مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از سلسله مباحث استاد محمد شجاعی
یکی از ریشههای تنبلی تغذیهی نامتناسب قواست که اگر یکی از قوا تغذیهاش بیشتر باشد سهم آن در وجود انسان بیشتر شده، در نتیجه تمایل به آن قوه افزایش مییابد. چنانچه بدن به هر یک از عناصر به میزان مشخصی نیاز دارد که اگر دربارهی هر کدام دچار کمبود شود مصرف آن را افزایش میدهیم تا تعادل ایجاد شود. اگر هم عنصری از حد نیاز بیشتر به بدن برسد حق سایر مواد را به مخاطره انداخته و برای بدن خطرناک است. در نفس هم چنین قوانینی حاکم است. اگر انسان قوهای را بیش از حد تغذیه کند آن وقت به حق سایر قوا تعدی کرده و اجازه نمیدهد که نفس به آنها به حد کافی بپردازد. کسانی که با امور محسوس خیلی انس دارند به حق قوای بالاتر تجاوز میکنند. همچنین است وضعیت سایر قوا. چه بسا کسانی که دائماً در حال کسب علم هستند و حق بدنشان را رعایت نمیکنند و چشمهایشان آسیب دیده، تغذیهشان با مشکل مواجه است و در سایر جنبهها نیز نقش مناسبی را ایفا نمیکنند و نمیتوانند همسر، پدر، مادر و یا فرزند خوبی باشند. زن نباید به حدی غرق کارهای منزل شود تا فراموش کند که باید ظاهرش را برای اعضای خانواده بیاراید و خود را معطر کند. بعضی آقایان هم به شدت کار زده هستند و وقتی به منزل میآیند به عنوان یک استاد، دکتر، یا مهندس و یا کارگر و ... وارد منزل میشوند نمیتوانند همسر یا پدر باشند. بسیاری از افراد به خاطر سبک غلط زندگی معمولاً از اهدافی که به واسطهی آنها تشکیل زندگی دادهاند، غافل میشوند. کسی که مهارتهای زندگی را کسب نکرده و اقدام به ازدواج مینمایند هرگز روی موفقیت را ندیده و به شکست از جمله طلاق منتهی میگردد. غالباً والدین فرزندانشان را ترغیب به درس خواندن و پول درآوردن میکنند و به جنبههای اخلاقی و سایر مهارتها نمیپردازند. اگر سبک زندگی را از ماهواره و هنرپیشهها و ورزشکاران بگیریم قیمتمان به همان اندازه است. پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» صلاحیت دارند که الگوی انسانیت باشند.
«... ولکم فی رسول الله اسوه حسنه» اگر خودمان را به کمتر خدا و معصوم بفروشیم باخته ایم، زیرا در حرکت به سمت جاودانگی باید اسماء الهی را جذب کنیم و به قول خود حضرت هر کدام مان دوست داریم مثل خدا شویم و در نهاد همهی ما گزارهی «لا اله الا الله» وجود دارد. باید خدا الگوی ما باشد که در کاملترین جلوه به صورت معصومین «علیهمالسلام» تجلی کرده و در اختیار ما هستند. در غیر این صورت ممکن است وکیل خوب، پزشک خوب یا حتی رئیس جمهور خوبی باشیم ولی معلوم نیست آدم خوبی هم باشیم و برای خوب شدن باید غذا خورده و عدالت را دربارهی شئونات نفس خود رعایت کنیم. ما در برابر یکایک قُوایمان مسئولیت داریم و از همه بیشتر دربارهی کودک عزیز روانمان باید اهمیت بدهیم تا سایر قوا حق او را تضییع نکنند. ولی متأسفانه اکثریت ما نیازهای این بخش را نادیده گرفته و دائماً به قوای طبیعی رسیدگی میکنیم. حضرت میفرمایند: اگر شما بیش از حد و اندازه فعالیت اقتصادی کرده و به هنگام شب کار کنید فشاری که به چشمتان میآورید سبب حرام شدن لقمهی شما میشود. یا اینکه توصیه فرمودهاند: قبل از اینکه هوا کاملاً تاریک شود چراغهای منزل خود را روشن کنید. اینها از مصادیق رعایت حق بدن در موضع چشم است. اگر کسی به میهمانی میرود، برای همان هدفی که رفته یا دعوت شده در آنجا بماند و اگر بیشتر شود مزاحمت و تضییع حق است.
از جمله آداب سبک زندگی اسلامی، سر شب شام خوردن و زود خوابیدن است. کسی که در بخشهای طبیعی تغذیه را افزایش دهد آنها را قدرتمند کرده و بخش فوق عقل و فطریاش را تضعیف مینماید لذا علیرغم اینکه میداند خدا و پیامبر و حساب و کتاب و قیامت وجود دارد ولی به تنبلی افتاده و قدرت تغذیهی معنوی را ندارم. این در حالی است که ما اگر کوچکترین احتمال ضرری بدهیم عقلاً احتیاط و امتناع میکنیم. مثلاً اگر در لیوان آبی حتی یک هزارم درصد احتمال مسمومیت بدهیم امکان ندارد آن را بنوشیم و حتی به دهانمان نزدیک هم نمیکنیم. چه بسیار افرادی که انفاق نکرده و معصیتهای مختلف را مرتکب میشوند و علیرغم استطاعت به حج نمیروند در صورتی که میدانند به تصریح پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» اگر با این حال بمیرند به دین یهودیت یا مسیحیت مردهاند. تکلّف در زندگی خیلی انسان را به زحمت میاندازد.
اگر میهمانی به ما رسید به هر چه در منزل است اکتفا کنیم و خودمان را درگیر قید و بند نکنیم. در حال حاضر چه بسیار افرادی که دو سه شیفت کار میکنند تا تجملات زندگی را تأمین کنند و از واجبات زندگی و حقوق اطرافیان کم گذاشته و به آموزشهای مهارتهای زندگی اهمیت نمیدهند. با چنین سبکی، شخص اگر آموزشی هم ببیند از آن جا که بخش حیوانی را خیلی پرورانده، بخش انسانی توان مقابله با حیوانیت را ندارد. خداوند از بس ما را در غفلت میبیند ماه رمضان را با روزهی واجب و سایر عبادات گذاشته و کفاره هر یک روز را شصت روز قرار داده است و کسانی که این لزوم را درک نمیکنند آن را از طرف خدا خشن تلقی کرده و دین را مزاحم آزادیشان میدانند و کار و تفریح را امور لازم میدانند. افراد وقتی مراجعه میکنند و مشکلاتشان را مطرح میکنند من ابتدا به آنها فرم برنامه میدهم تا معلوم شود در برنامه روزانهشان به کدام بخش بیشتر رسیده و حق کدام یک از بخشها ادا نمیشود. بعضیها بعد از دریافت دستورالعمل، اظهار میکنند وقت ندارند در روز پنجاه آیه قرآن بخوانند با قاطعیت به آنها میگویم دروغ می گویند، زیرا چه وقتهایی را که پای فیلم و سریال و تفریحهای زیادی تلف میکنند. چه بسا نمازهایشان را هم مختصر میخوانند.
افرادی مراجعه میکنند که کارشان به طلاق رسیده، وقتی از آنها سؤال میکنم آیا وقتی برای کسب انواع مهارتها گذاشتهاند؟ پاسخشان منفی است. به دانشجویان همیشه توصیه میکنم واحد کمتر بگیرند ولی وقت برای آموزش و کسب مهارت بگذارند. کسانی که قصد دارند در تیزهوشان و نخبگان شرکت کنند از آنجا که کار ذهنی و رقابتشان افزایش مییابد باید به گونهای این مسیر را طی کنند که در حق بخشهای دیگرشان اجحاف نشود. ورزش هم خیلی در زندگی مورد اهمیت واقع شود چه در مورد جوانان چه سالخوردگان. (مقام معظم رهبری موضوع ورزش را واجب کردهاند و به عنوان یک فقیه و مجتهد، واجب الاطاعه هستند) غالباً افراد در آستانه چهل سالگی انواع بیماریها را دارند این نتیجهی نپرداختن به ورزش است. وقتی انسان مهارتهای عاطفی را نیاموزد نمیتواند پدر یا مادر خوبی باشد.
پدر خوب بودن به این نیست که هر چه اعضای خانواده نیاز داشتند تهیه کند باید برای آنها وقت گذاشته و ارتباط عاطفی گرمی با آنها داشته باشد و به تربیت و معنویت آنها اهمیت بدهد. دربارهی مرد خوب فرمایش پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» را ملاحظه نماییم: «لایلقی الله سبحانه احدٌ به ذنب اعظم من جهاله اهله و اولاده» هیچ کس خدای سبحان را به گناهی بالاتر از جهالت اهل و فرزندانش ملاقات نمیکند. دختر و پسر خوب کسی است که مهارتها را بداند و بپذیرد که باید آنها را کسب نماید اعم از مهارتهای اقتصادی (مادی)، عاطفی و معنوی. علی «علیهالسلام» میفرمایند: «الشّهوات تسترقّ الجهول» شهوتها نادان را به بندگی میکشند. کسی که گرفتار شهوت است فرزندش را هم همانگونه تربیت میکند.
بچه وقتی به مهد کودک و مدرسه سپرده میشود باید از قبل آن مکانها بررسی شوند. امام مجتبی «علیهالسلام» میفرمایند: من تعجب میکنم افراد از غذا به دلیل بیماری پرهیز میکنند ولی از گناه به سبب عذابش پرهیز نمینمایند. مردم توجه ندارند وقتی مال حرام میخورند به تعبیر قرآن «لا یأکلون الاّ النّار...» شامل حالشان میشود میلها و شهوتها انسان را به بندگی میکشانند. شهوت مراتب مختلف داشته و در هر چیزی ممکن است؛ حرف زدن، خوردن، میل جنسی، تنوع در لباس و لوازم منزل، مقام، شهرت، ثروت و علم و ... بعضیها اصلاً شناخته شده نیستند ولی کاندیدای شورای شهر شده و کسی آنها را نمیشناسد که به ایشان رأی دهد. توجه داشته باشیم کسی میتواند به لحاظ عاطفی قوی باشد که بتواند پا روی شهواتش بگذارد، «المومن یأکل بشهوه اهله و المنافق یأکل بهشوته» پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» میفرمایند: مؤمن با میل خانوادهاش میخورد (رفتار میکند) و منافق به میل خودش میخورد (رفتار میکند) امور زندگی اگر انجام واجب باشد یا ترک حرام که ربطی به میل کسی ندارد و حکم الهی است. مثلاً عدم رضایت مرد از نماز خواندن همسر درست نیست چون در حیطهی اختیارات او نیست. یا مادری به فرزندش بگوید که حلالت نمیکنم اگر در فلان مجلس عروسی (که فعل حرام مرتکب میشوند) شرکت نکنی، مهم نیست. حدیث فوق دربارهی امور مباح، مستحب و مکروه است. مثلاً وقتی به تفریح میروند مرد غذا را به میل اعضاء خانواده تهیه کند. یا در رفتن به سینما در بین فیلمهای سالم هر کدام را که اعضای خانواده میپسندند انتخاب نمایند. در تأمین معنوی هم اختیار با فرمان الهی است، نه مرد، نه زن و نه فرزندان. بنابراین زندگی شاد و آرام در گرو دست برداشتن از تنبلی و بیحوصلگی بخشهای پایینی است.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
کلیدواژه ها:
آثار استاد