www.montazer.ir
پنج‌شنبه 28 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 2061
زمان انتشار: 24 فوریه 2015
فضای حاکم بر وایبر ما ایرانی ها

فضای حاکم بر وایبر ما ایرانی ها

با شیوع استفاده از گوشی های هوشمند، نرم افزارهای آن نیز در رقابتی تنگاتنگ به ارائه خدماتی به کاربران پرداخته اند که در این میان نرم افزارهایی که توان ارسال پیام و تماس آن هم به صورت رایگان و تحت اینترنت را دارند از میزان استقبال بیشتری برخوردار بوده اند.

   

هرچند که تعداد این نرم افزارها که چنین خدماتی ارائه می دهند زیاد است اما در هر کشوری به هر دلیلی تعدادی از آنها مورد اقبال بیشتری قرار گرفته اند. در ایران نیز وایبر در همین ردیف از نرم افزارهاست. البته ما در این تحلیل نام و نوع نرم افزار را مورد بررسی قرار نمی دهیم و اینکه هر کدام از این نرم افزارها خارج از آنچه ما فکر می کنیم به دنبال چه منافعی هستند و چه مقدار کارهای جاسوسی با آن انجام می گیرد و به همه آنچه که در گوشی هایمان داریم دسترسی خواهند داشت، را پی نخواهیم گرفت در این تحلیل جریان اطلاعات و دانشی که بواسطه این اپلیکیشن تولید و نشر پیدا می کند را بررسی خواهیم کرد.

   

بر اساس آخرین آماری که از سایت الکسا بدست آمده، ایرانیان رتبه یک مراجعه به وب سایت وایبر در سطح جهان را به خود اختصاص داده‌اند.  

   

لذا حدااقل باید بتوانیم از این نرم افزار در اشل های علمی و کاربردی نیز استفاده کنیم!
وایبر مجری اجرای فرایند مدیریت دانش
دانش عبارت است از تركیبی از داده‌ها و اطلاعات كه تجربیات، عقاید و مهارت های متخصصان به آن افزوده شده و نتیجه آن ایجاد دارایی با ارزشی است كه در تصمیم‌گیری كاربرد دارد (محمدی فاتح و دیگران، 1387).

   

مدیریت دانش، یک محیط کاری جدید ایجاد می‌کند که دانش و تجربه به آسانی می‌توانند به اشتراك گذارده شوند و همچنین اطلاعات و دانش را فعال می‌کند تا به سمت افراد واقعی و در زمان واقعی جریان یابند تا آنها بتوانند مؤثر و کاراتر عمل کنند (Sternberg, 1991).

   

لیدنر (2002)، چارچوب سیستماتیکی را ارائه داده است که برای تجزیه و تحلیل و بحث در مورد نقش بالقوه فناوری اطلاعات در مدیریت دانش مورد استفاده قرار می گیرد. طبق این چارچوب، مرکب از 4 مجموعه فرایندهای دانش هستند که در شکل نشان داده شده است (Petter GoottsChalk، 2005). 

   

این فرایند بسیار ساده سخن از فرایندی به میان می آورد که در ابتدای امر تولید دانش به واسطه فرایندهای مشارکتی و اجتماعی و همچنین فرایندهای شناختی فردی ایجاد می شود. در مرحله بعد فرد برای حفظ دانش تولید شده به ذخیره سازی آن می پردازد.
انتقال دانش نیز بین افراد، از افراد به گروه ها، بین گروه ها و در میان گروه ها صورت می گیرد. و در نهایت بکارگیری دانش است که فرد در زندگی فردی و اجتماعی خود بکار خواهد گرفت. فناوری اطلاعات می تواند کاربرد دانش را حمایت کند (Petter GoottsChalk، 2005). نکته ای که در این فرایند نمود دارد استفاده مجدد از کاربرد دانش برای تولید دانش است. لذا اگر کاربردی مثبت و ارزش محوری را دنبال کرده باشد مسلماً به خلق دانش جدیدی نیز منتهی می شود.

 


نکته قابل تأمل نقش فناوری اطلاعات در اجرای هرچه بهتر فرایند مدیریت دانش است که می تواند در تک تک مراحل این فرایند نقش آفرینی کند. نرم افزارهای متعددی در این حوزه وجود دارد که کاربرپسندترین، قابل دسترس ترین، رایگان و کاربردی نرم افزارهای پیام رسان گوشی های هوشمند مانند وایبر، واتس آپ، لاین و ... می باشد.

     

یکی از بهترین فرصت هایی که نرم افزارهای پیام رسان گوشی های هوشمند در اختیار کاربران قرار می دهند تسهیم اطلاعات و تجربیات و از همه مهم تر تسهیل در نشر آن در کمترین زمان ممکن به افرادی است که می خواهیم از این مطلب و پیام بهره ببرند! این نرم افزارها در هر لحظه و هر مکان به شرط اتصال به اینترنت پیام را راحت و سریع دریافت و انتقال می دهند.

   

درواقع این نرم افزارها امر ذخیره کردن و نشر پیام را آسان نموده اند و بستری برای انتقال اطلاعات فراهم کرده اند لذا به عنوان مجری اجرای مدل های مدیریت دانش، کارکردی علمی و کاربردی پیدا خواهند کرد.

   

اما اتفاقی که متأسفانه در کشور ما افتاده است چیز دیگریست. ما در زمینه ذخیره کردن اطلاعات (هم در ذهن هایمان و هم البته در گوشی ها) و همچنین در زمینه اشتراک و تسهیم آن به خوبی عمل می کنیم گاهاً مطلبی که برایمان در گروهی آمده است را هنوز تا پایان نخوانده برای دیگری می فرستیم!
اما در مهمترین بخش یک فرایند مدیریت دانشی یعنی بخش تولید اطلاعات کمترین حضور و نقش را داریم.
هرچند که برخی از این پیام ها حاوی مطالب ارزشمندی است اما عمومیت پیام ها حتی در گروه های دانشجویی که می تواند سرمنشأ اشتراک گذاری بسیاری از ایده ها و تجربیات علمی و کاری باشد شاهد پیام هایی به ظاهر طنز اما آلوده به سخره و توهین است!

 


اگر در چندین گروه متفاوت هم عضو باشید می بینید که پیام ها مرتب دست به دست می شوند و با تقدم و تأخر ارسال می شود! به خصوص پیام هایی با طنز سخیف!  اگر کلیه پیام هایی ازین جنس را که در گروه های متنوع توزیع می شود را بررسی کنید، خواهید دید تولید کنندگان این پیام ها عموماً از یکسری موارد خاص تبعیت می کنند و چیزی که مورد توجه اکثریت آنان است، توهین و مسخره کردن مفهومی به نام ایرانی مسلمان است! خواه زن باشد یا مرد! دختر باشد یا پسر! اعضای خانواده باشند یا دوستان! از اقوام و قومیت های مختلف کشور باشند یا مشاغل مختلف!

   

فضای حاکم بر وایبر ما ایرانی ها چیست؟
حال با توجه به فرایند مدیریت دانشی که مطرح شد ببینیم فضای حاکم بر وایبر ما ایرانی های مسلمان چیست؟

   

تأثیر حجم وسیعی از طنزهای سخیف و هجو آمیز با ذهن و قلب ما چه می کند؟ آن زمان که مشکلی برایمان پیش می آید دردی، غربتی، بیماری و ... به جای اینکه دلمان خوش باشد به
خدایی که از رگ گردن نزدیکتر است و مشکل گشا!
به خانواده ای که همراه و پشتیبانمان بوده اند!
به دوستانی که می شود رویشان حساب باز کرد!
به مردم جامعه ای که غم هم را می خورند!
به حکومت و دولتی که تلاش می کند تا مشکلات را کمتر کند و ...


ناگهان می بینیم هیچ نداریم هیچ! همه باورها، ارزش ها، هنجارها و پشتوانه های مذهبی، قومی، توانایی ها همه و همه اش دچار تزلزل شده است و دستمایه طنزهای هجو آمیز!
و اینجاست که می بینیم انسان امروزی علی رغم داشتن تمام ابزارهای تکنولوژیکی که به راحتی می تواند او را از تنهایی در بیاورد چرا بیش از پیش تنها و تنها تر شده است!؟ همه در گروه ها هرچند مجازی در کنار همیم اما درواقع با فاصله ای عمیق تر از زمانی که این ابزارها نبود!

   

اینکه می گوییم در گذشته همه بیشتر هوای همدیگر را داشتند غم هم را می خوردند و برای هم از خودگذشتگی می کردند! شاید تنها مسئله شان این بود که اگر از هم دور بودند دیر از احوال هم خبردار می شدند.
لذا مشکل را  نه در ابزار و تکنیک های ارتباطی بلکه در محتوایی که تولید و منتقل می شود، می توان جست!  


چه بسیار انسان هایی که به واسطه این پیام ها پشتوانه های قومی و قبیله ای خود را از دست دادند و دیگر افتخار نکردند به قوم و قبیله ای که از آن آمده اند!
چه بسیار دختران و پسرانی که دیگر به دختر یا پسر بودنشان راضی نبودند و رفتارهای متضاد جنسیتی از خود نشان دادند. دخترانی پسر نما و پسرهایی دخترنما!
چه بسیار خانواده هایی که زنان و شوهرانش به هم سوءظن پیدا کردند و ...


شاید به کار بستن و یا تأثیر اطلاعاتی که در این گروه ها به دستمان می رسد دفعتاً نباشد و یا مستقیماً همان تأثیر منفی را نگذارد اما به مرور زمان و با تکرار آن همان طور که شاهدیم چیزهایی که قبلاً برایمان ارزش و هنجار بوده الان خود نیز یکی از هجو کنندگان آن شده ایم!
این روزها که عفت از مهجوریت خاصی برخوردار است واژه ای غریب اما بسیار راهگشا برای امروز ما (خویشتن داری هنگامی که در موقعیت گناه قرار می گیریم) می توان با قدری درایت و اندکی عفت ورزیدن در جای جای این فرایند نقش آفرینی کنیم.

   

آنان که دستی بر قلم دارند می توانند با قدری زمان گذاشتن و نوشتن ایده های خوب (در همه زمینه ها) و تجربه مناسب هر چند طنز اما فاخر و زیبا با این هدف که منجر به رشد و شکوفایی توان و خوداتکایی، توکل، اعتماد به همدیگر شود و  در نهایت افتخار به اینکه یک ایرانی مسلمان هستیم را با دیگران به اشتراک گذارند و مطمئن باشیم تأثیر آن را چند برابر در روزمره خود شاهد خواهیم بود و آنهایی که قلم نوشتن ندارند حداقل در زمان ارسال و نشر پیام، عفت پیشه کرده و با خودداری از ارسال و نشر پیام هایی به ظاهر طنز اما مملو از توهین و تحقیر انسان و انسانیت، عفیف بمانیم.

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed