مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
در زیارت عاشورا از خدا چنین طلب می کنیم:«أَنْ یُبَلِّغَنیِ الْمَقامَ الْمَحْمُود لَکُمْ عِنْدَاللّهِ؛ ما از خدا همان مقام شما که نزد خداوند تبارک و تعالی دارید، میخواهیم». این یک حقیقت است که ما میتوانیم با آنها محشور شویم و هم درجه آنها باشیم.
عناوین مورد بحث در این جلسه:
انسان به جائی که مدام به دنبال درست کردن عملش باشد باید ضعف معرفتی و محبتی دل خود را برطرف نماید.
اگر انسان به زور خودش را بر روی صراط نگه دارد، بالاخره فریب شیطان را می خورد، با عشق خیلی راحت به این امر می شود.
کسی که حقیقت انسانی خود را رشد دهد در همه حال خوش است.
شیخ محمد بهاری می فرماید که انسان اگر 40 سال گناه داشته باشد ولی تصمیم بگیرد و صدق داشته باشد، می تواند با اهل بیت محشور شده و در آغوش آنها باشد.
اگر کسی بخواهد راه میانبری را بیابد تا 15 الی 20 سال خود را جبران کند، اولین کار این است که محبوب های دلش را بررسی کرده و خدا و ائمه و جهاد را در رأس معشوق هایش قرار داده و مبدأ میل خود را عوض کند.
اگر کسی بخواهد ولی خدا بشود باید اول سربازی کرده و دوم هم حزب و هم گروه اهل بیت شده و اگر در حزب آنها بماند ولی خدا خواهد شد.
اگر به دیگران نگاه آسمانی کنی، نگاه آسمانی شعار وجودی ات می شود.
علاقه هایتان را بر مبنای علقه و خانواده ی آسمانی قرار دهید نه براساس رابطه ی خانوادگی و حیوانی و زمینی.
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 355 «خانواده آسمانی » مورخ 94/۱/20 ، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
لازمه ی معیت اهل بیت «علیهمالسلام»؛ محبت با آنها
عبدالله بن سامت در مورد ابوذر«رحمهالله علیه» میفرماید: ابوذر دلبسته و شیفته امیرالمؤمنین«علیهالسلام» بود.
ابوذر به پیامبر«صلیالله علیه وآله وسلم» عرض کرد:
یَا نَبِیَّ اللَّهِ إِنِّی أُحِبُّ أَقْوَاماً مَا أَبْلُغُ أَعْمَالَهُمْ؛ من اقوامی را دوست دارم اما از نظر عمل به آنها نمیرسم. فَقَالَ یَا أَبَاذَرٍّ، الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ وَلَهُ مَا اكْتَسَبَ؛ پیغمبر فرمود: هر کس، با کسی است که او را دوست میدارد، اما هر کسی کار خودش را دارد و مزد خودش را میگیرد. همان طور که می بینید در این روایت شرط معیت در آخرت را در دنیا دانسته است. یعنی معیتهای آخرتی براساس محبوبهای دنیایی تعیین میشود.
ما در برزخ و قیامت با کسانی زندگی میکنیم که در دنیا الگوی عملی ما بودهاند. در انتخابها، ارتباطات و چینشهای فکری خودمان آنها را منشأ اثر قرار دادیم.
در ادامه روایت حضرت می گوید: «وَلَهُ مَا اكْتَسَبَ فَإِنِّی أُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاهلبیت نَبِیِّهِ فَقالَ فَإِنَّكَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ؛ انسان همراه کسی است که دوستش میدارد و بهرهاش همان است که به دست آورده من به پیغمبر عرض کردم که؛ من خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبرش را دوست میدارم. حضرت فرمودند: پس تو همراه کسانی هستی که دوستشان میداری».
ما ممکن است از نظر عمل به اهل بیت نرسیم، اما آنچه که ما را به مقام اهل بیت میرساند، عشق ما به اهل بیت است.
مهم این است که اهل بیت«علیهمالسلام» چون اصل و ریشهی ما هستند به ما محبت پدری و مادری دارند و هیچ پدر و مادری دوست ندارد بچههایش را پایینتر از خودشان ببینند.
در زیارت عاشورا از خدا چنین طلب می کنیم:«أَنْ یُبَلِّغَنیِ الْمَقامَ الْمَحْمُود لَکُمْ عِنْدَاللّهِ؛ ما از خدا همان مقام شما که نزد خداوند تبارک و تعالی دارید، میخواهیم». این یک حقیقت است که ما میتوانیم با آنها محشور شویم و همدرجه آنها باشیم.
خداوند خطاب به فرشتهها در مورد فلسفه خلقت انسان میفرماید: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً؛ من میخواهم در زمین جانشین قرار بدهم. اگر بدانیم که برای چه هدفی به زمین آمدیم در تصمیمها، انتخابها، ارتباطات، رفتارها و افکارمان درست عمل میکنیم. بسیاری از آدمها از نظر مراحل کمالات جمادی، نباتی و حیوانی بلاتکلیف نیستند، ولی تکلیفشان با دلشان مشخص نیست. اینها آدمهای شاد و آرامی نیستند؛ چون تولید شادی و آرامش در بخش فوق عقلانی اتفاق میافتد. اگر این بخش فعال نباشد هرچند در مراحل پایینی موفق عمل کرده باشد، باز هم آدم ناآرام و بیحوصلهای است. وقتی که بخش فوق عقلانی درست عمل کند، ما آدمهای شاد و آرامی خواهیم بود.
بانویی مثل حضرت زینب کبری«سلامالله علیها» همه چیز را از ایشان میگیرند ولی میفرماید: «وَ ما رَأیتُ إلّا جَمیلاً» و یک نفر هم همه دنیا دستش است امّا بلاتکلیف، مضطرب و بیحوصله است.
اگر تکلیفمان را با خودمان، خانواده آسمانی و فلسفه خلقتمان روشن کنیم، تمام سبک زندگیمان را براساس رسیدن به آن هدف تنظیم خواهیم کرد.
اهل بیت همه ما را به مقام خودشان دعوت کردهاند. هیچکس نیست که بگوید من نمیتوانم به آن مقام برسم. حتی اگر 40 سال گناه، فحشا و منکرات داشته باشی، 70 پیغمبر را هم کشته باشی، اگر تصمیم بگیری میتوانی با اهل بیت محشور شوی. آغوش اهلبیت همواره برای ما باز است فقط باید تصمیم بگیریم.
عبدالرحمن بن صفوان خدمت پیامبر«صلیالله علیه و آله و سلم» رفت و با ایشان بیعت کرد و مسلمان شد. حضرت دست مبارکشان را روی دست صفوان کشیدند. صفوان گفت: ای رسول خدا من واقعا دوستت دارم پیامبر فرمودند: «المرءُ مَعَ مُن أحبَّ»
کسی که میخواهد گذشته خودشان را جبران کند اول باید تکلیف خودش را با دلش مشخص کند، باید روی عشقش سرمایهگذاری کند. محبوبهایش را بررسی کند.
طبق قاعده قرآن این سه معشوق «الله»، خانواده آسمانی و جهاد باید در رأس معشوقهای ما باشند.
امام هادی«علیهالسلام» میفرماید: «بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِینِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیَانَا...؛ شما وقتی میخواهید با ما حرف بزنید بگویید؛ خدا به عشق شما معارف دین را به ما یاد داده و تمام فسادهای گذشته ما را بواسطه محبت شما اصلاح میکند». عشق که بیاید همه تلخیها از بین میرود.
جابر بن عبدالله انصاری به عطیه میفرماید: از حبیبم رسول خدا شنیدم؛ هرکس گروهی را دوست داشته باشد خداوند با همان گروه محشورش میکند.
وقتی در سپاه خدا باشی، پیروز هستی. وقتی در حزب خدا باشی، رستگار خواهی شد.
«فَإِنَّ أَوْلِیَاءَكَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ انسان باید سربازی کند و همحزبی خدا و اهل بیت شود». (دعای روز سه شنبه)
همگروه اهل بیت شدن بزرگترین شرافت است. «یَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» (سوره اسراء/آیه 71)
ببین الان چهقدر امام زمان«علیهالسلام» را دوست داری، چهقدر برای حضرت فایده داری، چهقدر برای حضرت هزینه میکنی، از همین جا معلوم میشود که قیامت در گروه امام زمان هستی یا خیر؟
الگوی عملی و امام تو کیست؟
هرکس عمل هر گروهی را دوست داشته باشد در عمل آنها شریک خواهد بود.
در روایت داریم؛ «یا عالم باش یا علما را دوست داشته باش».
دقت کن؛ نوع گروههایی که با آنها ارتباط داری چه کسانی هستند، قیمتت هم همان است.
ببین کدام گروهها تو را راحت بین خودشان میپذیرند.
اگر به حزب و گروهی که در آن قرار داری معتقد باشی، اصلا برایت مهم نیست که گروههای دیگر تو را میپذیرند یا خیر.
حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» در دعای عرفه عرض میکند؛ «ماذا وَجَد مَن فَقَدک؛ چه چیزی پیدا کرده کسی که تو را گم کرده».
اگر ما خدا را از دست بدهیم چه چیز داریم جز یک مشت اعتباریات؟ وقتی که آسمان ما را نپذیرد، هرقدر زمین بپذیرد، ما گرفتار ظواهر هستیم و باطندار نیستیم و دچار توهمات هستیم.
«أحبِب مُحب آل مُحَمَّد ما أحبهم؛ کسی که دوستدار آل پیامبر هست را دوست داشته باش».
علاقه ما به همدیگر باید بر اساس تعلقات بخش انسانیمان باشد. وقتی شیعهای را دوست داری یعنی خودت را دوست داری «هو أنت» دقیقا مثل خودت با او رفتار کن. بر اساس نظام معرفتی و انسانی به آدمها نگاه کن.
امام رضا «علیهالسلام» فرمودند؛ «اگر کسی یک شیعهای را اذیت کند من نفرینش میکنم».
اگر بتوانی کار کسی را انجام دهی ولی تأخیر بیاندازی، برای هر یک روز 80 سال در قیامت معطل خواهی شد. اگر حاجتی داشته باشد و بتوانی حاجتش را برآورده کنی و نکنی، وقتی در قبر میروی حتی اگر مغفرت خداوند شامل حال تو شود یک مار هر روز از داخل جهنم میآید و تو را نیش میزند و میرود.
ما حق نداریم با یک شیعه و یک محب از دریچه نگاه کمالات پایینی نگاه کنیم.
«وَ أَبْغِضْ مُبْغِضَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ كَانَ صَوَّاماً قَوَّاماً؛ دشمن بدار هرکس که آل پیامبر را دشمن میدارد، حتی اگر همیشه در حال نماز و روزه باشد».
کسی که بغض خانواده آسمانی در دلش باشد آدم بیرحمی است و انسانهای دیگر را قربانی مطامع خودش میکند.
عشق مثل یک سکه دورو است یک روی آن عشق و روی دیگر آن تنفر است. عشق به معشوق و تنفر از هر چیزی که تو را از معشوق دور میکند.
والحمدلله رب العالمین
کلیدواژه ها:
آثار استاد