مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
سوّمین ادب از آداب شاگرد با استاد بحث شهامت شاگرد در اعتراف به عدم درک مطالب علمی است.
در قیامت براساس تطبیق روح با حق ما را می سنجند.
همه روحها که به آخرت متولّد می شوند بلافاصله بعد از مرگ که انسان وارد عالم برزخ می شود و به صورت خیلی قوی تر بعد از برزخ وارد قیامت میشود یک میزان بیشتر آن طرف حکومت نمی کند یعنی یک شرایط زیستی بیشتر آنجا نیست.
خود نظام آخرتی میزان است به محض این که وارد شوی خودت خود به خود در میزان رفته ای.
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام): «هر کس که منفعت حق را نشناسد از مضرة باطل دست بر نمی دارد، حق و منفعتش شناختی است.»
همة انسانها در همین دو مقولة حق و باطل امتحان میشوند.
در بحث علمی آن چیزی که فقط شاگرد و استاد باید به آن تعلّق داشته باشند حق است هیچ تعلّق دیگری نباید داشته باشند به همین دلیل باید آزادانه بحث کنند.
اگر مطلبی را در درس نمی فهمد بگوید نمیدانم تعصّب نداشته باشد که بخواهد جواب الکی بدهد.
بچّه اگر دید پدرش دارد می گوید معذرت میخواهد خیلی مرید او می شود.
شناخت حق و باطل و فضیلت حق و این که چرا حق تبعیّت کردنی است نمی توانیم زندگی درست کنیم،خیلی تبعات منفی پشت سرمان خواهیم گذاشت.
تعصّب باید حق باشد حتّی آن جایی که به ما میگویند متعصّب باشید این تعصّب باید در قلب حق قرار گیرد یعنی دلیل داشته باشید در محرابی حق بگنجد تا بشود این تعصّب را جدا کرد.
مطلب علمی باید پاسداری شود نه اینکه بد جا بیافتد.
سی و چهارمین ادب از آداب شاگرد با استاد ایجاد آمادگی برای سرعت انتقال به فهم سخن استاد است
سی و پنجمین ادب از آداب شاگرد با استاد، رعایت ادب نزاکت در اخذ و عطاست.
استاد ممکن است دستش را دراز کند یا بخواهد بلند نشود و چیزی را بدهد، شاگرد باید زودتر اقدام کند.
ضمن حفظ حریم استاد خویشتن را به استاد نزدیک سازد، حفظ حریم یعنی خیلی نزدیک نکند.
کلیدواژه ها:
آثار استاد