مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
کسی که با پیروی از معیارهای مناسب و رعایت آداب همسرداری تن به ازدواج نمیدهد، قطعاً با شکست مواجه میشود. چنین شکستی خواستِ خدا نبوده است. بلکه قضایی بوده که خداوند به دنبال یک انتخاب نامناسب (قدر نامناسب) در عالم قرار داده است.
عناوین مورد بحث در این جلسه:
* همه جلوههای حق تعالی، حدود و اندازهدار هستند.
* اگر بخواهیم به قضاهای خوب برسیم باید قدرهای خوب انتخاب کنیم.
* کسب زندگی هر آدمی در دنیا علاوه بر آنکه محصول زندگی او را مشخص میکند، نوع قضاهای که در آخرت برداشت میکند را مشخص میکند.
* انسان با نوع انتخاب قضاهای خود در زندگی دائماً در حال سازندگی دنیا و آخرت است.
* بخشش و عفو آزار و اذیتهای دیگران باعث عزت انسان میشود.
* بلاهای زندگی زمینهای برای شبیه شدن به خداوند است.
* ابری شدن دل، غم گفته میشود.
* تنها جایی که انسان باید بترسد، معصیت کردن و رفتن به جهنم است.
درمانهای اعتقادی غم
ایمان به قَدَر
بحث قضا و قَدَر، یکی از مباحث فوقالعاده مهم، شیرین و سازنده است. خداوند بزرگ که منشأ هستی است و عوالم مختلف هستی (جبروت و ملکوت و دنیا) را خلق نموده است، همه را کاملاً ریاضی و اندازه قرار داده است؛ یعنی از قانون قَدَر پیروی میکنند. این مسئله به قدری در نگاه «الله» مهم و ارزشمند است، که در جای جایِ قرآن آن را تأکید نموده و اصرار به فهمیدن و درک این موضوع از سوی انسانها دارد.
آیه «كُلُّ شَىءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ» نشان میدهد که هیچ مخلوق غیر ریاضی در عالم وجود ندارد، بهطوریکه حتی ریزترین مخلوقات خداوند، کاملاً اندازهدار و ریاضیاند که در اصطلاحات علوم الهی به این اندازهها، کلمه (قَدَر) اطلاق میشود. از سوی دیگر خداوند انسان را موجودی مختار خلق کرده است و به او اختیار داده است تا بتواند با عالم ملکوت ارتباط برقرار کند، همینطور در نحوه ارتباطش با اشیاء نیز تا حدودی مختار، انتخابگر و مسئول است.
اما خداوند برای هر ارتباطی در عالم، یک نتیجه قرار داده است. مثل 5=2+3 و یا از ترکیب دو اکسیژن و یک هیدروژن در هر جای عالم، مولکول آب تشکیل میشود.
هیچ ارتباطی در نظام خلقت وجود ندارد که بعد از برقرار شدن، نتیجه حقیقی خودش را بر جای نگذارد که به این نتیجه در اصطلاح قضا گفته میشود و به آن ارتباط برقرار شده که کاملاً ریاضی و اندازهدار است واژه قدر اطلاق میشود.
H2+o = H2o
نفس انسان نیز حقیقتاً تحت تأثیر قانون قضا و قدر است. میدانیم که هدف از خلقت انسان، رسیدن به سعادت جاودانه و ابدی اوست ]البته همراه با شاد بودن و لذت بردن از دنیا[. انسان برای رسیدن به چنین هدف و نتیجهای باید در چارچوب قَدَری که او را به این قضا میرساند، ارتباط برقرار کند. نمیتوان به هرگونه انتخاب، ارتباط، افکار و یا رفتاری تن داد و انتظار رسیدن به سعادت ابدی را داشت.
رسیدن به آرامش، شادی، عشق، لذت از زندگی و... همه و همه نیازمند رعایت ارتباطاتی هستند که انسان را به این نتیجهها میرسانند.
انتخاب قدر مناسب = رسیدن به قضای مناسب
هرگز نمیتوان با پیمودن راهی نامناسب (قدر نامناسب) که همان انتخابات، ارتباطات، رفتارها و افکار غلط میباشد به نتیجهی نامناسب (قضای نامناسب) رسید.
خداوند مهمترین شب سال را شب قدر قرار داده است تا بیاموزیم که باید اندازهها و حدود الهی را برای رسیدن به سعادت باور کنیم. باید ادراک کنیم که برای رسیدن به هر نتیجهای (قضا) مستلزم رعایت حدود و اندازههای آن نتیجه در روابطمان هستیم. بنابراین رسیدن به هر قضای خوبی، نیازمند انتخاب و رعایت یک قَدَر خوب است.
بهعنوان مثال انتخاب سرعت بالا در رانندگی همراه با عدم رعایت قوانین و... (قدر نامناسب) به تصادف (قضای نامناسب) میانجامد. بنابراین منظور از قضای الهی، خواستِ خداوند نیست، بلکه منظور قضایی (نتیجهای) است که خداوند به دنبال هر ارتباطی در عالم (قدَر) قرار داده است.
کسی که با پیروی از معیارهای مناسب و رعایت آداب همسرداری تن به ازدواج نمیدهد، قطعاً با شکست مواجه میشود. چنین شکستی خواستِ خدا نبوده است. بلکه قضایی بوده که خداوند به دنبال یک انتخاب نامناسب (قدر نامناسب) در عالم قرار داده است.
بنابراین سبک زندگی هر انسان در دنیا (نحوه انتخابها، ارتباطات، رفتارها و افکار) علاوه بر اینکه سطح شادی، آرامش، رضایت و لذت (قضای اول) او را از زندگی تعیین میکند، بهطور قطع تعیینکنندهی نوع سعادت و یا شقاوت او در زندگی آخرتی (قضای دوم) نیز میباشد. اکنون به راحتی میتوانیم معنای جمله «دنیا مزرعهی آخرت است» را دریابیم.
ما در آخرت همان را درو خواهیم کرد (قضا) که در دنیا میکاریم (قَدَر).
چه کنیم که همه قضاها به نفع ما خاتمه یابد!
انسان در دنیا در انتخاب بخشی از قضا و قدرها مختار است، اما یک سری از اتفاقات، حوادث، ارتباطات و... در گروی اختیار انسان نیست، یعنی یک سلسله قَدَرهایی به سوی انسان گسیل میشود که انسان اصلاً در انتخاب آن نقشی ندارد، لذا قضای حادث شده بعد از این قَدَر نیز به انتخاب او نبوده است. مثلاً ما تعیین کننده پدر و مادر خودمان نبودهایم.
اما دستهی دیگری از قَدَرهاست که انتخاب آنها با ماست. بنابراین قضای آنها نیز در انتخاب ماست. اما نکتهی بسیار مهم در این بحث آن است که؛ خداوند بزرگ آنقدر به ما اختیار و انتخاب داده است که اگر با قدرت اختیار خود، در آن سلسله از قَدَرهای انتخابی، دقت کرده و دست به انتخابهای درست بزنیم، بقیه قضاهایی که در اختیار ما نیست و از بیرون به ما تحمیل میشود را در نهایت به نفع ما خاتمه میدهد. پس ما با انتخاب مناسب قَدَرهای اختیاری قادریم قدرهای غیر اختیاری را به نفع خودمان تمام کنیم.
انسانها چه قَدَرهایی را قلباً انتخاب میکنند؟
عوامل مؤثر در نوع انتخاب قَدَرها از سوی انسانهای مختلف به اشخاص، تمایلات آنها و میزان تغذیهی آنها در هر کدام از بخشهای پنجگانهی وجودیشان بستگی دارد. انسان با توجه به اینکه کدام از بخشهای فوق عقلانیاش تغذیه شده و بر نفس او غلبه دارد، دست به انتخاب قَدَرهای گوناگون میزند. بنابراین با انتخاب هر قَدَر، قضای متناسب با آن قَدَرها را نیز انتخاب میکند.
بهعنوان مثال، نوع رفتارها با هرکدام از افراد خانوادهی ما، بازتاب خاصی از سوی آنان را با خود به همراه دارد و یا زیادهروی در استفاده از fast food ها، در نهایت تولید بیماریهای خاصی را مینماید. بنابراین ما برای دور ماندن از آن دسته از بیماریها، مجبوریم در استفاده از fast food ها دقت بیشتری نماییم.
اگر خداوند، ابتلا به بعضی از خُلقها، رفتارها و... را دلیل جهنمی شدن انسان معرفی میکند، تنها به این دلیل است که ما از انتخاب آن قَدَرهای نامناسب (ابتلا به آن خلقها و...) پرهیز کنیم تا به قضای نامناسب جهنمی شدن مبتلا نگردیم، زیرا تا زمانیکه عمر ما باقی است، ما هنوز فرصت انتخاب قَدَرهای مناسب را برای رسیدن به قضای مناسب (سعادت ابدی) در اختیار داریم.
نحوه رویارویی با قضا و قَدَرهای گوناگون
شادیها، نعمتها و خوشیها که ظاهراً و باطناً مورد تأیید نفس و قلب انسان بوده و همهی انسانها از آنها استقبال میکنند اما برای حفظ شادی و آرامش در قضاهایی که ظاهرا غمبار هستند، داشتن یکسری از مهارتها الزامی است. اگر به این مهارتها مجهز باشیم، هرگونه اختلاف، بدی دیگران، سختیها، فقدانها و... نردبانهای ما برای رسیدن به کمالات انسانی و تشبه به اخلاق الهی خواهند بود.
بهعنوان مثال اگر در مقابل بدی و ظلم دیگران، به جای انتقام، عفو کردیم و گذشتیم، صاحب اسم عفو و غفور خداوند خواهیم شد.
بهطور کلی شدائد زندگی انسان به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته اول، سختیها و مشکلاتی هستند که ما در اثر سهلانگاری، بیمبالاتی، انتخابها و ارتباطات اشتباه و.. برای خودمان بهوجود میآوریم که خداوند در مورد این دسته از مشکلات و رنجها مژده داده است که آنها را کفارهی گناهان قرار داده و از غمهای آخرتی ما میکاهد.
دسته دوم سختیها و مشکلاتی هستند که دیگران برای ما ایجاد میکنند و ما در تولید آنها هیچ نقشی نداشتهایم. بهعنوان مثال مشکلاتی که همسر، فرزندان، دوستان و دیگران برای ما تولید میکنند، تصادفاتی که در اثر سهلانگاری کس دیگری بهوجود آمده، ظلمی که از اشتباه سیاستمداران و... بر مردم یک ملت وارد میشود، همه و همه زمینهای برای کسب اسماء الهی و تشبه به الله و قطعا نردبانی برای رشد انسانها میباشند. بهشرط آنکه آنان از این نردبانها بالا بروند.
مؤمن به سبب اتصال به کانون عشق و عاطفه حتی در از دست دادن عزیزترینهای زندگیاش نیز فرو نمیریزد. بهطوری که فشارهای عاطفی وارد بر او نیز کفارهی گناهان او و درجات آخرتیاش میباشد.
تلاش در انتخاب قَدَر مناسب و توکل و اعتماد به الله در رسیدن به قضای مناسب
نبیاکرم (صلیالله علیه وآله و سلم) میفرمایند؛ «الإِیمَانُ بِالْقَدَرِ یُذْهِبُ الْهَمَّ وَالْحَزَنَ؛ ایمان به قدر، نگرانیها و غمهایتان را از بین میبرد.
ما باید در انتخاب قَدَرهای مناسب نهایت تلاش را هزینه کنیم. وقتی انتخابهایمان درست بود، دیگر باید به قضایی که خداوند در پی قَدَرها قرار داده است مطمئن و راضی باشیم و آرامش و شاد به استقبال قضاها برویم.
مهارتهای انسان در انتخاب قدرها، دعاها و صدقههای او و دعاهای دیگران همه و همه انسان را به سمت قضای مناسب پیش میبرد.
حال اگر علیرغم همهی تلاشها و دعاها و صدقهها و... نتیجهای ظاهراً نامناسب پیش آمد یعنی قضایی که ما انتظار نداشتیم پیش نیامد، نباید نگران باشیم، چون هیچوقت هیچ چیزی به ضرر ما تمام نمیشود چون در درگاه خدا هیچ دعایی رد شده نیست. هرچه پیشآمد حتما خیر ماست. پس نباید با خداوند درگیر شده و چون و چرا در اوامر و صلاحدیدهای او وارد کنیم. کسی که خداوند را بهعنوان رب خود برگزیده است در اطاعت از مربی خود چون و چرا نمیکند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد