مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
به مناسبت فرخنده میلاد بانوی کرامت حضرت معصومه سلاماللهعلیها، به بخشی از شرح زیارت حضرت که از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی میباشد، میپردازیم.
ادامه شرح زیارتنامه حضرت معصومه (سلام الله علیها)
و أن لا یسلبنا معرفتکم، انّه ولیٌّ قدیر...
از این فراز به بعد، غصهها و دلواپسیهای زائر، رخ مینمایند. یک زائر حقیقی، زائری است که قلبش، درگیر غصههای فوق عقلانی باشد. در مباحث گذشته آموختیم که قیمت هر انسان به هوسها، آرزوها، دغدغهها و آرمانهای اوست، و از سویی، نوع غمها، ترسها، اضطرابها، دلشورههای او را نیز شاخص اصلی و بزرگی در قیمتگذاری و ارزشبندیِ باطنش برشمردیم.
نکته حائز اهمیت در مهندسی نظام غمهای انسان، آن است که غمِ برای دنیا. یک نقص و ضعف برای حقیقتِ وجودی او محسوب میگردد، به طوری که ابتلا به هر کدام از غمهای دنیایی، بخش عظیمی از حسرتهای آخرتی را برای انسان ذخیره خواهد کرد. حسرت اینکه، چرا قلبِ خود را به جای پر کردن از عشق به الله و غیب، به غمهای بیاساس و زودگذر دنیا مبتلا نمودهایم. غمهای دنیایی، به منزله یک رذیله، حقارت و حتی یک فحشا برای بخش فوق عقلانی (انسانی) وجود ما محسوب میشوند. البته ممکن است خود شخص در این دنیا آن را احساس نکند، اما در آخرت متوجه حقارت و فحشایش خواهد شد. پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» کسی را که برای دنیا و غمهایش به گریه میافتد، اهل جهنم میداند، «من بکاء علی الدنیا دخل النار»
اما یک سلسله غمهای بسیار زیبا در همین دنیا وجود دارند که اگر در قلب انسان وارد شوند، هم در دنیا برای انسان تولید شادی میکنند و هم حجم عظیمی از آخرت او را به سعادت میرسانند. در زیارت نامه حضرت معصومه، نه تنها تمام حوائجی که زائر میطلبد، از جنس حوائج فوق عقلانی است، بلکه تمام دلواپسیها و دلنگرانیهایش نیز رنگ و بوی انسانی دارند. این طراحی کاملاً مهندسی شده در نظام غمها و شادیهای یک زائر نشان میدهد، که افق معرفت یک زائر حقیقی باید در چه سطحی باشد تا زیارتِ او را از حالت رسمی و تعارف به مرحله صدق برساند.
تنها کسی قادر است صادقانه با حضرت معصومه حرف بزند که دغدغهها و شادی های انسانی، بزرگترین اهمیت را در سبک زندگی او داشته باشند، به طوری که الله، خانواده آسمانی و جهاد بالاترین معشوقهای زندگی او را تشکیل دهند. کسی که زندگیاش با جهاد میگذرد و به خاطر یاری دین خدا، هر گونه خستگی و زحمت را به جان میخرد، میتواند، صادقانه روبروی معصوم بایستد و تمام جان و مال و نفس خود را فدای آنان کند.
معرفت، راهیابِ انسان به سوی الله
معرفت ما نسبت به اهلبیت، تنها راهیابِ ما برای حرکت به دنبال آنان در مسیر الله است. اگر این معرفت، از انسان سلب شود، قطعاً در حرکت به سوی الله راه را گم خواهیم کرد، به طوری که تمام آرمانها، برنامهریزیها، هوسها و هدفهای والایمان را از دست خواهیم داد.
به طور کلی، هر آنچه که مانع حرکت انسان به سوی الله شود، عامل محدود کننده اوست. و قرآن به این عواملِ محدودکننده، اصطلاح شیطان را اطلاق میکند. این عوامل و یا به عبارت دیگر این شیاطین، میتوانند از جنس هر کدام از شهوتهای چهاربخش پایینی باشند. گاه شهوتهای علمی (رسیدن به مدارج بالای علمی و ...)، گاه شهوتهای وهمی (رسیدن به پُست و مقام و شهرت و ...) گاه شهوتهای خیالی (هنرمند شدن ...) و گاه شهوتهای حسی (ثروتمند شدن و ...) میتوانند عامل محدودکننده انسان (عوامل شیطانی او) باشند.
معرفت، با علم کاملاً متفاوت است. علم دانستن مسئلهایست و معرفت، باور کردن آن.
علم، مجموعهای از اطلاعات کلی است، اما معرفت به یقین رسانیدن علم در قلب است، به طوری که انسان چنان، در مسئلهای به یقین برسد که هیچ چراغی چشمک زنی نتواند، او را از باورش باز بدارد.
خداوند در مسیر حرکت به سوی خود، زینتهای بسیاری را برای انسانها طراحی نموده است.
انّا جعلنا ما علی الارض زینته لها، لنبلوکم ایّکم أحسن عملا...
ما آنچه راکه در زمین است، چشمک زن آفریدیم تا ببینیم کدامیک از شما بهتر عمل میکنید.
چه بسا انسانهای با معرفت و مؤمنی که در نیمه راه با یک پُست و مقام و یا ... معرفتشان را از دست داده و از راه به در شدند، لذا دچار سردرگمی در مسیر گشتند.
در لشکر یزید، کسانی بودند که تا عصر عاشورا، مقابلِ امام حسین جنگیدند، اما درست در لحظههای تنهایی و غربت امام حسین به او پیوستند و سعادتمند شدند. و چه بسا کسانی که تا عصر عاشورا در لشکر امام حسین شمشیر زدند، اما به طمع یک پُست و یا ثروت به سوی لکشر یزید فرار کردند.
برای خرید سی دی شرح زیارت حضرت معصومه سلاماللهعلیها کلیک کنید.
یکی از اضطرابآورترین صحنههای زیارت نامه حضرت معصومه، اقرار به دلواپسیِ از دست دادن معرفت به اهلبیت است، چرا که کسی که در حال تنظیمِ قرار ملاقات با حضرت معصومه در بهشت است، دائماً در هراس است که نکند نتواند بر سر قرار خود حاضر شود...
انّهُ ولیٌّ قدیر ... (حرکت در سایه معصوم)
اگر ما حقیقتاً طالب آنیم که معرفتمان از ما سلب نشود، باید حتی لحظهای دستمان را از دست ولیّ و راهنمایمان بیرون نیاوریم. عبارت انّهُ ولیّ قدیر درست بعد از اقرار به این دلواپسی، نشان میدهدکه انسان جز در سایه حرکت قدم به قدم و سایه به سایه ولی معصوم. امکانِ رسیدن به مقصد را نخواهد داشت.
تنها کسی که رفت و آمدش به حرم را عنایت و مزد خاص ولیّ معصومش میداند، قادر است با چنین دلشورههای عظیمی با آنان سخن بگوید.
اللهم إنّی أسئلک أن تختم لی بالسّعاده ...
یک انسان با معرفت، خوب میفهمد که خطرات و پرتگاه های دنیا به قدری زیاد است که جز در سایه حمایت معصوم ختم به خیر و سعادت نمیشود. او میفهمد که به تنهایی از پس عاقبت به خیری خودش بر نمیآید، و تنها اتکاء به اهل آسمان است که میتواند او را به سلامت به مقصد برساند.
و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم...
زائر حقیقی میفهمد، لطف و قوت خداوند او را به آغوش معصوم رسانده است، به تخاطبِ دو نفره با حضرت معصومه، به ملاقاتی بالاتر از بهشت ... .
لاحول و لا قوه الا بالله، سپرِ عظیم زائر است در برابر عُجب و خودبینی. او هرگاه توفیقی پیدا میکند، با ذکر از خود در برابر حملات از سمت راست شیطان محافظت میکند. او تمام تلاشش را میکند، که هرگز شیفته کمالاتِ خودش نشود، بلکه عاشق و شیدای قدرتی باشد که در او تجلی نموده است.
او از ترس اینکه نکند به سلامت به آغوش الله متولد نگردد، دائماً در خوف و رجا به سر میبرد و به خداوند متعال تکیه میکند ... .
مطالب بیشتر:
کلیدواژه ها:
آثار استاد