مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
به گزارش منتظران منجی «عج»، در جلسه 345 «خانواده آسمانی» كه در مورخ ۹۳/۱۱/30 برگزار شد، استاد محمد شجاعی به ادامه بحث پرداختند که شرح آن در زیر می آید:
خطر در کمین مؤمنان!
در جلسات قبل آموختیم که اباالحسن «علیهالسلام» از ابتلای شیعیان به خُلقهای شمرده شده در نامه به خداوند پناه میبرد، چرا که این خُلقها را وسیلهای برای حذف روح ایمان از شیعیان و خروج آنها از دایره ولایت اهلبیت «علیهمالسلام» میداند.
برای یک انسان حقیقی، خروج از دایره ولایت پدر و مادر زمینی نیز دردآور و غیرقابل تحمل است، چه رسد به آنکه چنین کلام سنگینی را از زبان پدر آسمانیاش بشنود.
باید دائماً به مرکز قدرت و امنیت «الله» پناه برد، چرا که آفاتِ بیشماری در مسیر حرکت به سوی الله، انسانها را تهدید میکنند که البته این آفات در آخرالزمان بیشتر و خطرناکتر میباشند، به طوری که در روایات آمده است که شیاطین در آخرالزمان، با تمام قدرت و توان خود به میدان میآیند تا مانع حرکت مؤمنین به سمت رفع موانع ظهور و رسیدن به آغوش امام و پدر حقیقیشان گردند.
حقیقتِ دشمنیِ شیطان و استعاذه انسان به الله
امیرالمؤمنین «علیهالسلام» میفرمایند: من در هنگام نزول وحی بر پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» صدای نعره شیطان را میشنیدم. «حقیقت وحی» که همان هدایت انسانهاست، در هر جایی از عالم که اتفاق بیفتد، به نعره شیطان منجر میگردد.
امیرالمؤمنین این نعره را در هنگام نزول وحی بر پیامبر میشنیدند که این بعثت یک بعثت جمعی بود. اما حقیقت مسأله این است که شیطان از هر بعثتِ شخصی، که برای هر انسان اتفاق میافتد نیز، به نعره در میآید.
هرگاه انقلابی در درون کسی اتفاق میافتد و او یک گام در مسیر ایمان به جلو پیش میرود، شیطان با تمام وجودش تلاش میکند تا او را از ادامه مسیر باز دارد و اگر در این امر موفق نشود، نعره او به آسمان بلند خواهد شد.
در شناخت ریاضیات روح، این تحولات، امری کاملاً حقیقی است. هرگاه انسانی تصمیم به آشتی با الله و خانواده آسمانیاش میگیرد، شیاطین جن و انسانهایی که قرآن از آنان به شیاطین انس یاد میکند، تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا با تولید انواع وسوسهها و افکار منفی، مانع موفقیت او در این تصمیم گردند.
به آیه16 و 17از سوره اعراف توجه کنید:
«...لأقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لآتینّهم مِن بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شمائلهم...»
قرآن، این قانونِ شیطان را به عنوان یک قاعده کلی و سنت تغییرناپذیر برای ما تصریح میفرماید:
اگر کسی در مسیر صراط مستقیم، شروع به حرکت نماید، حتماً شیطان به یکی از چهار روش زیر به او حمله خواهد کرد:
1- حمله از عقب: یادآوری کدورتها، گناهان و شکستهای گذشته به جهت غمگین نمودن قلب انسان و ممانعت از حرکت صحیح او در مسیر الله است.
2- حمله از راست: تولید اضطراب و نگرانی از آینده
3- حمله از چپ: ایجاد وسوسه برای انجام گناه
4- حمله از راست: خودشیفتگیها و خودبرتربینیهای مقدس، آلوده دیدن دیگران و ...
یک مؤمن زیرک کسی است که ثابت میکند در لابهلای تمام این حملات، نگاهش به خداست، به او اعتماد دارد و وسوسههای شیطان قادر به ایجاد ترس و تزلزل در قلب او نیست. کسی که شیطان را جدی گرفته و با وسوسههایش دائماً شکست میخورد، یعنی اساساً به الله اعتمادی نداشته و قدرت او را به رسمیت نشناخته است.
تمام حملات شیطان، درست مانند یک ویروس عمل میکنند، و روح ما با هر مقاومت در برابر این ویروس قدرت بیشتری به دست میآورد. بنابراین هر حمله شیطان، فرصتی است برای ما، تا از شر او به آغوش معشوقمان پناه برده و چونان کودکی که به آغوش مادر میگریزد، پناهندگی به آغوش معبود را بیاموزیم.
بدون حملات شیطان، انسانها به غفلت مبتلا شده و به ضعف خواهند گرایید.
نفس انسانی که دائماً با هر ضربه شیطان، به آغوش الله گریخته و خود را از گزندش مصون میدارد، روز به روز قدرتمندتر شده و رشد میکند. اما روح کسی که با هر حمله شکست خورده و شیطان را به اهدافش میرساند، روز به روز ضعیفتر، ناآرامتر و محزونتر میگردد.
یک مؤمن حقیقی، شیطان را دشمن حقیقی خود دانسته و دائماً در حال مراقبت از نفس خود در برابر حملاتِ او بوده و به وسیله حصار محکم استعاذه خود را از شرّ این دشمن خارجی در امان میدارد؛
«إنّ الشّیطان لکم عدوّ، فاتّخذوه عدوّا... » (سوره فاطر آیه 6) ترجمه: همانا شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بگیرید.
اساسِ حملات شیطان، جز برای تقویت روح استعاذه در انسان و تحکیم رابطه عاشقانه او با الله نمیباشد.
در اکتشافات پروفسور ایموتو آموختیم که مولکهای آب در مجاورت نام الله و مظاهر او به زیباترین و بهترین شکل هندسی خود تغییر شکل میدهند. میدانیم که 70 درصد وزن بدن انسان را نیز مولکولهای آب تشکیل میدهند. بنابراین میتوان به راحتی میزان تأثیر یاد الله و یا تسلیم در برابر شیطان را در سازندگی و زیبایی نفس ادراک کرد.
تمام دیدنیها، شنیدنیها، بوییدنیها، عطرها، نواها و ارتباطات گوناگون از عوامل مؤثر و سازنده نفس میباشند.
تمام دوستان، همکاران و فضاهای رفت و آمدِ انسان بر نفس تأثیرگذارند، به طوری که انسانهای بهشتی، قادر به القاء تأثیرات مثبت در دیگران و رشد آنان میباشند.
انواع حملههای جلو، عقب، راست و چپ شیطان، همگی در ساختار نفس کاملاً مؤثرند. لذا یک انسان زیرک، دائماً از وسوسههای شیطان به الله پناه برده و خود را در آغوش او به امنیت میرساند:
«ربِّ أعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک ربّ أن یحضرون» (سوره مؤمنون آیه97 و 98)
باید از افکار آزاردهنده، افکار حسادت زا و کینهآلود، نگاههای بدبین و خودبرتربین و ... به آغوش الله پناه برد.
مادرانی که از شیره جان خود، کودکانشان را سیراب میکنند، هوشیار باشند که هر گونه افکار منفی، بدبینیها، عصبانیتها، کینهها و ... کاملاً در ترکیب شیر مادر مؤثر بوده و عیناً به فرزندشان منتقل میشود و این عظیمترین ظلمی است که یک مادر به فرزند خود روا میدارد. تفاوتی است از عرش تا فرش میان چنین مادری با کسی که با یاد الله آرام گرفته و با وضو و ذکر خداوند، فرزندش را سیراب میکند.
آغاز هر کاری با «بسم الله الرحمن الرحیم» و پایان آن با «الحمدلله» سبب حذف جنبههای جهنمی آن عمل و افزایش و نورانیت وجود انسان میگردد (بخصوص در هنگام صرف غذا).
خداوند که تنها سازنده انسان است، بر تمام اموری که بر نفس انسان تأثیرات منفی وارد مینماید آگاه بوده و آنها را در قالب حرامها و مکروهات برای ما شرح داده است.
خوب است بدانیم که نفس انسانهای بدبین، حساس، بخیل، حسود، خودخواه، بدجنس، کینهتوز و ... حتی در ارتباطات کوتاه و گذران نیز بر نفس دیگران تأثیرگذار است. بنابراین باید کاملاً هوشیار باشیم در هنگام ارتباط با چنین انسانهایی به خداوند پناه برده و آن ارتباط را با استعاذه و بسم الله آغاز نماییم. برای حضور در محافلی که چنین انسانهایی حضور دارند. باید صدقه پرداخته و از خداوند مدد بطلبیم. صدقههای صبح و صدقههای شب هر کدام در دفع بلاهای متعدد و متفاوت بسیار بسیار مؤثرند.
فراموش نکنیم که شیطان در کمینِ لحظاتِ خلوت و تمرکز ما نشسته است تا آنها را با انوع وسوسهها و افکار آلوده به لجن بکشاند. قبل از تلاوت قرآن، قبل از هر خلوت و همآغوشی، قبل از هر ذکر و یادی، با پرداخت صدقه و استعاذه به الله خود را از شرّ شیطان و حملاتش در امان بداریم. هرگز خود را از شر شیطان دور ندانیم چرا که قرآن کریم، تصریح میکند که شیاطین حتی در هنگام نزول وحی نیز، سعی در ایجاد اخلال و تولید افکار گوناگون داشتهاند.
بنابراین میتوان به آسانی دریافت که ماجرای نعره شیطان در هنگام نزول وحی، لحظه به لحظه در حال تکرار است.
درست در زمانی که تصمیم میگیرید با خداوند آشتی کنید، بر تکرار گناهی خط بکشید، رشد کرده و در مسیر صراط مستقیم حرکت کنید، در حقیقت در نفس خود در حال مبعوث شدن هستید، در اینصورت شیطان به نعره درآمده و سریعاً با تولید وسوسههای گوناگون سعی در ممانعت شما از ادامه مسیر دارد. اما فراموش نکنید که جدی گرفتن این وسوسهها و تسلیم شدن در برابر آنها، در حقیقت نادیده گرفتن پشتیبان و یاوری به عظمت الله است.
باید به «عشق الله»، به نبرد شیطان برویم. بدون عشق هرگز انسان به باطن انسانی نخواهد رسید، یعنی دائماً با بخش حیوانی خود دینداری میکند، او هرگز از سجاده، سحر، رفاقت با غیب، تلاوت قرآن و همآغوشی با الله لذت نخواهد برد. بالعکس کسی که به باطن انسانی رسیده و به عشقِ الله دینداری میکند، دائماً به دنبال شکارِ نگاهِ آسمان است لذا برای او بیمهریها و بیتوجهیهای دیگران هیچ اهمیتی ندارد.
تنها یک عاشق حقیقی است که دائماً به دنبال راهی میگردد که در نگاه محبوبش جلوه کند. او تنها کسی است که با شنیدن این آیه به وجد میآید:
«قل إن کنتم تحبّون الله، فاتّبعونی، یحببکم الله ....» (سوره آل عمران آیه 31)
خداوند به پیامبرش پیغام میدهد که به بندگانش اعلام کند که اگر پروردگارتان را دوست دارید، از من پیروی کنید تا محبوبِ خدا شوید.
اساساً قیمت انسان به الگویی است که از آن پیروی میکند. پیروی از الگویی که خداوند معرفی نموده است نه تنها انسان را به دنبال جلب توجه خدا میکشاند، بلکه با چنین حرکتی خودش محبوب خدا شده و دیگر اِله حقیقیاش رهایش نمیکند. چنین کسی اگر دچار ضعف نیز شود، تمام آسمان به مدد او میشتابند تا بالاخره به سلامت او را به مقصد برسانند.
کسی که استعاذه را باور دارد، به این یقین رسیده است که مسیر عشق، پر از وسوسههای گوناگون است، پُراست از انسانهایی که مظاهر شیطاناند و تنها به واسطه پناهنده شدن به خدا، میتوان با آنان ارتباط برقرار نمود تا از گزند آلودگیهای نفسشان در امان ماند. فراموش نکنیم که حتی عزیزان ما نیز میتوانند مظاهر شیطان بوده و موجبات دوری ما از الله را فراهم سازند.
برای یک حرکت موفق به سوی الله، اول باید مراقب باشیم که خودمان جزو آن دستهای از انسانها قرار نگیریم که دیگران برای ارتباط با ما به الله پناه میبرند. آنان که سرشار از آتشاند (حسادت، عصبانیت، زودرنجی، خودخواهی، رقابتطلبی، کینهتوزی و ... ) و این آتش را به دیگران نیز منتقل میکنند.
هوشیار باشیم که اگر جهنمی در وجودمان هست، خاموشش کنیم تا دیگران از شرّ نفسمان در امان بمانند.
در مرحله بعد باید برای ارتباط با انسانهایی که در آتش نفس خود غوطه میخورند، به الله پناه بریم و بدون استعاذه هرگز به محدوده ارتباط با آنان وارد نشویم. گاه حضور در یک جشن عروسی، تماشای یک فیلم، یک ارتباط اشتباه، یک مهمانی آلوده و ... میتواند بر دهها سال از عبادات انسان خط بطلان بکشد.
باید از شرّ شیاطین انس و جن، به الله پناه برده و از خانواده آسمانیمان، کمک بگیریم.
مطالب بیشتر:
مجموعه سخنرانی های استاد شجاعی
مجموعه کتاب های استاد محمد شجاعی
والحمدلله رب العالمین
کلیدواژه ها:
آثار استاد