مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/10/08
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
درباره ی موانع وصول به خانواده آسمانی و بهرهمندی از فیض ایشان متن مناجات شاکین حضرت سجاد «علیهالسلام» را مورد بررسی قرار دادیم. و آخرین بحث ما در مورد لهو و لعب یعنی مشغولیت به بازیهای اهل دنیا بود. طبیعتگراها در جبههی باطل همواره در مقابل فطرت گراها به تولیدات غفلت زا پرداختهاند. و همیشه سعی داشتهاند که خود و پیروانشان و نیز پیروان حق را غافل کنند و به این منظور دائماً چیزهایی را تولید میکنند که مردم را از حقیقت و اصل خودشان غافل کنند. زیرا به آخرت اعتقاد ندارند. و دنیا هم نمیتواند روح بینهایت طلب انسان را آرام کند لذا چنین کسی به شدت به سمت پوچی و ناراحتیهای عصبی میرود. آمریکا رتبهی اول را در مصرف مواد ضد افسردگی به خودش اختصاص داده و سالانه چهارده میلیارد دلار صرف این مواد میشود. زیرا نفس با ابزار سرگرمیهای دنیا به آرامش نمیرسد. نفس ساختارش مانند ساختار همهی جهان خلقت معصوم است و فقط وجود اختیار در موجودات مختار مانند انسان و جنها و تا حدودی هم حیوانات سبب ظلم میشود که خواست خدا بوده و به جهت امتحان آنهاست. ساختار عالم از آن جهت که معصوم است در آن تعریف ریاضی وجود دارد مثلاً چشم به لحاظ معصومیت اگر طول موج با آن برخورد کند میبیند و نیز گوش در برخورد با فرکانس میشنود.
احتیاج به عینک، سمعک و دارو زمانی است که این سیستم معصوم آسیب ببیند. رفتار غیر معصوم با سیستم معصوم، عکس العمل به همراه دارد. دل و روح انسان هم از آنجا که بینهایت طلب است زوج خودش را میخواهد. حس با محسوسات خیال با مخیلات، وهم با موهومات، عقل با معقولات و فوق عقل یا بخش انسانی ما فقط با «الله» به آرامش میرسد زیرا بینهایت طلب است لذا فقط با بینهایت آرام میگیرد. اگر به دل عشق محدود و مجازی بدهیم دل تحقیر و افسرده میشود. دل الگوی نامحدود رامعصومین «علیهالسلام» میخواهد و وقتی الگوی محدود و غیر معصوم به دل بدهیم دچار اضطراب و شک تردید میشود.
کسی که از ترک کردن معشوق زمینیاش تا خودکشی پیش میرود به این دلیل است که همهی دلش را به او دادهاست در صورتی که باید همهی دلش را به «الله» میداد و سپس با تکیه به این معشوق اصلی به مهرورزی و رابطهی عاطفی با دیگران میپرداخت. زیرا وقتی به دریافت کننده، مطلوب نامناسب بدهیم منجر به واکنش و بیماری میشود. گوش با صدای نامناسب، معده هم با غذای نامناسب بیمار میشوند و ریه هم در اثر هوای آلوده به انواع بیماریها دچار میگردد. و اگر با «الله» و خانوادهی آسمانی انس نداشته باشیم و الگوهایمان کمتر از آنها باشد بعد از مدتی دچار سرخوردگی و افسردگی و ... میشویم. برای هر بخشی باید غذای مناسب همان بخش را در نظر بگیریم. دشمنان ما میخواهند با انواع تنوع ها جای الله را در دل ما پرکنند. فیلم، سریال، رمان و داستانهای پلیسی و جنایی، بازیهای رایانهای و انواع مشغله ها را برای انسان تدارک دیدهاند تا وقت آنها را پرکنند، ولی هرگز به شادی و آرامش نخواهند رسید. زیرا مطلوب اصلی را به روح ندادهاند و قرآن اینگونه از رسیدن به آرامش سخن میگوید: «الا بذکرالله تطمئن القلوب» انسان اگر تمام دلش سرشار از عشق به «الله» شود که این عشق جاودانه و قدرتمند است. با این عشق هر گونه ارتباطی اغم از همسری، همسایگی، دوستی، تجاری و ... میتواند به همه عاطفه بدهد ولی هرگز گدای عواطف دیگران نمیشود. اگر ارتباط باقی بماند ارتباطی سالم است که عاری از حسادت، زودرنجی، بدبینی، بداخلاقی، توهین و منت گذاشتن و ... است. زیرا آسمانی است و هر لحظه ممکن است بیشتر شود. چون حضرت فرمودهاند که هر چه ایمان بیشتر میشود عواطف هم افزایش مییابد. اگر هم از دست انسان برود باز هم انسان سرخورده و غمگین نمیشود ممکن است ناراحت شود اما تحقیر و تنها نمیشود اما اگرانسان بدون عشق به الله عاشق کسی شود همراه با زودرنجی و حساسیت و مچاله شدن خواهد بود. و از آن جا که خدا حرمت دل ما را نگاه میدارد توصیه میکند که اول دلتان را با خانوادهی آسمانی اتان پر کنید سپس با عشق محمد و آله محمد «سلامالله علیها» با دیگران رابطه برقرارکنید. قرآن میفرماید که بعضی از زنان و فرزندان دشمنان شما هستند از آنها حذر کنید. «ان من ازواجکم و اولادکم عدّولکم فاحذرواهم» زیرا با عشق و عاطفهی محدود انسان را از عاطفهی نامحدود محروم میکنند. و سبب خواری و وابستگی انسان میشوند و بخاطر آنها انسان مقابل خدا و دین ایستاده و گناه میکند. کسی که دلش را به نالایق میدهد تحقیر شدن حقش است. حضرت صادق «علیهالسلام» در پاسخ کسانی که میپرسیدند چگونه است که بعضیها در عشق خوار میشوند، فرمودند که این جزای کسی است که عشق و یاد خدا را رها کردهاست.
دل به این و آن مده ای بوالهوس! دل به آن ده کان دلت داده است و بس
با عشق به خدا روابط انسان با دیگران به دور از هر گونه ظلم و بد جنسی است. و پشتوانهی معنوی محکمی هم دارد. لهو و لعب انسان را از معشوق اصلی دور کرده و به شدت قیمت انسان را پایین آورده و گرفتار محدوده ا میکند. لذا مومن حقیقی لهو و لعبش را خودش مدیریت میکند. در تفریحات سالم با «بسم الله الرحمن الرحیم» وارد میشود لذا با خداست و آسیبی نمیبیند. در مجالس گناه بدون خدا میرویم که دچار آسیب میشویم. مجلسی که خدا و خانوادهی آسمانی شرکت نمیکنند انسان هم نباید برود. وای به حال ما اگر جایی که خانوادهی آسمانی امان نمیآیند برویم و اصلاً برایمان مهم نباشد. «... تغیّض له شیطاناً فهو له قرین» باید قرین انواع شیاطین گردد. و افکار و خیالات کثیف و آلوده شبانه روز او را رها نمیکنند: «جان همه روزه لگد کوب ازخیال».
حضرت در ادامهی مناجات شاکین میفرمایند: «... مملوه بالغفله و السّهو» سرشار از غفلت و بازیگوشی است که بسیار ما را دچار آسیب میکند. «غفلت» مقابل «یاد» است. انسان وقتی به غذا نیاز دارد معدهاش با گرسنگی بهاو هشدار داده و یادآوری میکند. اگر نور کم باشد چشم بادرد و تار دیدن کم بودن نور را متذکر میشود پوست با هوا و غذای نامناسب برواکنشی مانند لک آوردن یا پوست پوسته شدن انسان را خبردار میکند. اگر شخص اعتنا به این علائم و هشدارها نکند ممکن است متوجه شود آن علائم حکایت از سرطان داشته و الان خیلی دیر شدهاست. کسی که نیاز به عینک یا سمعک پیدا میکند به هشدارهای چشم و گوشش اعتنا نکرده و غافل شدهاست. اگر سیستم بدن ما دچار بیشعوری شده و مثلاً نیاز به غذا را هشدار ندهد ممکن است انسان از گرسنگی بمیرد. مانند سرطان که سیستم بدن بیشعور میشود و میکروب و آلودگی به حدی افزایش مییابد که سرطان شده و پیشرفت هم کردهاست. در شیمی درمانی سلولهای آلوده و بیشعور را از بین برده و بدن به میزان تواناییاش سلولهای سالم میسازد. غفلت زمانی اتفاق میافتد که انسان به چیزی آگاهی دارد و در عین حال از آن غافل میشود. مثل اینکه انسان یک لحظه غافل میشود و ظرفی از دستش افتاده و میشکند یا اینکه مثلاً بچهاش گم میشود و ... اینکه حضرت میفرمایند نفس پر از غفلت و بازیگوشی است نه اینکه انسان خودش را نمیشناسد چنین شخصی جاهلاست غافل میداند و میشناسد ولی دچار غفلت شدهاست. البته جهل هم گناه است و روز قیامت جاهلان بدون حساب به جهنم میروند. و در پاسخ اعتراضشان ملائکه میگویند میتوانستی بیاموزی.
عقل انسان از خطر احتمالی هم اجتناب میکند. کما اینکه اگر کسی که ضمناً ناشناس هم است در اینجا فریاد بزند که بمبی اینجاست که الان منفجر میشود چقدر احتمال صحت میدهیم؟ ولی همه فرار میکنند. حالا ممکن است دروغ گفته یا شوخی کرده باشد. اگر صد لیوان آب در مقابل ما باشد و به ما بگویند یکی از اینها مسموم است از هر صد تا پرهیز میکنیم. خدا صد و بیست و چهار هزار پیامبر فرستاده، میلیونها عالم و میلیونها جلد کتاب دربارهی هدف از خلقت، خدا، قیامت و ... تلویزیون مملو از آموزشهای دینی بوده که بینهایت عوامل تذکر بودهاند و ما نباید کمی احتمال راست بودن اینها را بدهیم؟ این همه شهید با هزاران وصیتنامه که پیش روی ما قراردارند ما باید حداقل احتمال درستی اینها را بدهیم. کسی که یک درصد هم احتمال نمیدهد در واقع به شعور خودش خیانت کردهاست و نمیتواند جواب خدا را بدهد. لذا جاهل نمیتواند پاسخگوی خدا باشد. باید میآموخت اگر محیط را بهانه کند، فرشتگان میگویند: «الم تکن ارض الله واسعه فتهاجروا» آیا زمین خدا وسعت نداشت که هجرت کنید؟ چه بسا کسانی که از اروپا و آمریکا به شهر قم آمدهاند زیرا امکان تنفس فطری در آنجا نداشتند و ثروتمندترین کشور برای تنفس فطری کشور ایران است و هیچ کشوری به اندازهی ایران برای اوج گرفتن و پرواز مناسب نیست. انسان باید از هر جایی که نمیتواند شخصیتش را حفظ کند هجرت کند. البته غافل کسی است که میداند که آخرت و ابدیت و ملکوت و الله و ... وجود داشته و نباید به کمتر از «الله» خودش را بفروشد ولی دچار غفلت میشود. عوامل غفلت هم به اندازهی عوامل تذکر زیاد است. دشمنان ما همواره ما را خود حقیقی دور و خود جنسی را مطرح می کنند. لذا از صبح تا شب ذهن شخص درگیر مسائل طبیعیاش است و توجهی به کودک عزیز روانش ندارد. و سی چهل سال از عمرش گذشته و نمیتواند با قرآن انس بگیرد و با مهر و سجاده پرواز کند. کسی که قلبش از قرآن مهجور است میلیونها سال گرفتار عذاب جهنم خواهد شد قرآنی که نامهی خداست و با شهادت میلیونها انسان به دست ما رسیده و ما حاضر نیستیم آن را خوانده و بفهمیم. ما وقتی برای شناختن اصل خود و خانوادهی آسمانیامان اختصاص دادهایم؟ چگونه است که ما به دنبال شناخت اصل خودمان نیستیم؟ علی «علیهالسلام» میفرمایند: «من تعجب می کنم که شما دنبال گمشده هایتان میگردید ولی خودتان را که گم میکنید به دنبال خودتان نمیگردید.»
بعضیها یکباراز خودشان پرسیدهاند که برای چه خلق شدهاند. برای دنیا که خلق نشدهایم چون هیچ چیز دنیا ما را آرام نمیکند. عامل شادی و آرامش ما چیست؟ برای مسائل طبیعی تلاش زیاد میکنیم ولی به خودمان و خانوادهی آسمانی مان فکر هم نمیکنیم. غفلت یعنی انسان میداند ولی یک ازدواج غلط یا سفر غلط و به هر حال یک تصمیم غلط اورا از اصلش و خانوادهی حقیقی اش دور کرده که تا این حد خوار و ذلیل شدهایم. سیزده معصوم در اثر غفلت مسلمانان فراموش شدند. پیامبر «سلامالله علیها» که شهادتش مورد اختلاف است و طبق بعضی روایات که ایشان هم شهید شدهاند: «ما منّا الامسموم او مقتول» غفلت از ایشان باعث دوری ما و آسیب دیدن مان میشود. غفلت از امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» هم ایشان را آواره و تنها کرده و هم ما را دچار ظلم نمودهاست. در زندانها با نوامیس مسلمانان کمترین کاری که میکنند این است که چند نامحرم دختری را چنان کتک میزنند تا بمیرد و... کارهایی که آمریکاییها در عراق و آل خلیفه در بحرین مرتکب میشوند وحشیترین کارهاست و دم از حقوق بشر میزنند و عدهای احمق هم دفاع میکنند. کسی که از منجی غفلت کند هر بلایی ممکن است سرش بیاید. خداوند به پیامبرش اینگونه میفرمایند:
«یا احمد اجعل همّک همّاً واحد....» ای احمد همّ خودت را همّ واحد قرار بده. (این فرمایش را پیش روی خود قرار دهید و دائماً تکرار کنید عمل به آن به شادی و آرامش انسان خیلی کمک میکند) بعضیها کارهای مختلف دارند ولی اصلاً دچار پراکندگی ذهن نمیشوند و همهی آنها را مدیریت میکنند زیرا همّ واحد دارند. اما کسی که اینگونه نیست حتی اگر تمام کارهایی که انجام میدهد خیر باشند دچار پژمردگی و گیجی میشود، نماز اول وقت، ارتباط با خدا و خانوادهی آسمانی و ... را ازدست میدهد.
زیرا اول با «الله» به صلح نرسیده است. شکر ایزد که میان من و او صلح افتاد. علی «علیهالسلام» میفرمایند: «من اصلح فیما بینه و بین الله اصلح الله فیما بینه و بین الناس» هر گاه کسی با خدا به صلح برسد خدا بین او و مردم را اصلاح میکند.
طلاق جایی اتفاق میافتد که زن و شوهر یا یکی از آنها با خدا به صلح نرسیدهباشد. احساس بدبختی، سرخوردگی، حسادت و ... زمانی که انسان با خدا قهر است اتفاق میافتد. انسان نباید به خاطر دنیا رابطهاش را با خدا خراب کند و تحت هر شرایطی باید خلوت و مناجاتش باخدا را از دست ندهد. اگر بدون خدا با هر چیز و هر کس رابطه برقرار کنیم آسیب میبینیم. و اگر با خدا سراغ هر رابطهای برویم برای ما نورانیت میآورد. درس و دانشگاه و سفر خارج و ازدواج و ... باید با خدا باشد تا انسان خیر ببیند و الا آسیب میبیند. بعضیها وقتی وارد هواپیما میشوند روسری را کنار گذاشته و وقتی از هواپیما در کشور دیگر پیاده میشوند اصلاً یک شخصیت دیگر میشوند و تدریجاً روح و روانش تخریب میشود. «همّ واحد» یعنی اینکه اول انسان خودش را و خانوادهی آسمانیاش را پیدا کند و تمام برنامهریزیهایش را برای ملحق شدن به ایشان دهد. و هر گونه رابطهای و لو مقدس رابطهی ما با خانوادهی آسمانیمان را به هم بریزد شیطانی است. شیطان به افرادی اهل گناه نیستند پیشنهادهای زیادی در جهت کارهای خوب و مفید میدهد تا سرگرم شود و نتواند قوایش را در همّ واحد یکی کند و همت پرواز داشتهباشد. بعضیها به عنوان یک فرد هیأتی میتوانند رشد کنند ولی وقتی رئیس هیأت میشوند دائماً در حال دعوا و درگیری هستند. بعضی ظرفیت مدیریت چند هیأت راداشته و کاملاً به خودشان مسلط هستند. هر کس باید ظرفیت خود را در نظر بگیرد سپس اقدام به انجام کاری نماید.
شخص مشهوری است که هم صدای خوبی دارد و هم حس و حال معنوی بالایی ولی اقدام به مداحی نمیکند زیرا خودش را سنجیده و متوجه شده که همت واحدش را از دست میدهد و با اصطلاح «مداح باز» و «هیأت باز» میشود. کلاس بازی و استاد بازی با کلاس داری و استادی خیلی فرق میکند. در حال حاضر در این گروهها و احزاب بسیاری از افراد «سیاست باز» شدهاند نه مانند شهید مدرس که سیاست را برای رساندن خود، به دیگران و کشورش به خانوادهی آسمانیاش میخواست. بعضیها میخواهند برای شهرت و اشرافیت با بیت المال نمایندهی مجلس شوند. شخصی میگفت که اطرافیان اصراردارند که من نمایندهی مجلس شوم ولی قلبم راضی نیست چه کنم؟ (اتفاقاً شخص مشهور و با امکاناتی هم است.) گفتم: بگو خدا و امام زمان «عجلالله تعالی فرجهالشریف» اجازه نمیدهند.
اگر انسان چنین مسئولیتهای را قبول کرد و رابطهاش با خدا و خانوادهی آسمانیاش ضعیف نشد معلوم است که راضی هستند در غیر اینصورت اصلاً صلاح نیست. حضرت در ادامه میفرمایند: «... فاجعل لسانک لساناً واحداً» زبانت را زبان واحد قرار بده. نه اینکه انسان در هر جمعی مطابق میل آنها سخن بگوید. شخصی میگفت که فامیلهای ما خیلی مختلف هستند و من مخصوصاً عکس مقام معظم رهبری را نصب کردهام تا هر کس میآید بداند اینجا حرف مفت نمیتوانند بزنند.
و چند رو نیستیم که بخواهیم همه از من راضی باشند. «... واجعل بدنک حیاً» و بدنت را زنده نگهدار. توضیح این قسمت را در جلسهی بعد خواهیم کرد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد