مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
خداوند تبارک و تعالی در نظام خلقت، اول «مثل اعلی» را میآفریند که با خدا هیچ فرقی ندارد الا اینکه مخلوق است و قائم به خداوند، و خداوند قائم به ذات خودش است. یعنی خودش وجود دهنده است و دریافت کنندهی وجود نیست این هستی مطلق یعنی «الله» در اولین مرحله موجودی را خلق میکند که همهی کمالات او را دارد الا اینکه مخلوق خداوند است که به آن «لوح»، «قلم»، «عقل» و «نور محمد صلی الله علیه و اله و سلم» میگویند. سایر عوالم از این نور خلق میشوند اعم از جبروت، ملکوت و ناسوت. حقیقت این عوالم «وجود» است اما ظهورات و مراتب مختلف دارند. در عالم ناسوت هر نطفهای که تشکیل میشود از آن نور در آن دمیده میشود. هر جنینی، بعد از تولد مدتی را در دنیا سپری کرده و سپس به عالم ملکوت منتقل میشود. (وفات مییابد، وفات هم یعنی انتقال کامل). ملکوت ظهور جبروت، و ناسوت ظهور ملکوت است. برزخ بسیار بزرگتر، پیچیدهتر و زیباتر از دنیاست که شرایط زیستی خاص خودش را دارد. از آنجا قیامت برپا میشود و بعد از تعیین بهشتی یا جهنمی بودن انسان، تا خداوند خدایی میکند انسان زنده است و زندگی میکند. ما با عمر دنیایمان حیات آخرتمان را میسازیم و باید به گونهای زندگی کنیم که بتوانیم از چنان عالمی بهرهبرداری کنیم و گرنه معذب خواهیم بود. پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودهاند: «انّ الله تبارک تعالی یُبغضُ کلّ عالم بالدّنیا و جاهل بالاخره» همانا خداوند تبارک و تعالی هر عالم به دنیای جاهل به آخرت را دشمن میدارد. البته خداوند با کسی دشمنی ندارد بلکه چنین شخصی روز به روز از خدا و خانوادهی آسمانیاش فاصله میگیرد و هرگز تناسبی با آخرت پیدا نمیکند. به لحاظ تقدم و تأخّر و برزخ بستگی دارد ما چه نگاهی داشته باشیم. مانند اینکه در عالم رحمی و دنیا، باید دنیایی باشد که رحمی در آن شکل بگیرد ولی با تشکیل آن و رشد جنین نمیتوان تقدم و تأخّر قائل شد بلکه همزمان وجود دارند. عالم رحمی در دل دنیاست و با هم هستند. رحم از طریق دنیا اداره میشود هر چند برای جنین رحم مقدم و دنیا مؤخر است. در تشکیل نطفه سلول اسپرم (حاوی ویژگیهای پنجگانهی پدر) و سلول تخمک (حامل ویژگیهای پنجگانه مادر) با هم ترکیب شده و نطفه در رحم شروع به رشد میکند و اینکه چه میزان از ویژگیها را جنین دریافت کند بستگی به میزان مراقبتهای دوران بارداری دارد و با توجه به آن جنین شش نوع تولد در انتظارش است: تولد سالم، سالم قوی، ضعیف، بیمار، ناقص و معلول. دارایی طفلی که متولد میشود بستگی به کیفیت دوران جنینی دارد. اگر ضعیف باشد باید در دستگاه قرار گرفته و تقویت گردد، اگر بیمار باشد بسته به نوع و تعداد بیماری باید رنج درمان را تحمل کند. اگر ناقص و معلول باشد عذابش دائمی است. دقیقاً همین انواع تولدها در تولد از دنیا به برزخ وجود دارد. تمام قابلیتهای چهارده معصوم با توجه به نفخهی الهی در ما وجود دارد و از این طریق به ما منتقل شده است. ما باید تلاش کنیم که آنها را به فعلیت رسانده و خودمان را به مقام ایشان برسانیم؛ «ان یبلّغنی المقام المحمود لکم عندالله....»، «ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخره...» چگونگی شرایط زندگی اعم از رفتار والدین و محیط زندگی، تعیین میکند که شخص چه تولد و ورودی به برزخ داشته باشد. انسان باید مانند جنین باشد که علاوه بر اینکه در دنیا زندگی میکند تمام وقتش را صرف آمادگی برای آخرت بکند. جنین در رحم زندگی کرده ولی ماهیت رشد و حرکتش کاملاً متناسب با دنیاست.
انسانی که با این ملاک در دنیا زندگی نماید هم در حیات دنیویاش آرام و بیدغدغه است و هم هنگام انتقال و ورود به برزخ از آرامش و راحتی برخوردار است. جنین در رحم باید تمام تجهیزات دنیا را کسب کند که اگر ذرهای تخلف کند دنیا نمیتواند آن را جبران کند چون شرایط سازندگی در رحم است و دنیا چنین قوهای ندارد. دنیا نسبت به آخرت، مانند رحم است زیرا آمادگی زندگی اخروی فقط و فقط در دنیا قابل اکتساب است و دنیا میتواند روح و بدن برزخی ما را برای بینهایت زندگی آخرتی شکل بدهد. در دنیا بدن برزخیمان دائماً با ماست و به محض خوابیدن آن را مشاهده میکنیم، زیرا برزخ همینالان با ماست چنانچه که دنیا همزمان با عالم رحم همراه است. فرشتگان تمام قوای عالم را تأمین کرده و اساساً عالم را اداره میکنند. رشد و شکلگیری جنین، بارش برف و باران، رشد و نمو گیاهان و ... همه و همه توسط فرشتگان الهی که ملکوتی هستند صورت میگیرد. بعضیها توفیق دارند صورت بدن برزخیشان را در خواب بینند و این خیلی خوب است زیرا میتوانند مشکلشان را تشخیص داده و خودشان را اصلاح کنند. پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودهاند: امتشان روز قیامت به شکل ده حیوان محشور میشوند؛ سگ، میمون و ... و بعضیها هم به صورت انسان محشور خواهند شد که همه اینها به سبک زندگی بستگی دارد. دنیا رحمِ آخرت است. اگر احیاناً کسی دهها سال هم گناه کرده و به خطا رفته باشد چون در رحم است امکان بازگشت و جبران دارد و دنیا میتواند شکل حیوانی ما را گرفته و به ما صورت انسانی بدهد، مشروط بر اینکه ما سبک زندگیمان را عوض کنیم. دنیا با توجه به ماهیت رحمیاش از مکانها و زمانهایی برخوردار است که قوت و قدرتشان از شرایط عادی خیلی بیشتر است. گاهی انسان دهها سال گناه کرده و باطنش آن گونه شکل گرفته است ولی زمانی متوجه میشود که ممکن است فرصتش محدود باشد. از آنجا که خداوند فوقالعاده مهربان است زمانها و مکانهایی را تعیین کرده که سرعتشان در تغییر شاکله بسیار زیاد است که به آنها رحم مکانی و رحم زمانی میگوییم. گویا با قرار گرفتن در آنها خداوند زمان را به عقب بازگردانده و فرصت جبران به انسان میدهد. مثلاً شبها و روزهایی در سال هستند که وقتی انسان وارد آنها میشود هر عملی انجام میدهد ضرب در چندین سال میشود و وارد نامهی عمل او میگردد. مهمترین رحمهای زمانی رجب، شعبان و رمضان هستند.
رجب فوقالعاده قدرتمند بوده و شعبان از آن قویتر، و ماه مبارک رمضان قویترین آنها میباشد. در ماه مبارک رمضان حتی خوابیدن و نفس کشیدن هم عبادت است و روح را شکل میدهند. با ورود به برزخ، شکلی که روح و بدن برزخیمان گرفته میزان درستی حرکت ما را نشان میدهند. چنانچه جنین با تولد به دنیا میزان موفقیتش در حرکت دوران رحمیاش معلوم میشود. دربارهی قدرت شبهای قدر قرآن میفرماید: «لیله القدر خیر من الف شهر...» فضیلت شب قدر بالاتر از هزار ماه است و اینکه چه قدر بالاتر، به خودمان و میزان تلاشمان بستگی دارد. کسی که واقعاً تلاش کرده باشد تغییراتش بعد از ماه مبارک کاملاً محسوس و مشهود است، در غیر این صورت شخص فقط متحمل تشنگی و گرسنگی شده است. یکی دیگر از رحمهای زمانی شبهای جمعه هستند که به لحاظ زمانی با سایر شبها تفاوتی ندارند ولی از لحاظ قدرت چندین برابر سازنده میباشند. مکانها هم مانند زمانها هستند و برخی از مکانها بیش از سایر جاها تأثیرگذار هستند مانند حرم و مسجد و ... که انسان به طور کلی وقتی در آنجاها قرار میگیرد افکارش تغییر میکند به همین علت مناسب است که انسان گاهی به آنجاها برود تا تحولات بزرگی نصیبشان شود. سومین رحم، رحم استاد است که با استفاده از سخنان و نوشتههای استاد میتوان ظرف مدت کوتاه، راه زیادی را پیمود. مطالعات پراکنده بسیاری از نیازهای انسان را تأمین نمیکنند ولی یک سال تمرکز روی مباحث یک استاد ممکن است سی سال انسان را به جلو براند. اساساً هر آموزشی که با استاد انجام بگیرد سرعت و قدرش بیشتر است. کسی که قصد آموختن زبان انگلیسی یا کسب مهارت خطاطی و ... دارد وقتی از استاد کمک بگیرد در مدت زمان کوتاهتر به هدفش نائل میشود.
البته همهی اینها بستگی به همت شخص هم دارد، یعنی ممکن است فضاهای مکانی و زمانی مناسبی هم فراهم شود استاد هم در اختیار شخص باشد ولی او تنبلی و بیحوصلگی کرده و تأثیر لازم را نپذیرد. اما کسانی که زرنگ هستند حتی اگر در کنار استادی قرار بگیرند که چندان قدرتمند نباشد و مثلاً سی درصد اثر داشته باشد، با قدرت حرکت میکنند. شخص ضعیف قدرت ندارد که به بخشهای طبیعیاش بگوید تغذیهی شما بس است و الان نوبت فوق عقل است. البته باید به تغذیهی بخشهای پایینی به اندازه و در جای خودش اهمیت بدهیم. پیامبر «صلی الله علیه و اله و سلم» دربارهی تربیت کودک میفرماید: طفل باید تا هفت سال شیطنت و فعالیت داشته باشد تا هم حواس و هم ذهن و عقلش قوی شود. کودک از سه سالگی به بعد با نظر دیگران مخالفت میکند چون قصد شکل دادن به شخصیتش را دارد و پدر و مادر باید به او این امکان را بدهند. مثلاً وقتی سوار دوچرخه میشود تا چند بار مراقب او باشند ولی بعد از آن او را رها کنند تا خودش بیاموزد ولو اینکه چند بار زمین هم بخورد. البته در دو مورد باید مانع بچهها شد اولاً جایی که باعث تضییع حقوق دیگران میشوند و ثانیاً هنگامی که خطری متوجه اوست. اما همین بچه زمانی که به هفت سالگی میرسد باید مسئولیت درس خواندن و رعایت انضباط و انواع آموزشها را بپذیرد و تکالیفش را انجام داده و به موقع خوابیده و بیدار شود تا برای رفتن به مدرسه آماده گردد و ... و اگر به حال خود رها شود به هیچ یک از این کارها تن نمیدهد. انسان اگر تحت آموزش و تربیت قرار نگیرد در برزخ بسیار فقیر و بدبخت است. هر تربیتی دستورالعملها و محدودیتهای خاص خودش را دارد. ازدواج هم از جمله اقداماتی است که نیاز به آموزش و کسب آمدگی دارد. در غیر این صورت به جایی منتهی نمیشود که روز به روز عشق زوجین افزایش یابد.
مهارتهای سه گانه باید آموزش داده شوند: 1- مهارتهای اقتصادی 2- مهارتهای عاطفی 3- مهارتهای معنوی در مهارتهای اقتصادی شخص میآموزد که داراییاش را مدیریت کند و ضمناً اگر ثروتش کاهش یافت غمگین نشده و اگر افزایش پیدا کرد به فساد نیفتد. در مسائل عاطفی باید آموخت که چگونه نیازهای عاطفی خانواده را تأمین کرده و ایشان را آمادهی پذیرش بخش معنوی نمود. کسی که به بهانهی مشغلههای مختلف امتناع میکند در حق خود و خانواده و نسلش خیانت کرده است. کسی که مهارتهای معنوی را نمیآموزد که چگونه خانواده را تا بهشت ببرد معلوم است که از جهنم سر در میآورد.
انسان در تولد به برزخ با شش تولد مواجه است که فقط دو نوع آن یعنی سالم و سالم قوی به بهشت راه مییابند. تولد بیمار و ضعیف با رنج درمان مواجه هستند و معلول و ناقص دائماً در جهنم خواهند بود. ما باید به قوانین حرکت سالم احترام بگذاریم چنانچه بدن سالم قوانین خاص خودش را دارد و همین قوانین رعایت نشده که 71% بچهها زیر بیست سال اضافه وزن دارند یعنی انضباط غذایی در کشور ما رعایت نمیشود و بالا رفتن آمار سرطانهای مختلف در بسیاری از موارد ناشی از تنبلی و در نتیجه افزایش وزن است. به همین دلیل در روایت آمده کلید همهی بدبختیها تنبلی و بیحوصلگی است. تنبل اساساً کار را شروع نمیکند و شخص بیحوصله شروع کرده ولی به پایان نمیرساند. ما باید توجه داشته باشیم اگر فقیر به برزخ برویم کسی نمیتواند به ما کمک کند: «... و لا تزورا وازره وزرَ اُخری...» همانطور که جنینی که با مشکل به دنیا میآید کسی نمیتواند از سلامتش به او بدهد. ما باید تنبلیها و بی حوصلگی هایمان را کنار گذاشته و از عمر عزیزمان نهایت بهرهبرداری را بنماییم.
پیامبر «صلی الله علیه و اله وسلم» میفرمایند: بیشترین صیحه های اهل جهنم از امروز و فردا کردن است. (تسویف) لذا باید از تنبلی بپرهیزیم که از علتهای تسویف است و نباید بیکار بمانیم. مرحوم علامه جعفری (رضوان الله) میفرمودند: من اگر بیکار شوم جارو برداشته و منزل را جارو میکنم. انسان میتواند حتی وقتی برای خواب به رختخواب میرود تا خوابش ببرد مشغول ذکر و عشقبازی با الله شود. زمانی که وارد باشگاه ورزشی میشویم به آنجا نیز قداست ببخشیم زیرا سلامت بدن در سلامت روح و روان و حرکتهای معنوی تأثیر دارد. اگر نیتمان را جهت بدهیم تمام فعالیتهایمان مقدس میشوند و همهی کارهایمان را برای خانوادهی آسمانیمان انجام دهیم نه برای همسر، فرزند و پدر و مادر و ... دیگران هم اگر با ما همکاری کردند که بهشتی میشوند در غیر این صورت ما باید کار خودمان را انجام دهیم. قرآن هم میفرماید: «قوا انفسکم و اهلیکم...» خودتان و خانوادهتان را حفظ کنید. ... یعنی اول در قبال خودمان مسئولیم و بعد دیگران.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
کلیدواژه ها:
آثار استاد