مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
رسانه ها، مراکز فرهنگی، مدارس، دانشگاه ها، سمن ها و ... عملکرد مثبتی در این زمینه نداشتند . این افکار فروخته و حرف های نزده به دنبال مفری می گردند تا مانند آتشفشانی فوران نموده و خود را بروز دهند.
به گزارسرعت و کیفیت نفوذ شبکه های اجتماعی در ایران بیش از آن چیزی بود که بسیاری از تحلیلگران فرهنگی و اجتماعی آن را انتظار می کشیدند و به یکباره موجی از فیس بوک بازها، چت نویس ها و واتس آپی های کشور را فرا گرفت. گروه های دوستی و موضوعی تشکیل شد، از فعالیت های سیاسی و فرهنگی گرفته تا مشاعره و مشاوره اقتصادی و خانوادگی بورس دغدغه جوانان شد.
خارج از آنکه برخورد محدود کننده با این شبکه ها تا چه اندازه صحیح و یا موفق بوده باید به چرایی اقبال چنین محیط هایی در بین ایرانی ها پرداخت.
اولین و شاید مهمترین دلایل حضور افراد در این شبکه ها، دیده شدن و شنیده شدن است. جوان هایی که درباره یک موضوع –مرتبط یا غیر مرتبط- نظراتی دارند، حرفی دارند که می خواهند بزنند، شنیده بشوند، حتی اعتراض کنند، موثر باشند و دیده شوند؛ بیشترین مخاطبین این شبکه ها هستند. این افراد معمولا نه تنها صفحات فعالی دارند، بلکه ذیل مطالب دیگران نظر می گذارند، بحث می کنند و در گروه ها عضو می شوند تا دیده شدن خود را به حداکثر برسانند.
این به خاطر آن است که متأسفانه در کشور ما فعالیت ها و بروز های اجتماعی مردم نهاد آنچنان که باید و شاید خود را نشان نداده اند. رسانه ها، مراکز فرهنگی، مدارس، دانشگاه ها، سمن ها و ... عملکرد مثبتی در این زمینه نداشتند . این افکار فروخته و حرف های نزده به دنبال مفری می گردند تا مانند آتشفشانی فوران نموده و خود را بروز دهند.
شاید به همین خاطر باشد که اغلب فعالین پرکار شبکه های اجتماعی پس از مدتی به افرادی کم اثر تبدیل می شوند و بسیاری از آنها صفحات خود را میبندند و از این دنیای مجازی خداحافظی میکنند. چرا که آنچه می خواستند بگویند، گفتند و اکنون با ذهنی آرام و تخلیه شده دیگر هدفی برای حضور در چنین شبکه هایی نمی بینند، البته برخی دیگر هم به این سبک زندگی و بودن عادت میکنند و به حضور خود ادامه میدهند.
دیگر علت اقبال شبکه های اجتماعی، حضور با شخصیت های از نو نوشته است. چرا که این محیط ها به شما اجازه می دهد تا شخصیت مطلوب خود را بازسازی کنید و در آنجا به نمایش بگذارید. حتی نام و عکس شما می تواند آرزوی شما باشد نه واقعیت شما، همچنین تحصیلات، نوع فکر و بسیاری ابعاد شخصیتی شما می تواند مورد بازسازی قرار گیرد.
این جمله دربین فعالین شبکه های مجازی مشهور است که "اینجا همه راستگو، حق طلب، با انصاف و با ادبند" و دیگران با شما بر اساس این شخصیت خود ساخته ارتباط می گیرند و برخورد می کنند و این خود احساس مطلوب بودن را در فرد ایجاد می کند.
یکی دیگر از دلایل اقبال جوانان به این محیط های مجازی، موضوع تجربه های جدید است. تجربه جدید از یک رابطه دوستانه، از حضور در یک گروه خاص، از ارتباط با شخصیت ها و کارکترهای مختلف که در دنیای واقعی دسترسی به آنها بعید و یا غیرممکن است. تجربه جدید از یک ارتباط مجازی که هیجان آن کمتر از بهترین تفریحات و سرگرمی های امروزی نیست، ارتباطی که فارغ از سالم یا ناسالم بودن آن حتی برای فرد تعهد آور نیز نمی باشد.
این دلایل و بسیاری از دلایل دیگر که از حوصله این بحث خارج است موجب شده تا میلیون ها نفر از مردم ایران به ویژه جوانان، مهمان شبکه های مجازی باشند و این پدیده نوظهور و غافلگیر کننده، موجبات نگرانی مسئولین فرهنگی و دولتی و همچنین خانواده ها را فراهم ساخته است.
با کمی دقت می توان تایید کرد که این حضور پررنگ و وابستگی به دنیای مجازی واقعاً برای یک جامعه خطرناک و مضر است –البته که کسی با استفاده صحیح و منطقی از آن مخالف نیست- اما راهکار برخورد با این پدیده نوظهور چیست؟ آیا با فیلتر کردن و وضع قوانین دشوار می توان این رفتار را کنترل کرد؟ آیا با هشدار و ترساندن افراد و خانواده ها از خطرات این فضا می توان بر این تکنولوژی غالب شد؟ آیا با نادیده گرفتن و حواله کردن این موضع بر "جو زودگذر" می توان بر یک نیاز به حق اجتماعی سرپوش گذارد؟
به نظر می رسد یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با شبکه های تحت وب و اپلیکیشن های موبایلی، برخورد ریشه ای با این پدیده هاست. فهم درست –نه توجیه گرانه و نه شعاری- از چرایی حضور جوانان در این شبکه ها و برطرف کردن صحیح نیازهای ایشان در عالم واقعیت می تواند راهگشای این مسئله و بسیاری از مشکلات دیگر باشد.
اگر رسانه های محلی و سراسری توجه بیشتری به نظرات مردم داشته باشند و آنها را به درستی منعکس کنند؛ اگر سمن ها –سازمان های مردم نهاد- فراگیر شده و عملکردی واقعی در فعال سازی و بالابردن حوزه تاثیر جوان ها داشته باشند؛ اگر مساجد، کانون های فرهنگی و هیئات به رسالت اصلی خود توجه بیشتری داشته باشند؛ اگر سیستم آموزشی به گروه های دوستی و همکلاسی توجه بیشتری نموده و آنها را تقویت کند؛ اگر خانواده ها و معلمین به جوان شخصیت داده و او را محترم و قابل اعتماد بدانند، اگر دانشگاه تریبون آزاد خود را مختص ایام انتخابات نکند و ده ها اگر دیگر؛ آن وقت دیگر نیازی به نگرانی از ورود تکنولوژی های اینچنینی نخواهد بود، چرا که این جامعه واکسینه و بیمه شده است.
کلیدواژه ها:
آثار استاد