم

یكى از بهترین و مؤثرین‌ترین اقشار اجتماعى، معلمان و اساتید و مربیان هستند. همان‌طور كه شمع خود مى‌سوزد و اطرافش را روشن مى‌كند، معلمان دلسوز و وظیفه‌شناس كه دانش‌آموزان و دانشجویان خود را با زحمات شبانه‌روزى به سوى روشنایى و هدایت مى‌برند نیز جامعه را به نور علم و معرفت خویش روشن مى‌سازند. براى همین، شایسته است كه مقام معلمان و مدرسان را همه طبقات، محترم بشمارند. 
از منظر رسول اكرم صلى‌الله‌علیه‌و‌آله مقام سه گروهِ برجسته در جامعه را به غیر از افراد گمراه و منافق كسى دیگر سبك نمى‌شمارد. آن حضرت چنین فرمود: «ثَلاثَةٌ لا یُسْتَخَفُّ بِهِمْ اِلاّ مُنافِقٌ بَیِّنٌ نِفاقُهُ ذُو شَیْبَةٍ فىِ الاِْسْلامِ وَمُعَلِّمُ الْخَیْرِ وَاِمامٌ عادِلٌ؛ از تعظیم و تكریم سه گروه به غیر از افراد منافق كه دو رویى آنان بر همگان آشكار است، كسى دیگر سر باز نمى‌زند. این سه گروه عبارت‌اند از: سالمندى كه مویش را در راه اسلام سفید كرده، معلم نیكى و پیشواى عادل.»
در خاطرات آیة اللّه حاج شیخ عبد الكریم حائرى، بنیانگذار حوزه علمیه قم آمده است: 
در دوران جوانى روزى در جلسه‌اى با حضور عده‌اى از علما كه در میان آنان آقا میرزا محمدتقى شیرازى و شهید آقا شیخ فضل اللّه نورى نیز دیده مى‌شد، نشسته بودیم. در آن هنگام، پیرمردى ژولیده و لاغراندام كه دستمال مانندى به سر بسته و عبایى وصله‌دار بر دوش گرفته بود، در نهایت سادگى به آن جلسه داخل شد. میرزا محمدتقى شیرازى فورا بلند شد و با احترام تمام آن پیرمرد را به حضور جمع آورد و در بهترین جاى مجلس نشاند. او با اشاره به آقا شیخ فضل اللّه، از میرزا پرسید: ایشان كیست؟ میرزا گفت: ایشان آقا شیخ فضل اللّه نورى است و او را كاملاً معرفى كرد. پیرمرد روشن‌ضمیر گفت: چند سال بعد شیخ فضل اللّه نامى را [به جرم دفاع از اسلام] در تهران بر دار مى‌كشند. او تو نباشى!
سپس نام مرا از میرزا پرسید: میرزا گفت: او آقا شیخ عبد الكریم یزدى است و از فضلاست. مسئله‌اى از من پرسید و من چون پاسخ آن را خیلى واضح و پیش پا افتاده مى‌دانستم، نگفتم و سكوت كردم. میرزاى شیرازى دوم بر من خشم گرفت و شدیدا ناراحت شد و خودش پاسخ مسئله را گفت و اضافه كرد كه علما در این باب این‌طور مى‌گویند. وقتى بیان میرزا تمام شد، آن مرد ساده‌پوش خود به صورت دیگر پاسخ را تقریر كرد و میرزا گفته‌هاى او را نوشت و به او نشان داد و پرسید: آیا همین گونه فرمودید؟ و او گفت: بلى. سپس به من رو كرد و گفت: چندى بعد پرچم اسلام در قم بر دوش شیخ عبد الكریم نامى به احتزاز در مى‌آید، او تو نباشى!
آن‌گاه برخاست و خداحافظى كرد و رفت. میرزا محمدتقى شیرازى كفش پیش‌پاى او نهاد و او را بدرقه كرد و چون بازگشت، بر من عصبانى شد كه چرا به او بى‌اعتنایى كردم و توضیح داد كه او معلم اخلاق حوزه‌هاى علمیه، آخوند فتحعلى سلطان‌آبادى است.

معلم، در شعر شهریار

مى‌توان در سایه اش آموختن / گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد یاد آموختیم / پس سویداى سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم / از معلم جان روشن یافتیم
اى معلم چون كنم توصیف تو / چون خدا مشكل توان تعریف تو
اى تو كشتى نجات روح ما / اى به طوفان جهالت نوح ما
یك پدر بخشنده آب و گل است / یك پدر روشنگر جان و دل است
لیك اگر پرسى كدامین برترین / آنكه دین آموزد و علم و یقین

بركات حضور در نزد معلم

یكى از مهم‌ترین مصادیق تعظیم معلمان و اساتید، حضور در كلاس درس آنان است كه انسان علاوه بر اینكه مطالب بسیارى از آنان مى‌آموزد، از آداب و رسوم و اطلاعات غیر درسى نیز بهره‌مند مى‌شود؛ افزون بر آن، به مقام دوستان خداوند و ثواب آنچه نزد خداست نیز دست مى‌یابد. در حقیقت آموزه‌هاى معلم، همانند قطرات باران دلهاى تشنه را سیراب و استعدادها را شكوفا مى‌كند. به این جهت، حضرت عیسى علیه‌السلام به پیروان خود سفارش كرد كه:
«یا بَنى اِسْرائیلَ زاحِمُوا الْعُلَماءَ فى مَجالِسِهِمْ وَلَوْ جُثُوّا عَلَى الرُّكَبِ فَاِنَّ اللّهَ یُحْیِىِ الْقُلُوبَ الْمَیْتَةَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَما یُحْیىِ الاَْرْضَ الْمَیْتَةَ بِوابِلِ الْمَطَرِ؛ اى بنى اسرائیل! در كلاسهاى درس دانشمندان ازدحام كنید! حتى اگر از تنگى مكان درس ناچار باشید كه بر روى زانوان بنشینید؛ چرا كه خداوند متعال با نور دانش و حكمت، دلهاى مرده را زنده مى‌كند؛ همان‌طورى كه زمین مرده [و خشك] را با قطرات باران احیا مى‌كند.»
حضور در جلسات دانشمندان و معلمان حكمت چنان در زندگى انسان اثر دارد كه ممكن است در اثر بى‌اعتنایى به آن جلسات، انسان دچار خوارى شود و مورد خشم خداوند قرار گیرد. امام سجاد علیه‌السلام در دعاى سحر به این نكته ظریف اشاره مى‌كند و در راز و نیاز با خداوند این‌گونه نجوا مى‌كند: «سَیِّدى... لَعَلَّكَ فَقَدْتَنى مِنْ مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنى؛ آقاى من!... شاید مرا در مجالس دانشمندان ندیدى و به این خاطر دچار خذلان و خوارى نموده‌اى!»

ویژگیهاى معلمان شایسته

در مطالب گذشته روایاتى در مقام و منزلت معلمان شایسته بیان شد. در خاتمه، به برخى از شرایط آنان نیز اشاره مى‌شود:

1. اخلاص

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «الْمُعَلِّمُ لا یُعَلِّمُ بِالاَْجْرِ وَیَقْبَلُ الْهَدِیَّةَ اِذا اُهْدِىَ اِلَیْهِ؛ معلم به خاطر مزد درس نمى‌دهد، [بلكه براى خدا و با خلوص نیت آموزش مى‌دهد] و هرگاه هدیه‌اى به او دادند، آن را مى‌پذیرد.»

2. عدالت میان شاگردان

پیامبر اكرم صلى‌الله‌علیه‌و‌آله دورترین مردم از خداوند را دو گروه معرفى نمود و در توضیح گروه دوم فرمود: «وَمُعَلِّمُ الصِّبْیانِ لا یُواسى بَیْنَهُمْ وَلا یُراقِبُ اللّهَ فِى الْیَتیمِ؛ و معلم كودكان كه در میان آنان به عدالت رفتار نمى‌كند و در مورد یتیم، خدا را در نظر نمى‌گیرد.»

3. تواضع

على علیه‌السلام فرمود: «مَنْ تَواضَعَ لِلْمُتَعَلِّمینَ وَذَلَّ لِلْعُلَماءِ سادَ بِعِلْمِهِ؛ هر معلمى كه بر شاگردانش تواضع و فروتنى كند و در برابر دانشمندان خود را كوچك و پایین دست به حساب آورد، با دانش خود به آقایى مى‌رسد.»

4. عمل به گفته‌هاى خود

رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: «در روز قیامت دانشمندان [و معلمان] بد را مى‌آورند و به آتش جهنم مى‌اندازند. یكى از آنان [از شدت عذاب] در داخل آتش به دور خود مى‌چرخد... كسانى كه از او علم آموخته و نجات یافته‌اند، به او مى‌گویند: واى بر تو! ما راه راست را از تو آموختیم و هدایت شدیم. چرا تو اینگونه‌اى؟ او پاسخ مى‌دهد: من نسبت به آنچه به شما مى‌آموختم و شما را از آن نهى مى‌كردم، مخالفت كردم.»

 

 

نویسنده : عبد الكریم پاك‌نیا

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed