www.montazer.ir
سه‌شنبه 26 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 1438
زمان انتشار: 7 ژانویه 2015
صبر در برابر مشکلات زندگی (بخش دوم )

صبر در برابر مشکلات زندگی (بخش دوم )

سوم آنکه صبر به انطباق افراد کمک می کند. گاهی روحیّات ما در برخی موارد بر هم منطبق نیست؛ روحیاتی که به خودی خود می توانند معیوب نباشند ولی نهایتاً با هم سازگاری نیز نداشته باشند. صبر در اینجا کمک می کند که این روحیات تعدیل شوند و در نهایت در بستر زمان آرام آرام بر هم منطبق گردند.

3- آثار صبر

الف: حل مشکلات

یکی از آثار صبوری، حل مشکلات است. اما گذر زمان چگونه مشکلات را حل می کند؟

صبر از چند طریق مشکلات را حل می کند. اول آنکه صبر به آمادگی فرد کمک می کند. عدم آمادگی زوج به منظور تشکیل زندگی مشترک، می تواند بستر مناسبی برای بروز مشکلات و تنش های خانوادگی باشد. شخصی که آمادگی لازم را ندارد، با حفظ برخی از خصائص کودکی خود قدم به زندگی مشترک می گذارد؛ در حالی که هنوز به بلوغ عاطفی، شناختی و اجتماعی لازم برای پذیرش مسئولیت های یک زندگی مشترک نرسیده است، این شخص به نوزاد نارسی می ماند که قبل از کامل شدن دوران جنینی به دنیا می آید. اگر چه این کودک فقط چند روزی زودتر به دنیا آمده است، اما لازم است که هفته ها و گاه ماه ها تحت مراقبت های ویژه قرار بگیرد تا کاستی های چند روزه ی دوران جنینی او جبران شود.

 

چنانچه ذکر شد، بخش زیادی از تنش های خانواگی به دلیل آن است که فرد ابزار لازم برای انطباق با زندگی مشترک را ندارد و نمی تواند چگونه خود را با موقعیت تازه تطبیق دهد. چنین شخصی به زمان مناسبی نیاز دارد تا به رشد و کمال لازم خود برسد و البته در این میان صبر برای سپری شدن این زمان مناسب عامل بسیار توانمندی است.

 

دوم آنکه صبر به معالجه ی افراد کمک می کند. در برخی از موارد وقتی می گوییم صبر کنید، منظور این است که طرف مقابل ما عیب و بیماریی دارد که معالجه اش با تذکر انجام نمی شود. بیماری ها به اندازه ی شدت و میزان مزمن بودنشان، درمان های دراز مدتی را می طلبند و قطعاً این درمان ها به اصل اولیه ی صبر نیاز دارند.

مثلاً شما به دلیل ابتلاء به بیماری خاصی به یک پزشک حاذق مراجعه می کنید و او پس از تشخیص می گوید که معالجه چندین سال طول خواهد کشید. این پزشک برنامه هایی دارد - از رژیم خاص غذایی گرفته تا خوردن داروهای گوناگون - که می یابد در طی زمان آن ها را به منظور معالجه ی شما اجرا کند. ضعف های اخلاقی نیز همین گونه اند. نوعاً اصل مهم در معالجه ی ضعف های اخلاقی، صبر است. اگر ما صبوری به خرج ندهیم، هیچ معالجه ای به نتیجه نمی رسد. بالاخره برای رسیدن به درمان مطلوب، باید زمانی سپری شود که اساساً تحمل چنین امری میسّر نخواهد بود الاّ با صبر.

 

سوم آنکه صبر به انطباق افراد کمک می کند. گاهی روحیّات ما در برخی موارد بر هم منطبق نیست؛ روحیاتی که به خودی خود می توانند معیوب نباشند ولی نهایتاً با هم سازگاری نیز نداشته باشند. صبر در اینجا کمک می کند که این روحیات تعدیل شوند و در نهایت در بستر زمان آرام آرام بر هم منطبق گردند.

 

چهارم آنکه صبر کمک می کند که ما نحوه ی برخورد مناسبی را در مقابله با ضعف اشخاص بیابیم. به تعبیر خودمانی تر، صبر به ما کمک می کند تا قِلِقِ شخص را پیدا کنیم و علی رغم وجود ضعف اخلاقی در وی، زندگیمان را جوری جلو ببریم که آن ضعف به زندگی ما آسیب نرساند. چه بسا ما شاهد ناهنجاری هایی از سوی یکی از افراد خانواده ی خود بوده ایم. مثلاً پدرمان زود عصبانی می شود، مادرمان از ضعف اعصاب رنج می برد یا برادرمان پرخاشگر است. علی رغم همه ی اینها باز می بینیم که فضای خانواده به گونه ای است که سایر اعضاء با این ناهنجاری ها کنار آمده اند. ممکن است برای کسی که برای اولین بار با چنین خانواده ای رو به رو می شود، این ضعف ها سنگین جلوه کند؛ ولی افراد این خانواده که به مرور زمان درباره ی یکدیگر به تجاربی رسیده اند، به راحتی موقعیتی را فراهم می آورند که این نقطه ضعف ها کمتر بروز کند و در میان خودشان سازگاری بیشتر صورت بگیرد. در حقیقت صبر زمینه ساز ظهور این توانایی ها درخانواده است.

 

ب: خیر کثیر

قرآن می فرماید: «(وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ )(14)؛ چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خوب است. و در جای دیگر می فرماید: (فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً )(15) چه بسا چیزی را خوش نمی دارید و خداوند در آن خیر فراوان قرار می دهد.

دقت کنید در آیه ی اول می گویدگاهی فکر می کنیدکه چیزی بد است اما برای شما خوب است؛ هر چند از آن احساس رضایت نداشته باشید. ولی در آیه ی دوم نمی گوید این چیز خوب است؛ بلکه می گوید شما درست تشخیص داده اید؛ این چیز بد است؛ اما در آن چیز بدی که شما نگرانش هستید، خیر کثیر قرار داده ایم. در اینجا آیه با قید «عسی» یعنی «چه بسا» آمده است؛ به این معنا که این خیر کثیر به هر نحوی شامل حال شما نمی شود؛ بلکه به نحو مشروط به شما تعلق می گیرد یکی از شرایط آن می تواند «صبر» باشد.

 

در حکایتی آمده است که شخص خسیسی شدیداً از پیاز بدش می آمد. این شخص مرتکب جرمی شد. چون می دانستند که او از پیاز بدش می آید، او را به خوردن پیاز محکوم کردند؛ اما او از خوردن پیاز امتناع کرد. پس از او خواستند که صد درهم بپردازد. خسیس از پرداخت آن پول هم امتناع کرد. نهایتاً او را به صد ضربه شلاّق محکوم کردند و وی نیز پذیرفت. این شخص در حالی که آخرین ضربات شلاق را می خورد، تحمّلش طاق شد و فریاد زد که شلّاق نزنید؛ پیاز را می خورم. بعد از خوردن بیش از نیمی از پیاز دیگر تاب نیاورد و دست در جیب کرد و صد درهم را پرداخت.

 

وضعیت خیلی از ما مصداق این داستان است؛ یعنی هم مجبور به تحمّل مشکل می شویم و هم خسارت های بعدی آن را می پردازیم؛ هم دنیا مان را می دهیم و هم اجر اخروی مان را. در صورتی که اگر در برابر مشکلات صبر می کردیم، خسارت های بعدی را نمی پرداختیم و از اجر اخروی نیز بهره مند می شدیم.

 

امام علی (علیه السلام) می فرماید: «اگر صبر کنی مقدرات الهی بر تو جاری می شود و تو مأجور خواهی بود و اگر بی تابی کنی باز هم مقدرات خداوند بر تو جاری می شود ولی گناهکار خواهی بود.»(16) صبر از آن گل واژه های شیرینی است که می تواند معادله ی زندگی هر یک از ما را عوض کند و با به دست دادن یک منظر تازه، نگرش ما را نسبت به زندگی و مشکلات آن تغییر دهد. وقتی نگرش ما به مشکلات تغییر کند، در پی آن زندگی ما نیز تغییر خواهد کرد.

 

ج: رسیدن به مقامات معنوی

نقل است که یکی از شاگردان آیت الله حاج سید علی قاضی طباطبایی، به نام سید هاشم حداد (نعل بند)(17) با مادر زن خود در یک خانه زندگی می کرد. این زن بسیار بد خلق و تند مزاج بود و همواره سید هاشم را آزار می داد. روزی سیدهاشم وارد خانه می شود و در پی پیشامدی مادر زن او شروع به فحّاشی و داد و بیداد می کند. سیّد هاشم که شخص آبرومندی بود، تصمیم به خروج از خانه می گیرد تا بیش از این اسباب آبروریزی او فراهم نشود. مادر زن نیز او را رها نمی کند و به خارج از خانه و حتی کوچه و خیابان در پی سیّد هاشم می دود و همچنان به فریاد زدن ها و فحّاشی هایش ادامه می دهد. سیّد هاشم وقتی می بیند این زن از فحّاشی و تعقیب او دست بر نمی دارد، به ناچار دست بر گوشش می گذارد تا بیش از این هتّاکی های او را نشنود. در این حال یکباره متوجّه می شود که روحش به پرواز درآمد و بالای سرش قرار گرفت؛ به طوری که می توانست خودش را از بالا ببیند. در این لحظه متوجه می شود که به مقام تجرد روح رسیده است؛ و آنچنان این امر بر او شیرین و گوارا می آید، که شروع به تشکر از مادر زن خود می کند.(18)

 

توجه داشته باشید که در این میان تغییر پسندیده ای در خلقیات و رفتار این زن صورت نگرفت و همچنان تند خو و بد خلق باقی ماند؛ اما جناب حداد در مقابل تحمل این تند خویی ها، به مقام معنوی بلندی دست یافت.

 

معروف است که همسر سقراط حکیم، بسیار بد خلق و بد زبان بود؛ اما سقراط همواره بر اخلاق زشت وی صبوری می کرد. روزی زنش در حضور جمع اهانت زیادی به او می کند و سقراط همچنان ساکت می ماند تا این که زن عصبانی می شود و آب چرک لباس ها را بر سر و صورت او می پاشد. حاضرین به سکوت وی در مقابل این رفتار زن اعتراض می کنند؛ اما سقراط در مقابل این اعتراض پاسخ می دهد: اثر غریدن، رعد، و اثر جهیدن، برق؛ و آخرش آمدن برف و باران است.

 

مخلص کلام آنکه: در عوض صبری که در مقابل نقطه ضعف ها و گاه خصلت های آزار دهنده ی همسر خود می کنیم، کمالاتی به دست می آوریم که ممکن است به هیچ طریق دیگر قادر به کسب آنها نباشیم و این مهم ترین خیر کثیر است که نصیب ما می شود. دراین باره حضرت علی (علیه السلام) نیز می فرماید: «با صبر می توان به مقامات بالا رسید.»(19)

 

چنانچه انسان با این دید به مشکلات و ناگواری ها بنگرد، دیگر هیچ چیز او را از پای درنخواهد آورد؛ زیرا باور دارد که هر رخداد ناگواری در زندگی، می تواند کفاره گناهان و یا فرصتی برای رسیدن به مقامات معنوی باشد. چنانچه در روایات آمده است که اگر مؤمن یک شب تب کند، هفتاد سال آتش جهنم بر او سرد می شود.(20) چه بشارتی بالاتر از این که تبی یک شبه، رهایی هفتاد ساله از عذاب را باعث می شود!

 

با صبر و بردباری می توان به عنایات خداوند رسید زیرا در کتابش می فرماید:

بشارت:( بَشِّرِ الصَّابِرِینَ‌ )(21)

محبت: (وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ‌ )(22)

نصرت: (إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ‌ )(23)

بهشت: (أُولئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا)(24)

پاداش بی حساب: (إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ)(25)

 

سر دلبران در کلام دیگران

- درست به همان شکل که برای موفقیت در کارهای تجاری و بازرگانی به تلاش زیاد، اتمام و استفاده از شیوه های مختلف احتیاج است، روابط زناشویی نیز به صبر و شکیبایی، مداومت و شرح وظایف باز نوشته ای احتیاج دارد که ریشه در مهارت های پیشرفته ی ارتباطی دارد.(26)

- در روابط همسری و هنگام بروز اختلاف، صبر و حوصله از بهترین راههای جلوگیری از جدال و تشنج است. گرچه برای آنان که تجربه و عادت ندارند کار آسانی نیست ولی به هر حال بهای نعمت و آرامش را باید پرداخت. این نیرو انسان را برای پرواز در آسمان معرفت، حتی وصول به حق یاری می بخشد و در خواباندن آتش فتنه در خانواده هم اثر بسزایی دارد.(27)

 

احادیث

- پیامبر (صلی الله علیه و آله) همانا در بهشت درجه ای است که فقط پیشوای عادل به آن می رسد و خویشاوندی که صله رحم می کند و مردی که به هر علتی بر خانواده اش صبر می کند.(28)

- امام جواد (علیه السلام): صبر در برابر مصیبت، مصیبتی است برای کسی که از گرفتاری مصیبت زده شاد می شود.(29)

- امام علی (علیه السلام): اگر همچون بزرگواران صبر کنی (چه بهتر) و گرنه همچون ستوران (رنج را) فراموش خواهی کرد.(30)

- امام علی (علیه السلام): صبر آن است که مرد، گرفتاری و مصیبتی را که او می رسد تحمل کند و خشم خود را فروخورد. (31)

- امام علی(علیه السلام): ریشه صبر یقین به راستین به خداست.(32)

- صبر دو نوع است؛ صبر در برابر آنچه ناخوشایند توست و صبر و خویشتن داری از آنچه دوست داری.(33)

- اگر صبر کنی مقدرات الهی بر تو جاری می شود و مأجور خدا می شوی و اگر بی تابی کنی باز هم مقدرات خداوند بر تو جاری می شود ولی گناهکار خواهد بود.(34)

 

 

پی نوشت ها :

نویسنده: امیر حسین بانکی پور فرد

14- بقره/216.

15- نساء/ 19.

16- بحارالانوار، ج 68، ص92؛ «انک ان صبرت جرت علیک المقادیر و انت ماجور وان جرت علیک المقادیر و انت مازور».

17- ایشان کسی بودند که شخصیت های عظیمی همچون شهید مطهری، لحظه شماری می کردند تا برای دقایقی محضرشان را درک کنند. بزرگانی مثل حاج آقا مصطفی خمینی فرزند امام (قدس سره) که خودشان نیز اهل دل و معنا بودند، به منزل جناب حداد می رفتند تا لحظاتی ایشان را ملاقات کنند. مقام معظم رهبری نیز باایشان مراوده داشتند.

18- برگرفته از روح مجرد، (علامه تهرانی)، صص 174- 176.

19- غررالحکم، ص283؛ «بالصبر تدرک معالی الامور».

20- مستدرک الوسایل، ج 2، ص 65؛ «حمی یوم کفاره ستین سنه اذا قبل بقبولها قیل و ما قبولها قال ان یحمدالله و یشکره و یشکو الیه و لا یشکوه و اذا سئل عن خبره قال خیرا».

21- بقره/ 155.

22- آل عمران/ 146.

23- بقره/ 153.

24- فرقان/ 75.

25- زمر/ 10.

26- سودای عشق، ( جان گری)، ص 92.

27- آیینه ازدواج و روابط همسران، (سید ضیاء الدین صدری)، صص 297- 298.

28- الخصال، ص 93؛ «ان فی الجنه درجه لاینالها الا امام عادل او ذو رحم وصول او ذوعیال صبور».

29- بحارالانوار، ج 75، ص 81؛ «الصبر علی المصیبه مصیبه علی الشامت بها».

30- غررالحکم، ص 281؛ «الصبر ان یحتمل الرجل ما ینوبه و یکظم ما یغضبه».

31- نهج البلاغه، حکمت 414؛ «ان صبرت صبر الاکارم و الا سلوت سلو البهائم».

32- غررالحکم، ص 281؛ «اصل الصبر حسن الیقین بالله».

33- نهج البلاغه، حکمت 55؛ «الصَّبرُ صَبرانِ؛ صَبرُ عَلی ما تَکرَهُ و صَبرُ عَما یُحِبُّ».

34- جامع الاخبار؛ «امام علی (علیه السلام): إنَّکَ اِنَّ صَبَرتَ جَرَت عَلَیکَ المَقادیرُ وَ اَنتَ مَأجُورً وَ اِنَّ جَزَعتَ جَرَت عَلَیکَ المَقادیرَ اَنتَ مَأزُورُ».

منبع مقاله :

بانکی پورفرد، امیرحسین، (1391)، سّر دلبران (عوامل آرامش بخش و نشاط آفرین در خانواده)، اصفهان: حدیث راه عشق، چاپ ششم

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed