www.montazer.ir
سه‌شنبه 26 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 3088
زمان انتشار: 26 ژولیه 2015
همسایه سید جواد

همسایه سید جواد

فقیه کامل سیدجواد عاملی نویسنده کتاب مفتاح الکرامه می گوید: شبی مشغول شام خوردن بودم که درب خانه زده شد. درب را باز کردم دیدم خادم علامه سید بحرالعلوم است و گفت: سید بحرالعلوم شام در نزدش است و منتظر شماست.

با خادم به منزل سید بحرالعلوم رفتم، همینکه خدمتش رسیدم، فرمود: از خداوند نمی ترسی که مراقبت نداری؟! عرض کردم: استاد مگر چه شده است؟

فرمود: مردی از برادران هم مذهب تو برای خانواده اش از فقر فقط خرمای زاهدی آنهم نسیه می گیرد، و هفت روز بر آنان گذشته و جز خرما طعم هیچ چیز دیگری نچشیده اند! امروز نزد بقال رفت چیزی بگیرد او را جواب کرده و خجالت کشید و الآن خود (محمّد نجم عاملی) و خانواده اش بدون شام شب را می گذرانند.تو غذای سیر می خوری با اینکه همسایه مستحق است.!

عرض کردم : من هیچ اطلاعی از وضع او نداشتم ! فرمود : اگر آگاهی داشتی و کمک نمی کردی یهودی بلکه کافر بودی ؛ ناراحتی ام برای این است که چرا از حال برادران دینی ات تفحص نمی کنی؟ اکنون این ظرف های غذا را خادمم بر میدارد؛ با او برو در خانه ی آن مرد و بگو میل داشتم امشب با هم غذا بخوریم ، و کیسه ی پول (120ریال) را در زیر حصیر او بگذار و ظرف ها را برمگردان .

سید جواد گفت : من با خادم به منزلش رفتیم و دستور استاد را انجام دادیم ، همسایه گفت : این غذا را اعراب نمی توانند درست کنند ، بگو متعلق به چه کسی است و با اصرار او گفتم : از سید بحرالعلوم است.

سوگند یاد کرد و گفت : جز خدا تا کنون کسی از حال من آگاهی نداشت ، حتی همسایگان نزدیک چه رسد به کسانی که دوراند واین پیشامد را از سید بسیار عجیب شمارد.(3)

 

 

3. پند تاریخ1/140 – کلمه طیبه ص 111

منبع : یکصد موضوع 500 داستان ، ج1 ، نوشته ی سید علی اکبر صداقت ، نشر ناصر

 

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed