مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
باطن انسان حقیقی، باطنی است که دلش درگیر حق تعالی و اهل بیت (علیهم السلام) باشد. و از مهمتر در زمان ما ملاک باطن انسانی به میزانی است که درگیر صاحب الزمان (علیه السلام) یعنی ولی الله الاعظم -محور قطب عالم هستی- باشیم. از این رو هوس هایمان از باطن انسانی برخوردار خواهد بود.
ادامه شرح زیارتنامه حضرت معصومه (سلام الله علیها)
«نَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَكَ یَا... اللَّهُمَّ وَ رِضَاكَ...»
بعد از اعتراف به «یقین و رضایت» از زیستن زیر سایهی ولایت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آل او، از خداوند جلب توجه او را میطلبیم. و این نشان میدهد که تمام آنچه که در این زیارت از ابتدا تا کنون بر زائر گذشته است، جز به منظور تقرب به الله و جلبِ نگاه ویژهی او نبوده است.
زائر در شرایطی در حرم قرار گرفته است که علاوه بر الله، تمام انبیاء، اهل بیت، حضرت معصومه (سلام الله علیها) و بسیاری از ارواح اولیاء الهی در آنجا حضور دارند. و همین نکته و توجه قلبی به این حضورِ حقیقی اهل آسمان، به مقدار تمرکز، توجه و حضور قلب زائر برای برقراری یک ارتباط صحیح و رشد دهنده، میافزاید. توجه داشته باشیم که این حضورها، حضوری خیالی و تصوری نیست، بلکه محضری کاملاً حقیقی است. و انسان باید حجاب غفلت را دریده و با توجه به این محضر، آن را ادراک نماید. در تمام حرمهای معصومین، ما در جمع اهل آسمان، حضوری حقیقی داریم، و اگر از ادراک آن عاجزیم، به ناتوانی قلبِ ما و حجابهای ظلمانی که آن را احاطه کرده است، بر میگردد.
توجه به این محضر، و همکلام شدن با خدا در این جمع، عجیب قلب انسان را آماده و نورانی میکند. اعلام این نکته که؛ خداوندا، هدف من از این همه ارتباط، جلب نگاه ویژهی توست، آرزو، هدف و آرمانی بزرگ را از زائر، به نمایش میگذارد.
در جلسات گذشته دانستیم که قیمت هر انسانی در گرو آرزوها، آرمانها و محبوبهای اوست. و این عبارت (نَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَكَ) نشاندهندهی آرمان عظیم و هدف والای یک زائر است. زائری که به حیاتِ انسانی رسیده و قلبش بلوغ و عشق به الله را ادراک کرده است. او که امروز نه به عنوان یک خانم و یا یک آقا، بلکه به عنوان یک عاشق در محضر الله ایستاده و به او اعلام میکند که من جز جلب عشق و نگاه تو را هدف خودم قرار ندادهام. این اعلام عشق نشان میدهد که او به باطن انسانی رسیده و در یک مسیر حرکت صحیح، به سوی الله در حرکت است. محال است کسی به بلوغ بخش فوق عقلانی (انسانی) نرسیده باشد، و قادر باشد، معنای رابطهی عاشقانهی الله را ادراک کرده و طعم دلتنگی و عشق بازی باالله را بچشد. این ابراز عشق، از نهاد یک عاشق بر میآید و لا غیر... .
و بعد از خداوند، رضا میطلبد، رضایتِ حضرت دلبر را... (اللَّهُمَّ وَ رِضَاكَ...)
میزان انسانیت یک انسان، به میزان درگیری قلب او دردایرهی عشق به الله، و عشق به اهل آسمان است. آنچه امروز، میزان انسانیت یک انسان را مشخص میکند، درگیری او در چرخهی عشقش به تنها ولیّ زمانش، حضرت صاحب الزمان (علیهالسلام) است. همهی ما به میزانی که نفسمان، هوس سرکشی، عاشقی، خلوت، خدمت و ... به الله و اهل آسمان را دارد، باطن انسانی داریم. و اگر جز این، در قلب ما میگذرد، به همان میزان از باطن انسانی دور میشویم.
علامت یک انسان حقیقی، آن است که در هیچ کدام از فعالیتهایش بیانگیزه و سرد نیست. بلکه دائماً با نشاط و آرام از همهی روابطش برای رسیدن به الله استفاده میکند. این فرد زیارت نامه را با صدق قلبی، میخواند و برای او حتی یکبار زیارت حضرت معصومه (سلامالله علیها) هم، او را به معیّت با ایشان در دنیا و آخرت میرساند. او به هیچ ارتباطی وارد نخواهد شد مگر به عشقِ الله و از هیچ چیز لذت نخواهد برد مگر به اذن الله ...
همهی قیمت یک انسان در پاسخ به این سؤال است؛
مقدار پایداری در عشق بازی با الله، خصوصاً در مصائب و مشکلات، نشان میدهد که چقدر به بلوغ عاشقی با الله رسیدهایم.
آیا حقیقتاً الله و خانوادهی آسمانی ما، در رأس معشوقهای ما قرار دارند که با کوچکترین اتفاقی، آنها را در هیاهوی دور و برمان گم نکنیم؟
توجه داشته باشیم که اگر زائری، بخش فوق عقلانی فعال نباشد، با خواندن زیارتنامه و تکرار این عبارات، هیچ اتفاق زیبا و هیچ شوق مستکنندهای در قلبش حاصل نمیشود، چون بخشی که محل دریافتِ این پیام است، در او هنوز فعال نشده است، درست مانند کودکی که هنوز از روابط جنسی و عاشقی دو جنس مخالف، چیزی را ادراک نمیکند.
تنها قلبهای عاشق و سالم هستند، که این عبارات، آنان را به مستی میکشاند. زیرا دغدغهی حقیقیِ آنان، رسیدن، سرسپردن، فدا شدن و خدمت کردن برای الله و اهل آسمان است.
آنان جهاد میکنند، نه به منظور کشورگشایی و ... بلکه جهاد میکنند برای نجات انسانها از شرّ معشوقهای حسی، خیالی و توهمی و ... آنان جهاد را بزرگترین تفریح زندگی خود میدانند. زیرا خمیرمایهی جهاد برای آنها، عشق ابدی به الله است. آنان با جهاد، خود را در آغوش معشوقشان دیده و همین به همهی لذت عمرشان میارزد.
«والحمدلله ربّ العالمین»
مطالب بیشتر:
کلیدواژه ها:
آثار استاد