مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
قیمت هر انسان به نوع محبوبها و کششهای قلبی اوست. انسانها در زندگی دنیائی خود، با هر کس و یا هر چیزی که محشور باشند، در آخرت نیز با همان کس یا همان چیز محشور خواهند شد.
شخصی به خدمت رسول خدا «صلی الله علیه و آله و سلم» رسید و عرض کرد: «الرَّجُلُ یُحِبُّ الرَّجُلَ ولا یَستَطیعُ أن یَعمَلَ كَعَمَلِهِ...»
یک نفر کسی را دوست دارد، امّا نمیتواند مانند او عمل کند (به اندازه او خوب باشد)
پیامبر پاسخ دادند: «المَرءُ مَعَ مَن أحَبَّ»
انسان با کسی خواهد بود که دوستش دارد.
این جمله معجزهآسای پیامبر هم یک بشارت عظیم است و هم یک اعلام خطر بزرگ!!! وای به روزی که انسان کسی را مبغوض بدارد که محبوب خداست.
یَابنَ مَسعودٍ ، أحِبَّ الصّالِحینَ؛ فَإِنَّ المَرءَ مَعَ مَن أحَبَّ، فَإِن لَم تَقدِر عَلى أعمالِ البِرِّ فَأحِبَّ العُلَماءَ، فَإِنَّهُ یَقولُ
"وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِكَ رَفِیقًا".
یابن مسعود، صالحان را دوست بدار، پس هر کس همراه کسی خواهد بود که دوستش دارد، و اگر قادر به بسیاری از اعمال خیر نیستی، علماء را دوست بدار. زیرا خداوند میفرماید: هر که از خدا و رسول اطاعت کند، با کسانی خواهد بود که خداوند به آنها نعمت داده است؛ انبیا، صدیقین، شهداء و صالحین و ... که چه نیکوئی رفقائی هستند.
پیامبر رحمت، در این روایت، آینده انسانی را که در مهندسی معشوق موفق بوده است، ترسیم میکند.
مسئله رفیق در زندگی هر انسان، یکی از مهمترین مسائل است. و عدم توانایی در یافتن رفقای خوب و الهی، نشانه ضعف شخصیتی انسان است. اگر سبک زندگی انسان به گونهای باشد که او را از به دست آوردن رفقای خوب دور کند، سبک صحیح و رسانندهای نخواهد بود. مسئله رفاقت به قدری مهم و کلیدی است که خداوند از آن به عنوان دستآویزی برای تحریک و تشویق مؤمنان در تنظیم مهندسی معشوق استفاده میکند.
عجز حقیقی انسان، درست در لحظهای است که انسان از میان چهار گروه از اشراف آخرت (انبیاء، صدیقین، شهدا و صالحین) که قرآن آنان را بهترین رفقای دنیا و آخرت میداند، هیچ رفیقی نداشته باشد، عدم رفاقت با دوستان بهشتی، حقاً انسان را از حرکت باز خواهد داشت.
یکی از راههای مؤثر در جذب رفقای الهی، توجه به پاتوقهای معنوی است. روابط اجتماعی در اسلام به گونهای تنظیم شده است، که انسانها فرصت رفت و آمد در پاتوقهای معنوی (مجالس اهلبیت، محافل ذکر، جلسات معرفتی و ...) و همنشینی و رفاقت با انسانهای قدرتمند و معنوی را پیدا میکند. چنین رفقائی، ثروتهای معنوی و مادی یک انسان بوده و گاه از اعضای خانواده او نیز نزدیکتر و یاریکنندهتر خواهند بود.
برای قیامتت عشق آماده کردهای؟
اَنَس یکی از اصحاب پیامبر میگوید: من و پیامبر در حال خارج شدن از مسجد بودیم که مردی در کنار مسجد ما را دید و گفت: ای رسول خدا، قیامت کی خواهد بود؟ پیامبر فرمود: برای قیامت چه آماده کردهای؟ پیرمرد فرو ریخت و گفت: نه نماز زیادی، نه روزه و نه صدقه بسیاری ... امّا من واقعاً خداوند و رسول او را دوست دارم. پیامبر فرمود: «أنت مَعَ من أحبَبتَ»؛ تو با کسی هستی که دوستش داری.
نکته بسیار ظریف این روایت آن است که شخص سؤال کننده، اساساً سؤال خوبی نپرسیده و کسی که خوب پرسیدن را نیاموخته، نباید انتظار پاسخ خوب را نیز داشته باشد.
فراموش نکنیم آنان که در دنیا، خود را برای پاسخ به تمام سؤالات آخرت آماده نموده و تمام عمر خود را در حال دویدن برای آماده کردن لحظه تولدشان میباشند، در قیامت نیز به اندازه چشم برهمزدنی وارد بهشت خواهند شد.
از بزرگترین و کلیدیتری سؤالات قیامت، نحوه ارتباط انسان با امام زمانش میباشد. کسی که در روزگار زندگی خود با نام امام زمانش و یاد او نفس کشیده، برای او دویده، خسته شده، بیخواب شده، هزینه نموده و ... قطعاً در قیامت، معطلی نخواهد داشت. یک ارتباط خوب با امام زمان، ضعفهای دیگر انسان را جبران خواهد کرد، امّا ضعف در کیفیت ارتباط انسان با امام زمان، با هیچ قوتِ دیگری قابل جبران نخواهد بود.
کمی با خود فکر کنیم... آیا خانواده آسمانیِ ما، سهمی در زندگی ما دارند؟ آیا نحوه رفتارها و ارتباطات ما با خانواده زمینیمان، براساس روابطمان با خانواده آسمانیمان تنظیم میشود؟ ...
حضرت زهرا «سلام الله علیها» مادر آسمانی ما، درست در لحظهای که امام زمان خود را در خطر دید، تمام حیثیت خود را از خاطر برد؛ تنهایی خود را، بارداری خود را، چشم به راهی فرزندانش را، علی را به عنوان شوهرش و ...
او تنها یک چیز را میدید و آن، امام زمانش بود، از همین رو تمام حقیقتِ خود را به پای امام خود سر بُرید.
این همه قاطعیّت، شجاعت و صلابتی که حضرت زهرا به نمایش گذاشت تنها یک هدف را دنبال میکرد؛
"مردم، از امام زمانشان محروم نشوند...."
آیا ما که در عزای زهرا جامه سیاه به تن کرده و اشک میریزیم، برای چنین هدفی، قدمی برداشتهایم؟
یک آسمان تفاوت است میان دو انسان که با دو نگاه مختلف زندگی میکنند؛ کسی که با زمین، بر اساس آسمان، ارتباط برقرار میکند و یا کسی که آسمان را فدایِ روابطِ زمینیاش مینماید!!!
محبت؛ عاملی مؤثّر در اشتداد نفس
امام باقر «علیهالسلام» میفرمایند: کسی نزد پیامبر اکرم رسید و گفت: یا رسول الله، من نمازگزاران را دوست دارم، امّا خودم نماز خوبی نمیخوانم، روزهداران را دوست دارم، امّا روزهام، آنچنان خوب نیست. پیامبر فرمود: تو با کسی خواهی بود که دوستش داری و نفس تو، به اندازه عمل تو بزرگ میشود.
موارد بسیار زیادی وجود دارد که علاقه به یک انسان خوب، سبب رشد انسانی و وسعت نفس انسان شده است.
و این هنر یک انسان است که بتواند به واسطه خوبیهایش، دیگران را به سمت خوبی، سوق دهد.
پدر و مادر یک خانواده، باید پایههای خانواده را بر عاطفه و محبّت بنا نهاده و خروجیهای عاطفیِ بسیاری داشته باشند تا بتوانند فرزندان را در پذیرش سبک زندگی الهی، مطیع خود سازند. تندیها و خشونتهای والدین، مانع بزرگی در پذیرش سبک زندگیِ والدین از سوی فرزندان میباشد.
فرصتهای عاشقی را جدی بگیریم ... عاشق خواهیم شد!
امام صادق «علیهالسلام»: «حقُّ عَلَی الله عَزّوجل، أن تصیروا مَعَ من عِشتُم معه فی الدنیاه»
خداوند این حق را بر خود قرار داده که شما را در آخرت همراه کسانی قرار دهد که در دنیا با آنان زندگی کردهاید.
منظور از همراهیِ دنیائی، نوع دلدادگیهای یک انسان است. به چه عشقی زندگی کرده است؟ به چه دغدغهای سبک زندگیاش را تنظیم نموده است؟ معشوق حقیقیاش کیست؟...
آسیه در خانه فرعون زندگی میکند، امّا معشوقش الله است. و به دنبال خانهای که در کنار معشوقش در بهشت باشد، میگردد.
برای عاشق شدن، برای دلداده شدن، شرکت در مجالس عاشقانه اهلبیت را جدّی بگیریم. فرصتهای عاشقی زمانی است که انسان برای معشوق خود به شادی و یا غم مبتلا شود. آنان که به دنبال دلِ عاشق میگردند، فرصتهای عاشقی را جدّی بگیرند... .
برگرفته از سلسله مباحث خانواده آسمانی، استاد محمد شجاعی
کلیدواژه ها:
آثار استاد