مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
شخصیت عزیز شخصیتی است که ذلت و خواری، ضعف و معصیت، پوچی و احساس حقارت، باطل و حرام در او نفوذ ندارد و غمها و مصیبتها او را از پای درنمیآورد. هر چه شخص نفوذناپذیرتر باشد، عزیزتر است.
عزت به معنای قدرت و استحکام شخصیتی است و شخصی را عزیز گویند که شکست ناپذیر باشد.
شخصیت عزیز شخصیتی است که ذلت و خواری، ضعف و معصیت، پوچی و احساس حقارت، باطل و حرام در او نفوذ ندارد و غمها و مصیبتها او را از پای درنمیآورد. هر چه شخص نفوذناپذیرتر باشد، عزیزتر است.
در روایت آمده است؛ مؤمن بین 5 شدت وجود دارد:
1- توطئه و فتنهانگیزی و آزار و اذیت برخی از مؤمنین حسود 2- جنگ کافر با مؤمن 3- منافقی که بغض مؤمن را در دل دارد. 4- حمله های شیطان، 5- منازعه نفس و هوا و هوس با مؤمن، که البته فرد مؤمن در مقابل این حملات از خود مقاومت نشان میدهد و این مقاومت او برای تشبه به حق تعالی است و همین است که باعث استحکام شخصیت مؤمن میشود.
فردی که از دین فقط ظواهر را گرفته و در درون خود تصمیم و ارادهای برای خودسازی و تشبه و تخلق به حق تعالی ندارد، به مانند کسی عمل می کند که دین ندارد.
افرادی که تصمیم به خودسازی دارند، با نفس خود درگیر میشوند و یقهی خود را میگیرند و از خود اسماء الهی را مطالبه میکنند و بالعکس کسانی که تصمیمی برای خودسازی و شدن و مبارزه با نفس در آنها وجود ندارد، این موضوع به روشنی در روند زندگی و سبک زندگیشان دیده میشود.
باید دید همانطور که از کود نجس، گلی زیبا به عمل می آید، ما بعد از 50-40 سال زندگی به چه درجهای از قدرت، لطافت، زیبایی، و چه درجه از شادی و آرامش رسیدهایم؟ تا این مسأله دغدعه شخصی ما نباشد، صِرف استفاده از صور مقدس (معنویت – عبادت – جهاد و...) قدرتمند نخواهیم شد. ممکن است لایه نازکی از آرامش در ما ایجاد کند که با کوچکترین تندبادی (مرگ و میر- مریضی- طلاق- ورشکستگی- و...) ما را زیرو رو کرده و ایمانمان را بر باد دهد. چرا که نفوذپذیر شده و استحکام لازم را نداریم. در این صورت خشونت و بیدینی افراد بیدین را پیدا میکنیم و تصمیماتی چون تصمیمات آنها میگیریم، ولی مقداری دیرتر. با کوچکترین حادثهای غمگین می شویم و انبیاء و اولیا و فرشتهها و حتی خدا را زیر سؤال میبریم.
فردی که عزت دارد و عزیز است، گذشته و خاطرات گذشته و حتی وسوسههای آینده نیز نمیتواند او را از پای درآورد. چرا که نفوذناپذیر است و زره محکمی از توکل و ایمان و امید دارد و با قدرت تمام حرکت میکند و در دلِ تمام اضطرابها و غم و غصهها و باطلها، زیبایی میبیند و بس (و ما رأیت الا جمیلا).
شادی و آرامش تنها در کنار قدرت و عزتمندی به وجود میآید. از قول امام صادق(علیهالسلام) روایت شده است که: هیچ بندهای نیست که کظم غیظ کند، جز اینکه خداوند، عزت این شخص را در دنیا و آخرت زیاد میکند و انسان به عشق این پاداش میتواند جلوی عصبانیت و غضب خود را بگیرد.
انسانها باید بدانند که به تعداد عصبانیت و غضبشان در چشم ملائکه، سایر مؤمنین و خداوند بی شخصیت و خوار میشوند.
"مراقب باش عزیزم که به محض خروج و نمود باطل، می شکنی."
اهل بیت(علیهمالسلام) ما را بزرگ و با کرامت میخواهند. مبادا با خروجیهای بچگانهمان آنها را از خود مأیوس کنیم.
اگر کسی توانست بر غم و غصه و عصبانیتش مسلط شود، همان دم مقاوم میشود و اگر عزت دنیایی پیدا کرد، به عزت آخرتی هم میرسد، مگر نگفتهاند که نفس ما قبر ماست، قبری که در آن مار و عقرب باشد، قبر عزیزی نیست. طبق فرمایش امام باقر(علیهالسلام): هر که بر مصیبتی صبر کند، خداوند عزتی بر عزت و قدرتش میافزاید، پس هر ضربهای که به سمت تو آمد، (فرقی نمیکند این ضربه از طرف خودت باشد یا از طرف دیگران و یا ازطرف خدا مِن باب امتحان) بر او صبر کن تا به عزت برسی.
و بدان که اگر به دشمنت باج ندادی و در برابرش ایستادی و به او سیلی زدی، حرمتت را نگه میدارد و در مقابل، بزرگ میشوی و برعکس، اگر در مقابلش کوتاه آمدی و ترسیدی، بر گُردهات سوار میشود و هر طور که بخواهد تو را میچرخاند.
مصداق این مقاومت را در بچههای سپاه میبینیم که با یک قایق، روبهروی ناو جنگی آمریکا ایستادند و هیچ واهمهای نداشتند، چرا که خوب میدانستند وقتی در مقابل دشمن بایستی، مجبور به عقب نشینی میشود. دشمن از کسی میترسد که ترسی از مردن ندارد.
شیطان و آمریکا (شیاطین جنی و انسی) ساختارشان یکی است. شیطان وسواس خناس است و وقتی به خناس اخم کردی، میرود و پنهان میشود. اما وقتی ببیند بیخیال شدی و کوتاه آمدی، دوباره روزنهای برای ورود به قلبت پیدا میکند و درگیرت میکند. پس ای عزیز مراقب باش که راهی برای نفوذش نگذاری.
مطالب بیشتر:
کلیدواژه ها:
آثار استاد