مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
اساساً زهد، به معنای مهندسیِ غمها و شادیهاست، به نحویکه، نه با نعمتی آنقدر سرمست و مشغول شویم که از الله غفلت کنیم و نه با سختی و دشواریِ خاصی از توکّل، اعتماد و عشق بازی با الله باز بمانیم.
درمان های اخلاقی غم
از نعمتها، سرمست نشو! شاید پرتگاهی باشد به سوی آتش ...
میدانیم که شخصیت اصلی انسان، منحصر در بخش فوق عقلانی اوست، به طوریکه خداوند تمام نظام خلقت را اساساً برای رشد این بخش، و تشبّه یافتن آن به خود خلق نموده است. تمام چهار قوه ی پایینی و تمایلات، نعمتها و کششهای مربوط به آنها، باید به عنوان ابزاری برای نیلِ انسان به هدف نهایی خلقتش به استخدام درآیند، در غیر اینصورت اگر به عنوان یک کمال مستقل، در زندگی انسان، مورد توجه قرار گیرند، انسان را به خُسران و شقاوت ابدی خواهند رساند.
یک انسان زیرک که هدف نهایی خلقتش را شناخته و به دنبال تأمین سعادت ابدی خود گام برمیدارد، روابط چهار بخش پائینی خود را به گونهای تنظیم میکند، که به حرکت سریع او به صراط مستقیم (حرکت به سوی الله) آسیبی وارد ننماید.
او به محض دریافت نعمتها و یا شادیهایش، عنان از کف نداده و آنچنان به ذوقزدگی مبتلا نمیگردد که آرامش، سکون، و وقار حرکتش به سوی الله، خدشهدار گردد و از الله به عنوان تنها اِله حقیقی غافل گردد.
گروهی از انسانها، با یک مدرک تحصیلی، یک مقام اجتماعی، یک شأن خانوادگی (ازدواج، بچهدار شدن)، یک ثروت مالی و ... از الله غافل شده و سرگرم نعمتهایی میگردند که به آنها رسیده است. حال آنکه این نعمتها تنها ابزاری بودند برای رسیدنِ انسان به الله، امّا به اشتباه، به عنوان یک کمال مستقل، مورد توجه و اشتغال قرار گرفته اند.
بنابراین باید هوشیار باشیم که نعمتها همیشه به نفع انسان خاتمه نخواهند یافت. این خود ما هستیم که باید مراقب باشیم، مستیِ یک نعمت، ما را به خود مشغول نساخته و از پرداختن به هدف نهایی خلقتمان باز ندارد.
یک انسان زیرک، نه از نعمتها، سرمست میشود، و نه از خسارتها، شکستها و از دست دادنها، به اضطراب میافتد. همواره و در هر شرایطی شادی و آرامشش را حفظ میکند، تا جایی که حتی از شنیدنِ نزدیک شدن زمان تولدش به برزخ، شاد و سرمست میگردد.
از سختیها نهراس، شاید نردبانی باشد به سوی خدا...
انسانهایی که به سعادت ابدی خود میاندیشند، از هیچ شکست، فقدان، بیماری و ... نمیهراسند، بلکه تمام شرایط دشوار زندگیشان را نردبانی بلند به سوی خداوند دانسته و آنها را پساندازی برای آخرتشان میدانند.
آنان شأن انسانی خود را بسیار بلندتر از آن میدانند، که دنیا و مشکلات و گرفتاریهای آن بتواند، آرامش و سکون قلبشان را سلب کرده و حرکتشان را به سوی الله متوقف کند.
اساساً زهد، به معنای مهندسیِ غمها و شادیهاست، به نحویکه، نه با نعمتی آنقدر سرمست و مشغول شویم که از الله غفلت کنیم و نه با سختی و دشواریِ خاصی از توکّل، اعتماد و عشق بازی با الله باز بمانیم.
زاهدان، ساکنان بهشتند...
ابن ابی داود اینگونه تعریف میکند:
«ما در پشت پیامبر نماز میخواندیم، کسی آمد و در کنار او نماز خواند و رفت. پیامبر بعد از آنکه نمازش به پایان رسید، فرمودند، آن مَرد، فردی بهشتی بود.
عبدالله بن عمر، به محض شنیدن این سخن پیامبر، بدنبال آن مرد به راه افتاد تا اعمال و رفتارهای او را زیر نظر بگیرد. به همین منظور به خانه او رفت و از او خواست تا مهمانش شود. آن مرد هم به داخل دعوتش نمود. عبدالله مشاهده کرد که آن مرد از مال دنیا، تنها یک خیمه، یک درخت نخل و یک گوسفند دارد.
شب هنگام گوسفند خود را دوشید و با چند خرما که از نخل خود چید از عبدالله پذیرائی کرد و سپس تا صبح خوابید.
حال آنکه عبدالله، شبها را به عبادت و روزها را به روزه میگذراند و این وضع تا سه روز به طول انجامید. تا اینکه به او گفت، پیامبر تو را اهل بهشت خوانده، تو چه میکنی که اهل بهشت شدهای؟
گفت: اگر همه دنیا مال من باشد و از من آن را بستانند، اصلاً غصه نخواهم خورد. اگر همه دنیا را هم به من بدهند، سرمست نخواهم شد. و شب که میخوابم در قلبم هیچ کینهای از هیچ انسانی به دل خود نگه نمیدارم.
عبدالله گفت: به خدا قسم، من شبها را تا صبح نماز میخوانم و روزها را روزه میگیرم. امّا با یک گوسفند، خوشحال میشوم و با گوسفند، غصه میخورم. به خدا قسم که خداوند به تو بر همه ما برتری آشکاری عطا فرموده است».
بنابراین، میزان عبادات انسان، تعیینکننده سطح سعادت ابدی او نیست؛ بلکه آنچه انسان را به سعادت میرساند، مهندسی صحیح معشوقهای قلب اوست.
زهد؛ سلامت روح و بدن را تأمین خواهد کرد...
نبی اکرم «صلیالله علیه و آله و سلم» فرمود:
«الرَّغبَةُ فِی الدُّنیا تُطیلُ الهَمَّ وَالحُزنَ... وَالزُهدُ فِی الدُّنْیَا راحةٌ الْقلب وَالْبدن؛ تمایل و رغبت به دنیا، همّ و غمت را طولانی میکند (تمام تلاشت به دنیا منحصر نگردد) امّا زهد در دنیا، سبب راحتی قلب و بدن است».
کسی که به نعمتهای دنیا وابستگی ندارد، از تمام نعمتهائی که در اختیار دارد، نهایتِ استفاده را میبرد، امّا اگر آنها را از دست داد، دچار غصه، افسردگی و اضطراب نمیگردد.
همّ، به تمام همّت انسان که صرف بدست آوردن چیزی میشود، اطلاق میگردد. اگر همّ انسان به آرزوهای دور و دراز دنیا تعلق بگیرد، سطح اضطرابها و غمهای انسان را افزایش میدهد. دلبستگیها، حرص و طمعها در چنین انسانهایی بالا رفته، و انواع بیماریها و دردهای جسمی را نیز برای انسان رقم میزند.
بنابراین رغبت نامتعادل و بیش از اندازه به دنیا، نه تنها روح انسان را همواره درگیر و ناآرام نگه میدارد، بلکه به جسم او نیز آسیبهای جدی وارد میسازد.
باید بیاموزیم برای شاد و خوشبخت زیستن، منتظر عوامل بیرونی نباشیم. آرامش، شادی، قدرت و احساس خوشبختی، تنها در گروی ثروتهای درونی است.
روح قدرتمند، روحی است که فارغ از دلبستگیها، رقابتها، طمعها و آرزوهای بلند دنیاست و تمام آرزوهای چنین روحی، در دایره سعادت ابدیاش خلاصه میگردد. انسانهای قدرتمند، با شدیدترین حوادث سخت و سنگینترین بیماریها، تعادل، آرامش، سرعت و حرکتشان را در مسیر مستقیم از دست نداده و از هر شرایطی برای بالا رفتن از نردبان قرب استفاده میکنند.
برای زاهد شدن، باید تمرینها را آغاز کرد ...
امیرالمؤمنین علی « علیهالسلام » فرمودند:
«الزُّهدُ فِی الدُّنیا، الرَّاحَة الْعُظْمَى؛ زهد در دنیا، بزرگترین آسایش است».
برای رسیدن به مقام زُهد، باید از دلبستگیهای کوچک تمرینهای خود را آغاز کنیم. از دلبستگیهای جمادی، مثل نوعی لباس، نوع غذا، وابستگیهای مالی و ...
آرام آرام باید از سطح وابستگیهایمان به شئونات چهار قوة پایینی کم کنیم و تعلّقمان را به بخش فوق عقلانی اختصاص دهیم.
دنیاطلبان، طاعون زدگان زمینند...
امیرالمؤمنین «علیهالسلام» میفرماید:
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ، مَتَاعُ الدُّنْیَا حُطَامٌ مُوبِئٌ...، حُكِمَ عَلَى مُكْثِر مِنْهَا بِالْفَاقَةِ، وَأُعِینَ مَنْ غَنِیَ عَنْهَا بِالرَّاحَةِ؛ ای مردم، نعمت دنیا، یک خاشاک طاعون زده است، کسی که زیاد، دنیاخواهی دارد، در حقیقت طاعون زده است. و کسی که از آن بینیازی بجوید، راحتی همراهش خواهد بود».
انسانی، که نعمتهای دنیا نمیتواند او را به خود جذب کرده و در دام خود گرفتار نمایند، معمولاً راحت، شاد و آرام است و هیچ فقدان، شکست و از دست دادنی نمیتواند او را به چالش بکشاند.
او خود را ثروتمندترین انسان زمین میداند، چرا که تمام اعتمادش به رفقای اهل آسمانش است، او از یک آسمان سرشار است و عظیمترین قدرتهای عالم، حمایتش میکنند. و میداند که هر آنچه به او میرسد، به یقین در هالهای از عظیمترین خیرات به او خواهد رسید. لذا چه در هجوم بلاها و چه در سیل نعمتها، از نردبان قُرب، با آرامش و شادی بالا میرود ...
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی
مجموعه کتابهای استاد محمد شجاعی
«والحمدلله رب العالمین»
کلیدواژه ها:
آثار استاد