www.montazer.ir
سه‌شنبه 26 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 4760
زمان انتشار: 28 فوریه 2016
مداومت بر زیارت عاشورا توسط آیت الله مجاهدی تبریزی

مداومت بر زیارت عاشورا توسط آیت الله مجاهدی تبریزی

از آثار شگرفی که در اثر مداومت زیارت عاشورا در آدمی ایجاد می شود توجه و عنایت حضرت حسین بن علی - علیهما السلام - در طول زندگانی و در لحظات پایانی عمر است. آیت الله آقا میرزا محمّد از جمله کسانی است که در سایه مداومت به زیارتِ شریفِ عاشورا، در روزهای پایانی عمر مورد تفقد آقا امام حسین - علیه السلام - قرار گرفت.

استاد محمد علی مجاهدی فرزند ارشد آیت الله میرزامحمد مجاهدی تبریزی می گوید: «پدرم علامه نستوه مرحوم آقای آیت الله میرزا محمّد مجاهدی تبریزی - اعلی الله مقامه - بیش از 40 سال زیارت عاشورایِ شان ترک نشد و به خاطر اشتغالات علمی و حوزه درسی که داشتند، لعن و سلام زیارت عاشورا را هر روز در حین رفتن به تدریس و به هنگام برگشتنِ به خانه می گفتند و از وقت نهایتِ استفاده را می بردند. برخی از شاگردان آن مرحوم که هم اکنون از مراجع تقلید و علمای بزرگ حوزه علمیّه قمَ اند، پس از رحلت آن بزرگوار از من می پرسیدند که ایشان چه ذکری داشتند که دائماً به گفتن آن مشغول بودند؟ و من برای آنان توضیح می دادم که مرحوم پدرم به زیارت عاشورا مداومت داشتند و لعن و سلام آن را در اثنای راه می گفتند تا از دقایقی که در راهَ اند کمال استفاده را برده باشند»

از آثار شگرفی که در اثر مداومت زیارت عاشورا در آدمی ایجاد می شود توجه و عنایت حضرت حسین بن علی - علیهما السلام - در طول زندگانی و در لحظات پایانی عمر است. آیت الله آقا میرزا محمّد از جمله کسانی است که در سایه مداومت به زیارتِ شریفِ عاشورا، در روزهای پایانی عمر مورد تفقد آقا امام حسین - علیه السلام - قرار گرفت. استاد محمّد علی مجاهدی در این زمینه می نویسد: «مرحوم پدرم در روزهای پایانی عمر پربرکت خود حالات عجیبی داشتند به طوری که اغلب کادر پزشکی و پرستاری بیمارستان جذب ایشان شده بودند و روزی یک ساعت در اتاق پدرم جمع می شدند و از مطالب نصیحتْ آمیزشان بهره می بردند.

من و آشنایان، بعد از ظهر هر روز اجازه داشتیم که از ایشان عیادت کنیم و مادرم شبها در بیمارستان می ماندند. روزی از روزها که به بیمارستان «بازرگانان» رفتم، دیدم که مادرم بسیار متألّم و نارحت اند و برای پدرم اظهار نگرانی می کنند. وقتی که علّت را جویا شدم، گفتند: دیشب طبق معمول پرستار بیمارستان آمد و شیشه خون را به یک دست و سرم غذایی را به دست دیگر آقا وصل کرد و رفت. معمولاً حدود 3 ساعت طول می کشید تا خون و سرم تزریقی تمام شود. حدود یک ساعت گذشت و من مشغول تلاوت قرآن بودم. ناگهان تغییر در آقا پیدا شد، به سرعت از جا برخاستند و در حالی که از هر دو دست ایشان خون جاری بود، به نقطه ای از اتاق خیره شده و به پهنای صورت اشک می ریختند و می گفتند: السّلامُ علیک یا اَبا عبدالله بِاَبی انتَ و اُمّی یا سَیِّدی و مولای! من که از دیدن این وضع، شوکه شده بودم و نگران حال آقا بودم، پیش رفتم و سعی کردم ایشان را روی تخت بخوابانم ولی با دست خود اشاره کردند که کاری به کار ایشان نداشته باشم! و من به ناچار رفتم و پرستار را صدا کردم تا بیاید و جلوی خونریزی را بگیرد. ساعتی که گذشت به حال عادی برگشت، به من گفتند:

دیگر در این مواقع مزاحم حال من نشوید! وقتی که حضرت سیّد الشّهداء - روحی و ارواح العالمین له الفداء - به عیادت من قدم رنجه می کنند من که نمی توانم مراتب ادب را به جای نیاورم! این حالات اختیاری نیست و ممکن است از این به بعد هم تکرار شود! سعی کنید از این پس آرامش خود را حفظ کنید و نگران حال من نباشید»

 

بخش علما و بزرگان، زندگی نامه آیت الله میرزامحمد مجاهدی تبریزی

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed