www.montazer.ir
دوشنبه 25 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 410
زمان انتشار: 3 می 2014
خانواده آسمانی جلسه43

خانواده آسمانی جلسه43

90/04/02

از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی

محبت ما نسبت به اهل بیت «علیهم‌السلام» با ما کاری می‌کند که جانمان را در اختیار اهل بیت «علیهم‌السلام» قرار می‌دهیم. عشق و محبت وجود انسان را در اختیار ایشان قرار می‌دهد و این با کمال شیفتگی است. زیرا انسان دوست دارد میل و اراده‌ی معشوقش بر او حاکم باشد. زیرا در آن صورت وجود محبوبش را بیشتر در زندگیش احساس می‌کند. انسان تا جان خودش را به محبوبش نسپرده فایده‌ای ندارد. چون و چرا و مقاومت وجود انسان را خام نگه داشته و اجازه‌ی رشد متناسب با شرایط زیستی آخرت به انسان نمی‌دهد و طبق بحث نسبت (رابطه‌ی دنیا با آخرت مانند رابطه‌ی رحم مادر است با دنیا) مانند جنین غیرمتناسب با دنیا می‌باشد. ما با اتباع از اهل بیت «علیهم‌السلام» راه را برای خودمان هموار می‌کنیم. حتی یک شاگرد مسلمان باید از استاد غیرمسلمان یا حتی کافر تبعیت کامل داشته باشد تا بتواند تخصص او را کسب نماید ولی عشق و دلدادگی ممنوع است. ولی در شاگردی اهل بیت «علیهم‌السلام» ما عاشق و محب ایشان هستیم. این عشق، خودسپاری و تسلیم را راحت می‌کند و به ما اجازه‌ی خودسپاری به ایشان می‌دهد. لذا به آسانی شکل می‌گیریم. چون اهل بیت «علیهم‌السلام» در ما تصرف می‌کنند. ولایت هم یعنی همین. این‌گونه انسان به باطن قرآن راه پیدا می‌کند. زیرا فقط ایشان به باطن قرآن راه دارند چرا که قرآن فرموده: «لایمسه الا المطهرون» و «مطهرون» را این‌گونه معرفی می‌کند (خطاب به اهل بیت «علیهم‌السلام»): « انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» فقط ایشان مُهر طهارت محض خورده‌اند. هرقدر انسان تسلیم ایشان باشد از قرآن بیشتر بهره‌مند است حتی اگر قرآن هم نخواند (سواد نداشته باشد) حضرت وقتی قلب‌ها را تقسیم می‌کنند، می‌فرمایند: بعضی از دلها هستند که ایمان دارند ولی قرآن ندارند. زیرا سواد نداشته و چند آیه و سوره را همین‌طوری حفظ کرده است. برای همین می‌تواند کربلایی کاظم باشد و به عالی‌ترین مقامات برسد، زیرا خود را تسلیم اهل بیت «علیهم‌السلام» کرده است و بعضی‌ها را حضرت می‌فرمایند: «قلب فیه قرآن و لا ایمان» قرآن می‌خواند و ایمان ندارد و بعضی دلها نه قرآن و نه ایمان دارند و بهترین دلها به تعبیر حضرت دلی است که هم ایمان دارد و هم قرآن. شیعه با غیرشیعه فرق دارد. شیعه کسی است که همراه محبت به اهل بیت «علیهم‌السلام» تبعیت و اطاعت نیز دارد که همان معنای مودت است و قرآن ما را به آن دعوت کرده است. و غیرشیعه که حتماً شامل اهل تسنن می‌باشد ممکن است محبت داشته باشد ولی طاعتی نداشته و در واقع مودت ندارد. شیعه حاکمیت و ولایت ایشان بعد از خداوند می‌پذیرد و با تبعیت از ایشان با خدا سنخیت پیدا می‌کند. یک شیعه سرپرستی اهل بیت «علیهم‌السلام» را در تمام ابعاد زندگی می‌پذیرد. اعم از شئون اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... خواهیم شد. همین هم سبب شکست در عشق می‌شود. پس انسان باید به دنبال عشق حقیقی برای دل عاشق خودش باشد.

بزرگ‌ترین دغدغه یک شیعه این است که عاشق خدا باشد و برای ایجاد این عشق و پایداری آن نیاز به عشق اهل بیت «علیهم‌السلام» دارد تصور لحظه‌ای جدایی از ایشان برایش ممکن نیست. لذا برای عاشق استمرار رابطه‌ی عاشقانه با معشوق خود بسیار اهمیت دارد و به همین دلیل است که ما در زیارت عاشورا می‌خوانیم: «اسئل الله ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخره» خدا دل ما، نیازها و لیاقت آن را می‌داند: «ربکم اعلم بما فی نفوسکم» و «ربکم اعلم بکم» و خداوند از طرفی ما را به بلندای ابدیت دوست دارد. پس به ما می‌آموزد که از ایشان و من «معیت» را بخواه و اگر رفتی به زیارت امام حسین «علیه‌السلام» او را قسم بده که واسطه شود تا من تو را در دنیا و آخرت با امام حسین «علیه‌السلام» قرار دهم. «اسئل الله...» کسی که به زیارت می‌رود و صرفاً حاجات دنیوی می‌خواهد کور رفته و کور باز می‌گردد. باید در این ملاقات آنچه را طلب کنیم که اگر حوائج دنیوی را ندارند دست خالی برنگردیم. ما باید معیت با ایشان در دنیا و آخرت را خواسته و امضاء بگیریم و برگردیم. وقتی زیارت حضرت معصومه «سلام‌الله علیها» می‌رویم می‌گوییم: «عرف الله بیننا و بینکم فی الجنه» خدا در بهشت ما را به هم معرفی کند. «... اوردنا حوض نبیکم و سقانا بکاس جدکم من ید علی بن ابیطالب...» وارد بر حوض پیامبر «صلی‌الله علیه و آله و سلم» شده و از دست علی بن ابیطالب سیراب شویم... به ما توصیه شده که حوائج دنیا را از بزرگانی مثل میرزای قمی هم می‌شود گرفت. حتی پدر و مادرها برای فرزندانشان باب الحوائج هستند سرمزارشان رفته و حاجات بگیریم. (هفته‌ی آینده دعایی را که عرض کردم به نقل از امام زمان توضیح خواهیم داد.) واقعا ایشان چه قدر ما را دوست دارند که به ما آموخته‌اند معیت با ایشان را بخواهیم. زیرا برای یک دل فاجعه است که هنگام مرگ چهارده معصوم «علیه‌السلام» بر بالین او حاضر نباشند. و یا حاضر شده ولی غضبناک باشند. در صحرای محشر اگر دست انسان به معصومین نرسد چه کند؟ خانم فاطمه‌ی زهرا «سلام‌الله علیها» فرمودند که بعضی از شماها ممکن است صدها سال طول بکشد تا در قیامت دستش به ما برسد. انسان عاقل نه فقط ملاقات بلکه استمرار در ملاقات را تمنا می‌کند. «ان یبلغنی المقام المحمود لکم عند الله» علامت سلامت یک دل این است که بتواند با تمام وجود این دو تقاضا را داشته باشد. واقعاً ایشان چه‌قدر بزرگ هستند که برای ما رسیدن به مقام خودشان را می‌خواهند. اگر کسی این تمناها را داشته باشد دیگر کسل نیست و اگر مثلا سفر خارج از کشور رفت ارتباطش سرد و ضعیف نمی‌شود. بزرگ‌ترین دغدغه یک انسان باید اتصال به خدا و اهل بیت «علیهم‌السلام» باشد. چنین شخصی دیگر زودرنج و عصبی و ضعیف و ناآرام نیست.

«... بفضل الله و برحمته فالیفرح» فرح یعنی انبساط شدید. پس معنای آیه این است: شادیتان فضل و رحمت من باشد. در این صورت انسان خیلی قدرت پیدا می‌کند. زیرا طراحی زندگی بزرگ جاودانه اجازه‌ی ناراحتی از زندگی دنیا را به انسان نمی‌دهد.‌ ترس‌های بزرگ آخرت مانع از ‌ترس‌های پوچ دنیا یی می‌شود. مرحوم دستغیب می‌فرمودند که اگر کسی را مار بگزد دیگر نیش زنبور را احساس نمی‌کند. امام سجاد «علیه‌السلام» در بیان این دعاها آه می‌کشند و این خیلی با آه دنیایی بزرگتر است در روایت داریم اگر مصیبت به شما رسید و روی پایت زدی اجرت را از دست داده ای. هنگام مصائب دنیا درباره‌ی مؤمنین اینگونه آمده: « الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون» پیامبر «صلی‌الله علیه و آله و سلم» به زنی که عزیزانش شهید شده بود می‌فرماید: « آه وای بر من اگر اهل آسمان از من بدشان بیاید و مرا مورد غضب قرار دهند. . وای بر من اگر بین من و محمد «صلی‌الله علیه و آله و سلم» حجاب باشد» و این حجاب در درون است. باید ببینم که رابطه‌مان با امام زمانمان چگونه است؟ و رابطه داشتن با معصومین دیگر کافی نیست بلکه ملاک امام زمان است. در فراز بعدی حضرت «وا حزناه» می‌گویند یعنی غمی که تمام وجود ما را می‌گیرد: «آه واحزناه ان طردت عن حوض محمد المصطفی» اگر مرا از کنار حوض برگردانند. حضرت در این دعا پنجاه آه کشیده و «وانفساه» «واحزناه» و «وامصیبتا» فرموده است. باید ببینیم که هر کدام را در چه جاهایی به کار برده است و چراغ قرمزها را بشناسیم. و در آخر می‌فرمایند: «یا رباه (صاحب و مدبر من) لا تحرمنا شفاعته غدا...» ما را فردا از شفاعت حضرت محروم نفرما. خدا فقط به دلی رحم می‌کند که بترسد. نه کسی که همیشه دغدغه‌اش دنیاست. در دعای ابوحمزه حضرت می‌فرمایند: برای تنگی قبر، برای آن جایی که زبانم بند آمده و چیزی نمی‌توانم بگویم و... گریه می‌کنم. اگر این گریه‌ها را داشتیم جای مژده دارد. تمام ثروت انسان دل اوست. از لحظه‌ی رفتن به بعد هیچ دارایی به فریاد انسان نمی‌رسد. مگر «دل او» وقتی شخص از دنیا می‌رود و هنوز در هول است دو نفر نزد او می‌آیند اولین نفر می‌گوید: «یا ولی الله ابشر (ای دوست خدا) انا رسول الله» من رسول خدا هستم. چه‌قدر دلنشین است که انسان در یک غربت توأم با ‌ترس چنین آشنایی بر او وارد شود. نفر دوم می‌گوید: «یا ولی الله ابشر انا علی بن ابیطالب الذی کنت یحبه» ‌ای دوست خدا مژده! من علی بن ابیطالب هستم همان کسی که دوستش داشتی. بعضی‌ها اینقدر لیاقت دارند که صداهای دیگری هم می‌شنوند: «... منم مادرتان فاطمه زهرا(س) منم حسن، منم حسین، ... خدایا ما هیچ امیدی به خودمان نداریم فقط به فضل و رحمتت امید داریم: «بفضل الله و برحمته فالیفرح» خدایا‍! تو را قسم می‌دهیم به محمد و آل محمد «صلی‌الله علیه و آله و سلم» و به فضل و رحمتت هنگام مردن، در برزخ و قیامت از ملاقات اولیائمان محروم نفرما!

صوت

1 - خانواده آسمانی جلسه43

کلیدواژه ها: خانواده آسمانی ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed