مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
خداوند در سورۀ مبارکۀ احزاب آیۀ 42 میفرماید: «هُوَ الذی یُصَلی علیکم و ملائکته لیجزینکم من الظلمات الی النور و کان بالمؤمنین رحیما»؛ اوست کسی که با ملائکه خودش به شما درود میفرستد. اثر این صلوات این است که «لیجزینکم من الظلمات الی النور» شما را از تاریکیها خارج میکند و به سوی نور هدایت میکند «و کان بالمؤمنین رحیما» خداوند نسبت به مؤمنین رحیم است.
ساختار وجودی ما یک نحوه ارتباط با حق تعالی دارد و تأثیرهای خاصی را پذیرفته و اسمهای خدا را قبول میکند و نحوۀ دیگر ارتباط با فرشتگان است که وقتی صلوات میفرستند ما را از تاریکیها خارج میکند و به سوی نور میبرد. نفس انسان با تاریکی و نور نسبت دارد. در این آیه داریم: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور... اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون»؛ خداوند ولی مؤمنین است و میفرماید: «و کان بالمؤمنین رحیما»؛ مسئله مؤمنین و رحمت خاص است، رحیم است، رحمان نیست، رحیم دارد میگوید که ولی مؤمنین است و آنها را از تاریکی به سوی نور خارج میکند و کسانی که کفر ورزیدند، طاغوت است که آنها را از نور به سوی تاریکی میکشاند. درک نور خیلی مهم است، زیرا نور ذخیره در آخرت است و ما به میزانی که نور داریم آنجا سعادتمند هستیم.
سورۀ مبارکۀ حدید، آیه 13؛ یاد کن روزی را که مردان منافق و زنان منافق به اهل ایمان التماس میکنند که به ما نگاه کنید تا ما از شما نور بگیریم، به آنها گفته شود به پشت سر خود برگردید و کسب نور کنید. آنجا بدون نور هیچ کاری نمیتوان کرد.
سورۀ مبارکۀ فاطر آیۀ 18؛«ولا تَزِروا وازِرَةً وِزرَ اُخری»
«یخرجهم من الظلمات الی النور»؛ باید بفهمیم که این خروج به صورت مداوم حاصل میشود. فرشته با ما چه میکند و چه رابطه و سنخیتی بین ما و فرشتگان وجود دارد که همراه خدا میتواند ما را از تاریکی به سمت نور ببرد؟ چرا مسئلۀ نور در آخرت این قدر مهم است و چرا ذخیرۀ آدم نور است؟ و مصادیق نور چیست؟ رابطۀ دنیا با آخرت مثل رابطۀ رحم مادر با دنیاست. جنین در رحم مادر نور تولید میکند تا وقتی به دنیا میآید، بتواند سالم زندگی کند، در تمام مدتی که در رحم است هرچه تهیه کند با خودش میآورد. ما که در رحم دنیا هستیم به سمت آخرت که میرویم نور ما چیست که مشغول تهیه آن هستیم. جنین که دست و پا و... تهیه میکند ابزار زندگی اوست و اینجا میفهمد که آنها چه هستند. مصادیق این ذخیرۀ ما و خداوند و ملائکه چیست و از کجا میفهمیم آن حریم تاریکی است و این حریم نور است.
زیارت آل یاسین؛ «اللهم انی اسئلک ان تصلی علی محمد نبی رحمتک و کلمة نورک ... و ان تملأ قلبی نور الیقین»؛ و سینۀ مرا پر از نور ایمان کن. «و صدری نور الایمان و فکر نور النیات»؛ و فکر مرا پر از نور نیات کن. این نور چیست؟ یک جا میفرماید: «اللهُ نور السماوات والارض. «و عزمینور العلم...»؛ چقدر نور مصادیق دارد. به طور کلی هر فرمولی که شخصیت انسان را میسازد، از انتخابها، ارتباطها، رفتارها و انکارها، همه و همه نور دارند. خداوند در سورۀ بقره، 17 میفرماید: «مثلهم کمثل الذی استو قد ناراً فلما اضاءَت ما حولَهُ ذهب اللهُ بنورهم و ترکهم فی ظلماتٍ لا یبصرون»؛ آنها وقتی نار را ایجاد میکنند خداوند نورشان را میبرد «و ترکهم فی ظلمات لایبصرون»؛ و اینها در تاریکیهایی که نمیبینند رهایشان میکند. خداوند نور از آنها میگیرد و در تاریکی نگه میدارد. طلبگی هم نور دارد و هم نار. یک عده طلبه میشوند و عرضۀ استفاده از نور را دارند. عده ای نارِ طلبگی آخوندی و لباس روحانیت، سیادت و حتی مرجعیت دامن آنها را میگیرد.
رسول اکرم: «ربُّ التالی القرآنَ و القرآنُ یَلعَنهُ»؛ چقدر تلاوت کنندۀ قرآن که قرآن او را لعنت میکند، اما یک عده با قرآن نور جذب میکنند. اللهم نَوِّر قلوبنا بنور القرآن؛ نماز هم همین طور است. یک عده از نماز نار میگیرند و یک عده نور جذب میکنند.
سورۀ مبارکۀ تغابن آیه 14: «إنَّ مِن ازواجِکم و اولادِکم عَدواً لَکم»؛ چرا زن و بچه دشمن انسان می شوند؟ زیرا عرضه ندارد، آنها را آتش میکند و میبازد و آنها دشمن میشوند. کسی هم هست که در ارتباط با یک زن نور میسازد و نور میشود. آسیه عرضه داشت که از فرعون برای خودش نور درست کرد. اما فرعون از چنین زن بزرگی برای خودش نار درست کرد. قبل از اینکه به هر انتخابی دست بزنیم، باید فکر کنیم.
سورۀ مبارکه اسراء، آیه 2: ولا یرید الظالمین الا خسارا؛ و همین قرآن یک عده را هدایت میکند.
سورۀ مبارکه اسراء آیه 9؛ إنَّ هذا القرآن یهدی للتی هی اقوَمُ
یک عده بر اثر ارتباط با رسول خدا9 نورانی شده و یک عده در اثر ارتباط غلط جهنمی میشوند. در کشور ما نعمت عظمای ولایت فقیه را داریم. یک عده از مراجع تقلید با عامۀ مردم نمیتوانند با ولایت فقیه ارتباط درست برقرار کنند و جهنمیمیشوند. اما عده ای هم با مسئولیت، پست و ریاست جمهوری و نخست وزیری نور جذب کردند و به مقام شهادت رسیدند، مسئولیت صندلی مجلس هم نور دارد، هم رفاه دارد، رئیس جمهوری هم نور دارد و هم نار دارد. بعضی نارش را گرفته اند و بعضی نورش را گرفتهاند. علامت حرکت یک انسان سالم این است که دائم تحت تأثیر ولایت الهی، مسیر حرکت تدریجی از ظلمت به نور محقق شود. به عشق معنویت، روحانیت و نورانیت درس در حوزه بخوانیم نه اینکه مجتهد شویم. ازدواج کنیم تا چیزی شویم. اینها تیغ دو دم است و در رفتارهایمان هم همین طور است باید دقت کرد که این کار ناری است یا نوری است؟
امام سجاد علیه السلام در صحیفۀ سجادیه عرض میکند: خدایا کمکم کن تا از پدر و مادرم همچون سلطان ستمگر بترسم. اینها این قدر خطرناک هستند. عاطفۀ آنها این طور است. ما حریم را نگه نمیداریم. نزدیک شده و بی ادب میشویم و میسوزیم. استاد خیلی خطرناک است، مهربان است و عاشق شاگردان خودش، ولی اگر شاگرد حواسش نباشد 20 سال با یک استاد درس میخواند و با استاد بهشتی به جهنم میرود. در مورد پدر و مادر اگر حواسمان نباشد و در نوع حرف زدن، نوع مخاطب، نوع نگاه کردن و پاسخ دادن به سؤالات دقت نکنیم سر از نار درمیآوریم. در حدیث و قرآن هست که اگر یک وقت پدر و مادر ظالم و بی ادب بودند و بی انصاف بودند، اگر بخواهیم پاسخ بگوئیم غیر از نار چیز دیگری نیست. خدا آدمهای کافر را هرچند به کار خوب دست بزنند، نورهایشان را میبرد و کافر نمیتواند نور جذب کند. چون ارتباط او کافرانه و غاصبانه است و نور را دفع میکند. «ذهب الله بنورهم»؛ نور میرود و جز تاریکی و نار چیز دیگری نمیماند.
هیچ حرکتی در نظام طبیعت نیست مگر این که دخالت ملائکه در آن هست و اگر ملائکه را حذف کنیم، زندگی در زمین امکان پذیر نمیباشد. تمام اجسام زمین را ملائکه به حرکت درمیآورند.کُرات و نگهداری آنها در فضا و حفظ فاصلۀ آنها با خورشید و با یکدیگر همه با ملائکه است. از تنظیم اتمسفر تا ابرها، باران، برف، باد و... حضرت وقتی رعد و برق و مانند آن را میدیدند، سلام میدهند، آنها قوای عالمند، آن را اداره میکنند.
«أفرأیتم ما تحرثونَ أأنتم تزرعونَهُ أَم نحنُ الزارِعون»؛ این یک دانه که شما میکارید، آیا شما آن را میرویانید یا ما میرویانیم؟ توجه شود که ما میرویانیم. یعنی خدا با فرشتههایش گیاهان را میرویاند، سپس فرشتهها در رویش گیاهان مؤثرند و تا نباشند هیچ گیاهی رشد نمیکند.
«أفرأیتم ما تمنون أأنتم تَخلُقونَهُ أم نَحنُ الخالِقون»؛ نطفه یا منی که در رحم زن امن میشود آن منی را شما خلق میکنید، ما داریم این کار را با فرشتهها انجام میدهیم. هیچ چیزی نیست که فرشتهها در آن نباشند. تمام ارتباطات، تمام کارها، چه روی کرۀ زمین و چه در فضا و کهکشانها با تمام این نظم توسط فرشتهها است. خداوند با این فرشتهها عالم را اداره میکند. ببینیم چقدر فرشتهها به ما نزدیکند، از درون خاک گیاهان را درمیآورند، در رحم زن بچه را تولید کرده و شکل میدهند. خیلی از کارهای بدنی ما توسط آنهاست. هرکجا موتی انجام میگیرد، در کنارش فرشته است. باطن این عالم چقدر به ما نزدیک است و ما بدون این باطن هیچ چیز نیستیم. لذا قرآن اصرار دارد که آیا ملکوت آسمان و زمین را نمیبینید؟
سورۀ مبارکه اعراف. آیه 185؛ «افلم ینظروا ...»؛ آیا در حکومت و نظام آفرینش آسمان و زمین و آنچه خداوند خلق کرده نمینگرید؟ شاید پایان زندگی آنها نزدیک شده باشد، پس به کدام سخن بعد از آن ایمان میآورید؟ میفرماید: آیا به ملکوت آسمان و زمین نگاه نمیکنید؟ نگاه کردن به آسمان و زمین و ملکوت آنها کار شدنی است که خداوند حتی به کفار میگوید چرا ملکوت را نگاه نمیکنید، این طور نیست که دستیابی به ان سخت باشد. انسان با تمرکزهای خاص خودش میتواند به ملکوت برسد و وقتی این قدر به ما نزدیک هستند، چطور نمیگوئید نمیبینیم؟ با دیدن ملکوت باب عظیمیاز معرفت به روی ما باز میشود.
سوره مبارکه مؤمنون. آیه 88؛ «قل مَن بِیَدِهِ مَلَکوتُ کُلِ شئ»: بگو ملکوت هرچیزی به دست کیست. پس هرچیزی ملکوت دارد. ما فقط به ظاهر نگاه میکنیم.
سوره مبارکه روم، آیه7؛ «یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة غافلون»؛ زندگی ظاهری از حیات دنیا را میدانند و از آخرت بیخبرند. آخرت همان ملکوت است. چقدر ما از ادبیات قرآن فاصله گرفتهایم و فقط قرآنخوانی میکنیم و قرآنفهمینداریم. ملکوت هرچیزی دست خداست. هرچیزی باطنی دارد و باطن آن دست خداست.
رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند: «اِن مع الدنیا آخرة و الآخرة محیطُ بالدنیا»؛ حقیقت این است که همراه دنیا آخرت است و آخرت به دنیا احاطه دارد. آخرت است که دنیا اداره میشود. تمام چیزهایی که در کهکشانها دیده میشود توسط باطن خودش که آخرت است اداره میشود. آیا میشود ملکوت دیدنی نباشد؟ کسی میتواند بگوید من ملکوت را نمیبینم مثل این است که کسی رحم مادر را جدا از دنیا نگاه کند، اصلاً معنا ندارد. اگر حرکتهای جنینی در رحم مادر معنی دارد و ادراکشدنی است به برکت دنیا است. در دنیا نیز چیزی را بدون برزخ و ملائکه نداریم. تمام اجزاء رحم با دنیا ارتباط دارد و اگر دنیا نبض خود را قطع کند، هیچ چیزی در رحم نمیماند و همه چیز نابود میشود. هیچ گیاهی نمیمیرد مگر این که ملک الموت آن را میبیند.
در سورۀ مبارکه ابراهیم آیه 10 میفرماید: «أفی الله شک فاطر السماوات والارض؛ آیا در خداوند آفرینندۀ آسمانها و زمین شک است؟ ما میگوئیم دلیل بیاورید که خداوند در این عالم هست، خدا را اثبات کنید.
در سورۀ مبارکه واقعه آیه 62؛ «ولقد علمتم االنشأة الاولی فلولا تذکرون، شما چطورر متذکر نمیشوید؟ نشأت اولی را دیدید، مشاهده میکنید، اخری را نمیبینید؟ ماوراء و ملکوت را نمیبینید؟ تمام این حرکتها که در طبیعت انجام میشود، آیا خودش انجام میشود و حرکت میکند؟ قوه اش از کجا میآید؟ همۀ دانشمندان معتقد به وجود انرژی هستند، اما این انرژی چیست؟ میگویند انرژی است، اما نشان دادنی نیست. اما ظهور و اثر آن را میبینیم. انرژی همان فرشته است. ظهورش هم به اشکال مختلف وجود دارد. قوّه و توان است. اما ماده بی حس است. در قوانین فیزیک آمده است: اگر ماده را تکان ندهید تا بی نهایت ثابت میماند. پس اگر حرکت میکند بدانید این حرکت را از جایی آورده است. این حرکات معمولی هم نیست. حرکتی از درون است. یک نطفه حرکت میکند و یک بچه میشود. قرآن دائم ما را به فکر کردن و درست نگاه کردن دعوت میکند. تمرکز کردن و درست و عادلانه نگاه کردن را باید تمرین کرد.
سورۀ مبارکه یوسف. آیه 15: «و کأین مِن آیةٍ فی السماوات والارض یمرون علیها و هم عنها غافلون»؛ چه بسیاری از آیات در آسمانها و زمین میگذارند و آنان از ان اعراض میکنند. ما در دریای ملائکه الله غرق هستیم. دقیقاً مثل ماهی در آب است. میگوید مایۀ حیات من چیست؟ آب چیست/ خداوند به ما عقل داده و عقل را هم نور آفریده است. باید از این نور استفاده کنیم و کشف کنیم. ما عقلمان را آلوده کردهایم و به جای اینکه نور و یقین جذب کند، تردید، شک، دودلی و وسواس ایجاد میکند. باید از خداوند بخواهیم «و ان تملاء قلبی نور الیقین» جریان نار و نور را در نظر بگیریم. ما با یقینها سروکار داریم. اما به جای جذب نور، یقین، وسوسه و تردید و تزلزل و شک جذب میکنیم.
امام سجاد علیه السلام فرمودند: اگر به یک وسواسی بگویی چرا این کار را میکنی میگوید: شیطان مرا گول میزند، خودش هم میداند.
بحث فرشتهها تمام شد، اما یک بحث مانده است که راجع به ارتباط ما با جن و شیطان است. راجع به دین، قرآن، پیامبر، بهشت و جهنم است.
فتنههای آخرالزمانی غربالهای خطرناکی هستند که مؤمنین دانه به دانه از آنها میافتند و از جهنم سردرمیآورند. انسان باید به خداوند پناه ببرد وقتی ببیند که پیشکسوتهای جهاد و خون و کسانی که زمانی از یاران امام بودند اینقدر راحت سقوط میکنند. ما اگر جای خود را داریم نباید آنها را سرزنش کنیم، بلکه باید از خود بترسیم و حواسمان به خودمان باشد که ما هم در این غربال هستیم. دیدیم چقدر از روحانیون، مجتهدین از علماء و دانشگاهیان و از سرداران جبههها، رزمندهها و خانوادههای شهدا و آزادگان و کسانی که در طول این سالها در غربال و امتحان باختند و ریزش کردند. «و ما اُبَرئُ نفسی ان نفس لامارة بسوء الا ما رحم ربی»؛ ما از خدا هدایت اینها را میخواهیم. بخواهیم که از ما امتحان سخت نگیرد یعنی طوری نشود که صریحاً جلوی ولایت فقیه بایستیم و بدیهیات را تکذیب کنیم و لجاجت کنیم. خدایا اگر قرار است این طور شویم مرگ ما را برسان. «فاذا عمری مرتعاً للشیطان فاقبضنی الیک»
کلیدواژه ها:
آثار استاد