مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
حضرت موسی (ع) را بیماری عارض شد، بنی اسرائیل نزد او آمدند و ناخوشی او را شناختند و گفتند: اگر فلان دارو را مصرف کنی شفا یابی.
موسی (ع) گفت: مداوا نمی کنم تا خدا مرا بی دوا بهبود بخشد. پس بیماری او طولانی شد، خدا به او وحی فرمود: به عزت و جلالم سوگند! ترا عافیت نمی دهم تا به دوائی که گفته اند درمان کنی. پس به بنی اسرائیل گفت: داروئی که گفتید به آن مرا معالجه کنید.
پس او را مداوا کردند و بهبود یافت. این در دل موسی (ع) حالت شکوه و اعتراضی را پدید آورد. خدای تعالی به او وحی فرستاد: خواستی حکمت مرا به توکّل خود باطل کنی، چه کسی غیر از من داروها و منفعتها را در گیاهان و اشیاء نهاد؟!(2)
2. جامع السعادات 3/228- علم اخلاق اسلامی 2/290
منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر
کلیدواژه ها:
آثار استاد