مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
یکی از عوامل چالشهای مردم نسبت به یکدیگر، در موضوع «بدگمانی، تجسس و غیبت» است و قرآن باطرح این مسئله که «از بسیاری گمان ها بپرهیزید و در امور دیگران تجسس و غیبت نکنید» درواقع سعی می کند مسئلههای اساسی در «اخلاق اجتماعی» را مقابل روی آن ها قرار دهد.
مشکل اصلی بشر در بحث اخلاق، مشکل جدی نگرفتن «حقوق» همدیگر است که متأسفانه در جامعه مسلمانان این مسئله به فور دیده می شود.
در آیات سوره حجرات چنین آمده است که خداوند به مؤمنین هشدار می دهد:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لاَ تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ؛ ای ایمان آورندگان! از بسیاری گمان ها بپرهیزید؛ زیرا برخی گمان ها گناه است و در امور دیگران تجسس نکنید» (آیه12).
چرا در قرآن کریم، به مؤمنان گفته شده نسبت یکدیگر سوءظن نداشته باشید یا در کار همدیگر تجسس نکنید و غیبت نداشته باشید؟
به نظر می رسید پاسخ این پرسش ها، در گرو فهمیدن رعایت حقوق مومنین است.
سرمایه بزرگ انسان در زندگی حیثیت، آبرو و شخصیت او است و هر چیز که او را در خطر بیندازد مانند آن است که جان او را به خطر انداخته باشد، بلکه گاه ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر محسوب می شود و اینجا است که گاه گناه آن از قتل نفس نیز سنگین تر است.
نخست آنچه در این آیه از آن نهی شده است، "ظن" و "بدگمانی" است. علامه طباطبائی بیان می کنند که «مراد از گمانی که در این آیه نهی شده گمان بد و سوءظن است وگرنه در مورد گمان خوب سفارش شده است ... و مراد از اجتناب از سوءظن اجتناب از پذیرفتن و تلقی آن است؛ چون خود گمان و ظن نوعی ادراک نفسانی است که انسان نمی تواند مانع آن شود. به همین دلیل هم فرمود: بعضی از گمانها گناه است، یعنی سوءظنی که انسان به آن ترتیب اثر دهد و به شخص مظنون تهمت زده یا توهین کند، گناه محسوب می شود. و اینکه فرمود: «کثیرا من الظن» برای اشاره به این است که گناه ظن سوء فی نفسه زیاداست و شاید هم می خواسته بفهماند که از بسیاری از مظنه ها اجتناب کنید، چه آنهایی که می دانید گناه است و چه آنهایی که نمی دانید، تا نتیجتا یقین بیابید که از ظن گناه و سوءاجتناب کرده اید» (1)
دومین سفارش، دوری از "تجسس" در کار یکدیگر است. «تجسس و تحسس هر دو به معنی جستجوگری است ولی اولی معمولاً در امور نامطلوب به کار می رود و دومی غالباً در امر خیر.
در حقیقت گمان بد، عاملی است برای جستجوگری، و جستجوگری عاملی است برای کشف اسرار و رازهای نهائی مردم، و اسلام هرگز اجازه نمی دهد که رازهای خصوصی آنها فاش شود.
بدیهی است اگر اجازه داده شود هر کس به جستجوگری درباره دیگران برخیزد و حیثیت و آبروی مردم بر باد می رود، و جهنمی به وجود می آید که همه افراد اجتماع در آن معذب خواهند بود. گسترش بی اعتمادی عمومی و کاهش علاقه افراد جامعه به یکدیگر، در اثر تجسس افراد در حریم خصوصی یکدیگر اتفاق می افتد». (2)
لذا یکی از عوامل بدبینی، ورود به حریم شخصی دیگران معرفی شده است؛ زیرا این کار امنیت و آرامش جامعه را بر هم زده و به آبروی مردم لطمه وارد می کند.
سومین عامل بدبینی مردم نسبت به یکدیگر، "غیبت" است. چرا که «گمان بد سرچشمه تجسس، و تجسس موجب افشای عیوب و اسرار پنهانی، و آگاهی بر این امور سبب غیبت می شود که اسلام از معلول و علت همگی نهی کرده است.
سپس برای اینکه قبح و زشتی این عمل را کاملاً مجسم کند آن را در ضمن یک مثال گویا ریخته، و می گوید: آیا هیچ یک از شما دوست دارد که گوشت بردار مرده خود را بخورد؟ به یقین همه شما از این امر کراهت دارید.
* تعبیر مرده به خاطر آن است که غیبت در غیاب افراد صورت می گیرد که همچون مردگان قادر بر دفاع از خویشتن نیستند. و این ناجوان مردانه ترین ستمی است که ممکن است انسان درباره برادر خود روا دارد.
پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله) فرمودند: «هر كس زن یا مردى را غیبت كند، تا چهل روز نماز و روزهاش پذیرفته نمى شود». (3)
غیبت بدبینی می آفریند، پیوندهای اجتماعی را سست می کند. سرمایه اعتماد را از بین می برد. و پایه های تعاون و همکاری را متزلزل می سازد.
در روایت دیگری از پیامبر عظیم الشأن اسلام آمده است:
«یا مَعْشَرَ مَنْ آمَنَ بِلِسانِهِ وَلَمْ یُؤْمِنْ بِقَلْبِهِ لا تَغْتابُوا الْمُسْلِمِینَ وَلا تَتَّبِعُوا عَوْراتِهِمْ فَانَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَةَ اخِیهِ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَوْرَتَهُ وَمَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَوْرَتَهُ یَفْضَحُهُ وَلَوْ فِی جَوْفِ بَیْتِهِ؛ اى گروهى كه به زبان ایمان آورده ولى با دل نه! غیبت مسلمانان نكنید و از امور پنهانى آنها جستجو نكنید، زیرا كسى كه در امور پنهانى برادران مذهبى خود كنجكاوى كند خداوند امور پنهانى او را آشكار مىسازد و در دل خانهاش رسوایش مىسازد» (4)
خلاصه اینکه اگر در اسلام غیبت به عنوان یکی از بزرگترین گناهان کبیره شمرده شده به خاطر آثار سوء فردی و اجتماعی آن است.
مولوی چه زیبا به تصویر می کشد:
الامومنان به پروردگار که دارید ایمان به روز شمار
همه درحق هم چه مرد و چه زن نمایید پهیز از شک و ظن
چه بسیار پندارهایی که هست که همچون گناهی به دل بر نشست
ظن نیکو بر، بر اخوان صفا گرچه آید ظاهر از ایشان جفا
آن خیال و وهم بد چون شد پدید صد هزاران یار را از هم
پی نوشت ها:
1- طباطبائی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج 20، ص 140
2- مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج22، ص191-190.
3- مجلسی، ج 72، ص 258.
4- طبرسی، مستدرک، ج2، ص104، حدیث 4 و 14.
مریم قاسمی
کارشناس ارشد فلسفه اخلاق
کلیدواژه ها:
آثار استاد