مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
میخواهیم در مورد چیزی بحث کنیم که شناخت همه موجودات عالم وابسته به شناخت اوست. مهمترین معرفتها شناخت خود و اله خودت است. پیامبر صلوات الله علیه فرمودند؛ هیچ پیامبری و نه خود من بزرگتر از «لا اله الا الله» پیامی نیاوردیم.
چند نفر عالم پیدا میشوند که بگویند فعالیتهای عملی و عملی ما برای کشف حقیقت «لا اله الا الله» است؟ پیامبر صلوات الله علیه میفرماید: اصلاً حقیقتی بالاتر از این وجود ندارد. در هر رشتهای به هر جا برسید به این حقیقت خواهید رسید.
از آیات توحیدی میفهمیم که طرف ما کیست. «انا لله»؛ ما برای خداییم یعنی من پیش خدا بودم و در نهایت من و خداییم و هیچ چیز دیگر نیست. پس از «عرف ربه عرف نفسه» هرکه خود را بشناسد ربّ خود را شناخته است، ما میفهمیم که «اله» ما کیست. منشأ و مبدأ این نفس کیست. اینقدر نفس باعظمت است که اگر او را شناختی رب را میشناسی. دقت کنید؛ مراحلی را در کتاب آسمانی ذکر کرده که ما به هرچه بنگریم از دریچه چشم خود نگاه میکنیم و الان که این نامه را میخوانیم میفهمیم که خدا هرچه را با توجه به انسان و نگاه انسان خلق کرده است. مایحتاج انسان را دیده و برایش خورشید و ماه و غیره را خلق کرده است. این موجود، بینی و چشم و دهان اینطوری لازم دارد. اساساً خدا همه چیز را از چشم انسان نگاه کرده و بعد خلق کرده است. وقتی این مطلب را فهمیدی آنگاه تو خودت را با طبیعت غریبه نمیدانی. هفتاد نوع گل رز با بوها و رنگهای مختلف در طبیعت داریم. این طراحیها یعنی چه؟ چند نوع میوه؟ ما باید طوری نگاه کنیم که این برای من است.
در قدیم بیشتر علوم دست علما بود. حالا جدا شده اشت.
فیلم «اسلام اوج ایمان» نشان میدهد که بیشتر علوم و پیشرفت آن از مسلمانان بوده است. شرق و غرب عالم بروید علمی پیدا نمیکنید مگر از ما اهل بیت است. امام صادق علیه السلام 74000 شاگرد داشتند، در تمام رشتهها و تخصصها شاگرد تربیت کرده است.
با ستارهها انس بگیریم. در کتاب صحیفه ببینید ائمه:با چه کسانی حرف زدند! با رعد و برق به عنوان فرشتههای خدا صحبت میکنند و ما چهقدر با خودمان و طبیعت غریبهایم. «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً»؛ باید رابطهای بین من و آنها باشد که میفرماید؛ همه چیز را برای تو خلق کردم. دانشمندی که کار میکند بفهمد که با خودمان هم رابطه و سنخیت وجودی دارد.
مرحله اول؛ اول از زمین شروع شد. «هو» همان است که همه چیز را برای من خلق کرده است. باید همه چیز را با نگاه خود ببینیم. گاو و گوسفند و پلنگ برای من خلق شده است؛ «خلق لکم» نه اینکه بگوییم ما برای خودمان علم داریم و آنهایی که در دانشگاه هستند علم برای خودشان است. وقتی در طبیعت با اینها سر و کار داریم، اینها به ما چه میگویند؟ «یتفکرون» وقتی به آسمان یا به یک گل نگاه میکنیم با ما صحبت میکنند. قرآن میفرماید: آدمهای عاقل وقتی نگاه میکنند میگویند؛ «ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک ...» خدایا تو هیچ کدام را باطل نیافریدی. آنقدر شعور دارد که وقتی به آسمان و زمین نگاه میکند تا قیامت سیر میکند. از مطالعه آسمان و زمین اسم «سبحان» درآمد اگر نتوانی از مطالعه آسمان و زمین اسم «سبحان» خداوند را دربیاوری، هنوز «اولوالالباب» نیستی. استخراج اسم «سبحان» در مطالعه آثار است. نه اینکه بگویی فلانی میگوید، بلکه باید خودت دربیاوری و با نگاه کردن به سجده بیفتی، اگر درنمیآید هنوز بالغ نیستی.
دقت کنید که بین مطالعات و نگاهِ بین آیات و استخراج اسم «سبحان» چه رابطهای هست. اول هدفدار بودن خلقت است و بعد اسم شریف «سبحان» درمیآید که «ک» «سبحانک» خیلی مهم است.
«ربنا» و انتساب به خودمان درمیآید. «رب» یعنی مالک مدبر. فهمیدم که بین ماه و خورشید و خالق اینها و من رابطه وجود دارد. «سبحانک» است «سبحان الله» نیست. وقتی به گل یا آب نگاه میکنی آنقدر پردهها را برمیدارد که ضمیر غایب نداری. خداوند میگوید؛ اینها وقتی نگاه میکنند «اولوالالباب»اند. ربّنا میگویند و انکار عبث بودن میکنند. «افحسبتم انکم الینا عبثاً» میگویند؛ «سبحانک» ضمیر خطاب است یعنی خیلی نزدیکتر. باید تمرین کنیم اگر یک نگاه میتواند اینقدر معرفت بیاورد، کسانی که نگاه نمیکنند خیلی کور هستند. یک «موز» همه اعتقادات را با تو کار میکند. یک پرتقال را 50 دقیقه طول میکشد که به دلش بیاید پرتقال را ببُرد و بخورد، خیلی ماجراها اتفاق میافتد. با سبزیها و فلفلها و... هر رنگی بیماری خاصی را نابود میکند. همه پرتقالها را میتوانید بخورید. اگر ترش است باز هم برای تو خلق شده، چون گرفتار شهوت شکم هستیم میگوییم ترش است و نمیخوریم. همه اینها با ما کار دارند. «سبحانک و قنا عذاب النار» یکی وقتی خورشید و ماه را میبیند تا قیامت میرود و ماجرای جهنم را می بیند و یاد آتش جهنم میافتد و میگوید: نکند ما جهنمی شویم. چون از جهنم میترسد میگوید «فقنا عذاب النار». پس ماجرای استعاذه از جهنم از کجا شروع شد؟ «یتفکرون فی خلق السموات و الارض»؛ وقتی به آسمان و زمین نگاه میکنید حواستان به قیامت باشد نه مثل گاو که فقط میخورد. یعنی اگر به نعمتهای خداوند فکر کنید تو را تا قیامت و بعد از آن میبرد. صاحبان خرد چه کسانی هستند؟ از کجایند؟ آیا ما هستیم یا نیستیم؟ اگر «اولوا الالباب» نیستی که وای به حالت! اگر هستی باید این آثار تو را تا قیامت ببرد. اگر نبرد 40 سال فلسفه خواندی به درد نمیخورد. صاحب خرد نیستی. صاحب خرد واقعاً از جهنم میترسد و واقعاً میخواهد که به جهنم نرود. باید حجاب عادت را بردارید یاد بگیریم به اشیاء عادی نگاه نکنیم. باید آنقدر نگاه کنید و فکر کنید که هر دفعه تو را تا قیامت ببرد. قیامت و معاد را میخواهید ببینید.
متأسفانه سر کلاس درس مینشینند و تازه میخواهند خدا و معاد را اثبات کنند «افی الله شک؟»؛ هیچکس نمیتواند به خدا شک کند. اگر کسی شک کرد از مقوله استاد خارج است. «هوالظاهر» قرآن میفرماید: اینهایی که تفکر میکنند تا قیامت و معاد میروند و بهشت و جهنم را میبینند. هم صراط و هم میزان در همه این مطالعات است. چون با خود با طبیعت غریبهایم خیلی دور میپریم.
قرآن چهقدر زیبا میفرماید. وقتی به آسمان نگاه کردید خودت را به خودت معرفی کرد؟ اسمهای «رب» و «مالک» و «مدبر» و «سبحان» را درآوردیم.
به یک دستمال کاغذی نگاه کنید، جنگل و درخت و کسی که این درخت را بریده، وسیلهای میبینید که با آن درخت را بریدند و کسی که این کار را کرده قدرت و شعور داشته و اراده کرده است. برای همین از او اسم «قوی» و «هوشیار» و خیلی اسمها درمیآید. پس ما یک کارخانه هم میبینیم. به همراه کارخانه، دانشمندانی میبینیم که درس خواندند و آدم تاجری که این کارخانه را برپا کرده و صدها دستگاه و اره و... داشته است. فلز آهن از معدن استخراج شده و ماجراهای معدنچیها و کارخانه آهن و ذوب و... تا اره درست شده است. اگر بخواهیم توضیح دهیم بسیار حرف دارد و تمام نمیشود. فقط عادی نگاه نکنیم اینها همه تمرین است. مراکز پتروشیمی و مراکز شیمی و متخصصان همین دستمال کاغذی و قالبهایی که ساختند، هزاران حرف دارد. هیچکسی نمیتواند همه این عواملی را که باعث شده اینها دست ما برسد را بنویسد.
قرآن میفرماید: همه این اشیاء با تو حرف میزنند. حتی جذب دوباره آن به طبیعت کلی حرف دارد.
صاحبان خرد به اشیاء عادی نگاه نمیکنند. برزگترین حجاب، حجاب عادت است. تمام دانشمندان، مخترعین و کسانی که توانستند علمی را کشف کنند به میزان توان خودشان یک مقداری این حجاب را پاره کردند تا به چیزهای جدید رسیدند. تمرین کنید و عادی نگاه نکنید. کتاب و استاد هم نمیخواهد. نگاهت را درست کن، خودش با تو حرف میزند.
مرحله اول؛ «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا»؛ یکی از جنایتهایی که اتفاق افتاده این است که؛ قرآن ما را برای علوم تجربی دعوت میکند، آنوقت لذت ما این است که با علوم تجربی کاری نداریم و سراغشان نمیرویم. اینها عبادت است. «تفکر ساعه خیر من عبادت سبعین سنه»؛ «قربه الی الله» بنشینید و به آسمان نگاه کنید. در برنامه عبادیمان این باشد که فیلمهای مستند را نگاه کنیم.
امام صادق علیه السلام میفرمایند؛ من شبهایی بود که برای نماز شب بلند میشدم و همین که چشمم به آسمان میخورد به خودم که میآمدم وقت اذان صبح بود. پیامبر7ساعتها به آسمان نگاه میکردند.
علوم بچهها را بخوانیم همه عبادت است ثواب هم دارد دانشمندانی که اهل مطالعه نبودند آنقدر پرت و پلا در کتابهایشان هست. در طبیعیات و فلسفه همینطوری گفتند. هنوز هم برای خیلیهایشان حاکمیت دارد همه غلط است.
آن کسی که اتم را فرستاده قرآن را هم فرستاده است. طراحیهای همه در دست همان خداست و ظهورات و تجلیات همان خداست.
مرحله بعد؛ آیه 22 بقره، حجر 19، طه 53، انبیاء 31، رعد 3 و 4، ابراهیم 32، نحل 13 و 15، کهف 3، شعراء 7 و 8، نمل 60 و 61، لقمان 10، یس 36ـ33، غافر 64، فصلت 39، شوری 29، زخرف 10، جاثیه 13، ق 7 و 8، ذاریات 48 و 49، الرحمن 10 تا 13، حدید 17، طلاق 12، ملک 15، نور 19 و 20، مرسلات 25 تا 28، نبأ 6 تا 16، طارق 12، غاشیه 20ـ17 شمس 6
مطالعه کنید و فکر کنید. با طبیعت دوست شوید و آشنا شوید.
کلیدواژه ها:
آثار استاد