مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/06/31
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در جلسهی گذشته در حدیثی از امام صادق «علیهالسلام» عرض کردیم که ایشان فرموده بودند: «آیا حمد خدا را به جا نمی آورید که روز قیامت هر قومی را به سوی کسی میخوانند که دوستش میداشته؟ ما دست به دامن رسول خدا میشویم و شما دست به دامن ما... . این فرمایش هم بشارت است و هم هشدار. بشارت است برای کسی که سلطان قلبش خدا و اهل بیت «علیهمالسلام» است که از محبت آنها به هدایت میرسد.
محبت به اهل بیت بسته به شدت و ضعف آن همه آثاری را که در جلسات قبل بیان کردیم را به همراه خواهد داشت. کسی که محبوب دلش خدا و اهل بیت «علیهمالسلام» باشد مهم نیست که در کجا زندگی میکند زیرا هر جا که باشد آنها بر دلش حکومت میکنند و بر عکس هم ممکن است. کسانی هستند که فرهنگ خدا و اهل بیت «علیهمالسلام» را ندارند حتی اگر در محیط فطری هم زندگی کنند تأثیری نمیپذیرند.
محبت به اهل بیت «علیهمالسلام» دائماً در انسان گرایش به فرهنگ ایشان را افزایش میدهد و نهایتاً مطابق وعدهی معصوم با ایشان محشور میشود. این شخص در مسیر سعادت است. این شخص مانند کسی است که میان دریا، ولی درون کشتی است و اتفاقاً تخلفاتی هم میکند ولی جریان کلی حرکت او به سمت ساحل است. ولی کسی که این محبت را ندارد حتی اگر آدم خوبی هم باشد مانند کسی است که روی پاره چوبی در بین دریا قرار گرفته و مسیری به سوی ساحل ندارد.
پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» از اهل بیت شان تعبیر به سفینه یعنی کشتی میکنند: «انّ مثل اهل بَیتی کَمَثلِ سفینه النّوح من رکبها نجی من ترکها غرِق». مثل اهل بیت من مانند کشتی است که اگر کسی سوار آن شود نجات مییابد و کسی که آن را ترک کند غرق میشود.
مانند دانش آموزی که سر کلاس رفته، غلط هم مینویسد اشتباه هم دارد ولی تدریجاً با تمرین کردن به هدف میرسد و با سواد شده و مدارج علمی را طی میکند. در مسیر کمال هم پیشرفتهای انسان گناهان را ذوب میکرده، و از بین میبرد. در کلاس درس برای معلم مهم این است که دانش آموز بتدریج اشتباهاتش کمتر شده و به سوی قوت پیش برود. بنابراین در مسیر حرکت محب اهل بیت «علیهمالسلام» ممکن است اشتباهاتی هم از او سر بزند ولی به تعبیر قرآن داریم که: «انّ الحسنات یُذهبنّ السّیئات» کارهای خوب کارهای بد را از بین میبرند. اعمال صالح و خیر انسان و پیشرفت او کارهای بد او را از بین میبرند زیرا در مسیر رشد و کمال است.
برای همین است که امام صادق «علیهالسلام» میفرمایند: که ما باید شکرگزار این عشق و محبت باشیم. و نیز از طرفی فرموده اند که این عشق از طرف خداوند هدیه داده میشود مانند تمام چیزهای دیگر که از خزائنشان نازل میشود: «ان من شیئٍ الاّ عندنا خزائنُهُ و ما تزّله الاّ بقدرٍ معلوم» چیزی نیست مگر آنکه خزائنش در نزد ماست و نازل نمیکنیم آن را مگر به اندازه یمعلوم. همهی تجلیات خداوند اندازهی ریاضی دارد: «قَد جعَل الله لکلِّ شیئٍ قدراً». شب قدر هم یعنی شب اندازه. یعنی هیچ موجودی نیست از عالم بالا تا ماده مگر اینکه اندازه اش در این شب تثبیت میشود. بنابراین قرآن تعابیر این چنینی دارد: «... و اَنزَلنا الحدید...» آهن را نازل کردیم. یعنی از عالم مجردات نزول کرده تا در عالم ماده به صورت آهن جلوه کرده است. مانند استاد که وقتی میخواهد با شاگردش صحبت کند از مقام فوق تجردش نزول میکند و تبدیل به صوت میشود و شاگرد هم آن را دریافت و عکس آن مسیر را طی میکند. تمام جهان آفرینش و همهی حقایق عالم به تصریح خداوند «اندازه زده شده» نازل شده است.محبت و عشق اهل بیت «علیهمالسلام» هم اینگونه است فلذا در همه جای کرهی زمین همه چیز یافت نشده و در همهی انسانها هر چیزی وجود ندارد. هر چند که همهی انسانها قابلیت همه چیز را دارند. بزرگترین نعمت خدا به انسان عشق به اهل بیت «علیهمالسلام» و شناختن انسان کامل یعنی امام زمانش میباشد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) کسی که امام زمانش رانشناسد و بمیرد مرگش را توأم با کفر و نفاق و گمراهی میداند. «الله» یعنی کمال مطلق و شناخت او وابسته به شناخت کاملترین ظهورش یعنی انسان کامل که معصومین «علیهمالسلام» هستند میباشد. ما باید شکرگزار محبت به ایشان باشیم: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکّین بولایه علی بن ابیطالب ....» خدا را شکر که ما را از کسانی قرار داده که متمسک ولایت به امیرالمومنین «علیهالسلام» میباشیم. دلی که کاملترین مظهر خداوند در آن تجلی کند خیلی بزرگ است و اینکه بدانیم ادامهی حرکت ما در برزخ و قیامت به سمت کمال مطلق است خیلی شکرانه دارد.
حضرت برای جلب توجه ما به این نعمت اینگونه میفرمایند: «آیا حمد خدا را به جا نمی آورید...؟!» در کنار این هدیهی الهی است که انسان از خداوند خیلی لذت میبرد. با این نگاه دست شیطان از به رخ کشیدن گذشتهی انسان و گناهان او بسته میشود. این عشق به اهل بیت «علیهمالسلام» مژدهای است برای ما که همهی گناهان ما بخشیده شده و مسیرمان به سمت صلاح بوده و به قول حضرت صادق «علیهالسلام» در قیامت هم دستمان به ایشان خواهد رسید. زیرا در دنیا دستمان به ایشان رسیده است و برای تداوم آن هر روز در نماز میگوییم: «اهدناالصراط المستقیم» که معصوم «علیهالسلام» فرمودند: «نحن صراط المستقیم» یعنی ما صراط مستقیم هستیم.
انسان با چنین عشقی هرگز دچار پوچ گرایی نشده و تکیهی به ایشان عزتی در انسان ایجاد میکند که نیازی به عواطف دیگران ندارد. حدیث مذکور در رابطه با این آیه بوده: «یوم ندعوا کل اُناسٍ بامامهم» آیه 71 سوره اسری. امام صادق «علیهالسلام» میفرمایند: «چون روز قیامت شود خداوند میفرماید که آیا عدالت از پروردگارشان نیست که بگوید هر قومی به دنبال هر کسی بوده اند بروند، همه میگویند بله عدالت است.
پس گفته میشود که پس از هم جدا شوید.» قیمت هر انسانی به الگویش است. اینکه میفرمایند در قیامت ما دست به دامان اهل بیت «علیهم السلام» میباشیم، این اتفاق البته در دنیا رخ داده ولی در آخرت ظهور میکند. شرکت در کلاسها، استاد دیدن و مطالعه و .... جهت آمادگی است ولی نهایتاً تصمیم گیرنده ما هستیم که در بهشت باشیم یا جهنم. خدا نکند که دل انسان متمایل به دنیا یعنی جهنم باشد. در دنیا افراد متناسب با معشوق شان تفکیک شده هستند این جدایی در قیامت بروز میکند.
کسانی که به دل بینهایت طلب خود معشوق محدود داده اند دچار شکست عشقی میشوند. در این صورت هم از جهنم سر در میآورد و اینکه انسان مثلاً در ازدواج کسی او را نخواست یا او تمایل به طرف مقابل پیدا نکرد شکست محسوب نمیشود زیرا مربوط به جنبهی حیوانی است. شکست آن است که انسان دل بینهایت طلبش را به «الله» نرساند و در دلش رغبتی به خدا و معصومین «علیهم السلام» نیابد و فقط به امور دنیایی توجه داشته و دلخوش است. «... پس گفته میشود از هم جدا شوید...» یعنی هر کس با الگوی خودش محشور میشود و این امر هم خطر است و هم فرصت.
هر کس الگویش معصومین «علیهمالسلام» باشد آن را دنبال کرده و هر کس الگویش جهنمی ها باشند که باید گفت: «خلایق هر چه لایق» (این ضرب المثل در واقع حدیث است) در بحثهای عملی به زودی خواهیم گفت که چه کنیم تا به خانوادهی آسمانی امان ملحق شویم. امام هر کس همان است که بر دل او حاکم است و ملاکهای دل را تأمین میکند. پس امام واقعی هر کسی الگوی عملی اوست و اینکه در ابعاد مختلف زندگی تابع چه کسی است. حرکت او در برزخ ادامهی حرکت دنیایی اوست. اگر اهل بهشت باشد بهشتی و اگر اهل جهنم باشد در جهنم برزخ قرار میگیرد.
نکتهی مهم این است که «امام ادّعایی» امام ما نیست. تبعیت در عمل معلوم میشود: «الظاهر عنوان باطن» اگر واقعاً امام ما امیرالمومنین «علیهالسلام» باشد باید در ما ظهور داشته باشد. خانمهایی که زیارت ائمه میروند و بی حجاب هستند فقط در حرم چادری به سر میاندازند اینها از فرهنگ حیاء نفرت داشته و معصومین «علیهمالسلام» امام ایشان نبوده و فقط ادعا دارند. در مقابل کسانی هستند که در سرزمینهای غیر مسلمان هستند ولی با فرهنگ خدا و اهل بیت «علیهمالسلام» زندگی میکنند.
در قبر و قیامت الگوی حقیقی با ماست و پیامبر (صلی الله علیه و آله) میفرمایند: «مَن ماتَ فقد قامت قیامته» هر کس بمیرد قیامتش بر پا میشود. با مرگ الگوهای حقیقی بالای سر انسان میآیند. کسی که هنگام مرگ نمیتواند «لا اله الا الله» بگوید برای این است که الگوی این چنینی نداشته و الگوهای مناسب خودش میآیند و تعلقاتش برای او متمثّل میشوند. اینکه سگها و مارها وارد قبر انسان میشوند مربوط به اخلاق خودش میباشد و با وجود اینها نمیشود که معصومین «علیهمالسلام» هم حاضر شوند. استادمان میفرمودند که اگر هنگام خواب کینهای در دل انسان باشد و نتواند آن را بیرون کند تا صبح یک حیوان بزرگ را در دلش متولد میکند که به راحتی این حیوان درنده را نمیتوان از دل بیرون کرد. مهم عبادت کردن و کلاس رفتن و ... نیست مهم پاک کردن دل است. کسانی هستند بیست سال کلاس رفته و اهل حرم و ... میباشد ولی تصمیم به پاک کردن دلش نگرفته است، لذا اهل غیبت، کینه، حسد و نیش زدن و ... است.
ما هر چه را دوست داشته باشیم با ذات ما پیوند برقرار میکند. بعضی ها به قول حضرت پنجاه سال نماز میخوانند ولی یک رکعت آن هم قبول نمیشود زیرا در هم آمیخته با روح آنها نمیشود و اساساً از نماز و روزه نفرت دارند و مناجات و ضیافت الهی را نمیفهمند. ولی در عوض با مجالس لهو و لعب تناسب داشته و فسق و فجور به جانشان میریزد. هر چه علاقهی انسان به چیزی بیشتر میشود پیوندش شدت بیشتری پیدا میکند.
در راه ایجاد محبت خدا و اهل بیت «علیهمالسلام» معرفت و تبعیت لازم است که هر چه افزایش یابد عشق هم بیشتر میشود و شباهت نیز بیشتر میگردد و افرادی که به هم شباهت بیشتری دارند علاقه اشان هم به یکدیگربیشتراست: «کل حزبٍ بما لدیهم فرحون» هر گروهی به آنچه که نزد آنهاست خوشحال هستند.
ذره ذره کاندر این ارض و سماست جنس خود را همچو کاه و کهرباست
ناریان مر ناریان را جاذبند نوریان مر نوریان را طالبند
افراد طبیعت گرا هم با هر کسی به راحتی پیوند برقرار نمیکنند هنگام دوستی و هوسبازی رابطه برقرار میکنند ولی مواظب هستند تا دلشان پیوند نخورد و هنگام ازدواج قطعاً او را انتخاب نمیکنند، به دنبال کسی میروند که ارزش دلدادگی داشته باشد. انسانی که ارزش خودش را شناخته باشد دلش را جز به الله نمیدهد: «لا حبیب الاّ هو واهله» هیچ محبوبی جز پیغمبر و آل او وجود ندارد. یعنی هیچ چیز لیاقت دل دادن را ندارد. امیرالمومنین «علیهالسلام» میفرمایند: «من احبّنا فی الله حشر معنا» کسی که به خاطر خدا ما را دوست داشته باشد با ما محشور میشود.
«فی الله» بیانگر توحید است. یعنی مستقلاً ایشان را دوست نداریم بلکه به واسطهی خدا علاقمند به آنها هستیم. واقعاً بعضی ها خدا را قبول ندارند ولی معصومین «علیهم السلام» را دوست دارند، این فایده ای ندارد. خدا کاملترین ظهور را در اهل بیت «علیهمالسلام» کرده که با دیدن ایشان باید به یاد خدا بیفتیم و راه رسیدن به خدا معصومین «علیهم السلام» میباشند: «وابتغوا الیه الوسیله» با وسیله نزد خدا بروید. بدون ظهور کامل خداوند چگونه میتوان به نزد خدا رفت؟ با مظاهر ناقص که امکان نداردباید با کاملترین جلوه برویم زیرا دلمان کاملترین موجود را دوست دارد. اینکه میفرمایند: «من احبّنا فی الله حشر معنا» یعنی کسی که اینها را دوست دارد خدا را دوست دارد: «من احبّکم فقد احبّ الله و من ابغضکم فقد ابغض الله و من ارادالله بدأ بکم» کسی که شما را دوست دارد خدا را دوست دارد و کسی که شما را دشمن دارد خدا را دشمن دارد و کسی که خدا میخواهد باید از شما آغاز کند.
هر کس بگوید که من خدا را بدون اهل بیت «علیهم السلام» میخواهم دروغ میگوید خدا ظهوری کاملتر از اهل بیت «علیهم السلام» ندارد.
آب کوزه چون در آب جو شود محو در وی گردد و او جو شود
اگر کسی بفهمد که خودش در اهل بیت «علیهمالسلام» است و ایشان اوج او هستند خودش را ذوب در آنها میکند. در جامعهی کبیره میگوییم: «فبلغ الله بکم اشرف محل المکرمین و اعلی منازل المقربین...» پس خدا برساند شما را به شریفترین جایگاه مکرمین و ..... با توجه به اینکه ایشان در اوج بوده و ما در حضیض و در عین حال ما برای ایشان دعا میکنیم این است که ما وجودمان را متصل به ایشان کرده ایم: «... و انفسکم فی النّفوس» در واقع هر دعایی میکنیم در حق خودمان است. معشوق هر جا برود عاشق را با خود میبرد پس باید خیلی مراقب باشیم. خوش به سعادت کسی که از اول خودش را درون جوی آنها انداخته است. قطره دریاست اگر با دریاست.... اینگونه است که میتوان به مقام محمود هم رسید: «اسئل الله ان یبلغنی المقام المحمود لکم عندالله... » کسی به توانایی هایاستاد نایل میشود که مقاومتش را در مقابل استادش به حداقل برساند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد