مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: تا جایی که می توانید زیاد یاد خدا کنید؛ در هر ساعت از شب و روز. که خداوند امر کرده اند به اینکه زیاد یادش کنید.
برای یاد خدا می توانیم از اوقات مرده استفاده کرد. مثل: زمان خوابیدن، در مسیر ها ، در اتومبیل و ... اکثراٌ از فرصت ها بهره ی لازم را برای ذکر و یاد خدا را نمی بریم ، چون به اهمیت آن واقف نیستیم و حریف قوه ی خیال مان نیستیم، بی دقتی و سهل انگاری می کنم . برای تسلط می بایست مسیری را طی کرده و مبارزه کرد. برای مؤانست و مجالست خداوند تبارک و تعالی باید متحمل زحمت شویم، چرا که این کار، کاری پر ارزش است. و از طرفی، توفیق مجالست با خداوند، نصیب هر کسی نمی شود. انسان باید تلاش کند و شرایط را بسازد. اگر کسی می خواهد رشد کند باید با خودش درگیر شود و این ریاضت را تحمل کند و حریف ذهن و خیالش شود، و آن را کنترل کند. اوائل ممکن است سخت و همراه با خطا باشد. ولی به مرور راحت می شود، چون کم کم قدرت پیدا می کند.
گام اول
اولین مرحله راه انداختن زبان است. بااذکار زبانی، زبان را تربیت کنید که بتواند در همه ی شرایط ذکر بگوید، بعد تمر کز بگیرید، تمرین کنیدکه فکر را کنترل کنید و با حضور قلب ذکر بگویید. هر گاه انسان در نظر داشته باشد که همنشین خداوند و در محضر خدا وند و معصومین (علیهم السلام ) و فرشته ها است؛کمکش می کند به این که انسان ذکر را با حضور قلب و بسیار شیرین شروع کند . بعد آرام آرام کامش شیرین می شود . بعد انس ایجاد می شود . که انسان از مؤانست با خدا لذت برد ، دوست دارد دوباره به آن لذت برسد، لذا وقتی انس صورت می گیرد ،اگر ما هم غافل شویم، خداوند غافل نیست و خدا و فرشته ها ما را تکان داده و یاد آوری می کند. یک راهکار برای راه انداختن زبان، گرفتن تسبیح در دست است و یا از حرکات دست و انگشتان استفاده شود. بعد هم حضور قلب آرام آرام با تمرین پیدا می شود. از مصادیق ذکر کثیر این است که حداقل روزانه صد مرتبه خدا را با حضور قلب یاد کنیم.
ذکر خفی و ذکر کثیر
امام علی (علیه السلام) می فرمایند :"من ذکر الله فی السر فقد ذکر الله کثیرا " هر کس خدا را در نهان یاد کند، این یاد ذکر کثیر است.
نهان یاد کردن به این معنی است که انسان بدون اینکه ذکر بگوید در دل به یاد خدا باشد. این یاد خیلی ارزشمند است. این همان ذکر خفی است که انسان در باطن خود به یاد خداوند است . ممکن است انسان در جلوت یاد خدا کند اما ، ذکر نهانی، زمانی با ارزش است و ذکر کثیر محسوب می شود که انسان در خلوت یاد خدا کند .
مصداقی برای ذکر کثیر
یکی از مصادیق ذکر کثیر تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) است که معادل 500 رکعت نماز است و هیچ چیز جایگزین آن نمی شود خوب است که انسان بعد از نماز دعای صلوات را (ان الله ملائکه یصلون علی النبی ..... ) را خوانده و بعد از فرستادن صلوات ها با حضور قلب به تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها ) مشغول شود . به همین ترتیب ، انسان می تواند نفسش را تربیت کند، چرا که همین جا بهترین ورودی به ذکر کثیر است . و علاوه بر حضور قلب توصیه شده که انسان بر ذکر مداومت داشته باشد .
ره توشه ی انسان در سفر آخرت
اساسا انسان یک دانایی دارد و یک دارایی، و وقتی با وفات به سمت ابدیت متولد می شویم، در قبر و عالم برزخ و ملکوت، بدنش وارد نمی شود. آنچه با انسان همراه است دارایی های اوست . دارایی یعنی انسان بر اساس اعتقاداتش زندگی کرده باشد . بنابراین کمالات ذهنی و ظاهری به کارش نمی آید . چیزی که منتقل می شود ، روح و نفس انسان با بدن برزخی اش است . شکل بدن برزخی را عمل انسان می سازد ؛یا این اعمال به گونه ای است که بدن برزخی را به شکل انسان یا حیوان تربیت می کند. با اعتقادات و عقاید و معارفی که انسان از معارف الهی کسب می کند، روح خود را برای برزخ آماده می کند. پس روح انسان محصول اطلاعات معارف الهی و عقاید او است، هر چه این عقاید دقیق تر و بینش ها عمیق تر باشد، روح قدرتمند تر است. این مجموعه عقاید و باور هایی که جذب و جزء دارایی شده و معارف مهمی که انسان قلبا به آنها معتقد است، به همراه بدن برزخی قابلیت انتقال به برزخ را دارد. در آخرت ،سوالاتی که از انسان می شود به شکل تکوینی است و پاسخگویی زبانی نیست .بلکه نحوه ی ورود انسان و کیفیت ساختارقیافه و روح انسان خود به خود پاسخگو است. بنابراین کسی که با خدا زندگی نکرده باشد، نبوت تأثیری درزندگی اش نداشته باشد، عدل خدا در آرامش شخصیتی او کاری نکرده باشد. این شخص واقعا معتقد وارد نمی شود. وبدون اعتقاد قلبی این فرد برای شرایط زیستی آخرت آماده نیست .
خاصیت و آثار ذکر
خاصیت ذکر این است که اطلاعات درست و دقیقی را متناسب با ریاضیات آخرت و ابدیت را یاد آوری و تلقین می کند و همچنین دوام ذکر در این مسیر مؤثر است. با تکرار، ذکر جزئی از وجود انسان می شود. تأکید بر دوام ذکر به این دلیل است که دوام ذکر به انسان ساختار شخصیتی می دهد. آرامش وباور و عقاید جدید، بینش ها و بصیرت های فوق العاده ای، می دهد. ذکر بدون حضور قلب ، تلقین کننده و تأثیر گذار نیست و فایده ای برای انسان ندارد. با داشتن حضور قلب در ذکر، انسان می تواند از عالم ماده خارج شود ، چرا که انسان بدن نیست . انسان همان نفس است. همان کودک عزیز روان است. وبه محض اینکه انسان کودک عزیز روان را نزد خدا می برد، با خدا مجالس می شود .این تمرین پرواز و خروج از دنیا برای انسان لذت بخش است وسازندگی و توانایی های زیادی برای او به ارمغان می آورد . کسی که در طول روز چندین بار این حالات را پیدا می کند ، نفس و جانش معطر و نورانی می شود و این فرد در آینده به راحتی گناه پذیر نیست و راحت تر تسلیم خدا می شود .دیگر مجرای اعمالش از مسائل تکلیف خارج می شود. آنچه خدا دوست دارد ، انجام داده و آنچه را که خدا دوست ندارد ، انجام نمی دهد. این چنین انسانی که این طور انس می گیرد ، خیلی خوب می تواند اوج بگیرد .وتمام کارهایش روی حب و بغض صورت می گیرد . دا ئم حب خدا ودوستان خدا و بغض دشمنان خدا را در دل می پروراند .
شیفتگی در ذکر
امام علی (علیه السلام )می فرمایند :" زبان شخص نیکوکار، شیفته ی ذکر است" . اگر قرار است زبان شیفته ی ذکر باشد، یعنی در اصل قلب انسان شیفته ی ذکر است. چون زبان شیفتگی ندارد .شیفتگی یک حالت روحی مربوط به نفس است یعنی نفس شیفته ، زبان را به کار می اندازد .افرادی که از نظراخلاقی انسانهای خوبی هستند ونیکوکار و خیر خواه هستند ،برای یاد و ذکر خدا سزاوار ترند و به خدا هم نزدیک تر هستند و خدا هم به این چنین افرادی لیاقت می دهد که موفق به ذکر خداوند تبارک و تعالی شوند . در نقطه ی مقابل وقتی انسان نسبت به کسی بد اخلاقی می کند اولین ضربه ای که می خورد از همین جا است که خداوند با او قهر می کند؛ یعنی مدتهاحضور قلبش در نماز و ذکر از بین رفته و لذتی تمی برد.نظام خلقت این چنین آفریده شده است که براساس اعمال و کردار انسانها، درب های توفیق ارتباط با خدا ، لذت از شیرینی یاد و ذکرش به روی انسان نیکوکار گشوده، و به روی انسان بدکردار بسته می شود. لذا هر زمان که از نظر عبادی کسل هستید و احتیاج دارید که انس قشنگ و طولانی با خدا داشته باشید و قلب تان با شما همراهی نمی کند، یک کار خیر که انجام دادنش برایتان سخت و برای نفستان پذیرش آن مشکل است انجام دهید تا قلب تان باز شود. از این دست اعمال که قابلیت راه انداختن قلب را دارند، نیکی به پدر و مادر، شاد کردن بچه ها ی کوچک و همسر و برطرف کردن غم از دل مؤمنین و.. می باشند.
خصوصیات روحی مؤمنین
المؤمن دائم الذکر وکثیر الفکر . مؤمن کسی است که آرامش پیدا کرده و روحش به امنیت رسیده است و نفسش با خدا ،پیغمبر (صلوات الله علیه )واهل بیت (علیهم السلام ) آرامش دارد . دنیا را بی حساب و کتاب و بی رحم فرض نمی کند . دائم الذکر است و دائم به فکر خدا و قیامت است و فکرش غافل نیست وبه فکر کردن تن می دهد وهمچنین با فعال کردن شنوایی اش ،خود را در معرض فکر قرار می دهد. شنیدن فکر را راه می اندازد .علاوه بر این مؤمن زیاد فکر می کند و فکرش هم هوس باز نیست . در حدیث داریم که وقتی فکر انسان حول مسائلی در غیر مسائل حکیمانه و خوب مثل توحید ، معاد ، شگفتی های خلقت، ائمه اطهار (علیهم السلام ) و اولیای خدا می چرخد ،در هوس است . باید فکر را از هوس خارج کردو روی حکمت ها متمرکز شد تا بعد موجب پشیمانی نشود.
کلیدواژه ها:
آثار استاد