مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به قدری عظمت شأن دارند که حضرت صادق (علیهالسلام) فرمودهاند که به شفاعت دخترم همهی شیعیان به بهشت میروند. این امر نشاندهنده تجلی کامل خدا در خلقت ایشان، البته نه به اندازه معصوم است که میتواند شیعیان را به بهشت ببرد. برقراری این ارتباط نیاز به فعالیت بخش فوق عقلانی دارد.
اساساً شادی در میلاد خانواده آسمانی زمانی معنادار است که آن بخشی که در وجود ما از جنس ایشان است فعال شده باشد. قرآن میفرماید: «... وَذَكِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللّهِ إِنَّ فِی ذَلِكَ لآیَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ؛ ... روزهای الهی را به یاد آنها بیاور که در آن نشانههایی برای بسیار صبرکنندگان و بسیار شکرگزاران وجود دارد». (سوره ابراهیم/آیه 5)
«یوم الله» یعنی روزی که خداوند بیشترین جلوه برای بندگانش دارد و هیچ روزی به اندازه ی تولد اهل بیت (علیهمالسلام) به عنوان کاملترین مخلوق و فرزندانشان به این لحاظ اهمیت ندارد. حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به قدری عظمت شأن دارند که حضرت صادق (علیهالسلام) فرمودهاند که به شفاعت دخترم همهی شیعیان به بهشت میروند. این امر نشاندهنده تجلی کامل خدا در خلقت ایشان، البته نه به اندازه معصوم است که میتواند شیعیان را به بهشت ببرد. برقراری این ارتباط نیاز به فعالیت بخش فوق عقلانی دارد. اگر غیر از این باشد زیارت منحصر به یک ارتباط عاطفی صرف بوده و آثار لازم را ندارد هر چند هم فی نفسه ارزشمند است ولی هدف خیلی بالاتر از اینهاست.
ایشان از ما پرواز به عالیترین مقامات را از ما خواسته اند و کمتر از آن برای ما حسرت به همراه دارد. ما قابل چنین مقامی هستیم: «أَنْ یُبَلِّغَنیِ الْمَقامَ الْمَحْمُود» ما حق نداریم کمتر از این بخواهیم. همه فعالیتهای فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... را باید براساس این مقام طراحی کنیم. تمام ارتباط ما با اهلبیت (علیهمالسلام) تمرین برای پرواز و رسیدن به دلدادگی به این مقام است.
در زیارتنامهی حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هم برای بخش فوق عقلانی طراحی شده است و کسی که به این مقام و موقعیت نرسیده لذتی از خواندن آن نمیبرد. فلذا یا نمیخواند یا با بیحوصلگی و عدم برقراری رابطه، آن را قرائت میکند.
کسی که احساس میکند که فرزند ایشان است از سخن گفتن لذت برده و گاهی گریهی شوق سر داده و گاهی مغازله میکند و ... اما کسی که به این مقام نرسیده این حالات را نفهمیده و نمیتواند این چنین رفتار کند. در زیارتنامه حضرت باید از مسیری برویم که اگر با آن آشنا نباشیم حوصلهاش را نداریم و ترجیح میدهیم که ضریح را ببوسیم و برای خواستههای دنیایی اشک ریخته و از ایشان تقاضا داشته باشیم. به یکی از بزرگان که از حضرت خواسته دنیایی داشتند، فرمودند که از من حاجت دنیایی نخواهید و از میرزای قمی تقاضا کنید.
از زکریا بن آدم و مراجع همجوار ایشان حاجات دنیاییمان را طلب کنیم و از ایشان علم و معرفت خواسته و مسائل جاودانهمان را با ایشان حل کنیم. یکی از رفقا در خواب دیده بودند که در حال زیارت خانم، حوریان بهشتی از ضریح خارج شده و هر کدام به سراغ زائری میرفتند و وقتی حوریای به سراغ من آمد گفتم که با خود خانم کار دارم و حوری بازگشت و دستی از ضریح خارج شد، تکه نانی به من داد و من آن را خوردم. در زیارت ایشان اگر کسی بخش انسانیاش فعال نشده باشد رابطه خوب برقرار نمیشود زیرا؛
اهل فوق عقل درمییابند که زیارتنامه از جایی آغاز شده که برای آنها نهایت لذت را دارد. همان حالتی که در زیارت حضرت عبدالعظیم (علیهالسلام) هست. از انبیا آغاز کرده است: «السلام علی آدم صفوه الله...» نکته برجستهای که در زیارت حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) جلوه میکند این است که با الله آغاز میگردد و باید سی و چهار مرتبه «الله اکبر»، سی و سه مرتبه «سبحان الله» و سی و سه مرتبه «الحمدلله» بگوییم.
بعد از آن وقتی میگوییم: «السلام علی آدم صفوه الله» حضرت آدم (علیهالسلام) کاملاً بر ما نظارت داشته و بعد به سراغ نوح (علیهالسلام) میرویم.
در روایت آمده که اهل بهشت لذتهایی بالاتر از بهشت دارند و آن اینکه هر روز هفته مهمان یکی از پیامبران هستند و از مقام آن پیامبر بهره میبرند؛ یعنی استکمال و عروج در کار است. شنبه مهمان حضرت آدم (علیهالسلام) یکشنبه مهمان حضرت نوح (علیهالسلام)، دوشنبه مهمان حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، سه شنبه مهمان حضرت موسی (علیهالسلام)، چهارشنبه مهمان حضرت عیسی (علیهالسلام) و ... هستند و سلامهای زیارتنامه هم به همین ترتیب داده می شوند. تا قبل از رسیدن به پیامبر (صلیاللهعلیه و آله و سلم) خطابها، غیابی هستند ولی وقتی به ایشان میرسیم خطاب حضوری است. «السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا خَیْرَ خَلْقِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا صَفِیَّ اللَّهِ...» چون ایشان هم اصل و ریشه ما و هم اصل انبیا (علیهمالسلام) میباشند. در زیارت حضرت معصومه (سلامالله علیها) ایشان اول ما را به محضر خدا و انبیا (علیهمالسلام) میرسانند و در واقع ایشان به تنهایی قادر هستند که ما را به بهشت ببرند، پس مقام عنداللهی و داراییهای انبیاء (علیهالسلام) را دارند. « السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَصِیَّ رَسُولِ اللَّهِ...» اگر ما اینها را نفهمیم و نتوانیم این بخشهایمان را فعال کرده و به لذت برسیم کور از این دنیا خواهیم رفت. در زیارت حضرت، ما سلامها را تا حضرت حجه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادامه میدهیم. این توفیق بزرگی است که انسان حداقل روزی یکبار به اولیای خودش سلام بدهد.
ما اگر رمز سلام را میدانستیم هیچ روزی از سلام دادن خودمان را محروم نمیکردیم. «سلام» از برجستهترین اسماء الهی است که اگر کسی نتواند خودش را به سلم برساند و در وجودش کوچکترین عدم سلامت نسبت به کسی وجود داشته باشد به همان اندازه از رحمت خداوند دور است. فلذا حضرت رضا (علیهالسلام) میفرمایند: «اگر کسی کینهای از شیعیان و محبین من داشته باشد من او را نفرین میکنم». سلم خیلی مسئله مهمی است و ما کاری جز سلامتی نداریم. همچنین روایت شده که اگر به اندازه فاصله یک درخت از کسی جدا شدید مجدداً به او سلام کنید. منظور از این همه سلام در زیارتنامهها، رساندن ما به سلامت، اوج پرواز است. سعی کنید که در روز یک دور این سلامها را بگویید. کسی که چنین نیازی را احساس نمیکند فوق عقلش فعال نیست. سعی کنید که فوق عقلتان را چنان فعال کنید که در روز پی در پی احساس نیاز کنید و این امر امکان پذیر نیست مگر با تلقین.
بزرگان توصیه میکنند که شما باید مدتی با قلبتان صحبت کنید و آن را آموزش داده تا فعال شود و مشاهده میکنیم که به خودی خود سلامها از او صادر میگردد.
قیمت انسان هم به میلها و هوسهایش است. «سلام» در هر حالی هم ممکن است حتی در حال خوابیده ولی روح باید مؤدب باشد اگر کسی چهل روز مداومت کند سلام از وجودش صادر میشود حتی اگر مشغلههایش فراوان باشد. در زیارتنامه حضرت، بعد از همهی سلامها به ایشان سلام میکنیم: «السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ...» دختر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) معنای خاصی دارد مانند اینکه ما در زیارت سیدالشهداء (علیهالسلام) میگوییم: «السَّلَامُ عَلَیْكَ یَابنَ رَسولُ الله...» و خطاب به حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: «یَابْنَ طه وَ الْمُحْکَماتِ، یَابْنَ یس وَ الذّارِیاتِ، یَابْنَ الطُّورِ».
بنابراین «ابن» و «بنت» یعنی اوج شرافت. شرافت حضرت در حدی است که قابلیت شفاعت اهل محشر را دارد.
«السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ...» حضرت خدیجه (سلام الله علیها) هم شرافت خاص و ویژهای دارند که در بسیاری از زیارتنامهها نام ایشان آمده است. در بعضی توسلات هم همینطور است.
مصائب دنیا، مصیبت حقیقی ما نیستند؛ بلکه میتوانند نعمت بوده و جزای مقابل هم داشته باشند، بلکه مصیبت این است که ما در آغوش خدا از او لذت نمیبریم و در رفت و آمد با انبیاء و معصومین (علیهمالسلام) کور هستیم. ما با حضرت معصومه (سلامالله علیها) حرفی از غصه و کدورت و گناه نزده و با ایشان در بهشت قرار میگذاریم.
اگر کسی بتواند یکبار صادقانه زیارت حضرت معصومه «سلام الله علیها» را بخواند جای او در بهشت است.
مطالب بیشتر:
کلیدواژه ها:
آثار استاد