مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/08/05
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
خانواده ی آسمانی همان غایت و کمالاتی هستند که ما میخواهیم به آنها برسیم و نسبت به این غایت به تصریح قرآن «هلوع» هستیم به کمتر از آن هم راضی نیستیم. معیّت ما در آخرت با ایشان کاملاً بستگی به این رابطه و معیّت در دنیا دارد.
نوع و کیفیت معیّت ما با ایشان در دنیا تعیین کنندهی وضعیت ما در آخرت نسبت به ایشان است. گمشدهی ما تشبه و سنخیت با چهارده معصوم است. در این مسیر موانع و خوانهایی وجود دارد که یکی از آنها نفس خودمان است که مثل اژدها سرهایی دارد که یکی از آنها «سر جزع کننده و بی تابی» است که سر خیلی مهمی است: «انّ الانسان خلق هلوعاً، اذا مسّه الشرّ جزوعاً» نسبت به شر بی تاب است. شر هم مصادیق گوناگون داشته و اعم است از بدی هایی که انسان دوست دارد برایش بد یا خوب است. و بدی هایی که دوست ندارد و برای او خوب و مفید است.
بر سر راه انسان طبق قاعدهی تضاد سختیهایی وجود دارد. تقابل بین فطرت و طبیعت، قالب و صورت و تقابل بین بخش انسانی و حیوانی و تقابل بین نفس امّاره و لوّامه، تا اینکه انسان به نفس مطمئنه برسد. در آنجا دیگر وادی امن است. گفتیم که «الجزع عند البلاء تمام المحنه» بلا یعنی آزمایش که هم میتواند خوب باشد و هم میتواند بد باشد. بعضیها رابا نعمتهایی مثل پدر و مادر خوب، خانواده، استاد، شهر خوب و ثروت امتحان می کنند. و بعضیها را با محرومیت ها و چیزهای بد اعم ازمحرومیت از پدر و مادر و دوستان و استاد و یامحیط بد و فقر و .... بی تابی در مسیر اختلال ایجاد میکند. با جزع کردن، جان افسرده شده و قدرت حرکت ندارد. یک روح قوی و با نشاط مانند حضرت زینب (س) که آن همه بلا را به نفع خودش تمام میکند. بعضیها در طلاق، از دست دادن عزیزان، ورشکستگی، و ... اوج گرفته و به بهشت میروند و بعضیها جزع کرده و به ضرر شان تمام میشود. اینها از دل بلا به جای نور، آتش جذب میکنند. «الجزع عند المصیبه یزیدها» جزع کردن به هنگام مصیبت آن را زیادتر میکند. علی (ع) مانند آتشی که در آن میدمیم. بعضیها وقتی دچار مصیبت گناه میشوند به حدی با عرضه هستند که اجازه نمیدهند که گناه آنها را بسوزاند ولی بعضی به حدی جزع فزع میکنند که باعث افزایش آن میشوند.
وقتی جایی آتش میگیرد اگر حاضران آرامش نداشته باشند و هجوم به سمت در ببرند هیچ کس بیرون نمی رود ولی انسان عاقل با آرامش از سرایت آتش جلوگیری و آن را خاموش میکند. شیطان با بعضی کاری میکند که از گناه چنان وحشتزده شوند که نتوانند آن را درمان کرده، لذا باعث سرایت آن نیز میشوند. فراموش نکنیم که اصل در حرکت به سمت خانوادهی آسمانی امان شادی و آرامش است. اگر چیزی شادی ما را بگیرد نابودمان هم میکند. گاهی شخص برای امر مباحی که مرتکب شده چنان جزع میکند که صدها برابر آن امر بی تابی برای شب اول قبرش ذخیره میشود. کسانی که اهل فزع هستند به دلیل خودخواهی، حسادت و تکبر و ... برای امر حقی چنان بی تابی میکند که از آن آتش دریافت میکند. بعضی با حق وعدهای با باطل جهنمی میشوند، ولی بعضیها هستند که علاوه بر امور حق، با اسم مبدّل حق تعالی باطل ها را هم تبدیل به حسنه میکنند. دستهی اول در برخورد با حق چنان بیتابی کرده و افسرده میشوند که اطرافیان را هم تحت تأثیر قرار میدهند.
و به حدی بر خود زخم وارد میکنند که جز جهنم جای دیگر درمان نمیشوند. مانند خانمهایی که نسبت به چادر و آقایانی که نسبت به محاسن بیحوصله هستند. از دیگر مصادیق جزع استفاده از طلا توسط آقایان و اعتراض آقایان و فرزندان بر سر نوع و مقدار وکیفیت غذا است. در حدیث معراج خداوند به پیامبرش فرموده که مواظب باشد اسیر ترش و شیرین نشود. البته انسان باید از همهی نعمتها استفاده کند ولی اسیر آنها نشود. همین جزعهای کوچک اخلاق انسان را به فساد میکشاند. در گذشتهی بعضیها اتفاق تلخی که ممکن است خوب هم باشد افتاده است مثل ورشکستگی، ازدواج ناموفق و طلاق و ... بیست سال ازآن ماجراهاگذشته و شخص هنوز غصه میخورد. «لا تجزع من قلیلٍ ما اکرهکم فیقعکم ذلک فی کثیر مما تکرهون» برای آن چیزهای اندکی که برای شما پیش میآید و از آنها کراهت دارید، جزع نکنید پس شما را در چیزهایی بزرگتر از آن قرار میدهد. علی (ع) حضرت از مکروهات و بلاهای کوچک سخن گفتهاند زیرا شامل عموم شده و فراگیر است. و بسیاری از اختلافات از همین موارد کوچک آغاز میشود. (مواردی را که میتوانستید تحمل کنید و به آنها دامن نزنید ولی این کار را نکردهاید و منشأ مشکلات بسیاری شده را به عنوان تمرین یاد داشت نمایید.)
این جزعها از هزاران سرطان خطرناکترند زیرا جاودانگی ما را به خطر میاندازند. پیامبر (ص) میفرمایند که امت من در قیامت به شکل ده حیوان محشور میشوند. حیوان نوعی از قبیل سگ، گربه، خوک، شغال و مار و عقرب و ... که همان حیوان است و سگ مثلاً خوک نمیشود. ولی انسان یا حیوان ناطق حیوان نوعی نیست بلکه حیوان جنسی است و جنس حیوان را با خود دارد و میتواند هر کدام از این حیوانات بشود، لذا روز قیامت به شکلهای مختلف حتی ترکیبی محشور میشود.
کسی که در قبرش چندین حیوان وجود دارد اولاً نفس او قبرش است و ثانیاً در نفس خود چندین حیوان پرورش دادهاست. حضرت فرمودند که خداوند حیوانات را از نفس انسان خلق کردهاست. از حیوانات بیزار نباشیم سعی کنیم که خودمان حیوان نباشیم و بدتر از آن ترکیبی از دهها حیوان نباشیم. بزرگی میفرمود که وقتی شب با کینهی کسی میخوابید تا صبح یک حیوان وحشی در نفستان متولد کردهاید. قیامت «یوم تبلی السرائر» است. امام (ع) نشان میدهند کسانی که دور خانهی خدا طواف میکنند حیوان هستند و فقط پوست و ظاهر شان بشر است. ما باید از حیوان شدن خودمان را نجات دهیم. ما نباید از پدر، مادر و استاد و معصومین و خدا ناراحت شویم و الا جهنمی میشویم. کسانی که اینگونه هستند خدا میداند که چه رفتاری با هم سطحها و زیردستان دارند. در هر حالی با دیگران دعوا دارند حتی در خواب هم درگیر هستند. انسان عاقل همان روز اول حرف استاد را میفهمد که میگوید: «نصف العاقل احتمال و نصفه تغافل» شخصیت عاقل، نیمش تحمل (عدم جزع) و نیم دیگر آن تغافل (بی خیالی) است. روز قیامت معلوم میشود که حیوانات زشت تر و وحشی تر بودند یا بعضی انسانها. اینکه ما به یکدیگر نسبت حیوان میدهیم فردای قیامت حیوانات از ما شکایت خواهند کرد، زیرا به لحاظ درندگی ما خیلی بدتر از آنها هستیم و البته که صفات حیوانی آنها برای خودشان کمال است. ما باید خیلی به خدا پناهنده شویم تا باطنمان حیوان و یا انواع حیوانات نباشد. ولیّ ِخدایی که بسیار آرامش داشت میفرمود که مادرم هنگام مرگ به ما سفارش کرد که اگر عصبانی شوید شیرم را حلالتان نمیکنم. چنین شخصیت بزرگواری محصول پرورش یک زن است. رضایت مادر بسیار مهم و تعیین کننده است و اصلاً کلید رستگاری و اسم اعظم است.
البته پدر هم بسیار نقش دارد ولی مادر بیشتر. این ولیّ خدا از وضعیت معنوی من خبر می دادند و روزی فرمودند که میخواهم به اتفاق به دیدن ولیّ خدایی در شهر بهار همدان برویم وقتی خدمت ایشان رسیدیم فرمودندکه پیامبر (ص) فرمودهاند که آیا شخص نمیترسد از اینکه وقتی سر نماز حواسش نیست خدا چهرهی او را به الاغ تبدیل کند؟ اگر ما سر کلاس بنشینیم وبه حرف استاد گوش نکنیم ویا به حرف کسی که با ما صحبت میکند توجه نکنیم این را حرام و بی ادبی میدانیم. ما چهل سال است که در حالی با خدا حرف میزنیم که به او پشت کردهایم. ما باید تمرکز بگیریم و نمازمان را درست کنیم. ما واقعاً باید به اهل بیت متوسل شده و پناه ببریم. باید هر روز دعای توسل را بخوانیم. نه اینکه فقط طبیعت را بخواهیم ما باید برای برطرف شدن موانع رشدمان و موفقیت در حرکت ابدی از ایشان کمک بگیریم بدون این اگر طبیعتمان آباد هم شود فایدهای ندارد. (مواردی که شما را دچار بی تابی و فزع میکند را یادداشت نمایید.) کسی که در موارد جزئی بتواند فزع نکند در مسائل دشوارتر خدا به او کمک میکند. انسان باید سعی کند که وقتی خسته و بی حوصله از سر کار آمده به روی اهل منزل لبخند بزند.
اهل خانه گناهی ندارند که ما خسته و بی حوصله هستیم. آمیرزا جواد آقا هنگامی که میهمان داشتند مطلع میشوند که فرزندشان فوت کرده به روی میهمانان نیاورده و بعد از میهمانی اقدام به تدفین مینمایند. البته ما از حداقل ها شروع کنیم مثلاً سر سفره آرام باشیم و حرص نداشته و از خانم خانه به دلیل زحمتهایش سپاسگزار باشیم نه اینکه دائماً ایراد بگیریم.و همچنین از زحمتهای آقا تشکر نماییم. گاهی دختر بچهای اقدام به پخت غذایی مینماید نبایداو را دست کم گرفت و به زحمتش بیتوجهی کرد. اگر خانوادهی همسر نقطه ضعفی دارد نباید به روی او آورد و او را سرزنش و تحقیر نمود. پر حرفی بسیار خطرناک است و انسان را به همه گناهی آلوده میکند. یکی از همین افراد اظهار میکرد که در خواب دیده که دوستش از دنیا رفته و او کفنش را کنار زده و گوشت او را به دندان میکشد. تعبیر این خواب آیهی صریح قرآن است: «ایحبّ احدکم ان یأکل لحم اخیه میتاً فکرهتموه» آیا شما دوست دارید که گوشت برادر مردهی خود را بخورید پس از آن کراهت دارید؟ متأسفانه ما به راحتی غیبت میکنیم و لذت میبریم. کسی که از او غیبت میشود حضور ندارد که از خود دفاع کند لذا در حکم میت است. ما باید تصمیم بگیریم در هیچ موقعیتی بی تابی نکنیم. بعضیها حاضر نیستند نیم ساعت حتی ده دقیقه قبل از اذان صبح سحری بخورند لحظات آخر حتماً باید آب بخورند مثل اینکه چند دقیقه چه تأثیری دارد؟
و حتی کسانی چند دقیقه قبل از اذان مغرب روزه اشان را خراب میکنند. کسانی هستند که بیمار میشوند دارو نمیخورند و یا تحمل پرهیز و نخوردن را ندارند. بوی بد دهان بعضی دیگران را آزار میدهد ولی حاضر نیستند خودشان را درمان کنند. بعضی جزعها بروز داشته و دیگران را میدَرَد ولی بعضی از آنها در درون شخص را آزار میدهد. سعی کنیم موارد را بنویسیم تا تدریجاً آنها را شناسایی و برطرف نماییم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد