مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
بحثمان درخانوادهی آسمانی به لزوم عشق دردینداری رسید. اینکه اگر عشق حقیقی که لایق دل ماست را پیدا نکنیم، درزندگی دنیا و آخرت شکست خوردهایم زیرا اسیر عشقهای محدود میشویم که لیاقت دل بینهایت انسان را ندارند. بعضیها از قرآن فقط استفادهی دنیایی کرده و برای نیل به اهداف جمادی، نباتی و حیوانی آن را میخوانند و گاهی هم افراد برای ارتقاء سطح علوم و اطلاعات دینی خود قرآن را مورد مطا لعه قرار میدهند. برخی روی لفظ کار میکنند وبرخی روی تفاسیر مختلف تحقیق و مطالعه میکنند وتفسیری هم مینویسند. اما موضوع بحث ما کسانی هستند که با دل با قرآن ارتباط برقرار میکنند و آن را مطالعه میکنند و تفسیری هم مینویسند. موضوع بحث ما کسانی هستند که با دل با قرآن ارتباط برقرار میکنند و آن را به عنوان نامهی دوست عزیزی قرائت، و از آن لذت میبرند اینها نیازی به تمرکز برای فهم آن ندارند بلکه قرآن به جانشان رسوخ کرده و مست عشقبازی میشوند. زبان عربی قدرت بسیار زیادی در پرواز انسان دارد ضمن اینکه همهی زبانها از طرف خداوند هستند ولی زبان عربی از حیث اینکه قدرت خاصی در پرورش شأن فوق عقلانی و انسانی دارد از جایگاه ویژهای برخوردار است و این بسیار بیربط است که برخی تعصب نشان داده و اصرار دارند حتماً به زبان فارسی با خدا صحبت کنند این نشانهی بیمعرفتی است.
کسی که قرآن را نفهمد در آخرت نقص بسیار بزرگی خواهند داشت. کسانی که روی قرآن صرفاً کار عملی انجام میدهند با قرآن خواندن شاد و سرمست نمیشوند. و چه بسا کسانی که حافظ کل قرآن بوده ولی بهرهای از باطن قرآن ندارند. ما باید سعی کنیم قرآن را با صدای خدا بشنویم. دربارهی همهی امور شرعی این مطلب صادق است که اگر تقلیدی صرفاً عقلانی باشد تزلزل در آن راه مییابد. ممکن است اینگونه افراد تحت شرایطی نماز، روزه، حجاب، حج و... رارعایت کنند اما با تغییر وضعیتیا ترک کنند یا اینکه شیرینی و لذتی نصیبشان نشود، زیرا به حکم وظیفه انجام دادهاند. و اگر کسی را دوست داشته باشیم برای دیدارش لحظه شماری میکنیم و اگر بخش انسانی ما فعال شده باشد برای رسیدن به لحظهی نماز اشتیاق داشته و آن را لحظهی لقاء میدانیم انسان باید از دیدن افراد نیازمند شاد شده و با ذوق و علاقه نیازشان را مرتفع کند. فرق است بین اینکه انسان با عشق هزینه کند یا به امید وعدههای خداوند در ازدیاد دارایی و جبران خداوند. «مَّثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی كُلِّ سُنبُلَةٍ مِّئَةُ حَبَّةٍ وَاللّهُ یُضَاعِفُ لِمَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»
اگر عقلانی هم در نظر بگیریم باید جایی سرمایهگذاری کنیم که بیشترین بهرهبرداری را نماییم. شخصی سالیانهیک میلیارد تومان در راه خدا انفاق میکرد وقتی از او علت این همه سخاوت را پرسیدند، پاسخ داد که من با خدا عهد کردهام که هر مقدار درآمد داشتم نصف آن را در راه خدا انفاق کنم و هر قدر دارایی بدست آوردم نصف آن را انفاق کردم در حال حاضر سالیانه دومیلیارد تومان درآمدم میباشد که نصف آن را صرف نیازمندان مینمایم. اما برخی افراد بدون درنظر گرفتن آثار مادی آن و صرفا به عشق خدا و اهل بیت «علیهمالسلام» مالشان را بذل میکنند و فقط رضای ایشان و عنایتشان برایشان مهم است چنین شخصی برایش مهم نیست که دیگران چه قضاوتی میکنند. ایشان کسانی هستند که خداوند در وصفشان میفرماید: «یا ایها الذین امنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المؤمنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله ولا یخافون لومه لائم ذلک فضل الله» سوره مبارکه مائده آیه 54.
مبنا این است که اساساً عشق از آن طرف آغاز شده است: «لیلی از مجنون بسی مجنونتر است» و«ولکنه اول من المذکور و ثان من الذاکر» اول اینکه معشوق است که راه باز میکند تا عاشق به خودش اجازه بدهد تا به چنان ساحت مقدس و با عظمتی ابراز عشق کند. فرمودهاند که هیچ کس در وصف ما شعری نگفته مگر به یاری روح القدس. اصلاً وقتی هوسهای انسانی میکنیم از آن طرف به ما توفیق داده شده است. و البته شخص کاری کرده که مورد توجه خاص قرار گرفته است. و آنجا که میفرمایند: «اذله علی المؤمنین»یعنی با مردم از حیث انتساب به خداوند، مهربان و متواضع است.
مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم / هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
کسی که با اقبال دنیا پشت به خانواده آسمانی کرده، انسان سستی است که خودش را به هر قیمتی میفروشد. بسیاری از طلبههایی که از اروپا و امریکا به قم آمدهاند، اظهار میدارند که عاشق حضرت معصومه «سلامالله علیها»هستند آنها فهمیدهاند که به چه چیز دست یافتهاند. در صورتی که تمام امکانات طبیعی در کشورش مهیا بوده است. ولی چه کسانی هستند که درکشور خودمان با ماهواره و سایتهای مختلف در پی پرورش طبیعتشان هستند.
معمولاً کسی که برای خانوادهی زمینی خود سرمایهگذاری کرده و مراقب تأمین نیازهای ایشان است از احترام دیگران بر خوردار است و امام حسن مجتبی «علیهالسلام» در حدیثی مفصل که اوایل بحث خانوادهی آسمانی مطرح شد، فرمودهاند که ما باید به خانوادهی آسمانیمان اهمیتبیشتری بدهیم. «لایخافون لومه لائم» ما چه کار داریم که دیگران چه قضاوتی میکنند مهم خداست که باید راضی باشد. همانگونه که اصحاب امام حسین «علیهالسلام» بدون چون و چرا به دنبال حضرت رفتند و زمانی امام «علیهالسلام» اجازه رفتن و جدا شدن از کاروان را به همه دادند. فقط کسانی ایشان را ترک کردند که عاشق نبودند پس نتیجه میگیریم که اصل معرفت است و حرکت با دل.
کلیدواژه ها:
آثار استاد