مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در عصر یکی از خلفا، جمعی از غلامان آزاد شده برای عرض شکایت، حضور امیرالمؤمنین آمدند، و شکایت خود را چنین مطرح کردند.
در عصر رسول خدا هیچ تبعیضی بین عرب و غیر عرب نبود، در همه ی مسایلِ بیت المال و ازدواج مساوی بودند، افرادی مانند بلال و صُهیب و سلمان با زنان ازدواج کردند، ولی امروز سران قوم بین ما و اعراب تفاوت قایلند و ما را از مزایای اجتماعی محروم کرده اند.
امام فرمود: من با سران قوم صحبت می کنم. پس با سران حکومتی و غیره دیدار کرد و جریان را گفت. ولی آن ها نپذیرفتند و با صدای بلند فریاد می زدند چنین چیزی ممکن نیست.
امیرالمؤمنین در حالی که خشمناک بود، نزد شاکیان آمد و فرمود: با کمال تأسف آن ها حاضر نیستند با شما به طور مساوی در ازدواج و حقوق و عطایا رفتار نمایند. ولی من پیشنهاد می کنم: تجارت کنید، خداوند به زندگی شما برکت عنایت فرماید، چرا که از رسول خدا شنیدم که فرمود:
رزق، ده قسمت است که نه قسمت آن در تجارت (خرید و فروش) و یک قسمت آن در غیر تجارت است.(1)
1. داستان دوستان 4/190- فروع کافی 5/318
منبع :400 موضوع 2000 داستان ،ج2 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر تهذیب
کلیدواژه ها:
آثار استاد