مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها به زهد و عبادت و صیام روزها و قیام شبها مشهور روزگار خود بود. او صاحب مال زیاد بود، لذا به درماندگان، مریضان و عموم مردم احسان مىكرد. سى مرتبه به حج مشرف شد كه بیشتر آن پیاده بود.
اول ماه مبارك رمضان، مصادف بود با رحلت حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها، عمه حضرت عبدالعظیم حسنى است. ایشان سى مرتبه به حج مشرف شد كه بیشتر آن پیاده بود.
به گزارش منتظران منجی به نقل از جام نیوز، حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها به زهد و عبادت و صیام روزها و قیام شبها مشهور روزگار خود بود. او صاحب مال زیاد بود، لذا به درماندگان، مریضان و عموم مردم احسان مىكرد. سى مرتبه به حج مشرف شد كه بیشتر آن پیاده بود. در مسجدالحرام در حالى كه پردههاى خانه خدا (كعبه) را مىگرفت، اشك مىریخت و ناله و فریاد مىكرد، و این جملات را مىگفت: الهى و سیّدى و مولاى متّعنى و فرّحنى برضاك عنّى...
حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها دختر جناب حسن بن زید بن امام حسن مجتبى علیهالسلام و عمه حضرت عبدالعظیم حسنى علیهالسلام، در سنه ۱۴۵ ه. ق. در مكه معظمه متولد شد و در مدینه منوره با زهد و عبادت به سر برد.
ایشان با اسحاق الموتمن، پسر حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام ازدواج كرد و از آن صلب پاك، یك پسر و یك دختر به نامهاى قاسم و امكلثوم به دنیا آورد. (شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج۲، ص ۲۹۹؛ عالمه مجلسی، سفینه البحار، ج۲، ص۶۰۴)
گفته شده است كه ایشان با شوهر و فرزندان خود از مدینه به مصر رفته و هفت سال در آنجا به سر برد و در ماه رمضان سنه ۲۰۸ ه. ق، در سن ۶۳ سالگى به سراى قرب الهى شتافت.
با اعلام این خبر از بلاد و نواحى اطراف، مردان و زنان براى تشییع جنازه آن بانوی پرهیزگار به مصر آمدند و دسته دسته بر وى نماز گذاشتند.
مرحوم حاج شیخ عباس قمى قدسسره در (منتهىالآمال، ج۲، ص۳۰۰) به نقل از (تاریخ طبرى، ج۵، ص۱۷۴) مىنویسد: هنگامى كه نفیسه خاتون رحلت نمود، اسحاق بن جعفر الصادق علیهالسلام خواست بدن همسرش را از مصر به مدینه آورد و در بقیع به خاك سپارد. مردم نزد امیر شهر رفتند تا وى را از این امر باز دارد، اما اسحاق نپذیرفت.
مصریان اموال بسیارى براى او جمع كردند تا از آن اندیشه برگردد، اسحاق همچنان قبول ننمود. مردم مصر شب را با اندوه و سختى به روز آوردند و چون بامداد رسید، خدمت اسحاق جمع شدند و حال او را دگرگون دیدند.
سبب را از او سؤال كردند، گفت: دیشب رسول خدا صلىالله علیه و آله وسلم را در خواب دیدم كه به من فرمودند: «اموال ایشان را رد كن و سیّده نفیسه را نزد ایشان دفن نما، «لانّ الرّحمة تنزل علیهم ببركاتها؛ رحمت خدا به بركت وجود خانم بر اهل مصر نازل مىشود».
سرانجام سیّده را در مزار «درب السباع» دفن كردند و اسحاق المؤتمن با دو فرزند خود عازم مدینه شد.
شكى نیست كه حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها دختر حسن بن زید بن امام حسن علیهالسلام و عمه حضرت عبدالعظیم حسنى علیهالسلام است؛ اما عدهاى از علماى انساب و مورخان، او را دختر زید بن حسن علیهالسلام دانستهاند كه على التحقیق اشتباه مىباشد.
ارادت مصریان به حضرت نفسیه خاتون
مصریان اعتقادى كامل به او دارند و معروف است كه دعا در نزد قبر او مستجاب مىشود.
شیخ ذبیحالله محلاتى هم در كتاب «ریاحین الشریعه» مىنویسد: سیّده نفیسه بنت حسن بن زید بن الحسن بن على بن ابى طالب علیهالسلام كه در خاك مصر مدفون است، مزارش زیارتگاه خاص و عام مىباشد و به طاهره و كریمةالدارین مشهور است.
نوشتهاند كه حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها به دست خود قبرش را حفر كرد و همه روزه در میان آن مىرفت و نماز مىگزارد و قرائت قرآن مىنمود، طورى كه شش هزار ختم قرآن در آن به اتمام رساند.
حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها نزد عربها «سیّده» و «ست نفیسه» كه به معناى «خانم» است، خوانده مىشود. همانطور كه گفته شد، تولد ایشان را به سال ۱۴۵هجرى قمرى، همزمان با سال شهادت محمد و ابراهیم، پسران عبداللّه محض فرزند حسن مثنى نوشتهاند و در حالات آن مخدّره چنین گفتهاند: بسیار زاهد و متقى بود و در حال احتضار روزه دار بود و جمعى از او خواستند كه روزه اش را افطار كند، در جواب گفت: سبحان الله، سى سال است كه از خدا مسألت دارم صائم از دنیا بروم، چگونه از آرزوى سى سالهام دست بكشم؟
ماجرای حفر قبر
نوشتهاند كه حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها به دست خود قبرش را حفر كرد و همه روزه در میان آن مىرفت و نماز مىگزارد و قرائت قرآن مىنمود، طورى كه شش هزار ختم قرآن در آن به اتمام رساند. در وقت احتضار، كه بعد از هفت سال اقامت در مصر بود، بیمار شد و به بستر مرگ افتاد، روزه دار بود و قرآن قرائت مىكرد و در هنگام قرائت سوره مباركه انعام چون به این آیه شریفه رسید «لهمّ دارالسلام عند ربّهم» (انعام، آیه ۶)؛ دار دنیا را وداع گفت.
بارقه غیبى
سیده نفیسه سلام الله علیها، بر اثر پرهیزگارى و اطاعت از پروردگار به ارتقاى روحى و تكامل معنوى دست یافت. ارمغان این توفیق، نورى بود كه بر خانه دلش تابید و آن را روشن و تابناك ساخت و این ویژگى موجب شكوفایى استعدادهاى عالى وى گشت و بعد متعالى وجودش را فضیلت بخشید و بر علم و معرفتش افزود و به قول حضرت على علیهالسلام كه مىفرمایند: العلم محیى النفس (دانش روح را زنده مىكند).
یادآور مىشود كه سیده نفیسه در هیچ مكتب و مجلسى به تحصیل علم اقدام نكرد، بلكه به دلیل تزكیه و تهذیب نفس، قلبش از هر جهت صیقلى شد و صلاحیت لازم را به دست آورد و از علم الهامى بهرهمند گشت؛ دانشى كه به جهت وجود استحقاق و اقتضاى حكمت و مشیت بالغه الهى بر دل شایستهاش تابید و آن را بارور از علوم، معارف و معانى كرد.
یكى از كسانى كه موفق گردید از چشمه معارف سیده نفیسه سلام الله علیها جرعه نوشى كند، محمد بن ادریس شافعى مىباشد. وى همواره از سیده نفیسه استفادههاى علمى و معنوى مىبرد و هنگامى كه براى تدریس به مسجد فسطاط مىرفت، در سر راهش در منزل این بانو توقف مىكرد و از او اخذ حدیث مىنمود.
كرامات نفیسه خاتون (س)
اخبار سیده نفیسه سلام الله علیها و كرامات او در كتابهاى بسیارى شرح داده شده است و كرامات زیادى از آن حضرت نقل كردهاند. كتابى در مآثر ایشان موسوم به «مآثر النفیسه» نوشته شده است. در ذیل كراماتى از سیده نفیسه سلام الله علیها از كتاب (ریاحین الشریعه، ج ۵، ص۹۴) ؛ تقدیم مىنماییم:
شفای دختر زمین گیر مرد یهودی
در جوار منزل حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها، مردى یهودى مىزیست كه دخترى زمینگیر داشت و دخترك نیروى ایستادن نداشت.
روزى مادرش قصد گرمابه نمود و خواست دخترش را همراه خود ببرد، ولى دخترش به جهت ناتوانى پاهایش، قادر به حركت نبود، لذا به مادر گفت كه توان این كار را ندارم. مادر گفت: تنها در خانه مىمانى تا من برگردم. دختر گفت: نمىتوانم، زیرا از تنهایى وحشت دارم. دختر به مادر خود پیشنهاد داد كه مرا به خدمت این سیّده شریفه كه در همسایگى ماست ببر تا از گرمابه مراجعت كنى.
چون مادر دخترك این سخن را شنید به خدمت سیّده نفیسه رفت و از آن علیا مخدّره خواست تا دختر را نزد خود بپذیرد؛ نفیسه خانم هم درخواست او را پذیرفت. زن یهودیه دختر خود را به خانه حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها آورد و در اتاقى گذاشت و خود عازم گرمابه شد. چون هنگام نماز رسیده بود، حضرت نفیسه خاتون سلام الله علیها آبى براى وضو آماده ساخت و با آن وضویى ساخت. ترشحاتى از آب وضوى آن حضرت بر اعضاى دختر یهودى پاشیده شد و دخترك به بركت آن عافیت یافت.
هنگامى كه زن یهودى از گرمابه برگشت، دخترش براى استقبال، با پاى خود به سوى مادر دوید. وقتى مادر این حالت را دید، سبب را از دخترش پرسید. دختر اظهار نمود كه از بركت آب وضوى سیّده نفیسه، پاى فلجم شفا یافت. مادر دخترك و دیگر بستگان او پس از دیدن این كرامت، شهادتین را جارى كردند و اسلام آوردند.
منابع :
مقاله مریم اسماعیلی (آرام)
سایت حوزه
سایت اندیشه قم
انتهای خبر / جام نیوز / کد خبر ۴۹۵۶۲۰
کلیدواژه ها:
آثار استاد