www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 442
زمان انتشار: 6 می 2014
خانواده آسمانی جلسه 67

خانواده آسمانی جلسه 67

90/08/05

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

خانواده­ ی آسمانی همان غایت و کمالاتی هستند که ما می­خواهیم به آنها برسیم و نسبت به این غایت به تصریح قرآن «هلوع» هستیم  به کمتر از آن هم راضی نیستیم. معیّت ما در آخرت با ایشان کاملاً بستگی به این رابطه و معیّت در دنیا دارد.

نوع و کیفیت معیّت ما با ایشان در دنیا تعیین کننده­ی وضعیت ما در آخرت نسبت به ایشان است. گمشده­ی ما تشبه و سنخیت با چهارده معصوم است. در این مسیر موانع و خوانهایی وجود دارد که یکی از آنها نفس خودمان است که مثل اژدها سرهایی دارد که یکی از آنها «سر جزع کننده و بی تابی» است که سر خیلی مهمی است: «انّ الانسان خلق هلوعاً، اذا مسّه الشرّ جزوعاً» نسبت به شر بی تاب است. شر هم مصادیق گوناگون داشته و اعم است از بدی هایی که انسان دوست دارد برایش بد یا خوب است. و بدی هایی که دوست ندارد و برای او خوب و مفید است.

بر سر راه انسان طبق قاعده­ی تضاد سختیهایی وجود دارد. تقابل بین فطرت و طبیعت، قالب و صورت و تقابل بین بخش انسانی و حیوانی و تقابل بین نفس امّاره و لوّامه، تا اینکه انسان به نفس مطمئنه برسد. در آنجا دیگر وادی امن است. گفتیم که «الجزع عند البلاء تمام المحنه» بلا یعنی آزمایش که هم می­تواند خوب باشد و هم می­تواند بد باشد. بعضیها رابا نعمتهایی مثل پدر و مادر خوب، خانواده، استاد، شهر خوب و ثروت امتحان می کنند. و بعضیها را با محرومیت ها و چیزهای بد اعم ازمحرومیت از پدر و مادر و دوستان و استاد و یامحیط بد و فقر و .... بی تابی در مسیر اختلال ایجاد می­کند. با جزع کردن، جان افسرده شده و قدرت حرکت ندارد. یک روح قوی و با نشاط مانند حضرت زینب (س) که آن همه بلا را به نفع خودش تمام می­کند. بعضیها در طلاق، از دست دادن عزیزان، ورشکستگی، و ... اوج گرفته و به بهشت می­روند و بعضیها جزع کرده و به ضرر شان تمام می­شود. اینها از دل بلا به جای نور، آتش جذب می­کنند. «الجزع عند المصیبه یزیدها» جزع کردن به هنگام مصیبت آن را زیادتر می­کند. علی (ع) مانند آتشی که در آن می­دمیم. بعضیها وقتی دچار مصیبت گناه می­شوند به حدی با عرضه هستند که اجازه نمی­دهند که گناه آنها را بسوزاند ولی بعضی به حدی جزع فزع می­کنند که باعث افزایش آن می­شوند.

وقتی جایی آتش می­گیرد اگر حاضران آرامش نداشته باشند و هجوم به سمت در ببرند هیچ کس بیرون نمی رود ولی انسان عاقل با آرامش از سرایت آتش جلوگیری و آن را خاموش می­کند. شیطان با بعضی کاری می­کند که از گناه چنان وحشتزده شوند که نتوانند آن را درمان کرده، لذا باعث سرایت آن نیز می­شوند. فراموش نکنیم که اصل در حرکت به سمت خانواده­ی آسمانی امان شادی و آرامش است. اگر چیزی شادی ما را بگیرد نابودمان هم می­کند. گاهی شخص برای امر مباحی که مرتکب شده چنان جزع می­کند که صدها برابر آن امر بی تابی برای شب اول قبرش ذخیره می­شود. کسانی که اهل فزع هستند به دلیل خودخواهی، حسادت و تکبر و ... برای امر حقی چنان بی تابی می­کند که از آن آتش دریافت می­کند. بعضی با حق وعده­ای با باطل جهنمی می­شوند، ولی بعضیها هستند که علاوه بر امور حق، با اسم مبدّل حق تعالی باطل ها را هم تبدیل به حسنه می­کنند. دسته­ی اول در برخورد با حق چنان بیتابی کرده و افسرده می­شوند که اطرافیان را هم تحت تأثیر قرار می­دهند.

و به حدی بر خود زخم وارد می­کنند که جز جهنم جای دیگر درمان نمی­شوند. مانند خانمهایی که نسبت به چادر و آقایانی که نسبت به محاسن بی­حوصله هستند. از دیگر مصادیق جزع استفاده از طلا توسط آقایان و اعتراض آقایان و فرزندان بر سر نوع و مقدار وکیفیت غذا است. در حدیث معراج خداوند به پیامبرش فرموده که مواظب باشد اسیر ترش و شیرین نشود. البته انسان باید از همه­ی نعمتها استفاده کند ولی اسیر آنها نشود. همین جزعهای کوچک اخلاق انسان را به فساد می­کشاند. در گذشته­ی بعضیها اتفاق تلخی که ممکن است خوب هم باشد افتاده است مثل ورشکستگی، ازدواج ناموفق و طلاق و ... بیست سال ازآن ماجراهاگذشته و شخص هنوز غصه می­خورد. «لا تجزع من قلیلٍ ما اکرهکم فیقعکم ذلک فی کثیر مما تکرهون» برای آن چیزهای اندکی که برای شما پیش می­آید و از آنها کراهت دارید، جزع نکنید پس شما را در چیزهایی بزرگتر از آن قرار می­دهد. علی (ع) حضرت از مکروهات و بلاهای کوچک سخن گفته­اند زیرا شامل عموم شده و فراگیر است. و بسیاری از اختلافات از همین موارد کوچک آغاز می­شود. (مواردی را که می­توانستید تحمل کنید و به آنها دامن نزنید ولی این کار را نکرده­اید و منشأ مشکلات بسیاری شده را به عنوان تمرین یاد داشت نمایید.)

این جزعها از هزاران سرطان خطرناکترند زیرا جاودانگی ما را به خطر می­اندازند. پیامبر (ص) می­فرمایند که امت من در قیامت به شکل ده حیوان محشور می­شوند. حیوان نوعی از قبیل سگ، گربه، خوک، شغال و مار و عقرب و ... که همان حیوان است و سگ مثلاً خوک نمی­­شود. ولی انسان یا حیوان ناطق حیوان نوعی نیست بلکه حیوان جنسی است و جنس حیوان را با خود دارد و می­تواند هر کدام از این حیوانات بشود، لذا روز قیامت به شکلهای مختلف حتی ترکیبی محشور می­شود.

کسی که در قبرش چندین حیوان وجود دارد اولاً نفس او قبرش است و ثانیاً در نفس خود چندین حیوان پرورش داده­است. حضرت فرمودند که خداوند حیوانات را از نفس انسان خلق کرده­است. از حیوانات بیزار نباشیم سعی کنیم که خودمان حیوان نباشیم و بدتر از آن ترکیبی از دهها حیوان نباشیم. بزرگی می­فرمود که وقتی شب با کینه­ی کسی می­خوابید تا صبح یک حیوان وحشی در نفستان متولد کرده­اید. قیامت «یوم تبلی السرائر» است. امام (ع) نشان می­دهند کسانی که دور خانه­ی خدا طواف می­کنند حیوان هستند و فقط پوست و ظاهر شان بشر است. ما باید از حیوان شدن خودمان را نجات دهیم. ما نباید از پدر، مادر و استاد و معصومین و خدا ناراحت شویم و الا جهنمی می­شویم. کسانی که اینگونه هستند خدا می­داند که چه رفتاری با هم سطحها و زیردستان دارند. در هر حالی با دیگران دعوا دارند حتی در خواب هم درگیر هستند. انسان عاقل همان روز اول حرف استاد را می­فهمد که می­گوید: «نصف العاقل احتمال و نصفه تغافل» شخصیت عاقل، نیمش تحمل (عدم جزع) و نیم دیگر آن تغافل (بی خیالی) است. روز قیامت معلوم می­شود که حیوانات زشت تر و وحشی تر بودند یا بعضی انسانها. اینکه ما به یکدیگر نسبت حیوان می­دهیم فردای قیامت حیوانات از ما شکایت خواهند کرد، زیرا به لحاظ درندگی ما خیلی بدتر از آنها هستیم و البته که صفات حیوانی آنها برای خودشان کمال است. ما باید خیلی به خدا پناهنده شویم تا باطنمان حیوان و یا انواع حیوانات نباشد. ولیّ ِخدایی که بسیار آرامش داشت می­فرمود که مادرم هنگام مرگ به ما سفارش کرد که اگر عصبانی شوید شیرم را حلالتان نمی­کنم. چنین شخصیت بزرگواری محصول پرورش یک زن است. رضایت مادر بسیار مهم و تعیین کننده است و اصلاً کلید رستگاری و اسم اعظم است.

البته پدر هم بسیار نقش دارد ولی مادر بیشتر. این ولیّ خدا از وضعیت معنوی من خبر می دادند و روزی فرمودند که می­خواهم به اتفاق به دیدن ولیّ خدایی در شهر بهار همدان برویم وقتی خدمت ایشان رسیدیم فرمودندکه پیامبر (ص) فرموده­اند که آیا شخص نمی­ترسد از اینکه وقتی سر نماز حواسش نیست خدا چهره­ی او را به الاغ تبدیل کند؟ اگر ما سر کلاس بنشینیم وبه حرف استاد گوش نکنیم ویا به حرف کسی که با ما صحبت می­کند توجه نکنیم این را حرام و بی ادبی می­دانیم. ما چهل سال است که در حالی با خدا حرف می­زنیم که به او پشت کرده­ایم. ما باید تمرکز بگیریم و نمازمان را درست کنیم. ما واقعاً باید به اهل بیت متوسل شده و پناه ببریم. باید هر روز دعای توسل را بخوانیم. نه اینکه فقط طبیعت را بخواهیم ما باید برای برطرف شدن موانع رشدمان و موفقیت در حرکت ابدی از ایشان کمک بگیریم بدون این اگر طبیعتمان آباد هم شود فایده­ای ندارد. (مواردی که شما را دچار بی تابی و فزع می­کند را یادداشت نمایید.) کسی که در موارد جزئی بتواند فزع نکند در مسائل دشوارتر خدا به او کمک می­کند. انسان باید سعی کند که وقتی خسته و بی حوصله از سر کار آمده به روی اهل منزل لبخند بزند.

اهل خانه گناهی ندارند که ما خسته و بی حوصله هستیم. آمیرزا جواد آقا هنگامی که میهمان داشتند مطلع می­شوند که فرزندشان فوت کرده به روی میهمانان نیاورده و بعد از میهمانی اقدام به تدفین می­نمایند. البته ما از حداقل ها شروع کنیم مثلاً سر سفره آرام باشیم و حرص نداشته و از خانم خانه به دلیل زحمتهایش سپاسگزار باشیم نه اینکه دائماً ایراد بگیریم.و همچنین از زحمتهای آقا تشکر نماییم. گاهی دختر بچه­ای اقدام به پخت غذایی می­نماید نبایداو را دست کم گرفت و به زحمتش بی­توجهی کرد. اگر خانواده­ی همسر نقطه ضعفی دارد نباید به روی او آورد و او را سرزنش و تحقیر نمود. پر حرفی بسیار خطرناک است و انسان را به همه گناهی آلوده می­کند. یکی از همین افراد اظهار می­کرد که در خواب دیده که دوستش از دنیا رفته و او کفنش را کنار زده و گوشت او را به دندان می­کشد. تعبیر این خواب آیه­ی صریح قرآن است: «ایحبّ احدکم ان یأکل لحم اخیه میتاً فکرهتموه» آیا شما دوست دارید که گوشت برادر مرده­ی خود را بخورید پس از آن کراهت دارید؟ متأسفانه ما به راحتی غیبت می­کنیم و لذت می­بریم. کسی که از او غیبت می­شود حضور ندارد که از خود دفاع کند لذا در حکم میت است. ما باید تصمیم بگیریم در هیچ موقعیتی بی تابی نکنیم. بعضیها حاضر نیستند نیم ساعت حتی ده دقیقه قبل از اذان صبح سحری بخورند لحظات آخر حتماً باید آب بخورند مثل اینکه چند دقیقه چه تأثیری دارد؟

و حتی کسانی چند دقیقه قبل از اذان مغرب روزه اشان را خراب می­کنند. کسانی هستند که بیمار می­شوند دارو نمی­خورند و یا تحمل پرهیز و نخوردن را ندارند. بوی بد دهان بعضی دیگران را آزار می­دهد ولی حاضر نیستند خودشان را درمان کنند. بعضی جزعها بروز داشته و دیگران را می­دَرَد ولی بعضی از آنها در درون شخص را آزار می­دهد. سعی کنیم موارد را بنویسیم تا تدریجاً آنها را شناسایی و برطرف نماییم.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .

صوت

1 - خانواده آسمانی جلسه 67

کلیدواژه ها: خانواده آسمانی ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed