www.montazer.ir
جمعه 31 ژانویه 2025
شناسه مطلب: 3722
زمان انتشار: 4 اکتبر 2015
گناهان، همچون اسبانی چموش (1)

گناه شناسی

گناهان، همچون اسبانی چموش (1)

امام على علیه السلام‏ در سفارش‏هاى خود به فرزندش حسن علیه السلام فرمود: [خداوند] در پذیرفتن توبه، بر تو سخت نگرفته و به علّت گناه، تو را در تنگنا نینداخته و از رحمت خویش نومیدت نکرده است، بلکه خوددارى تو را از گناه، حسنه به شمار آورده و گناهت را یک و حسنه ‏ات را ده به شمار آورده و درِ توبه و بازگشت را براى تو گشوده است.

درباره حقیقت گناه
گناهان، همچون اسبانی چموش

1. ألا و إنَّ الخَطایا خَیلٌ شُمُسٌ حُمِلَ علَیها أهلُها و خُلِعَت لُجُمُها فَتَقَحَّمَت بِهِم فی النارِ. [1]

بدانید که گناهان، اسبان چموشى هستند که گناهکاران بر آنها نشسته و لگامهایشان رها شده است، پس سوارانشان را در آتش مى‏افکنند.

هدف وسیله را توجیه نمی کند

6. ما ظَفِرَ مَن ظَفِرَ بالإثمِ، و الغالِبُ بِالشَّرِّ مَغلوبٌ.[2]

کسى که با گناه به پیروزى دست یابد، پیروز نیست و کسى که با [توسّل به‏] بدى چیره گردد [در حقیقت‏] شکست خورده است.

تشویق به ترک گناه
شاهد جرم و قاضی یکی است!

اتَّقوا معاصیَ اللّهِ فی الخَلَواتِ، فإنّ الشاهِدَ هُو الحاکِمُ. [3]

از معاصى خدا در تنهاییها [ى خود] بپرهیزید؛ زیرا آن که شاهد است [یعنى خداوند]، همان داور است.

دورى از گناه بهتر از انجام کار خوب

4. اجتِنابُ السیّئاتِ أولى مِنِ اکتِسابِ الحَسَناتِ. [4]

دورى کردن از بدیها برتر از انجام خوبیهاست.

تعجب از کسانی که از غذای آلوده پرهیز می کنند اما از گناه نه!

3. عَجِبتُ لأقوامٍ یَحتَمُونَ الطَّعامَ مَخافَةَ الأذى کیفَ لا یَحتَمُونَ الذُّنوبَ مَخافةَ النّارِ؟[5]

در شگفتم از مردمى که از ترس اذیت شدن، از غذا پرهیز مى ‏کنند چگونه از ترس آتش، از گناهان پرهیز نمى ‏کنند؟!

لزوم پرهیز از همه گناهان بخاطر مخفی بودن خشم پروردگار در معاصی

إنّ اللّهَ أخفى سَخَطَهُ فی مَعصیَتهِ، فلا تَستَصغِرَنَّ شیئاً مِن مَعصیَتِهِ، فرُبَّما وافَقَ سَخَطَهُ و أنتَ لا تَعلَمُ.[6]

خداوند خشم خود را در معصیتش پنهان کرده است؛ بنا بر این، هیچ معصیتى را خُرد مشمارید؛ زیرا چه بسا که آن معصیت با خشم خدا همراه باشد و تو ندانى.

درباره اقسام گناهان
از گناهان کبیره

الکبائرُ: الشِّرکُ بِاللّهِ، و قَتلُ النفسِ، و أکلُ مالِ الیتیمِ، و قَذفُ المُحصَنَةِ، و الفِرارُ مِنَ الزَّحفِ، و التَّعَرُّبُ بعدَ الهِجرَةِ، و السِّحرُ، و عُقوقُ الوالدَینِ، و أکلُ الرِّبا، و فِراقُ الجَماعَةِ، و نَکثُ الصَّفقَةِ.[7]

گناهان کبیره عبارتند از: شرک ورزیدن به خدا، آدم کشى، خوردن مال یتیم، تهمت زدن به زن پاکدامن، فرار از میدان جهاد، تعرّب بعد از هجرت، (این عمل به منزله ارتداد بود. مترجم و شارح اصول الکافى ذیل این عبارت مى‏نویسد: تعرّب بعد از هجرت در صدر اسلام نسبت به کسانى بوده که از مکه و آبادى‏هاى کفر نشین به مدینه و مرکز اسلام مهاجرت کرده بودند. برگشتن آنها را به بلاد کفر، تعرّب بعد از هجرت مى‏گفتند و یکى از گناهان کبیره و به منزله ارتداد بوده است. ولى در عصر ائمّه علیهم السلام و دوران غیبت، تعرّب این است که مسلمانى در بلاد کفر به سر برد و در آن جا از اظهار اسلام و تعلّم احکام، ممنوع و معذور باشد، اقامت او در آن جا از گناهان کبیره است. بعضى از علما تعرّب را تعمیم داده و حتى شامل کسى دانسته‏اند که مشغول تحصیل علمى شود و سپس آن را ترک کند م. جادوگرى، آزردن پدر و مادر) ربا خوارى، کناره‏گیرى از جامعه مسلمانان و شکستن پیمان (بیعت یا معامله).

از بزرگترین گناهان

إیّاکَ و المجاهَرَةَ بالفُجورِ فإنّها مِن أشَدِّ المَآثِمِ.[8]

از آشکار کردن فسق و فجور [خود] بپرهیز، که آن از بدترین گناهان است.

لا وِزرَ أعظَمُ مِنَ التَّبَجُّحِ بالفُجورِ.[9]

هیچ گناهى بزرگتر از شاد شدن و بالیدن به تبهکاریها نیست.

أعظَمُ الذُّنوبِ عِندَ اللّهِ سبحانَهُ ذَنبٌ صَغُرَ عِندَ صاحِبِهِ.[10]

بزرگترین گناه نزد خداى سبحان، گناهى است که در نظر گنهکار خُرد آید.

أعظَمُ الخَطایا اقتِطاعُ مالِ امرِئٍ مسلمٍ بغَیرِ حقٍّ.[11]

بزرگترین گناه، به ناحق خوردن مال مسلمان است.

أعظَمُ الذُّنوبِ عِندَ اللّهِ ذنبٌ أصَرَّ عَلیهِ عامِلُهُ. [12]

بزرگترین گناه نزد خداوند، گناهى است که مرتکبش بر آن اصرار ورزد.

جَهلُ المَرءِ بعُیوبِهِ مِن أکبَرِ ذُنوبِهِ.[13]

نادانى انسان به عیبهاى خویش، از بزرگترین گناهان اوست.

إنّ مِن عَزائمِ اللّهِ فی الذِّکرِ الحکیمِ ... أنّهُ لا یَنفَعُ عَبداً و إن أجهَدَ نفسَهُ و أخلَصَ فِعلَهُ أن یَخرُجَ مِنَ الدنیا لاقیاً رَبَّهُ بِخَصلةٍ مِن هذهِ الخِصالِ لَم یَتُبْ مِنها: أن یُشرِکَ بِاللّهِ فیما افتَرَضَ علَیهِ مِن عبادَتِهِ، أو یَشفِیَ غَیظَهُ بهَلاکِ نَفْسٍ، أو یَعُرَّ بأمرٍ فَعَلَهُ غیرُهُ، أو یَستَنجِحَ حاجةً إلى الناسِ بإظهارِ بِدعَةٍ فی دِینِهِ، أو یَلقَى الناسَ بَوَجهَینِ، أو یَمشِیَ فیهِم بِلِسانَینِ.[14]

از جمله حُکمهاى قطعى خدا در قرآن حکیم... این است که بنده چنانچه با یکى از این اعمالْ خدایش را ملاقات کند و از آنها توبه نکرده باشد هر چند [در انجام اعمال نیک‏] خود را به زحمت انداخته و عملش را خالص کرده باشد سودى نمى ‏برد:

در عبادت خدا که بر او واجب کرده است شرک ورزیده باشد،

یا آتش خشم خویش را با کشتن کسى فرو نشانده باشد،

یا کسى را به کارى ننگین متّهم ساخته باشد که دیگرى آن را انجام داده است،

یا براى رسیدن به خواسته خود از مردم، بدعتى در دین پدید آورده باشد،

 یا با مردم دو رو باشد و یا دو زبان باشد.

بزرگترین گناهان کبیره

الإمامُ علیٌّ علیه السلام‏ لَمّا سُئِلَ عن أکبَرِ الکبائرِ: الأمنُ مِن مَکرِ اللّهِ، و الإیاسُ مِن رَوحِ اللّهِ، و القُنُوطُ مِن رَحمَةِ اللّهِ.[15]

امام على علیه السلام‏ در پاسخ به پرسش از بزرگترین کبایر فرمود: ایمن و غافل بودن از مکر (عذاب و مهلت) خدا، مأیوس شدن از گشایش خدا، و نومیدى از رحمت خدا.

کوچک شمردن گناهان صغیره از  گناهان کبیره است

 لا تَستَصغِرُوا قلیلَ الآثامِ، فإنّ الصغیرَ یُحصى و یَرجِعُ إلى الکبیرِ.[16]

گناهان اندک را خُرد مشمارید؛ زیرا گناه کوچک [انباشته و] شماره مى‏شود و به گناه بزرگ تبدیل مى‏گردد.

عوامل فرو رفتن در گناهان‏

الحِرصُ و الکِبرُ و الحَسَدُ دَواعٍ إلى التَقَحُّمِ فی الذُّنوبِ. [17]

آزمندى و تکبّر و حسادت، انگیزه‏ هاى فرو رفتن در گناهان است.

تقسیم گناهان به قابل آمرزش، غیر قابل آمرزش و نامعلوم

الذُّنوبُ ثلاثةٌ: فَذَنبٌ مَغفورٌ، و ذنبٌ غَیرُ مَغفورٍ، و ذنبٌ نَرجُو لِصاحِبِهِ و نَخافُ عَلیهِ ... أمّا الذَّنبُ المَغفورُ فعَبدٌ عاقَبَهُ اللّهُ تعالى عَلى ذَنبِهِ فی الدنیا فَاللّهُ أحکَمُ و أکرَمُ أن یُعاقِبَ عَبدَهُ مَرَّتَینِ، و أمّا الذنبُ الذی لا یُغفَرُ فَظُلمُ العِبادِ بعضِهِم لبعضٍ ... و أمّا الذنبُ الثالثُ فَذَنبٌ سَتَرَهُ‏اللّهُ على عبدِهِ و رَزَقَهُ التوبةَ فَأصبَحَ خاشِعاً مِن ذَنبِهِ راجِیاً لِرَبِّهِ فَنَحنُ لَهُ کَما هُوَ لِنفسِهِ.[18]

گناهان سه دسته‏اند: گناهى که آمرزیده مى‏شود، گناهى که آمرزیده نمى‏شود و گناهى که براى مرتکب آن، میان بیم و امیدیم... اما آن گناهى که آمرزیده مى‏شود [گناه آن‏] بنده‏اى است که خداوند او را در دنیا به کیفر گناهش رسانده است؛ زیرا خداوند کاردان‏تر و بزرگوارتر از آن است که بنده‏اش را دوبار کیفر دهد، و اما گناهى که آمرزیده نمى‏شود، ستم کردن بندگان به یکدیگر است... و اما گناه سوم، گناهى است که خداوند آن را از بندگانش پوشیده داشته و توبه از آن را نصیب گنهکار کرده است و از این رو از گناه خویش بیمناک و به پروردگارش امیدوار گشته است. ما نسبت به این شخص همان حالى را داریم که او نسبت به خود دارد.

زشتی شاد بودن به گناه

التَّبَجُّحُ بالمعاصِی أقبَحُ مِن رکوبِها.[19]

شاد شدن و بالیدن به گناهان، زشت‏تر از ارتکاب آنهاست.

درباره آثار گناهان
گناه موجب سنگدلی و خشکیده شدن اشکها

 ما جَفَّتِ الدُّموعُ إلّا لِقَسوَةِ القُلوبِ، و ما قَسَتِ القُلوبُ إلّا لکَثرَةِ الذُّنوبِ.[20]

اشکها نخشکید، مگر به سبب سخت دلى و دلها سخت نشد، مگر به سبب کثرت گناه.

گناه موجب تعجیل کیفرها

8. مُجاهَرَةُ اللّهِ سبحانَهُ بالمعاصِی تُعَجِّلُ النِّقَمَ.[21]

آشکارا معصیت خدا کردن کیفرها را شتاب مى ‏بخشد.

گناه موجب زوال نعمتها و آسایش زندگی

 ما زالَتْ نِعمَةٌ و لا نَضارَةُ عَیشٍ إلّا بذُنوبٍ اجتَرَحُوا، إنّ اللّهَ لَیسَ بِظَلَّامٍ لِلعَبیدِ.[22]

هیچ نعمتى و هیچ خرّمى زندگى‏ اى زایل نشد، مگر به سبب گناهانى که مرتکب شدند؛ زیرا خداوند به بندگان ستم نمى‏ کند.

گناه موجب نزول بلا، کم شدن رزق و بروز مصیبتها

تَوَقُّوا الذُّنوبَ، فما مِن بَلِیَّةٍ و لا نَقصِ رِزقٍ إلّا بذنبٍ، حتّى الخَدشِ و الکَبوَةِ و المُصیبَةِ، قالَ اللّهُ عزّ و جلّ: «و ما أصابَکُمْ مِنْ مصیبةٍ فَبِما کَسَبَتْ أیْدِیکُمْ» (سوره مبارکه شوری آیه 30).[23]

از گناهان دورى کنید؛ زیرا هیچ بلیّه‏اى رخ ندهد و هیچ رزقى کم نشود، مگر به سبب گناهى، حتى خراش برداشتن و به سر در آمدن و مصیبت. خداوند عزّ و جلّ مى ‏فرماید: «و هر مصیبتى که به شما رسد، به خاطر کارهایى است که مى‏ کنید».

گناه موجب نزول بلا بر جسم یا مال یا فرزند و یا همسر

قد یَبتَلِی اللّهُ المؤمنَ بالبَلِیّةِ فی بَدَنِهِ أو مالِهِ أو ولدِهِ أو أهلِهِ. و تلا هذه الآیة: « وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ »(سوره مبارکه شوری آیه 30) و ضَمَّ یَدَهُ ثلاثَ مرّاتٍ و یقول:«و یَعْفُو عن کثیرٍ»(سوره مبارکه شوری آیه 30).[24]

گاهى اوقات خداوند به جسم یا مال یا فرزند و یا همسر مؤمن آسیبى وارد مى‏آورد. و این آیه را تلاوت کرد: «و هر مصیبى که به شما رسد...» و سه بار دستانش را به هم چسباند و مى‏فرمود: «و بسیارى از گناهان‏ را نیز مى‏بخشد».

از گناهان زود کیفر

الإمامُ علیٌّ علیه السلام‏ لَمّا سُئلَ: أیُّ ذَنبٍ أعجَلُ عُقوبَةً لِصاحِبِهِ؟: مَن ظَلَمَ مَن لا ناصِرَ لَهُ إلّا اللّهُ، و جاوَرَ النِّعمَةَ بالتَّقصیرِ، و استَطالَ بالبَغیِ على الفقیرِ.[25]

امام على علیه السلام‏ در پاسخ به این سؤال که کیفر کدام گناه زودتر دامنگیر گنهکار مى‏شود فرمود: ستم کردن به کسى که یاورى جز خدا ندارد، و کوتاهى در شکر نعمت، و دراز کردن دست ستم بر فقیر.

أسرَعُ المَعاصِی عُقوبَةً أن تَبغِیَ عَلى مَن لا یَبغِی عَلَیکَ. [26]

کیفرِ ستمکارى به کسى که به تو ستم نمى‏ کند، از کیفر هر گناه دیگرى زودتر دامنگیر آدمى مى ‏شود.

از گناهان شتاب بخشنده مرگ

أعوذُ باللّهِ مِن الذُّنوبِ التی تُعَجِّلُ الفَناءَ، فقامَ إلیهِ عبدُ اللّهِ بنُ الکَوّاءِ الیَشکُریُّ فقالَ: یا أمیرَ المؤمنینَ، أ وَ یَکونُ ذُنوبٌ تُعَجِّلُ الفَناءَ؟ فقالَ: نَعَم وَیلَکَ! قَطیعَةُ الرَّحِمِ. [27]

پناه مى‏برم به خدا از گناهانى که مرگ را شتاب مى‏بخشد. عبد اللّه بن کوّاء یشکرى برخاست و عرض کرد: اى امیر المؤمنین! آیا گناهانى هم هست که مرگ را شتاب مى‏بخشد؟ فرمود: واى بر تو! آرى که هست، بریدن از خویشاوندان!

لذت از گناه از موجبات ذلت

مَن تَلَذَّذَ بمعاصِی اللّهِ أورَثَهُ اللّهُ ذُلًّا.[28]

هر که از نافرمانى خداوند لذّت برد، خداوند او را به خوارى افکند.

خدا و گناهکار
پرده پوشى خدا نسبت به گنهکار

ما مِن عَبدٍ إلّا و علَیهِ أربَعونَ جُنَّةً حتّى یَعمَلَ أربَعینَ کبیرةً، فإذا عَمِلَ أربَعینَ کبیرةً انکَشَفَتْ عَنهُ الجُنَنُ.[29]

هیچ بنده‏اى نیست جز آن که چهل پرده بر او باشد، تا آن که چهل گناه کبیره کند، چون چهل گناه بزرگ از او سر زد، آن پرده‏ها از رویش کنار روند.

گناه یک، حسنه ده!

5. الإمامُ علیٌّ علیه السلام‏ مِن وصایاهُ لابنِهِ الحسنِ علیه السلام: لَم یُشَدِّدْ علَیکَ فی قَبولِ الإنابَةِ، و لَم یُناقِشْکَ بالجَریمَةِ، و لَم یُؤْیِسْکَ مِن الرَّحمَةِ، بل جَعَلَ نُزوعَکَ عنِ الذَّنبِ حَسَنةً، و حَسَبَ سَیِّئَتَکَ واحِدَةً، و حَسَبَ حسنَتَکَ عَشْراً، و فَتَحَ لکَ بابَ المَتابِ.[30]

امام على علیه السلام‏ در سفارش‏هاى خود به فرزندش حسن علیه السلام فرمود: [خداوند] در پذیرفتن توبه، بر تو سخت نگرفته و به علّت گناه، تو را در تنگنا نینداخته و از رحمت خویش نومیدت نکرده است، بلکه خوددارى تو را از گناه، حسنه به شمار آورده و گناهت را یک و حسنه ‏ات را ده به شمار آورده و درِ توبه و بازگشت را براى تو گشوده است.

 

 

منبع: میزان الحکمه ج2 و ‏4.


[1] . میزان الحکمه حدیث 6744.

[2]  . میزان الحکمه حدیث 6761 .

[3]  . میزان الحکمه حدیث 6790 .

[4]  . میزان الحکمه حدیث 6755 .

[5]  . میزان الحکمه حدیث 6748.

[6]  . میزان الحکمه حدیث 6796 .

[7]  . میزان الحکمه حدیث 6813 .

[8]  . میزان الحکمه حدیث 6765 .

[9]  . میزان الحکمه حدیث 6829 .

[10]  . میزان الحکمه حدیث 6771.  

[11]  . میزان الحکمه حدیث 6774.  

[12]  . میزان الحکمه حدیث 6775.  

[13]  . میزان الحکمه حدیث 6776.  

[14]  . میزان الحکمه حدیث 6783.  

[15]  . میزان الحکمه حدیث 6820.

[16]  . میزان الحکمه حدیث 6800 . میزان الحکمه حدیث  

[17]  . میزان الحکمه حدیث 6911 .

[18]  . میزان الحکمه حدیث 6784.  

[19]  . میزان الحکمه حدیث 6828.  

[20]  . میزان الحکمه حدیث 6834.  

[21]  . میزان الحکمه حدیث 6764.

[22]  . میزان الحکمه حدیث 6839 .

[23]  . میزان الحکمه حدیث 6843.  

[24]  . میزان الحکمه حدیث 6844.

[25]  . میزان الحکمه حدیث 6858.

[26]  . میزان الحکمه حدیث 6859.  

[27]  . میزان الحکمه حدیث 6860.

[28]  . میزان الحکمه حدیث 6831.  

[29]  . میزان الحکمه حدیث 6866.  

[30]  . میزان الحکمه حدیث 6758.

لطفا با ذکر منبع منتشر کنید ( منبع: گناه شناسی 313fadaii.blog.ir)

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed