مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بدن و حواس پنجگانه انسان، ورودیهای نفس میباشند. اگر این ورودیها از سلامت لازم برخوردار نباشند خیالات نفس نیز پاک و زیبا نخواهند بود. در اینصورت انسان با غیب انسی نداشته و از نماز با حضور قلب برخوردار نخواهد بود و اساساً از درک غیب عاجز خواهد بود.
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه5 «بحث غفلت » مورخ 93/8/20، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
نجوای خصوصی الله و احمد(صلی الله علیه و آله و سلم)
آموختیم که غفلت، یکی از بزرگترین بیماریهای نفس و مادر بسیاری از بیماریهای دیگر است. این بیماری به قدری خطرساز و مهلک است که خداوند از آن در حدیث معراج که تحفهای عظیم و ارزشمند برای پیامبر و امتش میباشد، به عنوان عامل هلاکت انسانها یاد میکند. خداوند در شب معراج، بهترین، دقیقترین، و مهم ترین اصول کاربردی را برای رشد و کمال نفس برای پیامبر برشمرده و از تمام آنچه که یک انسان برای تولد سالم به آنها نیازمند است، پرده برمیدارد. علاوه بر این راههای رسیدن به این کمالات را نیز برای او ترسیم مینماید. چینشِ این قواعد و فرمولهای ریاضی در حدیث معراج، چینشی بسیار دقیق، عجیب و حساب شده است که البته بخش بسیار مهمی از آن به غفلت اختصاص داده شده است، که امروز به بررسی آن خواهیم پرداخت.
(بخشی از حدیث معراج):
یا احمد، إجعل همّک همّاً واحداً، فاجعل لسانک لساناً واحداً، واجعل بدنک حیاً، لا تغفل أبداً، مَن غفل لا أُبالی بأی واد هلک.
ای احمد؛ همتت را همت واحدی قرار ده و زبانت را زبانی واحد. بدنت را زنده نگه دار، از من غافل شو، که هر کس از من غافل شود، دیگر برایم مهم نیست در کدام وادی هلاک شود.
وحدت در همّت
«همّ» همان غایتی است که تلاش انسان را به سمت خود جلب میکند. در روایت بسیاری، قیمت انسان را به اندازه همّت او دانستهاند. برای سنجش میزان شرافت و قیمت هر انسان، باید دید که همّت او به کدام دسته از معشوقها، آرمانها، محبوبها، شادیها و غمها تعلق میگیرد.
توجه داشته باشیم که روی سخن خداوند در این حدیث، نه به پیامبر، بلکه به تک تک انسانهاست. خداوند از ما میخواهد که درست مانند جنینی که همّش تنها تولد سالم به دنیاست، ما نیز تمام همتّمان را در جهت تولد سالم به آخرت و تحصیل ابزاری لازم برای زندگی ابدیمان بکار گیریم.
فراموش نکنیم که ما زمانی میتوانیم معنای حقیقی همّ واحد را درک کنیم که جاودانگی خود مرا باور نموده و تمام بخشهای پائینی وجودمان را، تنها ابزاری برای تحصیل کمالات ابدی بدانیم. تنها در این صورت است که آخرت را جدی گرفته و آنرا هدف قرار خواهیم داد. در اینصورت نوع برنامه ریزیهای ما، با برنامه ریزیهای دیگران بسیار متفاوت بوده و بهدور از غمها و مشغلههای دنیایی تنظیم خواهند شد. با چنین نگاهی، انسان هرگز، با کمالات بخشهای پایینی، به قدری آمیخته نمیگردد که بخش انسانیاش از رشد و قدرت باز بماند. همّ اصلی او در زندگی «آخرت سازی» است، از همینرو تمام فعالیتهای چهار بخش پایینی را برای رشد انسانی خود به استخدام گرفته و از آنها به عنوان ابزاری برای آخرت سازیاش استفاده مینماید. کسب هیچ کمالی در زندگی او نمیتواند، از خلوتها، پیوند با غیب، پروازها و هم آغوشیاش با الله کاسته و او را مشغول خود سازد.
اما غالب انسانها، به دلیل عدم معرفت صحیح از خود حقیقیشان، از موفقیت در مهندسی معشوق باز میمانند و به محض آنکه قلبشان در معرض انواع پیشنهادها و آرزوها قرار گرفت. آرزوهایی کوچک و کودکانه را برمیگزینند. بنابراین لازمه رسیدن به همّ واحد، عدم ابتلا به غفلت است. اینکه نگاهمان، همواره به غایتمان بوده و از خاطر نبریم که آنچه اکنون در اختیار داریم، تنها ابزاری است برای رسیدن به غایت نهاییمان....
وحدت در کلام
بعضی از انسانها، از گفتار واحدی برخوردار نیستند و این نشان میدهد که هنوز سرگردانند و غایت حقیقی خود را نشناختهاند از همین رو برنامهای نیز برای رسیدن به غایتشان ندارند. این دسته از انسانها در همنشینی با اهل گناه، با آنان هم عقیده و هم نظرند و در هم نشینی با اهل ایمان، از خدا و ایمان و.... سخن میگویند. این گروه با هر اتفاقی خاصی، ممکن است به سمت و سویی خاص هدایت شده و از مسیر اصلی فرسنگها فاصله بگیرند.
مدیریت بدن
در چینش اعجاب انگیز حدیث معراج، خداوند حکیم بعد از چند توصیه عالی برای نفس، ناگهان توجه پیامبر را به بدنش جلب نموده و از او میخواهد که مدیریت بدنش را بدست گیرد.
اساساً کسی که در مدیریت بدن (حس) خود موفق نیست، در بخشهای دیگر نیز(خیال، وهم، عقل و فوق عقل) نمیتواند به موفقیت برسد. تنها یک بدن سالم و ورزیده میتواند به خیالات و ارتباطات پاک و سازنده دست یابد. حقیقت انسان یک نفس واحد است که این نفس واحد در تمام قوای 5 گانهاش، به یک مقدار حضور دارد و اختلال در هر کدام از این قوا، بقیه قوا را تحت تأثیر قرار میدهد. بدن (قوه حس) که پایینترین قوه انسان است، اگر از سلامت و ورزیدگی لازم برخوردار نباشد، مانع سلامت بقیه قوا خواهد بود، بطوریکه بسیاری از بیماریهای روحی، در نتیجه عدم سلامت جسمی بوجود آمده و به بیماریهای روان تنی معروف شدهاند. لذا میتوان آنها را بوسیله درمان جسم از ریشههای بیماری، درمان نمود.
ابتدا حفظ لقمه حلال و بعد تأمین سلامت و ورزیدگی بدن است.
بدن و حواس پنجگانه آن، ورودیهای نفس میباشند. اگر این ورودیها از سلامت لازم برخوردار نباشند خیالات نفس نیز پاک و زیبا نخواهند بود. در اینصورت انسان با غیب انسی نداشته و از نماز با حضور قلب برخوردار نخواهد بود و اساساً از درک غیب عاجز خواهد بود.
بنابراین اولین قدم برای حرکت به سوی الله، مدیریت بدن است که باید به قصد قرب انجام گیرد تا انسان را به نورانیت برساند.
غفلت از الله = غفلت از هدف
کمی فکر کنیم؛ سهم ما از ارتباطات چهره به چهره و دو نفره با خداوند، در طول روز چقدر است؟ چقدر از زمان روزانه خود را به خلوت و هم آغوشی با خداوندی سپری میکنیم که بی پرده در تمام لحظهها در کنارماست؟ غفلت از الله، یعنی غفلت از غایت نهایی، غفلت از هدف و غفلت از برنامههایی که ما را به هدف میرساند. برای رسیدن، حتی لحظهای غفلت نیز خطر آفرین است.
هلاکت در وادی غفلت
غفلت از خداوند، در حقیقت قدم گذاردن در راه هلاکت و خروج نفس از حالت طبیعی (فسق) است. حال این هلاکت در کدام وادی اتفاق بیفتد، اهمیت چندانی ندارد.
موفقیت در مهندسی معشوق، انسان را از خطر هلاکت باز میدارد. کسی که الله، خاونداده آسمانی و جهاد را در رأس معشوقهایش جای داده است، دیگر در نگاه خداوند ارزشمند و خواستنی خواهد بود و اگر غفلتی به سراغش بیاید، خداوند او را حفظ نموده و مانع هلاکتش میگردد. اما شکست در مهندسی معشوق، قطعاً انسان را به غفلتهای مهلک مبتلا خواهد نمود.
خداوند معشوق غیوری است که باید بی درنگ و بی غفلت با او رفاقت کرد. باید با اسماء او انس گرفت و این انس، نیازمند مداومت بررفاقت است. باید برای رفاقتمان اصالت قائل شده و ارتباطمان با الله را جدی بگیریم، در غیر اینصورت سقوط نموده وهلاک خواهیم شد.
والحمدلله رب العالمین
مطالب بیشتر:
کلیدواژه ها:
آثار استاد