مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
دیدگاه ما ایناست که پیشبینی پیامبر اکرم(ص)، امروز با انتفاضه فلسطین تحقّق یافته است. شاید برای اولّین بار در تاریخ است که جنگی با «سنگ» در حال پیروزی است. انتفاضه (قیام) مسلمانان فلسطینی تا پاسخ آنان به ظلم صهیونیستها، با سنگ ادامه خواهد یافت
توطئه یهودیان اشکنازی صهیونیست در آلمان، در طول جنگ جهانی اوّل
در سال 1917 م.، یعنی زمانی که تشویش دنیا را فراگرفته بود، دولت «انگلستان» با صدور «بیانیه بالفور»، حمایت خود را از ایجاد میهنی ملّی برای یهودیان در «فلسطین» اعلام کرد. سپس در 8 ـ 1917م. ارتشی انگلیسی به رهبری ژنرال آلن بای سپاه ترک را شکست داده و فلسطین را اشغال کرد.
انگلستان، در طول سالهای 1919 تا 1948م.، بر پایه حکم اعطایی «جامعه ملل» بر فلسطین حکومت کرد. در این برهه از زمان، جهان شاهد مهاجرت توده عظیمی از یهودیان اشکنازی خزری تغییر دین داده اروپایی به فلسطین بود.
نفرت بیش از حدّ آلمانها از یهودیان، به خاطر خیانت آنها در جنگ جهانی اوّل است. (آن زمان که آنها با انگلیسیها بر سر میز مذاکره نشستند و تعهّد کردند برای تقویت قوای انگلیسی، آمریکاییها را وارد میدان جنگ خواهند کرد و درعوض، انگلیس پس از پیروزی در جنگ جهانی اوّل، با حمایت آمریکاییها، فلسطین را به آنها بدهد.)
در نهایت، در سال 1948م.، انگلیس با اعلام حکومت صهیونیسم در فلسطین اشغالی، در نقش قابلهای، آن کودک نامشروع را به دنیا آورد.
ما دریافتیم، در زمانی که انگلستان حاکم غالب بر جهان بود، از طریق بانک انگلیس در «لندن»، روشهای سیطره بر پول دنیا را تمرین میکرد. بعدها متوجّه شدیم در فرآیندی عجیب و اسرارآمیز، انگلیس، حاکم غالب جهان، جایش را به آمریکا داده است. این روند تغییر، که از آغاز یک جنگ، یعنی جنگ جهانی اوّل شروع شده بود، با پایان جنگی دیگر، یعنی جنگ جهانی دوم به پایان رسید.
در تابستان 1914م.، یهودیان (اشکنازی یا خزری تغییر دین داده به یهودیّت)، با اجرای عملیاتی تروریستی از پیش طرّاحیشده، فرانتس فردیناند [ولیعهد اتریش] دوک بزرگ «اتریش، مجارستان» را در «سارایوو» به قتل رساندند و سبب شروع جنگ جهانی اوّل شد. هدف دیگر آنها، حکومت اسلامی عثمانی بود. آن [حکومت] باید نابود میشد و انگلستان باید نقش تخریبگر را ایفا میکرد.
نقشه پشت پرده اتّفاق ترور، تضعیف شدید اقتصاد انگلستان در طول جنگ جهانی اوّل و از دست دادن موقعیت آقایی دنیا و جابجاییاش با کشوری دیگر است. عاملان ترور، یعنی یهودیان اروپایی (اشکنازی یا خزری تغییر دین داده به یهودیّت) شیطان صفت و حیلهگر، با اجرای این توطئه توانستند به طور همزمان، حکومت عثمانی را که سدّی مستحکم در مقابل هدف اشغال فلسطین ـ تحت حاکمیّت مستقیم امپراطوری اسلامی عثمانی ـ بود، نیز مورد حمله قراردهند؛ اشغالی که نتیجهاش برگشتن یهودیان به فلسطین و تأسیس حکومتی صهیونیستی در فلسطین است.
جنگ، بهترین راه ممکن برای از میان برداشتن این مانع بود؛ بنابراین طیّ توطئهای داخلی و استادانه، امپراطوری اسلامی عثمانی را مجبور کرد که به حمایت از آلمان پرداخته و وارد جنگ شود و عاقبت، انگلستان نه فقط برای ویران نمودن امپراطوری اسلامی عثمانی، بلکه برای نابودی خلافت اسلامی مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
ولی از جنگ در سالهای 1914 تا 1916 م. چیزی جز بدبختی عاید انگلیس نشد. اوّل اینکه زیردریاییهای آلمانی کنترل بر دریاها را از دست انگلیسیها درآوردند؛ دوم اینکه آلمانها «فرانسه» را اشغال کرده و حکومتی آلمانگرا را در «پاریس» به وجود آوردند؛ سوم اینکه، سربازانروسی در حال گریختن و عقبنشینی بودند و نهایتاً تا سال 1916 م. که انگلیس در چنان تنگنای وخیمی قرار گرفته بود که [گویی] در جزیرهای دورافتاده رها شده و با خطر قحطی تهدید میشد؛ آن تغییر پرماجرا ـ در 1916 م. ـ پدید آمد.
یهودیان اروپایی (خزری یا اشکنازی تغییر دین داده به یهودیّت)، با نزدیک شدن به دولتمردان انگلیسی، به آنها پیشنهاد دادند، اگر انگلیس قول دهد پس از پایان جنگ، فلسطین را به یهودیان اروپایی (خزری یا اشکنازی تغییر دین داده به یهودیّت) بدهد، آمریکا را به حمایتش وارد جنگ خواهند کرد. انگلستان این پیشنهاد را میپذیرد و این یهودیان، با بهکارگیری سازوکار عجیب تبلیغاتی خود در آمریکا و همه ترفندهای ممکن، در سال 1916 م. آمریکا را مجبور نمودند تا برای حمایت از انگلستان وارد جنگ شود و انگلستان نیز یکسال بعد با صدور بیانیّه بالفور، تعهّدش را عملی کرد. یهودیان همچنین در همان سال 1916م.، با استفاده از جاسوسان انگلیسی، اطّلاعاتی عالی[و ذی قیمت] را از شبه جزیره عربستان به دست آوردند. موفّقیت انگلستان در کسب دو هدف بسیار مهم، سبب شد تا فشاری استراتژیک بر حکومت اسلامی عثمانی وارد شود: اوّلی، انعقاد پیمان همکاری دوجانبه و بیطرفی خیرخواهانه بین انگلستان و عبدالعزیز بن سعود و در نتیجه، حکومت [آلسعود] بر شهر «ریاض» در منطقه «نجد عربستان» است که برای انگلستان، ماهانه پنج هزار پوند استرلینگ هزینه در پی داشت که عبدالعزیز بن سعود از خزانه انگلستان دریافت میکرد.
موفّقیت دوم، تحریک شریف حسین، منصوب شده عثمانی بر سرزمین «حجاز» و «مکّه»، بود تا علیه خلیفه عثمانی شورش کرده و اعلام استقلال کند. شریف حسین، منصوب شده عثمانی بر سرزمین حجاز و مکّه، برای شروع شورش علیه حکومت عثمانی، مبلغ هفت میلیون پوند استرلینگ دریافت نمود.
بنابراین، در سال 1916 م. روند جنگ تغییر یافت و نهایتاً پیروزی برای آمریکا، انگلستان و یهودیان اروپایی رقم خورد؛ آلمان شکست خورد حکومت [امپراطوری] اسلامی عثمانی نیز تجزیه شده و حکومت سکولار «ترکیه» به وجود آمد. بلافاصله، رهبری سکولار ترکیه با انگلستان که نقش راهبری را [در تجزیهاش] از دولت عثمانی بازی کرده بود، جهت انعقاد پیمانی مذاکره کرد.
در طول جنگ جهانی دوم، ژنرالی آمریکایی به نام دوایت آیزنهاور نیروهای متّفقین را علیه آلمان نازی رهبری کرد و پس از آن در سال 1944م. طیّ کنفرانس «برتون وودز» که با موضوع بنا نهادن سیستم پولی بینالمللی تشکیل یافته بود، بیانیّه متقاعدکنندهای درخصوص جایگزینی دلار آمریکا به جای پوند استرلینگ، به عنوان پول رایج بینالمللی و موقعیت تنزّل یافته انگلستان ایراد نمود.
«بانک انگلستان» جایگاه خود، به عنوان مؤسّسه مالی برتر جهانی را به «صندوق بین المللی پول» و «بانک جهانی» داد و شهرهای «نیویورک» و «واشنگتن»، به عنوان پایتخت[های] اقتصادی جهان با «لندن» جابهجا شدند و بدین ترتیب کنترل پول جهانی را در دست گرفتند.
بعد از اتمام جنگ، این آمریکا بود که میبایست مطابق «طرح مارشال»، انگلستان و اقتصادهای اروپایی را بازسازی کند. آمریکا، در سال 1956م. در بحران «سوئز» و همچنین در بحران موشکی «کوبا» در سال 1963م.، به شکل متقاعدکنندهای، موقعیت جدید خود را به عنوان دولت حاکم در جهان به نمایش گذاشت.
حکومت جدید حاکم ـ آمریکا ـ نیز مانند انگلستان (به عنوان مثال در بیانیّه بالفور)، به شکل عجیبی نگران وضعیت یهودیان صهیونیست بود و ملّت آمریکا نیز مانند ملّت انگلستان، از توضیح و درک چنین دغدغهای عاجز بودند؛ برای مثال، در سال 1948م.، پس از آنکه سازمان ملل دستور تشکیل [اسرائیل] را صادرکرد، آمریکا اوّلین کشوری بود که رژیم صهیونیستی را در فلسطین اشغالی به رسمیّت شناخت و از آن به بعد، در سختیها و راحتیها، به عنوان پشتیبان رژیم صهیونیستی عمل نمود. آمریکا، رژیم صهیونیستی را در اسرائیل ـ فلسطین اشغالی ـ با کمکهای کلان اقتصادی، مالی و نظامی یاری نمودهاست.
درحقیقت، کمکهایی که آمریکا به رژیم صهیونیستی نموده، از کمکهای او به کلّ جهان بیشتر است، بعضی از این کمکهای آمریکا از طریق دولت [این کشور] به اسرائیل میرسید و بخش عظیمی از این کمکها نیز از طریق اشکنازیهای اروپایی تغییر دین داده به یهودیّت مقیم آمریکا که اقتصاد و رسانههای آمریکا را اشغال کرده و در کنترل دارند، به سوی اسرائیل سرازیر میشد. تا آنجا که کمکهای نظامی آمریکا، انگلیس و فرانسه، در زمینه همجوشی هستهای، اسرائیل را به قدرتی معادل قدرت کلّ دولتهای هستهای جهان تبدیل کرده است.
نتیجهگیری ما اینست که امروز دجّال از لحاظ جغرافیایی در آمریکا ساکن است و زمانیکه [ارزش] دلار آمریکا سقوط کند، از آنجا به فلسطین خواهد رفت و آمریکا عملاً توسط یهودیان اشکنازی یا خزری، اشغال خواهد شد.
ما در واقع، یهودیان اشکنازی یا خزری را مسبّب حمله 11سپتامبر 2001 م. در آمریکا میدانیم؛ زیرا که آنان آغازگر فرآیند به ثمر رسیدن این حمله بودند.
با توجّه به ویژگیای که قرآن از خود بیان میدارد که «مبیّن همه چیز است»،26 [قرآن] قادر است جذّابترین اتّفاقاتی که تاکنون، تاریخ مذهبی بشر شاهد آن بودهاست یا به عبارت دیگر اشغال فلسطین توسط یهودیان صهیونیست، حدود دو هزار سال پس از نابودیاشان، توسط خدواند جلّ جلاله را تبیین کند.
قصد ما از رجوع به قرآن کریم و تعیین مکان این توضیحات، سوق دادن توجّهات به هدایت الهی است که به همه مسلمانان جهان کمک خواهد کرد تا به اتّفاقات فاش نشده در فلسطین و خاورمیانه، پاسخ صحیحی بدهند.
باید انگلیس و آمریکا در شیوهای یکسان، به مراکز اقتصادی جهان مبدّل شوند و پوند استرلینگ جعلی و دلار که درست به همان کیفیت جعلی است، به عنوان پول رایج و مقبول بینالمللی تلقّی شوند تا مطابق استدلال ما، اسرائیل کنترل آشکار پول را با ایجاد سیستم بینالمللی جدیدِ تحت کنترل صهیونیسم، [یعنی سیستم] بدون پول نقد و [برمبنای] پول جعلی الکترونیکی، در دست بگیرد.
دولت سکولار بیخدای اروپایی، اسرائیلی در فلسطین اشغالی
اروپا، از زمان مسیحیت قرون وسطا تا زمان تمدّن سکولار غرب، به طور کامل ویژگیهای نظم جهانی یأجوج و مأجوج را به نمایش گذاشته و مأموریت اصلی آنها را نیز انجام داده است. اروپاییان در اروپا و شمال آمریکا و صهیونیستها با بهرهگیری از قدرتشان، ظلم و فساد را روا میداشتند. آنها حکومت بی خدای سکولار اروپایی، اسرائیلی را در فلسطین اشغالی ایجاد نمودند.
استحاله اروپاییان کافر و بیدین به مسیحیان دوآتشه، موضوع عجیبی است؛ ولی عجیبتر از آن، ایناست که جامعه کوچک و بانفوذ یهودی [اروپا] معبری گشود که طیّ آن، همان اروپاییان، به مردمی حقیقتاً بیدین و بیخدا مبدّل شدند.
انسان سفیدپوست [اروپایی] در مسیر تغییرش، از یک بیخدای مدرن به یک مسیحی یا یهودی، بهترتیب، هر دو دین مسیحیت و یهودیت را از درون تخریب نمود و هرچیزی را که در این ادیان وحیانی که هنوز مقدّس باقیمانده بود، نابود کرد.
مشکلی که اکنون با آن روبرو هستیم، این است که نظم جهانی امروز اروپای مسیحی صهیونیست، غیرقابل [اعتماد و] اطمینان است. آنها در تعاملشان با دنیای غیراروپایی، پیشینهای بر مبنای فریب، نیرنگ، تبعیض و دروغ، بنیان نهادهاند. آنها بارها و بارها قول دادند و به آن عمل نکردند، بارها و بارها پیمانهای قانونی را شکستند و حاشا کردند.
تمدّن غربی سکولار بیخدا، تأسیس اسرائیل صهیونیستی و حکومت وهّابی عربستان سعودی را امکانپذیر کرد و همین تمدّن، بقای رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی را از بدو تشکیل تاکنون، تضمین نمودهاست. جامعه جهانی جدید و نخبگانش که محصول تمدّن غربی سکولاراست، ارزشهای این تمدّن بی خدا را به اشتراک گذاشت.
تنها کسی که دانش مذهبی و علوم امور بین الملل را در هم آمیخته، قادر است، هدف نهایی راهبردی صهیونیست فریبکار را کشف کند، این هدف با این باور در ارتباط است که منجیای ظهور میکند و از تخت [جایگاه] داوود(ع) در فلسطین بر جهان حکومت خواهد کرد.
این دقیقاً کاری است که عیسی(ع) وقتی برگردد، انجام خواهد داد؛ ولی آنها [یهودیان] او را به عنوان مسیح نپذیرفته و با توجّه به غفلت بشر، به تبانی و همکاری با مسیح دروغین، دجّال، در انجام ماجراجوییهای اتمی محکومند.
این طور به نظر میرسد، نابینایی [غفلت] مسیحیان که هدف راهبردی رژیم صهیونیستی است، تا ظهور دوباره مسیح [منجی] راستین، عیسی(ع) پسر مریم و امام مهدی(عج) و کشتن مسیح دروغین صهیونیست یا ضدّمسیح، تداوم خواهد یافت. همه یهودیان صهیونیست که از رژیم صهیونیستی و ظلمهایش حمایت میکنند، به چنگ نیروهای مسلمان برخاسته از خراسان، در پشت سنگها و درختان شکار خواهند شد.
در آن زمان، وقتی مسیحیان بالأخره از فریب بزرگ صهیونیستها اطّلاع یابند، برای تغییر رویّهاشان در اصرار بر همبستگی با رژیم صهیونیستی برای اشغال فلسطین، ـ بدون در نظر داشتن بیخدایی، خباثت و ستمش ـ و در برگرداندن عذابی که انتظارشان را میکشد، خیلی دیر خواهد بود.
شاید این سؤال به ذهن متبادر شود، یهودیانی که هزاران سال قبل از تولّد حکومت بیخدای سکولار اروپایی اسرائیلی، در فلسطین اشغالی که [آنزمان، بخشی از] جهان اسلام بود، در کنار مسمانان با صلح و آرامش زندگی میکردند، تا کنون این سؤال را از خود نپرسیدهاند، این یهودیان صهیونیست اروپایی که بر فلسطین اشغالی حکومت میکنند، آیا واقعاً یهودیاند یا اروپاییان بربری هستند که نقاب یهودیت بر چهره دارند.
جهاد راستین مسلمانان (جنگ عادلانه) برای آزادی ارض مقدّس فلسطین از ظلم و ستم صهیونیستی آغاز شدهاست. پیامبر اکرم، حضرت محمّد(ص) عقوبت و انجام رژیم صهیونیستی را به دست سپاه مسلمان برخاسته از خراسان پیش بینی نمودهاند. رژیم صهیونیستی، قبلاً طعم این کیفر را چشیده است.
من قبلاً این دیدگاه اسلامی را شرح داده بودم که تاریخ به پایان نخواهد رسید تا صهیونیستها آخرین عذابشان را پذیرا باشند. در مورد این موضوع، پیامبر اکرم، حضرت محمّد(ص) اطّلاعات مهم و حیاتی را تصریح فرمودهاند؛ به بیان دیگر، سپاهی از مسلمانان بر «اورشلیم» غلبه، دولت جعلی اسرائیل را نابود و یهودیان صهیونیست را تنبیه خواهد کرد. بازگشت یهودیان به فلسطین، حاکی از آن است که عذاب نهایی الهی آنان آغاز شده است.
دیدگاه ما ایناست که پیشبینی پیامبر اکرم(ص)، امروز با انتفاضه فلسطین تحقّق یافته است. شاید برای اولّین بار در تاریخ است که جنگی با «سنگ» در حال پیروزی است. انتفاضه(قیام) مسلمانان فلسطینی تا پاسخ آنان به ظلم صهیونیستها، با سنگ ادامه خواهد یافت.
پس از رحلت سلیمان(ع)، یهودیان به دفعات، «تورات» را با چندین نسخه [نگارشی] بازنویسی کردند [و از این طریق آن را] فاسد و خراب کردند. ریچارد فریدمن، دانشآموخته «دانشگاه هاروارد» و محقّق آمریکایی کتاب مقدّس، در اثر مهمّ خود، به نام «چه کسی کتاب مقدّس را نوشت؟» این موضوع را قاطعانه بیان میکند.1
یهودیان همه ارجاعات تورات به موضوع ساخت «کعبه» و «مسجدالحرام» در «مکّه مکرمّه» توسط ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) را از آن حذف کردند، [کلمات] کعبه و حج دیگر در تورات یافت نمیشوند. آنها همچنین در تمامی ارجاعات [تورات] جای اسماعیل(ع) و اسحاق(ع) را به عنوان فرزند به قربانگاه برده شده، با هم عوض کردند، با اینکه در زمان رخداد آزمون [الهی] قربانی، اسحاق(ع) هنوز متولّد نشده بود.
یهودیان، اسماعیل(ع) را در تورات منفور کردند و به غلط، ادّعا کردند که «قوم برگزیده» خداوند هستند. امّا خطرناکتر از همه اینها، فساد آنها در تحریف عمدی موضوع نهی الهی درخصوص ربا است.آنها تورات را بازنویسی کردند تا قرض دادن پول با بهره را مجاز کنند.
تا وقتی دولت صهیونیستی سکولار بر پایه شرک، استوار است، مانند همه دولتهای سکولار، مایه انزجار است. بنیادیترین ویژگی مذهب ابراهیم(ع) این است که از شرک مبرّاست. حکومت سکولار صهیونسیت نمیتواند در ارض مقدّس فلسطین ادامه حیات بدهد و نابود خواهد شد. پیامبراکرم(ص) تشریح نمودهاند که سپاهی از مسلمانان از «خراسان» برخواهد خاست و دولت صهیونیستی را نابود خواهد کرد. بعد از ظهور امام مهدی(عج)، سپاه مسلمان بر خواهد خاست و حکومت اسلامی تشکیل خواهد شد؛ برای مثال، عیسی(ع) به «مسجدالاقصی» رفتند و آنها را درگیر ربا دیدند. ایشان آنها را نفرین کردند و از معبد (مسجد) بیرون کرده و فرمودند: «شما خانه خداوند را گرفتید و آن را به لانه دزدان مبدّل کردید.» پیامبران در بین جرمهای مختلف آنان، عمل شیطانی رباخواری را افشا نمودند و به همین علّت، جز عیسی(ع) که به اراده الهی، به شکل معجزهآسایی نجات یافت، بقیّه پیامبران را به قتل رساندند. خداوند این شیطنتشان را با فرستادن سپاهی رومی که حکومت یهودی را برای دومین بار در فلسطین نابود کرد، پاسخ داد. آن [حکومت یهودی] برای آخرین بار، توسط سپاهی از مسلمانان به رهبری امام مهدی(عج) نابود خواهد شد.
اکنون، یهودیان صهیونیست به فلسطین باز گردانده شدهاند تا ثمره بسیاری از اعمال شیطانیای را که مرتکب شدهاند، ببینند. آنها دیگر هیچوقت برای به ارث بردن ارض مقدّس صلاحیّت نخواهند داشت و در عوض، این مسلمانان هستند که این وراثت به آنها ارزانی خواهد شد.
«و او كسی است كه شما را جانشینان (و نمایندگان خود) در زمین قرار داد، و بعضی را بر بعض دیگر، درجاتی برتری داد تا شما را به آنچه در اختیارتان قرار داده، بیازماید. مسلّماً پروردگار تو سریع الحساب و آمرزنده مهربان است (به حساب آنها) كه از بوته امتحان نادرست درآیند، زود میرسد و نسبت به آنها كه در مسیر حقّ گام بر میدارند، مهربان میباشد.»2
تقریباً منطقی به نظر میرسد که مسلمانان نمیتوانند در کشورهایی، از قبیل آمریکا، انگلیس و ... که اسلامستیزی و حمایت از رژیم صهیونیسیتی چشمگیر است، سکونت یابند. مسلمانان باید از این کشورها مهاجرت نموده و در مکانهایی اقامت گزینند که بهتر بتوانند ایمانشان را حفظ کنند و در منازعه آزادسازی سرزمین مقدّس فلسطین از اشغال صهیونیستها، نبرد کنند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد