مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
از روایات متعدّد چنین استفاده میشود که ائمّه(ع) در دوران حکومت و زمامداری خود، تکلیف خاصّی دارند. یکی از آنها تطبیق دادن زندگی خود با فقیرترین افراد کشورش میباشد که آنها از صبر بیرون نروند؛ چنانکه امیر آزادگان، علی(ع) در پاسخ عاصم بن زیاد بصری این مطلب را فرمودند: «شما مانند ما نیستید! ما در ایّام حکومت، مکلّف به تطبیق زندگی خود با کمترین فرد مملکت هستیم.»
حضرات معصومان(ع)، دهها سال قبل از آنکه نواده گرامیاشان، امام مهدی(ع) به دنیا بیایند، از طریق علم امامت، واقف به خصال روحی و صفات و سیره ایشان بودند و در کلام روایات، وجوهی از آن همه را بیان داشتهاند؛ از جمله آنکه امام موسیبن جعفر(ع) در توصیف سیما و صفات امام مهدی(ع) فرمودند:
1. «یَعْتَوِرُهُ مَعَ سُمْرَتِهِ صُفْرَةٌ مِنْ سَهَرِ اللَّیْلِ بِأَبِی مَنْ لَیْلُهُ یَرْعَى النُّجُومَ سَاجِداً وَ رَاكِعاً بِأَبِی مَنْ لَا یَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ مِصْبَاحُ الدُّجَى بِأَبِی الْقَائِمُ بِأَمْرِ اللَّه؛1
بر اثر تهجّد و شبزندهداری، رنگش به زردی متمایل است. پدرم فدای کسی باد که شبها در حال سجده و رکوع، طلوع و غروب ستارگان را پیگیر میشود (وداع مینماید)! پدرم فدای کسی که در راه خدا ملالت ملامتگران در او اثر نمیگذارد! او چراغ هدایت در تاریکیهای مطلق است. پدرم فدای کسی که به امر خدا قیام میکند!»
2. «خاشعٌ للّه كَخُشوعِ النَّسرِ لِجِناحِه؛2
مهدی(عج) در برابر خداوند فروتن است؛ همچون شترمرغ در برابر بالهایش.»
3. «أَلمَهدیُّ خاشِعٌ لِلّهِ كَخُشوعِ الزُّجاجَةِ؛3
مهدی(عج) در برابر پروردگارش، همچون شیشه خاشع است.»
4. «یَكُونُ أَشَدَّ النَّاسِ تَوَاضُعاً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَل؛4
مهدی(عج) در برابر پروردگارش، از همه متواضعتر است.»
5. «الْجَحْجَاحِ الْمُجَاهِدِ الْمُجْتَهِد؛5
او شتابنده به سوی نیکیها و بزرگواریها، مبارز و سختکوش است.»
6. «عَلَیْهِ كَمَالُ مُوسَى وَ بَهَاءُ عِیسَى وَ صَبْرُ أَیُّوب؛6
او دارای کمال موسی، شکوه عیسی و شکیبایی ایّوب است.»
7. «إِنَّ الْعِلْمَ بِكِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ ص لَیَنْبُتُ فِی قَلْبِ مَهْدِیِّنَا كَمَا یَنْبُتُ الزَّرْعُ عَلَى أَحْسَنِ نَبَاتِه؛7
علم به کتاب خدا و سنّت پیامبر، در دل مهدی ما(عج) ریشه میدواند؛ آنچنان که گیاه در دل مساعدترین سرزمینها ریشه میدواند.»
8. «إذ بَعَثَ اللّهُ رَجُلاً مِن أَطائِبِ عِترَتی وَ أبرارِ ذُرِّیَتی عَدلاً مُبارَكاً زَكیّاَ لا یُغادِرُ مِثقالَ ذَرَّةٍ... یَكونُ مِنَ اللّهِ عَلى حَذَرِ، لا یُغیِّرُ بِقَرابَتِهِ، لا یَضَع حِجرَاً عَلَى حِجرٍ؛8
آنگاه خداوند، مردی را از بهترین فرزندان و پاکترین عترت من برمیانگیزد که سراپا عدل و برکت و پاکی است، از کوچکترین حقّکسی چشم نمیپوشد. او فرمان خدا را پیروی میکند. با کسی، حساب خویشاوندی ندارد و سنگی روی سنگ نگذارد (از متاع دنیا چیزی برنمیگیرد).»
9. ٍ«یُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِالسَّكِینَةِ وَ...تَعْرِفُهُ بِالْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ بِحَاجَةِ النَّاسِ إِلَیْهِ وَ لَا یَحْتَاجُ إِلَى أَحَد؛9
مهدی(عج) را با سکینه و وقار میشناسید و با شناختن حلال و حرام و نیاز همگان به او بینیازی او از همه را خواهید شناخت.»
10. «یَكُونُ أَعْلَمَ النَّاسِ وَ أَحْكَمَ النَّاسِ وَ أَتْقَى النَّاسِ وَ أَحْلَمَ النَّاسِ وَ أَشْجَعَ النَّاسِ وَ أَسْخَى النَّاسِ وَ أَعْبَدَ النَّاس... وَ تَنَامُ عَیْنُهُ وَ لَا یَنَامُ قَلْبُهُ وَ یَكُونُ مُحَدَّثا... وَ یَكُونُ دُعَاؤُهُ مُسْتَجَاباً حَتَّى إِنَّهُ لَوْ دَعَا عَلَى صَخْرَةٍ لَانْشَقَّتْ بِنِصْفَیْن؛10
او دانا، حیکم، پرهیزکار، بردبار، بخشنده و عابدترین مردمان است... دیدگانش در خواب فرو میرود؛ ولی دلش همیشه بیدار است و فرشتگان با او سخن گویند... دعایش همواره به اجابت میرسد. اگر در مورد سنگی نفرین کند، از وسط دو نیم میشود.»
11. «دَلَالَتُهُ فِی خَصْلَتَیْنِ فِی الْعِلْمِ وَ اسْتِجَابَةِ الدَّعْوَه؛11
مهدی(عج) دو نشانه آشکار دارد که با آنها شناخته میشود؛ یکی دانش بیکران و دومی استجابت دعا.»
12. «أَكْثَرُكُمْ عِلْماً وَ أَوْصَلُكُمْ رَحِما؛12
دانش او از همه شما افزونتر و صله ارحامکنندهتر از همه شما است.»
13. «فَوَ اللهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِیظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب؛13
به خدا سوگند! که لباس مهدی(عج) جز پوشاکی درست و غذای او جز غذای سخت و بیخورش نیست.»
14. «و یشرط لهم على نفسه... أن یمشی حیث یمشون، و یكون من حیث یریدون و یرضى بالقلیل، و یملأ الأرض بعون اللّه عدلاً كما ملئت جورا، یعبد اللّه حق عبادته و لا یاخذ حاجبا و لا بواباً؛14
([در پیمان دوطرفه هنگام گرفتن بیعت در «مکّه»] او نیز در حقّ خود تعهّد میکند که از راه آنها برود، جامهای مثل جامه آنها بپوشد، مرکبی همانند مرکب آنها سوار شود؛ آنگونه که مردم میخواهند و به کم راضی و قانع شود، زمین را به یاری خداوند پر از عدالت کند؛ چنانکه پر از ستم شده باشد. خدا را آنطور که شایسته است، بپرستد و برای خود دربان و نگهبان اختیار نمیکند.»
15. «یُشِیرُ بِالتُّقَى وَ یَعْمَلُ بِالْهُدَى؛15
تقوا را پیشه خود میسازد و از روی بصیرت و هدایت، گام برمیدارد.»
••• خوراک و پوشاک آن حضرت
از روایات متعدّد چنین استفاده میشود که ائمّه(ع) در دوران حکومت و زمامداری خود، تکلیف خاصّی دارند. یکی از آنها تطبیق دادن زندگی خود با فقیرترین افراد کشورش میباشد که آنها از صبر بیرون نروند؛ چنانکه امیر آزادگان، علی(ع) در پاسخ عاصمبن زیاد بصری این مطلب را فرمودند: «شما مانند ما نیستید! ما در ایّام حکومت، مکلّف به تطبیق زندگی خود با کمترین فرد مملکت هستیم.»
امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «خداوند مرا برای خلق خود امام قرار داد و بر من واجب گردانیده است که در نفس و طعام و شراب و لباس خود، مانند ضعفای مردم تقدیر کنم تا که فقیر به فقر من اقتدا کند و ثروت غنی، او را به طغیان واندارد.»16
در اینباره روایات متعدّد داریم که مردمان امّت به دین امامان و رهبران خود مینگردند؛ زیرا: «النَّاسُ عَلَى دینِ مُلُوكِهِم؛ مردم بر دین پادشاهان خودند.»
روش امام زمان(عج) نیز در زندگی حکومتی، همان روش رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) خواهد بود؛ غذای خشک و سخت و لباس زبر و خشن.
1. امام صادق(ع) فرمودند:
«إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ یَكُنْ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ الْعَرَبِ وَ قُرَیْشٍ إِلَّا السَّیْفُ مَا یَأْخُذُ مِنْهَا إِلَّا السَّیْفَ وَ مَا یَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ اللَهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الشَّعِیرُ الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّیْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّیْفِ؛17
وقتی قائم(عج) خروج کرد، میان او و عرب و قریش جز شمشیر نیست و نمیگیرد از آن، مگر با شمشیر و برای چه به خروج قائم عجله میکنند؟! به خدا قسم! طعامش نیست، مگر جوی خشک و لباس او نیست، مگر غلیظ و (دستآورد خروج او) نیست، مگر شمشیر و مرگ در زیر سایه شمشیر.»
2. معلّیبن خنیس به امام صادق(ع) عرض کرد: اگر امر، دست شما بود، هر آینه با شما زندگی خوشی داشتیم؟ فرمودند: «قسم به خدا! اگر این امر (حکومت) به دست ما آید، نخواهد بود، مگر خوراک خشن و لباس درشت.»18
3. به مفضّل فرمودند: «نخواهد بود، مگر زندگی پیغمبر و روش امیرالمؤمنین(ع).»19
4. ابیبصیر گوید که امام صادق(ع) فرمودند:
«مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَاللهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِیظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّیْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّیْفِ؛20
برای چه به خروج قائم(عج) عجله میکنید؟! به خدا قسم! لباس او نیست، مگر غلیظ و طعامش نیست، مگر خشک و نیست آن (خروج)، مگر شمشیر و مرگ در زیر سایه شمشیر.»
5. حضرت رضا(ع) فرمودند: «شما امروز، از آن روز آزادتر و آسودهخاطرتر هستید.»
عمربن خلاد پرسید: چگونه؟ فرمودند: «اگر قائم(عج) خروج کند، نخواهد بود، جز عرق کردن و خون بسته ریختن. آن روز قرارگاه مردم بر پشت زین و لباس قائم(عج) نخواهد بود، جز درشت و طعام او نخواهد بود، جز خشن.»21
6. حمّاد بن عثمان گوید که حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «علیبن ابیطالب(ع) آن لباس را در آن زمان میپوشید. بر او خرده نمیگرفتند و اگر امروز از آن لباس را بپوشد، لباس شهرت خواهد بود. بهترین لباس هر زمان، لباس مردم آن زمان است؛ امّا قائم ما اهل بیت(ع) زمانی که ظهور میکند، لباس علی(ع) را میپوشد و به شیوه آن حضرت عمل میکند.»22
پینوشتها:
1. «بحارالانوار»، ج 53، ص 61، ب 29، ح 52 از «الخرائج».
2. «عقدالدّرر»، امام رضا(ع)، ص 158.
3. «الملاحم و الفتن»، امام صادق(ع)، ص 58؛ شاید تشبیه به شیشه از جهت تسلیم و عدم مقاومت آن باشد.
4. «الزام النّاصب»، امام رضا(ع)، ص 10.
5. «جمال الاسبوع»، امام رضا(ع)، ص 310؛ «صحیفه مهدویّه»، ص 260.
6. «عیون اخبارالرّضا(ع)»، امام صادق(ع)، ج 1، ص 36 در حدیث لوح.
7. «بحارالانوار»، امام باقر(ع)، ج 52، ص 317؛ «منتخب الاثر»، ص 309.
8. «الملاحم و الفتن»، پیامبر(ص)، ص 108؛ (بنا به نقل «روزگار رهایی»، ج 2، ص 950.)
9. «غیبت نعمانی»، امام حسین(ع)، ص 127؛ «منتخب الاثر»، ص 390.
10. «الزام الناصب»، امام رضا(ع)، ص 9 (بنا به نقل «روزگار رهایی، ج 1، ص 132).
11. «عیون اخبار الرّضا»، امام رضا(ع)، ج 1، ص 180؛ «الزام النّاصب»، ص 10.
12. «غیبت نعمانی»، امام علی(ع)، ص 114؛ «بحارالانوار»، ج 51، ص 115؛ «منتخب الاثر»، ص 309.
13. «غیبت نعمانی»، امام صادق(ع)، ص 122؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 354.
14. «منتخب الاثر»، امام علی(ع)، ص 469.
15. «بحارالانوار»، امام صادق(ع)، ج 52، ص 269.
16. «اصول کافی»، ج 1، ص 466، ح 1073/1.
17. ترجمه «غیبت نعمانی»، باب 15، ص 234؛ «معجم الملاحم و الفتن»، ج 4، ص 6.
18. معلّی بن خنیس: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع لَوْ كَانَ هَذَا الْأَمْرُ إِلَیْكُمْ لَعِشْنَا مَعَكُمْ فَقَالَ وَ اللَّهِ لَوْ كَانَ هَذَا الْأَمْرُ إِلَیْنَا لَمَا كَانَ إِلَّا أَكْلُ الْجَشِبِ وَ لُبْسُ الْخَشِن، «غیبت نعمانی»، ص 193؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 340، ب 27، از دعوات راوندی.
19. «وَ قَالَ(ع) لِلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ لَوْ كَانَ هَذَا الْأَمْرُ إِلَیْنَا لَمَا كَانَ إِلَّا عَیْشُ رَسُولِ اللهِ(ص) وَ سِیرَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع)»، «بحارالانوار»، ج 52، همان.
20. «غیبت نعمانی»، ص 122؛ «غیبت طوسی»، ص 292؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 3254، باب 27، ح 115 و ص 355 ح 116، از «غیبت نعمانی» در غیبت طوسی (الا الشعیر الجشب) آمده است جشب یعنی خشک (المنجد).
21. «معجم أحادیث الامام المهدی»، ج 4، ص 164، ح 1224؛ «غیبت نعمانی»، باب 15، ص 192؛ «بحارالانوار»، ج 52، ص 358، ب 27، ح 126.
22. «اصول کافی»، ج 1، ص 411؛ «بحارالانوار»، ج 40، ص 336.
مهدی واحدی
کلیدواژه ها:
آثار استاد