www.montazer.ir
شنبه 16 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 464
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی جلسه 84

خانواده آسمانی جلسه 84

90/10/08

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

درباره­ ی موانع وصول به خانواده آسمانی و بهره­مندی از فیض ایشان متن مناجات شاکین حضرت سجاد «علیه‌السلام» را مورد بررسی قرار دادیم. و آخرین بحث ما در مورد لهو و لعب یعنی مشغولیت به بازی­های اهل دنیا بود. طبیعت­گراها در جبهه­ی باطل همواره در مقابل فطرت گراها به تولیدات غفلت زا پرداخته­اند. و همیشه سعی داشته­اند که خود و پیروانشان و نیز پیروان حق را غافل کنند و به این منظور دائماً چیزهایی را تولید می­کنند که مردم را از حقیقت و اصل خودشان غافل کنند. زیرا به آخرت اعتقاد ندارند. و دنیا هم نمی­تواند روح بینهایت طلب انسان را آرام کند لذا چنین کسی به شدت به سمت پوچی و ناراحتی­های عصبی می­رود. آمریکا رتبه­ی اول را در مصرف مواد ضد افسردگی به خودش اختصاص داده و سالانه چهارده میلیارد دلار صرف این مواد می­شود. زیرا نفس با ابزار سرگرمی­های دنیا به آرامش نمی­رسد. نفس ساختارش مانند ساختار همه­ی جهان خلقت معصوم است و فقط وجود اختیار در موجودات مختار مانند انسان و جنها و تا حدودی هم حیوانات سبب ظلم می­شود که خواست خدا بوده و به جهت امتحان آنهاست. ساختار عالم از آن جهت که معصوم است در آن تعریف ریاضی وجود دارد مثلاً چشم به لحاظ معصومیت اگر طول موج با آن برخورد کند می­بیند و نیز گوش در برخورد با فرکانس می­شنود.

احتیاج به عینک، سمعک و دارو زمانی است که این سیستم معصوم آسیب ببیند. رفتار غیر معصوم با سیستم معصوم، عکس العمل به همراه دارد. دل و روح انسان هم از آنجا که بینهایت طلب است زوج خودش را می­خواهد. حس با محسوسات خیال با مخیلات، وهم با موهومات، عقل با معقولات و فوق عقل یا بخش انسانی ما فقط با «الله» به آرامش می­رسد زیرا بینهایت طلب است لذا فقط با بینهایت آرام می­گیرد. اگر به دل عشق محدود و مجازی بدهیم دل تحقیر و افسرده می­شود. دل الگوی نامحدود رامعصومین «علیه‌السلام» می­خواهد و وقتی الگوی محدود و غیر معصوم به دل بدهیم دچار اضطراب و شک تردید می­شود.

کسی که از ترک کردن معشوق زمینی­اش تا خودکشی پیش می­رود به این دلیل است که همه­ی دلش را به او داده­است در صورتی که باید همه­­ی دلش را به «الله» می­داد و سپس با تکیه به این معشوق اصلی به مهرورزی و رابطه­ی عاطفی با دیگران می­پرداخت. زیرا وقتی به دریافت کننده، مطلوب نامناسب بدهیم منجر به واکنش و بیماری می­شود. گوش با صدای نامناسب، معده هم با غذای نامناسب بیمار می­شوند و ریه هم در اثر هوای آلوده به انواع بیماریها دچار می­گردد. و اگر با «الله» و خانواده­ی آسمانی انس نداشته باشیم و الگوهایمان کمتر از آنها باشد بعد از مدتی دچار سرخوردگی و افسردگی و ... می­شویم. برای هر بخشی باید غذای مناسب همان بخش را در نظر بگیریم. دشمنان ما می­خواهند با انواع تنوع ها جای الله را در دل ما پرکنند. فیلم، سریال، رمان و داستانهای پلیسی و جنایی، بازیهای رایانه­ای و انواع مشغله ها را برای انسان تدارک دیده­اند تا وقت آنها را پرکنند، ولی هرگز به شادی و آرامش نخواهند رسید. زیرا مطلوب اصلی را به روح نداده­اند و قرآن اینگونه از رسیدن به آرامش سخن می­گوید: «الا بذکرالله تطمئن القلوب» انسان اگر تمام دلش سرشار از عشق به «الله» شود که این عشق جاودانه و قدرتمند است. با این عشق هر گونه ارتباطی اغم از همسری، همسایگی، دوستی، تجاری و ... می­تواند به همه عاطفه بدهد ولی هرگز گدای عواطف دیگران نمی­شود. اگر ارتباط باقی بماند ارتباطی سالم است که عاری از حسادت، زودرنجی، بدبینی، بداخلاقی، توهین و منت گذاشتن و ... است. زیرا آسمانی است و هر لحظه ممکن است بیشتر شود. چون حضرت فرموده­اند که هر چه ایمان بیشتر می­شود عواطف هم افزایش می­یابد. اگر هم از دست انسان برود باز هم انسان سرخورده و غمگین نمی­شود ممکن است ناراحت شود اما تحقیر و تنها نمی­شود اما اگرانسان بدون عشق به الله عاشق کسی شود همراه با زودرنجی و حساسیت و مچاله شدن خواهد بود. و از آن جا که خدا حرمت دل ما را نگاه می­دارد توصیه می­کند که اول دلتان را با خانواده­ی آسمانی اتان پر کنید سپس با عشق محمد و آله محمد «سلام‌الله علیها» با دیگران رابطه برقرارکنید. قرآن می­فرماید که بعضی از زنان و فرزندان دشمنان شما هستند از آنها حذر کنید. «ان من ازواجکم و اولادکم عدّولکم فاحذرواهم» زیرا با عشق و عاطفه­ی محدود انسان را از عاطفه­ی نامحدود محروم می­کنند. و سبب خواری و وابستگی انسان می­شوند و بخاطر آنها انسان مقابل خدا و دین ایستاده و گناه می­کند. کسی که دلش را به نالایق می­دهد تحقیر شدن حقش است. حضرت صادق «علیه‌السلام» در پاسخ کسانی که می­پرسیدند چگونه است که بعضیها در عشق خوار می­شوند، فرمودند که این جزای کسی است که عشق و یاد خدا را رها کرده­است.

دل به این و آن مده ای بوالهوس!                                                دل به آن ده کان دلت داده­ است و بس

با عشق به خدا روابط انسان با دیگران به دور از هر گونه ظلم و بد جنسی است. و پشتوانه­ی معنوی محکمی هم دارد. لهو و لعب انسان را از معشوق اصلی دور کرده و به شدت قیمت انسان را پایین آورده و گرفتار محدوده ا می­کند. لذا مومن حقیقی لهو و لعبش را خودش مدیریت می­کند. در تفریحات سالم با «بسم الله الرحمن الرحیم» وارد می­شود لذا با خداست و آسیبی نمی­بیند. در مجالس گناه بدون خدا می­رویم که دچار آسیب می­شویم. مجلسی که خدا و خانواده­ی آسمانی شرکت نمی­کنند انسان هم نباید برود. وای به حال ما اگر جایی که خانواده­­ی آسمانی امان نمی­آیند برویم و اصلاً برایمان مهم نباشد. «... تغیّض له شیطاناً فهو له قرین» باید قرین انواع شیاطین گردد. و افکار و خیالات کثیف و آلوده شبانه روز او را رها نمی­کنند: «جان همه روزه لگد کوب ازخیال».

حضرت در ادامه­ی مناجات شاکین می­فرمایند: «... مملوه بالغفله و السّهو» سرشار از غفلت و بازیگوشی است که بسیار ما را دچار آسیب می­کند. «غفلت» مقابل «یاد» است. انسان وقتی به غذا نیاز دارد معده­اش با گرسنگی بهاو هشدار داده و یادآوری می­کند. اگر نور کم باشد چشم بادرد و تار دیدن کم بودن نور را متذکر می­شود پوست با هوا و غذای نامناسب برواکنشی مانند لک آوردن یا پوست پوسته شدن انسان را خبردار می­کند. اگر شخص اعتنا به این علائم و هشدارها نکند ممکن است متوجه شود آن علائم حکایت از سرطان داشته و الان خیلی دیر شده­است. کسی که نیاز به عینک یا سمعک پیدا می­کند به هشدارهای چشم و گوشش اعتنا نکرده و غافل شده­است. اگر سیستم بدن ما دچار بیشعوری شده و مثلاً نیاز به غذا را هشدار ندهد ممکن است انسان از گرسنگی بمیرد. مانند سرطان که سیستم بدن بیشعور می­شود و میکروب و آلودگی به حدی افزایش می­یابد که سرطان شده و پیشرفت هم کرده­است. در شیمی درمانی سلولهای آلوده و بیشعور را از بین برده و بدن به میزان توانایی­اش سلولهای سالم می­سازد. غفلت زمانی اتفاق می­افتد که انسان به چیزی آگاهی دارد و در عین حال از آن غافل می­شود. مثل اینکه انسان یک لحظه غافل می­شود و ظرفی از دستش افتاده و می­شکند یا اینکه مثلاً بچه­اش گم می­شود و ... اینکه حضرت می­فرمایند نفس پر از غفلت و بازیگوشی است نه اینکه انسان خودش را نمی­شناسد چنین شخصی جاهلاست غافل می­داند و می­شناسد ولی دچار غفلت شده­است. البته جهل هم گناه است و روز قیامت جاهلان بدون حساب به جهنم می­روند. و در پاسخ اعتراضشان ملائکه می­گویند می­توانستی بیاموزی.

عقل انسان از خطر احتمالی هم اجتناب می­کند. کما اینکه اگر کسی که ضمناً ناشناس هم است در اینجا فریاد بزند که بمبی اینجاست که الان منفجر می­شود چقدر احتمال صحت می­دهیم؟ ولی همه فرار می­کنند. حالا ممکن است دروغ گفته یا شوخی کرده باشد. اگر صد لیوان آب در مقابل ما باشد و به ما بگویند یکی از اینها مسموم است از هر صد تا پرهیز می­کنیم. خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده، میلیونها عالم و میلیونها جلد کتاب درباره­ی هدف از خلقت، خدا، قیامت و ... تلویزیون مملو از آموزشهای دینی بوده که بینهایت عوامل تذکر بوده­اند و ما نباید کمی احتمال راست بودن اینها را بدهیم؟ این همه شهید با هزاران وصیتنامه که پیش روی ما قراردارند ما باید حداقل احتمال درستی اینها را بدهیم. کسی که یک درصد هم احتمال نمی­دهد در واقع به شعور خودش خیانت کرده­است و نمی­تواند جواب خدا را بدهد. لذا جاهل نمی­تواند پاسخگوی خدا باشد. باید می­آموخت اگر محیط را بهانه کند، فرشتگان می­گویند: «الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا» آیا زمین خدا وسعت نداشت که هجرت کنید؟ چه بسا کسانی که از اروپا و آمریکا به شهر قم آمده­اند زیرا امکان تنفس فطری در آنجا نداشتند و ثروتمندترین کشور برای تنفس فطری کشور ایران است و هیچ کشوری به اندازه­ی ایران برای اوج گرفتن و پرواز مناسب نیست. انسان باید از هر جایی که نمی­تواند شخصیتش را حفظ کند هجرت کند. البته غافل کسی است که می­داند که آخرت و ابدیت و ملکوت و الله و ... وجود داشته و نباید به کمتر از «الله» خودش را بفروشد ولی دچار غفلت می­شود. عوامل غفلت هم به اندازه­ی عوامل تذکر زیاد است. دشمنان ما همواره ما را خود حقیقی دور و خود جنسی را مطرح می کنند. لذا از صبح تا شب ذهن شخص درگیر مسائل طبیعی­اش است و توجهی به کودک عزیز روانش ندارد. و سی چهل سال از عمرش گذشته و نمی­تواند با قرآن انس بگیرد و با مهر و سجاده پرواز کند. کسی که قلبش از قرآن مهجور است میلیونها سال گرفتار عذاب جهنم خواهد شد قرآنی که نامه­ی خداست و با شهادت میلیونها انسان به دست ما رسیده و ما حاضر نیستیم آن را خوانده و بفهمیم. ما وقتی برای شناختن اصل خود و خانواده­ی آسمانی­امان اختصاص داده­ایم؟ چگونه است که ما به دنبال شناخت اصل خودمان نیستیم؟ علی «علیه‌السلام» می­فرمایند: «من تعجب می کنم که شما دنبال گمشده هایتان می­گردید ولی خودتان را که گم می­کنید به دنبال خودتان نمی­گردید.»

بعضیها یکباراز خودشان پرسیده­اند که برای چه خلق شده­اند. برای دنیا که خلق نشده­ایم چون هیچ چیز دنیا ما را آرام نمی­کند. عامل شادی و آرامش ما چیست؟ برای مسائل طبیعی تلاش زیاد می­کنیم ولی به خودمان و خانواده­ی آسمانی مان فکر هم نمی­کنیم. غفلت یعنی انسان می­داند ولی یک ازدواج غلط یا سفر غلط و به هر حال یک تصمیم غلط اورا از اصلش و خانواده­ی حقیقی اش دور کرده که تا این حد خوار و ذلیل شده­ایم. سیزده معصوم در اثر غفلت مسلمانان فراموش شدند. پیامبر «سلام‌الله علیها» که شهادتش مورد اختلاف است و طبق بعضی روایات که ایشان هم شهید شده­اند: «ما منّا الامسموم او مقتول» غفلت از ایشان باعث دوری ما و آسیب دیدن مان می­شود. غفلت از امام زمان «عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف» هم ایشان را آواره و تنها کرده و هم ما را دچار ظلم نموده­است. در زندانها با نوامیس مسلمانان کمترین کاری که می­کنند این است که چند نامحرم دختری را چنان کتک می­زنند تا بمیرد و... کارهایی که آمریکایی­ها در عراق و آل خلیفه در بحرین مرتکب می­شوند وحشی­ترین کارهاست و دم از حقوق بشر می­زنند و عده­ای احمق هم دفاع می­کنند. کسی که از منجی غفلت کند هر بلایی ممکن است سرش بیاید. خداوند به پیامبرش اینگونه می­فرمایند:

«یا احمد اجعل همّک همّاً واحد....» ای احمد همّ خودت را همّ واحد قرار بده. (این فرمایش را پیش روی خود قرار دهید و دائماً تکرار کنید عمل به آن به شادی و آرامش انسان خیلی کمک می­کند) بعضیها کارهای مختلف دارند ولی اصلاً دچار پراکندگی ذهن نمی­شوند و همه­ی آنها را مدیریت می­کنند زیرا همّ واحد دارند. اما کسی که اینگونه نیست حتی اگر تمام کارهایی که انجام می­دهد خیر باشند دچار پژمردگی و گیجی می­شود، نماز اول وقت، ارتباط با خدا و خانواده­­ی آسمانی و ... را ازدست می­دهد.

زیرا اول با «الله» به صلح نرسیده است. شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد. علی «علیه‌السلام» می­فرمایند: «من اصلح فیما بینه و بین الله اصلح الله فیما بینه و بین الناس» هر گاه کسی با خدا به صلح برسد خدا بین او و مردم را اصلاح می­کند.

طلاق جایی اتفاق می­افتد که زن و شوهر یا یکی از آنها با خدا به صلح نرسیده­باشد. احساس بدبختی، سرخوردگی، حسادت و ... زمانی که انسان با خدا قهر است اتفاق می­افتد. انسان نباید به خاطر دنیا رابطه­اش را با خدا خراب کند و تحت هر شرایطی باید خلوت و مناجاتش باخدا را از دست ندهد. اگر بدون خدا با هر چیز و هر کس رابطه برقرار کنیم آسیب می­بینیم. و اگر با خدا سراغ هر رابطه­ای برویم برای ما نورانیت می­آورد. درس و دانشگاه و سفر خارج و ازدواج و ... باید با خدا باشد تا انسان خیر ببیند و الا آسیب می­بیند. بعضیها وقتی وارد هواپیما می­شوند روسری را کنار گذاشته و وقتی از هواپیما در کشور دیگر پیاده می­شوند اصلاً یک شخصیت دیگر می­شوند و تدریجاً روح و روانش تخریب می­شود. «همّ واحد» یعنی اینکه اول انسان خودش را و خانواده­ی آسمانی­اش را پیدا کند و تمام برنامه­ریزی­هایش را برای ملحق شدن به ایشان دهد. و هر گونه رابطه­ای و لو مقدس رابطه­ی ما با خانواده­ی آسمانی­مان را به هم بریزد شیطانی است. شیطان به افرادی اهل گناه نیستند پیشنهادهای زیادی در جهت کارهای خوب و مفید می­دهد تا سرگرم شود و نتواند قوایش را در همّ واحد یکی کند و همت پرواز داشته­باشد. بعضیها به عنوان یک فرد هیأتی می­توانند رشد کنند ولی وقتی رئیس هیأت می­شوند دائماً در حال دعوا و درگیری هستند. بعضی ظرفیت مدیریت چند هیأت راداشته و کاملاً به خودشان مسلط هستند. هر کس باید ظرفیت خود را در نظر بگیرد سپس اقدام به انجام کاری نماید.

شخص مشهوری است که هم صدای خوبی دارد و هم حس و حال معنوی بالایی ولی اقدام به مداحی نمی­کند زیرا خودش را سنجیده و متوجه شده که همت واحدش را از دست می­دهد و با اصطلاح «مداح باز» و «هیأت باز» می­­شود. کلاس بازی و استاد بازی با کلاس داری و استادی خیلی فرق می­کند. در حال حاضر در این گروهها و احزاب بسیاری از افراد «سیاست باز» شده­اند نه مانند شهید مدرس که سیاست را برای رساندن خود، به دیگران و کشورش به خانواده­ی آسمانی­اش می­خواست. بعضیها می­خواهند برای شهرت و اشرافیت با بیت المال نماینده­ی مجلس شوند. شخصی می­گفت که اطرافیان اصراردارند که من نماینده­ی مجلس شوم ولی قلبم راضی نیست چه کنم؟ (اتفاقاً شخص مشهور و با امکاناتی هم است.) گفتم: بگو خدا و امام زمان «عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف» اجازه نمی­دهند.

اگر انسان چنین مسئولیتهای را قبول کرد و رابطه­اش با خدا و خانواده­ی آسمانی­اش ضعیف نشد معلوم است که راضی هستند در غیر اینصورت اصلاً صلاح نیست. حضرت در ادامه می­فرمایند: «... فاجعل لسانک لساناً واحداً» زبانت را زبان واحد قرار بده. نه اینکه انسان در هر جمعی مطابق میل آنها سخن بگوید. شخصی می­گفت که فامیلهای ما خیلی مختلف هستند و من مخصوصاً عکس مقام معظم رهبری را نصب کرده­ام تا هر کس می­آید بداند اینجا حرف مفت نمی­توانند بزنند.

و چند رو نیستیم که بخواهیم همه از من راضی باشند. «... واجعل بدنک حیاً» و بدنت را زنده نگهدار. توضیح این قسمت را در جلسه­ی بعد خواهیم کرد.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed