www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 11998
زمان انتشار: 7 اکتبر 2020
علما عامل بقای دین، بعد از ائمه (ع) هستند

سخنرانی استاد سجاعی مورخ 1399/07/10

علما عامل بقای دین، بعد از ائمه (ع) هستند

بعد از وجود مقدس ائمه (علیهم السّلام) هیچ قشری به اندازه علما در بقای دین، معنویت، انسانیت، شرافت و حیات انسانی در کره زمین نقش ندارد. ائمه (علیهم السّلام) اصول، فرمول‌ها و قواعد را یاد دادند و در طول 250 سال، با حضورشان در بین مردم به شکل‌های مختلف قواعد و اصول دین را تبیین کردند. اما آن کسانی که این اصول و قواعد را خوب یاد گرفتند و حفظ کردند و به اقصی نقاط عالم بردند، علمای دین بودند. آن هم نه به همین سادگی که من خدمت شما عرض می‌کنم که کسانی به عنوان طلبه و عالِم دینی خدمت اینها می‌رسیدند و دین را یاد می‌گرفتند و تبلیغ می‌کردند. شرائط بینهایت برای علما سخت بود.

معروف است که امام صادق ع ۴ هزار شاگرد داشتند. اما از 4 هزار شاگردی که برای ایشان ذکر شده 17 نفر بیشتر یار حضرت نبودند. غاصبان امامت و ولایت بنی‌امیه، بنی‌عباس عالِم‌تراشی کردند و شخصیت‌های زیادی را خریدند و رشوه دادند و عالِمان دنیاطلب تربیت کردند و حجم عظیمی از علمای غیر مهذب و پیرو شیطان که به دین و به قرآن و سنت آگاهی داشتند را در مقابل ائمه قرار دادند. ده‌ها مکتب درست شد در مقابل ائمه و گرفتاری‌های زیادی برای امامان درست کردند.

مشکل امامان فقط این نبود که مردم جاهل هستند و باید آگاه شوند، بلکه یکی از بزرگترین مصائب اهل بیت (علیهم السّلام) مبارزه با علمای فاسدِ تحتِ نفوذ سلاطین بنی‌امیه و بنی‌عباس بود. یک موقع مشکل جامعه صرفاً جهل است، کمبود عالِم است، عالِم خوب تربیت می‌شود و کم کم به بقیه مردم می‌رسد. مثل کشوری که مثلاً پزشک کم دارد. کم کم دانشگاه تشکیل می‌شود و عده‌ای جوان جذب می‌شوند و پزشکی یاد می‌گیرند و در سراسر کشور و نقاط محروم پخش می‌شوند و سطح بهداشت را بالا می‌برند. اما زمانی موضوع این نیست که پزشک نداریم؛ بلکه عده‌ای به جان مردم افتاده‌اند و مردم را دارند آلوده می‌کنند و انواع و اقسام بیماری‌ها را دارند در بین مردم رواج می‌دهند. از یک طرف شما کمبود عالِم دارید و از طرف دیگر دشمنان دارند بیماری و انحراف و فساد و کفر و شرک و التقاط را در جامعه رواج می‌دهند.

به این نکته خیلی کم توجه شده که علمای راستین اسلام، مراجع عظام، علمای اسلام از بعد از ائمه، چه در زمان خود ائمه، از زمان خود پیغمبر علمایی بودند که از طرف پیغمبر به عنوان ولی فقیه در شهرها و کشورهای دیگر فرستاده می‌شدند و بعدها هم از طریق امیرالمؤمنین و ائمه دیگر (علیهم السّلام) ادامه داشت و این سلسله تا امام زمان (علیه السّلام) ادامه دارد. بعد از آن هم تنها کسانی که توانستند علم راستین را و دین حق الهی را در سراسر جهان زنده نگه دارند و ترویج بدهند، تعدادشان نسبت به آنچه که نیاز بود، کم بود. چون بسیار زندگی سختی داشتند. علمای ما مثل ائمه و مثل انبیاء عده زیادی از آنها به شهادت رسیدند و کشته و تبعید شدند. گاهی فراری بودند. خون دل‌های زیادی را خوردند.

این باید با قلب همه ما باور بشود که ما بعد از ائمه چه بفهمیم و چه نفهمیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم قشری که همه مردم در حیات ابدی و جاودانه به آنها بدهکارند، علما هستند. اگر شخصیت‌های بزرگی تربیت شدند به برکت وجود اینها بود. اینها بودند که دین را آنقدر نگه داشتند و آموزش‌ها را نسل به نسل منتقل کردند تا به انقلاب اسلامی رسید. یعنی انقلابی که خدا هم برایش سرمایه‌گذاری زیادی کرده بود. ما 10 آیه در قرآن در مورد انقلاب اسلامی و مردم ایران داریم و هم صدها روایت از اهل بیت و از خود پیامبر و امیرالمؤمنین و سایر معصومین (علیهم‌السلام) داریم به عنوان اینکه نتیجه خون همه انبیاء و اهل بیت (علیهم‌السّلام) در انقلاب اسلامی ایران ظهور خواهد کرد. علما باعث شدند که نسل به نسل حقایق ناب محمدی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) بگردد تا برسد به جایی که کشور ایران آماده پذیرش انقلاب اسلامی شود تا بتواند در سایه انقلاب اسلامی ظهور امام زمان را تحقق بخشد و مقدمات ظهور را فراهم کند. کما اینکه بارها پیامبر و ائمه (علیهم‌السلام) این مطلب را بیان کردند که قیام ایرانی‌ها برای مقدمه‌سازی ظهور است و انقلاب اسلامی به عنوان یک حقیقت تاریخی همیشه در نزد ائمه و خداوند محفوظ بوده و در نقشه ربوبیت الهی وجود داشته و این بار را از طرف ائمه (علیهم‌السّلام) علما این نقش را به عهده گرفتند تا دین به اینجا رسید.

اگر ما دوران بی‌نظیر بین‌الطلوعین ظهور را داریم الان تجربه می‌کنیم که در طول تاریخ چنین دورانی بی‌نظیر بوده، به برکت وجود علما است که خون دلهای زیادی خوردند. علما مثل خود ائمه جاودانه و باقی هستند و یک نهر روانی هستند که در طول تاریخ جریان دارند.

تا روزگار باقی است، علما نیز باقی هستند

 امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) در نهج‌البلاغه می‌فرماید:«هَلَكَ خُزَّانُ الاْمْوَالِ وَ هُمْ أَحْیَاءٌ، وَالْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِیَ الدَّهْرُ[1] = مرده اند آنان كه گنجوران مال اند، هر چند به ظاهر زنده اند، ولى عالمان تا جهان برپاست، برجاى اند.»

«وَالْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِیَ الدَّهْرُ= تا زمانی که روزگار باقی است، علما هم باقی هستند». اما قواعد این بقا را هم خوب است که شما بدانید. شخصیت علما به 3 کیفیت بقا دارد:

1) آثار علمی: آثار علمی آنها و کتاب‌هایی که نوشتند و دست به دست به ما رسیده و ما الان داریم از آنها نسل به نسل استفاده می‌کنیم. فرموده‌اند، روز قیامت با خون شهدا و قلم علما می‌سنجند و قلم علما ترجیح دارد بر خون شهدا. چون شهدا را هم  علما تربیت می‌کنند. ما شهدایی داریم حاج قاسم‌ها، همت‌ها، باکری‌ها، بابایی‌ها، شیرودی‌ها، اینها به دست چه کسی تربیت شدند؟ به دست علما تربیت شدند. پای درس علما بودند. دین را از علما گرفتند تا به آن مقام برجسته رسیدند. این کار بی‌نظیر علماست که دست به قلم می‌شوند و علم را به یادگار می‌گذارند و اگر این کار نبود، چیزی از حیات دین و قرآن و معارف الهی که یادگار معصومین (علیهم‌السّلام) است به دست ما نمی‌رسید.

2) شاگردان: دومین چیزی که علما را باقی نگه می‌دارد، شاگردان شان هستند. معنای زنده بودن عالِم را باید دقت کنید که با مرگِ عالِم هیچ چیز از بین نمی‌رود. چه بسا بیشتر جریان پیدا می‌کند. به قول امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فقط جسدشان است که می‌رود، اما حقیقت عالِم و آثار عالِم در طول زمان تا قیامت تأثیر دارد و ماندگار است.

همه این علمای برجسته‌ای که ما در زمان خودمان می‌بینیم و می‌شناسیم، مراجع عظام و امام امت و دیگر بزرگان و مقام معظم رهبری، همه اینها شاگردان علمای قبلی بودند و از علمای قبلی درس گرفتند و آنها هم همینطور. این شاگردان به صورت باقیات الصالحات علما همیشه وجود داشته‌اند. این همه طُلابی که در تمام دنیا الان دارند کار علمی می‌کنند و شاگردهای اینها که خیلی از آنها هم طلبه نیستند، اما شاگرد هستند و یک نقشی در رواج و ترویج دین دارند. شخصیت‌های دیگری که بسیار برجسته هستند و سهم عظیمی در بقای دین دارند، مثل شعرای آئینی و مداحان عزیز که اینها شخصیت‌های کم‌نظیر و نورانی و دوست داشتنی هستند و بعد از علما اینها هستند که بالاترین نقش‌ها را دارند در بقای دین. همه اینها دست پرورده‌های علما هستند.

قرآن می‌فرماید: «‏وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ = ما آنچه را که یک کسی پیش فرستاده و آثار آن شخص را پایش می‌نویسیم و حساب می‌کنیم.» این عالِم کتاب دارد، شاگردان زیادی را تربیت کرده، نسلهای زیادی تربیت شدند از قِبَل این علما و شاگردان دین و مؤمنین رواج و شیوع پیدا کردند در اقصی نقاط عالم. این آثار عالِم است که هیچ کس جز خدا نمی‌تواند حسابش کند. در جایی که نبی اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به امیرالمؤمنین می‌فرماید: «انْ یَهْدِىَ اللَّهُ بِكَ رَجُلًا واحِداً خَیْرٌ لَكَ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فیها[2] = اینكه خداوند یك نفر را به‌وسیله تو هدایت فرماید، برایت از دنیا و آنچه در آن است، بهتر است.» ببینید علمایی که در سرنوشت و هدایت ده‌ها و صدها میلیون انسان نقش داشتند و دارند، کسی جز خدا واقعاً نمی‌تواند آثار آنها را حساب کند.

3) نیت: سومین چیزی که ضامن بقای عالم است و برای یک عالم از همه اینها بالاتر است و شما هم از آن بی نصیب نیستید، «نیت» است. نیت باعث می‌شود که انسان وقتی مُرد، در واقع نمرده و تا قیامت انگار روی زمین زنده است و دارد عمل انجام می‌دهد. امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید:«النِّیَّةُ الصّالِحَةُ أحَدُ العَمَلَینِ[3] = نیّت خوب، خود یك عمل است.» در واقع خدا نیت هر کس را چه کافر باشد چه مؤمن، جزء عملش حساب می‌کند. اینکه فرمود: نیت خودش عمل است، یعنی یک امر خارجی است. صرفاً امر درونی نیست و سازندگی دارد. وقتی من نیت دارم، یعنی دارد شخصیت من ساخته می‌شود. بیشترین پیشرفت و بُرد انسانها در اعمال‌شان نیست. اعمال علامت صدق است. بیشترین پیشرفت و قیمت‌شان و ترقی شخصیتی‌شان در نیت‌های شان است.

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود:« إنّ اللّه یَحشُرُ النّاسَ على نِیّاتِهِم یَومَ القِیامَةِ[4]= خداوند در روز قـیامت مردم را مـطابـق نیّت هایشان محشور مى‌كند.» چرا کافر در جهنم جاودانه است؟ فرمود: چون اگر زنده بود قرار بود که همیشه کافر باشد و دوست داشت کافر باشد و کفر بورزد و فساد کند. چرا مؤمن در بهشت جاودانه است؟ فرمود: چون مؤمن اگر عمر جاودانه داشت، همیشه مؤمن بود. هزار سال معمرینی داریم در طول تاریخ که دو هزار، سه هزار سال عمر کردند در این سه هزار سال همیشه پیرو انبیاء بودند و از ایمانشان لذت بردند و همیشه هم به دستورات الهی عمل کردند. اینها اگر ده هزار سال هم عمر بکنند، کارشان همین است. انسان با نیتش بقا پیدا می‌کند.

وقتی که یک عالِم نیت دارد که تمام جهان را اصلاح کند، او با همین نیت باقی است. به خصوص علمایی که مهدوی هستند و فقط برای اصلاح امور مذهبی مردم فکر نمی‌کنند، بلکه دارند فکر می‌کنند که جهان را برای حضرت مهدی آماده کنند.

فرمودند: کسی که برای امام زمان تلاش می‌کند و منتظر حقیقی است، یعنی عملیاتی است، مثل کسی است که در چادر امام زمان است و با حضرت و کنار حضرت و در رکاب حضرت کشته شده است. این امتیاز را به نیت می‌دهند. نیت عظمت دارد، به خصوص نیتی که عمل پایش باشد و حال و روز فعلی شخص گواهی بدهد که این آدم صدق نیت دارد.

در جنگ صفین وقتی شخصی خدمت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) آمد و عرض کرد: آقا جای برادرم خالی است. حضرت اول سؤال می‌کند: برای چه؟ گفت: چون دوست داشت خدمت شما بجنگد، دوست داشت پیروزی خدا و دین خدا را ببیند. حضرت فرمود: برادرت قلبش با ما بود؟ گفت: بله. حضرت فرمود: «و لقد شهدنا= با ماست». اینجا پایش حساب می‌شود. امیرالمؤمنین یک جمله دارد که خیلی تکان‌دهنده است. می‌فرماید: «لَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْکَرِنَا هَذَا فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ[5] = امروز در این لشکر ما کسانی حضور دارند که هنوز در پشت پدران و رحم مادران شان هستند.» یعنی برادر تو که هیچ، بلکه در این لشکر ما کسانی حضور دارند که هنوز به دنیا نیامده‌اند. سپس می‌فرماید: «سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ یَقْوَى بِهِمُ الْإِیمَانُ = روزگار اینها را بعداً بیرون می‌دهد و ایمان به وسیله اینها قوی می‌شود.» روایت های بسیار زیادی داریم که پیامبر حسرت دیدن اینها را دارد و می‌گوید که من خیلی دلتنگ دیدن اینها هستم. امیرالمؤمنین و بقیه ائمه و مخصوصاً ذکر می‌کند که اینها ایرانیانی هستند که قرار است بیایند.

بعضی‌ها با نیت‌شان در سلسله شیاطین و حزب الشیطان قرار می‌گیرند و می‌گویند ای کاش ما آن موقع بودیم. الان کسانی هستند، مثل این احمقی که توئیت می‌زند: ابن ملجم و یزید متشکریم. یعنی این آدم اگر روز عاشورا در کربلا بود با امام حسین می‌جنگید و اگر کنار ابن ملجم بود با امیرالمؤمنین می‌جنگید و حضرت را شمشیر می‌زد. اینها در روز قیامت جزء قاتلان امیرالمؤمنین و سیدالشهدا محشور می‌شوند. برای همین شب قدر می‌گویند:«اللهم العن قتلة امیرالمؤمنین». چون قاتلین امیرالمؤمنین هنوز خیلی‌ها هستند که می‌آیند و هنوز به دنیا نیامده‌اند.

صدام وقتی که می‌خواست شهید صدر و خواهرش بنت الهدی را بکشد، به نمایندگی از یزید این کار را کرد و صریحاً گفت: یزید اشتباه کرد حسین را کشت و زینب را نکشت. ولی من این اشتباه را نمی‌کنم. من هر دو را می‌کشم. حتی در پناه‌خواهی بعد از اینکه دستگیرش کردند، گفت: شما به من اجازه بدهید من ایرانیان را قلع و قمع کنم. بعد من را بکشید. این نیت را داشت.

انسانی که می‌گوید: ای کاش من با ابراهیم و نوح و عیسی و موسی و پیامبر و امیرالمؤمنین (علیهم‌السلام) بودم و به آنان کمک می کردم، همه را خدا برایش می‌نویسد. قانون این است. تو با نفست به همه تاریخ می‌رسی. تو با نفست با آدم پیوند می‌خوری. تا آخرین نفر روز قیامت نفست پیوند می‌خورد و داری بهره‌برداری می‌کنی و اتصال برقرار می‌کنی با این شبکه.

پی نوشت:

[1] . نهج البلاغه، حکمت 147.

[3] .غرر الحكم : 1624.

[4] . المحاسن : 1 / 409 / 929 .

[5] . نهج البلاغه/ خطبه 12.

ع ل 345

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed