مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
انسان نیاز به عشق دارد و اساسا عاشق عشق است (البته این مربوط به بخش فوق عقل و انسانی است زیرا حس محسوسات، خیال مخیلات، وهم موهومات و عقل معقولات را طلب میکند.) انسان هیچ زمانی حتی قبل از تمدن هم خالی از عشق و عبادت نبوده. حالا باید دید که این معشوق چه خصوصیاتی باید داشته باشد تا حقیقی باشد. ما در کنار معشوق حقیقی نمیتوانیم معشوقهای دیگر داشته باشیم. هیچ عشق محدودی لیاقت دل ما را ندارد. زیرا دل ما بینهایت است. خدا به این دلیل مودت را از ما خواسته که بینهایت باید جلوه داشته باشد تا ما بتوانیم آن را در خیال آورده و با آن عشقبازی کنیم. خداوند عالیترین تجلی خود را به صورت معصوم ارائه کرده زیرا باید مانند دل ما بینهایت باشد.
اگر چنین نباشد ما دچار سرخوردگی و یأس میشویم. خداوند نیاز ما را به بینهایت میدانسته برای همین معشوق ما را اینگونه قرار داده است. بنابراین اولاً ایشان را معصوم قرار داده: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. زیرا ما عاشق کمال هستیم و هر چیزی را که کمالی داشته باشد و تجلی وجود بینهایت حق تعالی باشد را دوست داریم ولی نمیتوانیم تمام دلمان را به کسی که کمالی دارد ولی گناه کرده و ناپاکی دارد بدهیم. پس خداوند علاوه بر اینکه معصوم «علیهالسلام» مثل اعلای خودش است، تمام علوم لازم برای طی مسیر را به او داده است. خدا نمونه کامل کمال مطلق را به ما نشان داده است، تا ما بدانیم برای تخلق به اخلاق الهی باید چگونه باشیم.
از یک طرف «لا اله الا الله» عشق حقیقی است و یک مصداق بیشتر ندارد و از طرفی در زیارت «آل یاسین» میخوانیم «لا حبیب الا هو و اهله» ما به «لا اله الا الله» فقط بهوسیله تجلی کامل میرسیم فقط خداوند ذات دارد و ذاتش بینهایت است. معصوم کمال بینهایت را نه بذات بلکه ظهور دارد. و درعین حال خداوند رسیدن به خودش را در گرو شیفتگی به این ظهور بینهایت میداند. اگر انسان، پول، قدرت، همسر و... را دوست داشته باشد و در عین حال خدا و معصومین «علیهمالسلام» را نیز دوست داشته باشد به جایی نمیرسد. طبق آیهی 24 سوره توبه نباید هیچ کدام از آنها را از خدا و رسول (و نیز اهل بیت «علیهمالسلام») و جهاد در راه او بیشتر دوست داشته باشیم. در این آیه خدا و رسول و جهاد که معلوم است. اهل بیت «علیهمالسلام» را اینگونه اثبات میکنیم. «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» اجر یعنی معادل و ما به ازاء و نتیجه و میوه یعنی اگر نباشد آن کار عبث و بیهوده است. مودت نتیجهی دینداری است. درست است که پیامبر «صلیالله علیه و آله و سلم» صادر نخستین است ولی اهل بیت هم با ایشان از یک نور هستند و قرآن فرموده: «لا یمسه الا المطهرون» جز «مطهرون» کسی به باطن قرآن راه نمییابد و «مطهرون» را اینگونه معرفی کرده است: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا»
ما از حیث اینکه اهل بیت «علیهمالسلام» اطلاعات تخصصی دارند با ایشان رابطهی حقوقی داریم و از حیث اینکه از نور ایشان خلق شدهایم رابطه حقیقی با ایشان داریم. خیلی فرق میکند که ما شیعه اهل بیت «علیهمالسلام» باشیم تا اینکه محب ایشان باشیم. در تمام فرقهها و گروهها افراد بسیار زیادی هستند که ایشان را به شدت دوست دارند. برای شیعه ، اهل بیت «علیهمالسلام» از همه چیز عزیزترند. (مبتنی بر روایات)
«الحمد لله» یعنی من هر زیبایی و کمالی را که میبینم از آن خداست. عشقهای زمینی و طبیعی، اصلی نیستند. عشق حقیقی مصداقی جز خدا ندارد و اگر انسان عاشق کسی شد که او را به معشوق حقیقی نرساند، این اساسا عشق نیست بلکه نیاز است. ما حق نداریم که همه دلمان را به معشوق محدود بدهیم و این، حرام است: «القلب حرم الله فلاتسکن حرم الله غیر الله» معشوق حقیقی فقط خداست و تجلی خارجی تام او معصومین «علیهمالسلام» هستند. کمال محدود از حیث اینکه کمال دارد قابل دوست داشتن است و تا زمانی هم که کمال دارد دوست داشتنی است ولی قابل نیست که انسان تمام دلش را به او بدهد. کسانی که عاشق جنس مخالفی شده و با او ازدواج کرده و پس از مدتی طلاق گرفته تا همسر بهتری پیدا کند از همان اول اشتباه کرده که خواسته میل به بی نهایت را با همسر که محدود است پاسخ دهد و وقتی عیبها و اشکالات را میبیند دلزده میشود و تصور میکند که معشوق کاملی پیدا میکند. اینها تو خالی بودن معشوق زمینی را متوجه شدهاند ولی مصداق معشوق حقیقی را هم نشناختهاند. در کشور ما از هر 4 ازدواج 3 تای آن منجر به طلاق میشود. یعنی 25٪ راضی هستند و شاید سر خودشان را کلاه میگذارند. یک سوم طلاقها هم همان سال اول است. بعضی از اینها برای اینکه به هم برسند از همه چیز خودشان میگذرند حتی آخرتشان را هم فدا میکنند. 95٪ طلاقها خیالی است. ما چون «لا حبیب الا هو و اهله» را نشناختیم وقتی به کسی میگویی میخواهی چه کاره شوی میگوید کاری که بتوانم خدمت کنم در صورتی که حیوانات هم به همنوع وحتی غیر همنوع خدمت میکنند. کسی که با کمال مطلق پیوند خورده با هر جنس مخالفی هم که ازدواج کند هم خوشبخت است و هم همسرش را خوشبخت میکند.
امام صادق «علیهالسلام» میفرماید: هر چه ایمانتان بیشتر میشود همسرتان را بیشتر دوست دارید. اگر کسی به خاطر از دست دادن کمالی رابطه اش با خدا خراب شود معلوم میشود که از اول راه را اشتباه رفته است. انسان باید کمالات افراد را ببیند و ضعفها را بپذیرد و از کمالات لذت ببرد از حیث اینکه این کمالات تجلی خداست. آسیه در کاخ فرعون عاشق و دلداده خدا شد زیرا دلش را به کمال مطلق داد تا جایی که حتی فرعون با آن همه ظلمش را تحمل کرد.
اگر این باور در دل ما هم بیاید و منشاء اثر شده و میوه بدهد همان اتفاق مهم میافتد.
از مهرتای خورشید جان / چون ذرهام هر سو روان / مجذوب حسن دیگران / ای ماه خوبان نیستم
«الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا با طلا سبحانک فقنا عذاب النار. کسی که وجودش سرشار از خداست میتواند همه را از عشق سیراب کند بدون اینکه نیاز به عشق کسی داشته باشد وضمنا حساس و زود رنج هم نیست.
کلیدواژه ها:
آثار استاد