مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یکی از عوامل برطرف کننده غم، ایمان است. ذات ایمان، به گونهای است که به محض ورود به قلب انسان، با خود آرامش و شادی را به همراه میآورد. اگر ایمان چنین نتیجهای را در درون کسی تولید نکرده باشد، نشان میدهد که ایمان او، ایمانی ضعیف و تقلیدی بوده و باید با کسبِ معارف الهی و شناخت حقیقت دین و امداد از معصومین به تقویت ایمان خود بپردازد.
«فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ هر که ایمان بیاورد و خود را اصلاح کند، ترس و اضطرابی ندارد و غمگین نخواهد شد». (سوره انعام، آیه ۴۸)
چنین بشارت بزرگی به مؤمنان (عدم ترس و غم برای مؤمنان) فقط منوط به آخرت نیست؛ بلکه دنیای کسانی که الله را به عنوان ربّ خود انتخاب کردند، نیز حتماً با شادی و آرامش همراه خواهد بود. ربّ به معنای مالک مدبّر است؛ کسی که تمام عوالم را تدبیر و اداره میکند.
میدانیم که قیمت هر انسان به مربّی او بستگی دارد، اینکه در زندگی خود، تحت ربوبیت چه کسانی، در حال رشد بوده است. وقتی انسان، الله را به عنوان ربّ یگانه خود بر میگزیند، قطعاً با اعتماد کامل با او در زندگیاش حرکت میکند و هیچ قدرت دیگری قادر به تغییر سبک زندگی او که از الله دریافت نموده است، نمیباشد. او هرگز تحت تأثیر نق و غرهای دیگران و یا نگاههای تمسخرآمیز شان قرار نمیگیرد، چرا که دین خود را، تخصصیترین و علمیترین روش برای رسیدن به باطن انسانی میداند. خداوند در قرآن در توصیف پیامبرش میفرماید: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ؛ پیامبر به آنچه بر او نازل میشود، ایمان آورد.»(سوره بقره، آیه ۲۸۵) و به سبب همین یقین است که میفرماید: «به خداوند قسم اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارید، هرگز از دعوتم دست بر نخواهم داشت».
هر گونه اعتراض به خداوند و یا اهل بیت «علیهمالسلام»، نشانه جهل انسان است. حال ممکن است چنین شخصی، بسیار با سواد تحصیل کرده باشد اما عقل قدرتمندی نداشته باشد. عقل در انسان نیروی درایت و فهم اوست. آیا انسانی که با عقل کوچک خود که آن هم توسط الله آفریده شده است قادر است. منبع علم مطلق را زیر سؤال برد؟
یک مسلمان واقعی یقین دارد که دین (مسیر لازم برای رسیدن به باطن انسانی) را از تخصصیترین مرجع آن یعنی سازنده کل عالم، دریافت میکند. از همین رو اگر فلسفه بعضی از احکام را هم نداند، به سبب این یقین با افتخار و اعتماد به آن احکام تن میدهد و هیچگاه به ضعف در اعتماد به نفس دچار نمیگردد.
اما به راستی آیا در هنگام یک بیماری، از پزشک معالج خود، فلسفه نسخهای که بر ایمان پیچیده است را میپرسیم؟ این پرسش نشان میدهد که بسیاری از انسان ها که به دین و قوانینش معترف اند، به اندازه یک پزشک نیز به خدا اعتماد ندارند.
استقامت در ایمان؛ عامل اصلی قدرت و شادی مؤمن
«إِنَّ الَّذینَ قالوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ استَقاموا فَلا خَوفٌ عَلَیهِم وَلا هُم یَحزَنونَ؛ همانا کسانی که گفتند، خداوند ربّ ماست و سپس ایستادگی کردند، نه ترسی بر آنان وارد میشود و نه غمگین میشوند». (سوره احقاف، آیه ۱۳)
منظور از استقامت در این آیه، اعتماد به قوانین الهی است به طوری که تحت تأثیر هیچ سبکی، از سبک الله روی بر نگردانید و با افتخار و اعتماد به دین به سوی الله حرکت کنیم.
به آیه ۱۳۹ سوره آل عمران دقت کنید:
«وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ؛ هرگز سست نشوید، و غمگین نگردید، شما همیشه برترید در برابر دیگران، اگر مؤمن باشید».
این آیه تأکید میکند که اگر الله را به عنوان رب العالمین، پیامبر را به عنوان واسطه الله با خود و قرآن را به عنوان تخصصیترین کتاب عالم برای رسیدن به انسانیت باور کنید، محال است که در ادامه مسیر، دچار سستی شوید.
باید به این یقین برسیم که مربیِ حقیقی ما الله تکیهگاه ماست، تا در برابر نق و غرهای دیگران و جهتهای منفی و مخالف، هرگز اعتمادمان را به الله از دست نداده و در مسیر حرکت به سوی الله دچار سستی و غم نشویم.
این اعلام برتری در آیه ۱۳۹ سوره آل عمران، یک برتری تخصصی را متذکر میشود نه یک برتری تعصبی را.
زیرا بارها ثابت کردهبودیم که قیمت هر انسان به ربّ او وابسته است. قطعاً کسی که الله را به عنوان الگوی خود برگزیده است، حقیقتاً ارزشمندترین انسان است. کسی که به واسطه یک انسان کامل که مظهر تمام نمای الله است به سوی رب خود حرکت میکند، انگیزهای برای سست شدن ندارد، چرا که تخصصیترین اطلاعاتِ عالم در دست متخصصان معصوم است.
آئینی را که الله تأیید کند، بهترین روش برای سرسپردن است. باید بیاموزیم که به علم مطلق الله تکیه کرده و به «دین» به عنوان تنها مسیر تخصصی و قابل اعتماد برای انتخاب سبک زندگیمان افتخار کنیم.
عمل صالح، جبران کننده خطاها و قدرت دهنده ایمان
«مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ؛ هر که به خداوند و روز قیامت ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد، پس اجرِ عملشان در نزد خداوند است و هیچ ترس و حزنی بر آنها وارد نمیگردد». (سوره بقره، آیه ۶۲)
عمل صالح (درست)، به عملی اطلاق میشود که صلاحیتِ رساندن انسان را به سعادت دنیا و آخرت در خود دارد و میتواند نفس انسان را به سلامتی برساند.
عمل صالح، عملی است که معصوم آن را تأیید میکند، نه عملی که خودمان و یا دیگران تصور میکنیم خوب است.
چرا که معصوم به ساختار تمام عوالم از الله تا انسان، و از انسان تا الله آگاه است و تنها اوست که میتوانداز سوی خداوند عملی را تأیید نماید.
کسی که عملی صالح را انجام دهد، اجر آن عمل را نیز همراه با خودی عمل به دست میآورد. اجر به معادلِ یک عمل اطلاق میشود. به عنوان مثال اَجرِ کسی که مسواک میزند، سلامت دندانهایش است و یا اجر کسی که ورزش میکند، سلامت بدنش است. اجر کسی که عمل صالح انجام میدهد نیز، سلامت نفس اوست به طوری که روز به روز به تقرب و شباهت به الله و معصومین نزدیکتر میشود.
کسی که به منش الله و الگوهای الهی (اهلبیت) زندگی میکند، چون مسیر حرکتش را درست انتخاب نموده است، اگر گاهی به گناهی نیز آلوده شود، با اعمال خیر و صالحش، میتواند آنها را جبران کند.
پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» اهلبیت را کشتی نجات میخواند که در نهایت انسانها را به ساحل نجات خواهند رساند.
به حضور اهلبیت «علیهمالسلام» در کنار انسان به عنوان الگو و مربی، حتماً انسان به سلامت به مقصد میرسد و با مدد گرفتن از آنان میتواند، گناهان و اشتباهات خود را جبران نماید. درست مانند بیماری که با اعتماد به یک پزشک حاذق و قدرتمند بر بیماریش پیروز شده و به سلامتی میرسد.
اما ّکسی که به چنین مربیانی اتصال ندارد، چون در یک مسیر اشتباه در حال حرکت است، با کوچکترین بیماری در نفسش، ضربات سنگینی را به سعادتِ د نیا و آخرتش وارد میکند. او چونان بیماری است که به طبیبان قدرتمندی برای درمان خود متصل نیست و روز به روز به عمق بیماریاش افزوده خواهد شد.
کلیدواژه ها:
آثار استاد