مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
90/06/24
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
در جلسه گذشته حدیثی از امام باقر «علیهالسلام» عرض کردیم که دربارهی آثار آخرتی محبت به اهل بیت «علیهالسلام» بود که ایشان فرمودند هیچ بندهای ما را دوست نمیدارد و ولایت ما را نمیپذیرد مگر اینکه خداوند قلب او را پاک میکند و خداوند قلب کسی را پاک نمیکند مگر اینکه تسلیم ما بشود. مانند کسی که میخواهد خانهای بسازد و با متخصص ارتباط برقرار نکند که عین حماقت است. شعور و عقلانیت اقتضاء میکند که این اصل فطری که در وجود همه مشترک است را رعایت کرده و در چهارده مرحلهی تعریف راهاندازی بهرهبرداری، اصلاح و تعمیر در مورد هر چیز تابع اصالت تخصص باشد. که در صورتی که دسترسی به عالیترین متخصص یعنی سازنده نباشد باید به متخصصی که مورد تأیید و معرفی سازنده است باید مراجعه کنیم. ما در حرکت به سمت ابدیت احتیاج به هفت دسته اطلاعات تخصصی داریم که در اختیار خداست و به معصومین «علیهالسلام» اعطاء شدهاست. اگر تسلیم افراد پائین تر از معصوم شویم در حقیقت خودمان را در معرض انواع اشتباهات قرار دادهایم. و شأن انسان بالاتر از قرار گرفتن در اختیار غیر معصوم است که همواره تابع نظرات اشتباه آنها شده و عمر خود را تلف کند. وقتی کسی خودش را درست شناخته و به معصوم میسپارد پاکی دل و طهارت قلب دارد و اگر مرتکب گناهی هم شود گناهان و اشتباهات گذشتهی او جبران میشود زیرا زیر نظر متخصص معصوم است. و از لوازم این تبعیت هم «تسلیم بودن» است و هم «در سلم و آشتی بودن» است. تتمهی حدیث مذکور این است: «... فاذا کان سلما لنا سلمه الله من شدیدالحساب...» در صدر اسلام افرادی برای اینکه کشته نشوندیا در جامعه راحت باشند شهادتین را گفتند و مسلمان شدند.
قرآن به ایشان میفرماید که نگویید ایمان آوردهایم بلکه بگویید اسلام آوردیم: «... قولو اسلمنا و لم یدخل الایمان فی قلوبنا... »انسان با سلم با چهارده معصوم به اسم «سلام» خداوند میرسد. کارکرد این اسم، ایمن نگه داشتن انسان از آسیب هاست. پس ترجمهی حدیث مذکور این است: هر کس با ما در سلم باشد خداوند او را از حساب شدید روز قیامت نگه میدارد. زیرا زیر نظر متخصص اشتباهات انسان گرفته شده و رشد و قدرت او زیاد خواهد بود. یعنی در سلامت است با کارشناس متخصص اشتباهات کاهش و رشد و قدرت افزایش مییابد. جهنم، معلول اشتباهات دنیاست. اگر اشتباهات کم شود پس جهنم و حساب شدید هم معنا ندارد. هر چه در این دنیا با معصومین در سلم باشیم در آخرت نیز در سلم خواهیم بود: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» ایشان ملاک سلامتی زندگی ابدی هستند لذا سلم با ایشان مانع از عذاب آخرت خواهد بود: «سلمه الله من شدید الحساب و آمنه من فزع یوم القیامه اکبر» بنابراین مسئله کاملاً منطقی و تخصصی است. کسی که معقول زندگی کرده است در واقع پاسخ سئوالات را داده است و سئوال روز قیامت معنا ندارد. فشار قبر عذاب قیامت و ... معلول دور بودن از متخصص معصوم است که منجر به گناه میشود و بزرگترین گناه جدا بودن ازمتخصص معصوم است روایتی را اهل سنت از پیامبر «سلامالله علیها» نقل کردهاند که دربارهی نجات دادن محبت اهل بیت «علیهالسلام» در روز قیامت است. مرحوم طبرسی از شواهد التنزیل از قول ابی امامهی باهلی که از محدثین اهل سنت است چنین نقل کرده (که در بحار النوار جلد 23 صفحه ی 230 آمده است) پیامبر«سلامالله علیها» فرمودند: خداوند انبیاء را از درختان مختلف آفرید(ریشه ها و منشاء های مختلف دارند) و من و علی را از یک درخت آفرید من ریشهی آن درخت و علی شاخهی آن است و حسن و حسین «علیهالسلام» میوهی آن و پیروان ما برگهای آن درختند. هر کس توجه ننماید گمراه است. اگر بندهای خدا را بین صفا و مروه سه هزار سال پرستش کند به طوری که همچو مشکی خالی شود درک محبت ما را ننماید خداوند او را به صورت در آتش میاندازد:« قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» بگو من هیچ اجری از شما نمیخواهم مگر مودت اهل بیتم را. پس بدون ولایت معصوم هیچ عبادتی از ما پذیرفته نمیشود زیرا کارهای ما تخصصی نبوده و اشتباه زیاد داریم. باید ما متناسب با هدف خلقت یعنی «تخلق به اخلاق الهی» عمل کنیم و در این راه باید مانند ظهورات خداوند عمل کنیم و متصف به کمالات خداوند شویم و الگویمان باید کاملترین ظهور خداوند باشد زیرا بیشترین شباهت را به حق تعالی دارند. در غیر این صورت زحماتمان هدر رفته است. در مورد آثار محبت اهل بیت «علیهالسلام» روایتی از پیامبر«سلامالله علیها» است که این ابی علقمه میگوید که ما نماز صبح را با پیامبر«سلامالله علیها» خواندیم پس حضرت فرمودند: «ای همهی اصحابم شب گذشته عمویم حمزه بن عبدالمطلب و جعفر بن ابیطالب را در خواب دیدم (پیامبر از جعفر تعبیربه برادر میکند) که در بهشت بودم و در نزد آنها طبقی از میوههای درخت سدر بود و ساعتی از آن خوردند و آن میوه انگور شد و ساعتی از آن خوردند و انگور رطب شد. من نزدیک آنها رفتم و گفتم پدرم قربان شما باد! (در بهشت شناسی تا حدی علت تغییر میوه ها که تابع ارادهی انسان است را توضیح دادهایم: لهم فیها ما تشتهی الا نفس و تلذ الا عین ، در بهشت انسان به هر چیز اشتها داشته باشد آن را بدست میآورد و نیز هر چه را که از آن لذت میبرند. و چشمههای بهشت هم اینگونه است: «عین یشرب بها عباد الله یفجرونها تفجیرا» هر جای بهشت که انسان اراده کند چشمه ایجاد میشود و در مورد همهی نعمتهای بهشت تبعیت از ارادهی بهشتیها جریان دارد. و لذا رأیت ثم رأیت ملکا کبیرا. به هر شخص بهشتی در بهشت مطابق وسعت نفسش به او حکومت داده میشود. و حکومت کسی که قدرت روحی بیشتری دارد وسعت بیشتری دارد. زیرا بهشت و جهنم ظهورات نفس ما هستند و هر قدر روح ما فشار کمتری داشته باشد نشان دهندهی وسعت قبر ماست زیرا نفس ما قبر ماست. اشخاص افسرده، زود رنج، عصبانی، حسود، بدبین و ... فشار قبر زیادی خواهند داشت و نیز کسانی که دیگران را تحت فشار قرار میدهند فشار قبر خواهند داشت. همانطور که اگر برای سلامتی بدن دستورات بهداشتی متخصص آن را رعایت نکنیم جسم در فشار قرار میگیرد روح هم اگر بهداشتش با توصیههای متخصص معصوم رعایت نشود در فشار قرار میگیرد. ملاک کاملاً منطقی و تخصصی است.
باید خودمان در فشار نباشیم و دیگران را هم در فشار قرار ندهیم. این دو نکته دو ملاک مهم برای وسعت قبر و بهشت است. هر قدر شادر و آرامش ما بیشتر باشد بهشتی هستیم و هر مقدار که روحمان در فشار است عذاب قبر و معطلی و ... داریم. و تغییر مداوم نعمتهای بهشتی دربهشت برای جعفربن ابیطالب و حضرت حمزه بن عبدالمطلب «علیهالسلام» ناشی از وسعت روحشان میباشد. درخت سدر بسیار خاص و ویژه است: «فی سدر مخضود، و طلع منضود و ظل ممدود و ماء مسکوب... درخت سدر دنیا به آن درخت فقط شباهت اسمی دارد.»
«... کدام عمل بهتر است (برای آخرت)؟ عرض مینمایند که سه چیز را برترین اعمال دیدیم: 1. صلوات بر تو 2. نوشاندن آب (آب دادن به دیگران به حدی ثواب دارد که علیرغم اخلاق اسلامی که نباید کارهایمان را دیگران انجام دهند ولی استثنائاً میتوان آب را از دیگران تقاضاء کرد که او را به پاداش بزرگ رسانید. و قرار دادن «آب سرد کن» در معابر، از مصادیق آن است. 3. دوستی علی بن ابیطالب «علیهالسلام» صلوات درون انسان را تقویت میکند و بسیاری از آفتها و درد سرها، فشارها و عذاب ها و ... با عشق ورزی به اهل بیت «علیهالسلام» در قالب صلوات فرستادن برایشان برطرف میشود. به حدی که خداوند میفرماید که هم من این کار انجام میدهیم و هم شما انجام دهید: «ان الله و ملائکه یصلون علی النبی یا ایها الذین امنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما» صلوات نامهی اعمال انسان را خیلی سنگین میکند. بخصوص اگر به باطن صلوات راه پیدا کرده و بفهمد معنای آن چیست و در صلوات به عشق برسد. قیامت،«یوم تبلی السرائر» است. روزی است که باطنها ظهور میکند. همانطور که داراییهای جنین بعد از تولد به دنیا معلوم میشود و آشکار میشود که لوازم دنیا را با خود آورده یا نه، انسان هم بعد از انتقال به آخرت میفهمد که آیا امکانات متناسب با شرایط آخرت را دارا میباشد یا نه. بررسی ارزیابی نوع تولد را اصطلاحاً سئوال میگویند. که نه کتبی است نه شفاهی بلکه وجودی است جنین وقتی امکانات زندگی دنیا را با خود آورده باشد به سئوالات پاسخ مناسب داده است ولی اگر مثلاً دستگاه تنفسی او مشکل داشته باشد جز او پاداش او مشکلات تنفسی است و در واقع به سرعت به حساب او رسیدگی شده است: «ان الله سریع الحساب» نفس به محض ورود به برزخ داراییهایش نمود میکند که بر اساس اخلاقش، خوک، عقرب، میمون و ... یا انسان است. حضرت حمزه و جعفر «علیهالسلام» سه مورد صلوات، نوشاندن آب و حب علی «علیهالسلام» را مؤثرترین عوامل سازندگی آخرت میدانند.
امام باقر «علیهالسلام» هم که فرموده بودند ولذا کان سلما لنا سلمه الله من شدید الحساب، دلالت بر این دارد که هر چه باطن همرنگ با اهل بیت «علیهالسلام» داشته باشیم در آخرت از وضعیت بهتری برخورداریم. در دنیا اگر باطنمان با عشق به اهل بیت «علیهالسلام» تغذیه شویم در آخرت ثروتمند ترین افراد هستیم. علت تأکید خدا و معصومین «علیهالسلام» بر صلوات تأثیر دنیایی و آخرتی آن است. اثر آخرتی آن به تبع اثر دنیایی آن میباشد. ایشان به دلیل اصل و ریشهی ما بود نشان میلیونها برابر خانوادهی زمینی ما به ما عشق دارند، لذا عوامل خوشبختی ما را به ما میگویند دعایی از امام سجاد «علیهالسلام» در بحار جلد94/صفحه ی 19 نقل شدهاست که میفرمایند: « اسئلک بحق الواجب علی جمیع خلقک لما طهرتنی من الافات« خدایا به حق واجبی که تو بر همه خلقت داری از تو میخواهم که مرا از جمیع آفات پاک کنی. (این امر تابع قاعده ی «ایاک نعبد وایاک نستعین» است در گرفتاری هایمان ما باید دست به دامان خدا و معصومین «علیهالسلام» شویم چون ایشان سبب الاسباب هستند. نحوه کمک گرفتن اولاً اظهار نیاز به ایشان است و ثانیاً عمل به راهنماییهای ایشان است. بعضیها سراغ روانشانس میروند ولی اظهار نیاز به خدا که خالق است و عین ربط به بنده نمیروند.
خداوند بیش از هزار اسم برای کمک گرفتن در اختیار ما قرار داده است: «فلله الا سماء الحسنی ما دعواء بها» خدا اسماء حسنی دارد خدا را با آنها بخوانید. آیا ما حداکثر تا به حال با بیش از ده اسم خدا را خواندهایم؟ هیچ اسمی نیست مگر اینکه برای هر کدام از مشکلات مؤثر باشد. و معصومین «علیهالسلام» به عنوان کاملترین مظهر خداوند میتوانند به ما یاری برسانند یکی از اسماء خداوند «مطهر» است. برای تطهیر درونمان روزی چند بار خدا را با این اسم بخوانیم. برای تقویت جسم و روح، «یاقوی» را بگوییم و برای مشکلات مالی ذکر شریف « یاغنی» را تکرار کنیم. «... و عافیتنی من اقتراف اثام... » مرا از گناهان عافیت ببخش. خواندن یازده مرتبه توحید انسان را در برابر گناه حفظ میکند. (هنگام صبح) افراد زود رنج و عصبانی سورهی «انشراح» را بخوانند زیرا خداوند همان طور که دل پیامبر «سلامالله علیها» را شرح و گسترش داده میتواند دل ما را نیز وسعت دهد.« ... بتوبه منک علی...» با توجهی که به من میکنی. « ان الله تواب رحیم»، « انه کان توابا» توبه یعنی بازگشت و روی کردن خدا به بنده. در آخرت خداوند به بعضی ها نگاه هم نمیکند: «... لا یزکیهم و لا یکلمهم الله یوم القیمامه...» نه آنها را پاک میکند و نه با آنها در روز قیامت حرف میزند. به جایی برده میشوند که هیچ کس را نمیبینند و کسی هم به آنها توجهی نمیکند زیرا آنها در دنیا صدای خدا و دوستان او را نشنیدند.
پس فراموش میشود: «و کذلک الیوم تنسی» «... و نظره منک علی ترضی بها عنی » و به من یک نگاه بکن که از من راضی شوی در دعاها داریم که خدایا یک نگاه از نگاههایی که به دوستانت کردی به ما هم بکن. انسان غیر لایق هم که چنین سماجتهایی داشته باشد بالاخره ممکن است خدا به او ویژه نگاه کند. متأسفانه ما التماس و ذلت بلد نیستیم. در صورتی که:
در کوی ما شکسته دلی می خرند و بس بازار خودفروشان زان سوی دیگراست.
خداوند دربارهی افراد متکبر میفرمایند: «ان الذین یستکبرون عن عبادتی... » کسانی که از عبادت من تکبر میورزند به زودی با خواری وارد جهنم میشوند. باید تمرین کنیم در سجده سرمان را روی پای خدا گذاشته و بخواهیم که به ما توجه کند. و اظهار خواری و ذلت کنیم و التماس نماییم. «مولای یا مولای انت القوی و انا الضعیف و هل یرحم الضعیف الا القوی» مولای من تو قوی هستی و من ضعیفم و جز قوی چه کسی به ضعیف رحم میکند؟ به من نگاهی کن که به سلم و آرامش برسم: «شکر ایزد که میان من و او صلح افتاده کسی که با خدا آشتی نباشد موفقیتهایش هم شکست است. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته .
کلیدواژه ها:
آثار استاد