www.montazer.ir
پنج‌شنبه 28 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 12101
زمان انتشار: 1 دسامبر 2020
در روز حساب، ما را با دارایی‌های انسان کامل می‌سنجند

قلب‏‏، جلسه 59‏، 91/02/23

در روز حساب، ما را با دارایی‌های انسان کامل می‌سنجند

در بحث انسان شناسی گفتیم که نسبت دنیا به آخرت مثل نسبت رحم مادر به دنیاست. وقتی جنینی به دنیا متولد می‌شود، سالم بودن یا نبودن او، با شرایط زیستی دنیا سنجیده می‌شود.

حال انسانی که از دنیا به آخرت منتقل می‌شود، با شرایط زیستی آخرت که بی نهایت وسیع تر از دنیاست سنجیده می‌شود. به عبارت دیگر، با فاکتور های از پیش تعریف شده ا‌ی که به عنوان الگو به انسان معرفی شده سنجیده می‌شود. یعنی او را با دارایی های انسان کامل می‌سنجند. هرآدمی دارایی و ثروتهایی داردکه اینها همان وزنی است که دارد. وزن در آخرت حق است: «وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ[1]= و در روز سنجش [اعمال]، وزن حق و درست است». وزن حق است، یعنی ما را با حق می‌سنجند. حق یعنی چه کسی؟ حق یعنی الله که مظهرش اهل بیت (علیهم‌السلام) هستند. در زیارت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌گوییم:«السلام علیک یا میزان الأعمال= سلام بر تو ای میزان اعمال». پس علی (علیه‌السلام) میزان است. پس ما را با دارایی‌های انسان کامل می‌سنجند.

اسماء الهی از دارایی های ابدی ماست

دارایی‌های ابدی خیلی زیاد هستند که از جمله ی آنها اسماءالهی است.

اولین دارایی بعد از اسم «الله»، اسم «رحمان» است. یعنی اگر شخصی مهربان نباشد، اصلا دارایی ندارد. آدم خشن، بداخلاق، زودرنج، بدجنس، حسود، رحمان و رحیم نیست. این فرد وقتی به برزخ می‌رود و او را وزن می‌کنند، برایش معلوم می شود که نه تنها دارایی ندارد، بلکه خلافِ آن را دارد. آدم بی وزن در آنجا مثل نوزادی است که به دنیا آمده و صورت ندارد و به جای آن، دوتا چشم در پشت سرش دارد که اصلا به کارش نمی‌آید. یا نوزادی 4 تا دست آورده، در حالی که پا ندارد.

فردی که باید در دنیا رحمان یا رحیم می‌شد و با شرایط بهشت مطابقت می‌کرد، حالا یک آدم خشن و زودرنج و عصبی و حساس است. چنین کسی با این وضعیت در برزخ شرایط سخت و دردناکی را سپری خواهد کرد. این شخص باید رحمان می‌شد، عفُو می‌شد. خدا «عفُو» است. وقتی می‌گویی: الهی العفو، خودت هم باید عفوّ باشی. یعنی در صدد انتقام‌جویی و کینه به دل گرفتن نباشی. خدا ما را برای کینه داشتن نیافریده. آدم‌ها و روابط شان را هم گذاشته که اگر ما را اذیت کردند، بتوانیم عفو کنیم و اسم عفُو را دریافت کنیم. عفو صفت فعلی است.
مثلاً شخصی که هزینه می‌کند و در باشگاه ورزشی ثبت نام می‌کند، با تمرینات سخت و ضرباتی که به بدنش وارد می‌شود، قدرت می‌گیرد. او نمی‌تواند بگوید که استاد چقدر خشن است و مرتب ما را اذیت می‌کند.  علت این اعتراض این است که نمی‌داند که استاد این کار را می کند برای اینکه بدنش قوی و محکم شود. پس باید مرتب ضربه بخورد و اذیت شود.

دنیا فرصتی است برای  شبیه شدن به خدا

خدا دنیا را با چالش، تضاد و با مشکلات و در عین حال زیبا آفریده است. در دنیایی که مشکلات نباشد، من نمی‌توانم شبیه خدا شوم. در دنیا اگر کسی من را اذیت نکند، من چگونه می‌توانم اسم عفُو بگیرم؟ ما می‌ کنیم که اصلا خدا چرا دنیا را اینطوری آفریده؟ این چطور دنیایی است که همه ­اش من باید حرف مفت بشنوم و اذیت بشوم؟ در حالی که دنیا دنیای قشنگی است. در این دنیا تو می توانی مَثَل خدا بشوی. خدا تو را برای پادشاهی آن جهان آفریده است.برای همین قرآن فرمود: «وَ إِذا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیماً وَ مُلْكاً كَبِیراً[2]= و چون بدانجا نگرى، [سرزمینى از] نعمت و كشورى پهناور مى ‏بینى». در آنجا نعمت و سلطنتی بزرگ به انسان می‌رسد. از پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسیدند: پادشاهی کبیر یعنی چه؟ فرمودند: یعنی بهشت فقیرترین آدم هم آنقدر بزرگ است که همه بهشتی‌ها را می‌تواند در بهشتش پذیرایی کند، کم هم نمی‌آورد. چون این فرد وقتی در دنیا بود اسم «مبدِل» را دریافت کرد. یعنی سیستم تبدیل کننده داشت و بدی‌ها را به خوبی‌ها تبدیل می‌کرد.

اسامی الهی که هر کسی باید کسب کند چیست؟

کسی که سیستم مبدل دارد، حتی اگر فحش بشنود، اذیت شود، بلا ببیند، مریض شود، بدهی داشته باشد، ورشکسته شود، هر اتفاقی برایش بی‌فتد، او آنها را به قشنگی ها و به بهشت تبدیل می‌کند.

اسم «عفو» هم همینطور. «عفو» یعنی کینه به دل نگیر. ولی یک درجه بالاتر از «عفو» «غفور و غفران» است. غفران یعنی، همان کاری که ما دوست داریم خدا با ما بکند، وقتی که می‌گوییم: «استغفرالله». یعنی خدایا! من گناه کردم، ولی از این به بعد نه دوست دارم تو انتقام بگیری و نه دوست دارم به دل بگیری و نه دوست دارم رابطه­ام با تو خراب شود. با من آشتی باش. چنین افرادی وقتی بلا می‌بینند به خدا نزدیکتر می‌شوند. اینها اسمِ مبدل دارند. اما بعضی‌ها که بلا می‌بینند، از خدا دور می‌شوند. بعضی‌ها وقتی به مشکلی بر می‌خورند، آن را به بهشت تبدیل می‌کنند و عده‌ای دیگر در برخورد با مشکلات، آن را به جهنم تبدیل می‌کنند. قرآن فرمود:« وَلْیَعْفُوا وَلْیَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ [3] = و باید عفو كنند و گذشت نمایند، مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید و خدا آمرزنده مهربان است».

اسم «جواد و کریم»  برای این است که وقتی فقیری سراغت آمد، بتوانی به او کمک کنی. خداوند برای تأمین بندگان خود درنمانده است. امااین برای تو فرصتی است که بتوانی اسم های الهی دریافت کنی. این فقیر آمده تا تو را ثروتمند کند. تو هر چه بدهی، خداوند یک تا 700 برابر به تو برمی‌گرداند. خداوند می‌گوید: « مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً= کیست آن که به خدا قرض الحسنه بدهد ». تو وقتی به فقیری کمک می‌کنی، مثل این است که به خداوند قرض می‌دهی. مثل پدر و مادری که به فرزندشان پول می‌دهند و بچه از این پول در روز مادر برای مادرش هدیه می‌خرد. قشنگی اش به این است که اول این بچه صاحب آن پول می‌شود و آن را تملیک می‌کند و بعد از مال خودش هدیه می‌خرد. آدم باید بتواند قمار کند، خدا بندگانی را که قمار می‌کنند، خیلی دوست دارد.

کریمانه صدقه بدهیم

بعضی‌ها در صدقه دادن توهین می‌کنند. می‌خواهد در حرم امام رضا (علیه‌السلام) پول بریزد، یا برای یک کار خیر پول بدهد، دست و بالش می‌لرزد؛ این همه­اش تحقیرآمیز است. بدتر از این آن است که این پول کمی که می‌دهی، به جای اینکه تو را بزرگ کند، لِه­ و کوچکت می‌کند. خیلی بی­ادبانه است. ما باید صدقه دادن را از ائمه یاد بگیریم. مادرمان فاطمه زهرا شب عروسی بهترین لباسش که لباس عروسی­اش است را به فقیر می‌دهد. قرآن می‌گوید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ[4]= هرگز به نیكوكارى نخواهید رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق كنید». چرا وقتی نوبت خدا می‌شود، این کار را نمی‌کنیم؟ مگر خدا نیاز دارد؟ خدا نیاز ندارد، بلکه می‌خواهد ما را تربیت کند و می‌خواهد اسم او را دریافت کنیم و مثل خدا شویم و بتوانیم بی حساب ببخشیم. جواد  و کریم شویم. ولی ما می‌ترسیم به خدا اعتماد کنیم؛ در حالی که خداوند به ما اعتماد دارد و به ما چک سفید امضاء داده و فرموده:«مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ[5] ... = مَثَل (صدقات‏) كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، همانند دانه‏ اى است كه هفت خوشه برویاند كه در هر خوشه‏ اى صد دانه باشد ...». زکات که گفتند بدهید، زکات یعنی رشد و نمو و پاکی. یعنی همین که شما زکات را می‌پردازید، جای آن می‌آید. مثل سینه مادر که هر چقدر به بچه شیر  بدهد، شیر تولید می‌شود. ولی ما امساک می‌کنیم و ترس داریم و باور نداریم. ما به این چیزهایی که الان گفتم، ایمان نداریم و شک داریم. شک آدم را بدبخت می‌کند. شک سرعت آدم به سوی خدا را کُند کرده و باعث می‌شود انسان عقب­گرد کند. تازه وقتی هم می‌خواهیم انفاق کنیم، می‌گوییم، الان نه، هر وقت که مُردم.

کریم کسی است که محاسبه نمی‌کند که آیا طرف احتیاج دارد یا نه. کریم می‌بخشد، چون می‌خواهد رشد کند. خدا رحمت کند آیت الله بروجردی را که می گفتند این طور کمک می‌کرد که یک دفعه می‌دیدید یک مقدار زیادی پول به طرف می‌داد. طرف می‌گفت: آقا اضافه دادید. می‌گفت: ببر، چون باید یک اتفاق‌هایی اینجا بیفتد.

وقتی مسیری را با تاکسی طی می‌کنید، مثلا کرایه می شود 4 هزار تومان، اما وقتی رسیدید شما 5 تومان بده. این پول در جیب یک شیعه و یک مسلمان می‌رود. مثل جوان‌هایی که الان دارند با پراید کار می‌کنند که یک لقمه نان حلال داشته باشند. بگو این جوان است. این بچه فاطمه زهراست. جای دوری نمی‌رود. از اول طی کن تا حق دیگران را نخورد. حال که طی کردی، وقتی که به مقصد می‌رسی، یک چیزی حتما بیشتر بده و بگذار کریم شوی. از تو کم نمی‌شود، چون اگر تو رفتی به سمت کرامت و خرجت زیاد شد، خداوند به شما می‌دهد. تو خرج کن، خدا می‌دهد. ولی ما می‌ترسیم، چون باور نداریم.

ما شاد نیستیم، چون از بودن با خدا لذت نمی‌بریم

یکی از اسم‌های خدا شاد است. خدا می‌گوید شما با من شاد باشید. «یا داود بی فَفرَح وَ بِذِکری فَتَلَذَّذ= ای داود! با من شاد باش و از من لذت ببر». ما چرا با داشتن خدا و خانواده آسمانی و مادری چون فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) شاد نیستیم؟ چون غصه­ های دنیا را داریم. هر غصه‌ای هم که داشته باشیم، یا دیگران سر ما آورده‌اند و یا خود ما. چه دیگران سر ما آورده باشند و چه خود ما، همه‌اش کفاره گناهان ماست که در قدم اول پاک می‌شویم و در قدم دوم درجه آخرتی کسب می‌کنیم. در قدم های بعدی، به اسم «صبور» و «حلیم» خداوند می‌رسیم. هر کدام از اینها ما به ازایِ آخرتی وسیعی دارند. اصلا می‌شود گفت که در سیستم خدا «ضرر» وجود ندارد، از دست رفتن و هدر رفتن نداریم.

زنی که می‌گوید جوانی­ام را پای این شوهر ریختم، قدر ندانست، باید به او گفت که اشتباهت این بوده که جوانی ات را  پای شوهر ریختی. درست این بود که پای خدا می‌ریختی. شوهرداری می‌کردی، ولی به عشق خدا. در این صورت از ناسپاسی شوهر هم ناراحت نمی‌شدی. زن­داری­ات و شوهرداری­ات را برای خدا انجام بده. وقتی برای بنده خدا انجام می‌دهی، خدا هم تو را به همان بنده واگذار می‌کند. همسرو فرزند وسیله هستند. قرار نیست ما به خاطر بچه­ از خدا ببرم. محبت‌ها باید محبت‌های معقول و تابع عشق خدا باشد. لذا وقتی که انسان عشق خدا را در دلش می‌گذارد، علاقه‌اش به همسرش هم ثابت می‌ماند و روز به­روز بیشتر می‌شود. معصوم (علیه‌السلام) فرمود: هر چقدر ایمان بیشتر می‌شود، عشق به همسر نیز بیشتر می‌شود. انسان به عشق خدا با همسرش روبه ­رو شود و به عشق مادرش فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) با دنیا روبه­رو شود. فاطمه زهرا مادری است که بی نهایت بیشتر از مادرهای زمینی ما را دوست دارد. برای تک­تک ما دلشوره دارد و نگران است که ما به آخرت سالم متولد شویم. چقدر هم به ما توصیه کرده‌اند که کاری کنید تا از ما فاصله نگیرید، در زندگی­ کاری کنید که شبیه ما باشید و وقتی آمدید، یکسره در خانه خودمان بیایید. خانم فاطمه زهرا هم مثل یک مادر که دوست دارد همه بچه­هایش دور خودش باشند، دوست دارد همه بچه هایش در بهشت پیش خودش باشند. ولی ما متأسفانه فاصله می‌گیریم. خود خانم فرمودند: بعضی از شما آن قدر در زندگی­تان از ما فاصله می‌گیرید که من در قیامت تا بیایم شما را از جهنم نجات‌ بدهم، 300 هزار سال طول می‌کشد. 300 هزار سال طول می‌کشد تا عفونت ها و بدی‌های ما، حسادت، تکبر، بداخلاقی و یک عالم آشغالی که با خود به آن دنیا برده‌ایم، از وجود ما کَنده شود. هیچ چیز ما شبیه امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (علیهما‌السلام) نیست.

اصلاح سبک زندگی

بیایید، سبک های زندگی مان را درست کنیم. استاد، معلم و الگوی ما فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) است. چقدر ما باید خدا را شکر کنیم که چنین کسی را مادر ما قرار داده است. چقدر خوب است که آدم‌ها با مادرشان احساس نزدیکی کنند. باید رفت و دل به عاشقی زد، باید دل به رابطه بزنیم. ولی ما همه ­اش توقف کرده‌ایم و می‌ترسیم برویم و دل به رابطه بزنیم. همه ­اش به رابطه ­های زمینی فکر می‌کنیم. اصلا نقشه­ ای برای نزدیک شدن به این خانم و نزدیک شدن به امام زمان نداریم. طرح و برنامه نداریم؛ سبک نداریم؛ سبک زندگی ما آنطور که اهل بیت ع می خواهند چیده نشده؛ اگر بر آن اساس چیده شود، محصول این سبک زندگی من این است که موقع انتقال به آخرت، 14 معصوم استقبال من می‌آیند.

یکی از مراجع تقلید کربلا که 30 سال حرم امام حسین (علیه‌السلام) نماز می‌خواند، برای من تعریف کردو گفت: من که مرجع تقلید در عراق بودم، یک موقع به من خبر دادند، آبدارچی هیئت به نام شیخ علی که اهل شمال ایران بود و برای تجارت کربلا آمده بود و در هیئت آبدارچی شده بود، در حال احتضار است. من رفتم که به او سر بزنم، دیدم اصلا من را نشناخت، در حالی که یک عمر با هم رفیق بودیم و من را خوب می‌شناخت. بعد از چند دقیقه‌ از بالینش بلند شدم که برگردم، دیدم یک دفعه بلند شد، خوشحال و سرحال شروع کرد به سلام کردن: «السلام علیک یا رسول الله! السلام علیک یا امیر المؤمنین! السلام علیک یا فاطمه زهرا! خیلی خوش آمدید، لطف کردید، تشریف آوردید.» تک تک معصومین را نام برد تا آقا امام زمان (علیهم‌السلام) و به همه سلام کرد و از دنیا رفت.

محصول زندگی این نیست که کسی شوهر کند، بچه­دار شود، چندتا بچه را بزرگ کند، بچه ها را دکتر و مهندس کند و زن بدهد، شوهر بدهد، بعد هم بمیرد. محصول زندگی این است که وقتی داری می‌روی، ببینی چقدر ثروت از خانواده آسمانی­ات و از اسم های خدا جمع کرده‌ای. چندتا اسم از خدا را دریافت کرده‌ای. محصول زندگی این است که تو چند معصوم را شکار کردی و شکار چند معصوم (علیهم‌السلام) شده‌ای.

محصول زندگی بای این باشد که وقتی من می‌خواهم بخوابم، سرم را بگذارم روی دست خدا و بخوابم. خدا چقدر قشنگ فرمود: «الَّذِینَ یَذْكُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‏ جُنُوبِهِم[6]= همانان كه خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد مى كنند».

خدا اصلاً نمی‌خواهد ما در دنیا گدا زندگی کنیم و التماس این و آن را بکنیم. ولی متأسفانه ما از آسمان که می‌بُریم و گدای زمین می‌شویم، همه­اش باید التماس زمین را بکنیم. چه کسی دوستم داشته باشد، چه کسی دوستم نداشته باشد، چه کسی به من سر بزند، چه کسی به من سر نزند. چه کسی به من توجه بکند، چه کسی به من توجه نکند. برای همین هم ضعیف هستیم. نوعا زندگی ما زندگی گدایی است. زندگی‌های اشرافی نیست. در نظام زندگی مادی و طبیعی دیده‌اید، اشراف و پولدارها چطور زندگی می‌کنند، به هیچ کس نیاز ندارند و به خیلی‌ها هم کمک می‌کنند. در نظام فطری هم خوب است، آدم ثروتمند باشد. حال اگر بخواهی با خودت ثروت ببری، باید کسب کرده باشی و داشته باشی که ببری. پس الان شروع کن به تهیه کردن، تمرین کن و عفُو بشو، هر چه کینه داری بریز دور، غفور بشو، جواد بشو، کریم بشو. تمرین کن و ببین چقدر لذت دارد و چقدر آدم در این زندگی شاد می‌شود. دیگر هیچ حادثه­ای اذیتش نمی‌کند. هیچ حادثه­ای تحقیرش نمی‌کند.

پی نوشت:

[1] . سوره اعراف/8.

[2] . سوره انسان/20.

[3] . سوره نور/22.

[4] . آل عمران/92.

[5] . سوره بقره. 261.

[6] . سوره آل عمران/191.

ع ل 352

کلیدواژه ها: قلب ، دارایی ، اسماء الهی ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed