مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
با اندکی درنگ و دقت در زندگی بعضی انسانها متوجه می شویم که روحیه و رویه بعضی حیوانات را به خود گرفته اند. بطور مثال اگر شما به نحوه لانه سازی و زندگی موش صحرایی یا روباه دقت کرده باشید متوجه خواهید شد، لانه ی این دسته جانوران دو دریچه دارد، یکی آشکار و مشخص و دیگری ناپیدا که به فراخور موقعیت عادی و یا خطر از هریک از این دریچه ها استفاده می نماید. بعضی انسانها نیز برای رسیدن به اهداف شوم خود راههای مرموزی را اتخاذ می کنند تا بدین وسیله با مخفی کاری در جامعه نفوذ کنند، این در حالی است که به هنگام خطر از راه دیگر می گریزند.
این مقدمه طولانی بهانه ای برای آغاز بحثی داغ و پر دامنه در خصوص یکی از خطرناکترین اوصاف انسانی یعنی نفاق و دو چهرگی ست؛ تا اینکه جوانب مختلف این بیماری خطرناک را مورد بررسی و دقت قرار دهیم.
نفاق چیست و منافق کیست؟
شاید جواب این سؤال در قالب الفاظ و عبارات کار ساده ای باشد ولی در میدان عمل شناسایی مصداق منافق چندان راحت به نظر نمی رسد.
لغت شناسان تعاریف مشخصی برای نفاق ارائه داده اند، وجه اشتراک تمام تعاریف را می توان دورویی، و مخالفت ظاهر و باطن دانست. [1]
در معرفی منافق این چنین بیان شده است: منافق یا دورو، کسی است که با زبان چیزی را بگوید ولی نیت واقعی خود را مخفی نگه دارد تا به دیگران زیان و آسیب برساند. [2]
با مطالعه و پژوهش در آیات قرآن کریم می توان ادعا نمود طیف وسیعی از آیات الهی مرتبط به این ویژگی و گروه منافقان می باشد؛ کسانی که حقیقت و واقعیت درونی خود را برای مقاصد دنیایی و شوم پنهان می دارند، و به این منظور نقش انسانهای دیگر را بازی می کنند. خداوند متعال در آیات متعددی دورویی و ظاهر سازی این دسته افراد را متذکر شده است: «یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ فی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یَكْتُمُون؛ [آل عمران/167] با دهانهاشان چیزى مى گویند كه در دلهاشان نیست، و خدا بدانچه پنهان مى دارند داناتر است».
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله منافق این چنین معرفی شده است: «مَنْ خَالَفَتْ سَرِیرَتُهُ عَلَانِیَتَهُ فَهُوَ مُنَافِقٌ؛[3] هر كس باطنش با ظاهرش مخالفت كرد او منافق مى باشد».
مظاهر و گستره نفاق در فرهنگ قرآن
مرض خطرناک نفاق و دورویی دارای دامنه و گستره بزرگی است. شناخت و آشنایی با مناطق تحت نفوذ این رذیله اخلاقی کمک شایانی به جویندگان راه درمان خواهد نمود.
1- نفوذ در قلب و ایمان، بدترین نفاق:
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله منافق این چنین معرفی شده است: «مَنْ خَالَفَتْ سَرِیرَتُهُ عَلَانِیَتَهُ فَهُوَ مُنَافِقٌ؛ [3] هر كس باطنش با ظاهرش مخالفت كرد او منافق مى باشد»
خطرناکترین انواع نفاق که افراد در طول تاریخ به آن دچار شده اند تظاهر به ایمان و توحید و معاد باوری و عدم اعتقاد به این موارد است. مبتلایان به این مرتبه از نفاق به خاطر عدم باور قلبی به اصول انسان ساز و سعادت بخش قرآنی نقش یک انسان مسلمان را بازی می کنند؛ در حالی که هیچ گونه باوری به مقدسات ایشان ندارند.
خداوند متعال در این خصوص می فرماید: «هنگامى كه منافقان نزد تو آیند مى گویند: «ما شهادت مى دهیم كه یقیناً تو رسول خدایى!» خداوند مى داند كه تو رسول او هستى، ولى خداوند شهادت مى دهد كه منافقان دروغگو هستند (و به گفته خود ایمان ندارند).» [4] از چنین نفاقی تعبیر به نفاق اعتقادی می شود و تقریبا منظور قرآن در بسیاری از مواردی که واژه نفاق را بکار برده است، همین معناست.
2.نفوذ در عبادت و بندگی:
گاه افراد با اینکه به اصول ثابت اعتقادی حاکم در فرهنگ اسلام باور و اعتقاد دارند با این حال به واسطه جاه طلبی و گرایش به مظاهر ناپایدار و بی ارزش دنیا به عبادت و بندگی خود رنگ دنیایی می دهند تا اینکه بدین وسیله در قلب های دیگران نفوذ نمایند. شاید علت عمده این رویه غیر اخلاقی عدم اعتماد به نفس و عدم درک صحیح از خدای متعال و جهان هستی باشد که ایشان را به تظاهر نمایی و جلب قلب بندگان کشانده است.
3-نفوذ نفاق در حوزه سیاسی و اجتماعی:
گاه این مرض جانکاه از حوزه دین و مسائل عبادی خارج شده و رنگ و بوی سیاسی و براندازی به خود می گیرد. شاید بهترین مصداق این نوع نفاق را بتوان در عاملان نفوذی معرفی کرد که قصد براندازی نظام اسلامی را دارند. کسانی که در ظاهر با داعیه دایه مهربان تر از مادر به دنبال اهداف شوم کسانی می باشند که هیچ گونه تمایلی به تعالی و کمال جامعه اسلامی را ندارند.
استراتژیک منافقان برای نفوذ و براندازی
الف: استفاده از اهرم دروغ:
« وَ اللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنافِقینَ لَكاذِبُون؛[منافقون، آیه1] و خدا گواهى مى دهد كه همانا منافقان دروغگویند» «[به پندار خود] خدا و كسانى را كه ایمان آورده اند فریب مى دهند در حالى كه جز خود را فریب نمى دهند و نمى فهمند.» [5]
یکی از وسائل و ابزارهای روشن منافقان در حوزه نفوذ و براندازی نظام اسلامی استفاده فراوان از ابزار دروغ و شایعه پراکنی است. سیاه نمایی و تصویری غیر واقعی از نظام اسلام، راهبردی است که منافقان سعی دارند با این وسیله مقبولیت و حمایت عمومی مردم را از نظام اسلامی سلب نمایند.
این دسته افراد بر این باورند که اگر بتوان با دروغ محبوبیت رهبران سیاسی و مذهبی را خدشه دار کرد، جامعه اسلامی در معرض فروپاشی قرار خواهد گرفت.
ب: تخریب چهره های مذهبی و دینی:
«وَ إِذا قیلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا یَعْلَمُون؛[بقره، آیه 13]و چون به آنان گفته شود: ایمان آورید چنانكه مردم ایمان آورده اند، گویند: آیا مانند بیخردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید كه آنها خود بیخردند ولى نمى دانند».
خطر منافقان برای هر جامعه ای از خطر هر دشمنی بیشتر است؛ چرا که از یکسو شناخت آنها غالباً آسان نبوده و از سویی چنان در تار و پود جامعه نفوذ می نمایند که جدا ساختن آنها کار بسیار مشکلی است.
از جمله راهبردهایی که جریان نفوذ و نفاق با بهره گیری از آن سعی در استحاله نظام اسلامی دارند، تخریب چهره های موجه و مورد اعتماد دینی است. جایگاه روحانیت مهذب و مبارز در ثبات و پایداری نظام اسلامی برای دشمن نیز قابل انکار نیست به همین جهت جریان نفاق و براندازی سعی دارد با تخریب این چهره های مذهبی و دینی و جدا نمودن صفوف مردم از ایشان به اهداف شوم خود نائل آید؛ این در حالی است که جامعه بیدار اسلامی با بصیرت و آگاهی هر چه بیشتر اتحاد و همبستگی خود را حفظ نموده و هیچ گاه راضی به تضعیف و تخریب مرجعیت دینی خود نبوده است.
ج: ترویج فساد و فحشاء در جامعه اسلامی:
«وَ إِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ؛ [سوره بقره، آیه 1] و هنگامى كه به آنان گفته شود: «در زمین فساد نكنید» مى گویند: «ما فقط اصلاح كننده ایم».
یکی از راهکارهای شوم و خطرناکی که جریان نفاق سعی در گسترش آن در نظام اسلامی دارد، موضوع آزادی های غیر دینی و بدون ضابطه است. ترویج فساد و منکرات دینی و اخلاقی موضوعی خطرناک است که می تواند جامعه اسلامی را به بی غیرتی و بی تفاوتی در مقدسات و شکستن حریم های اخلاقی دچار نماید.
کلام آخر: خطر منافقان را جدی بگیریم
خطر منافقان برای هر جامعه ای از خطر هر دشمنی بیشتر است؛ چرا که از یکسو شناخت آنها غالباً آسان نبوده و از سویی چنان در تار و پود جامعه نفوذ می نمایند که جدا ساختن آنها کار بسیار مشکلی است، از طرفی روابط آنها با سایر اعضای جامعه کار مبارزه با آنها را دشوار می سازد. آنچه مسلم است بصیرت و بیداری جامعه اسلامی بهترین حربه و صلاح در مقابله با ایشان می باشد.
علی بیراوند / کارشناس حوزه - بخش قرآن تبیان
پی نوشت ها:
[1]. عمید، حسن؛ فرهنگ عمید، تهران، انتشارات جاویدان علمی، 1345، چاپ دوم، ص 1063.
[2]. حسینی، سید محمد؛ دوچهرگان، ص24.
[3]. بحار الأنوار، ج 69، ص 207.
[4]. سوره منافقون، آیه 1.
[5]. سوره بقره، آیه9.
تبیان
کلیدواژه ها:
آثار استاد