www.montazer.ir
پنج‌شنبه 28 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 11900
زمان انتشار: 26 اوت 2020
منافق برادر کافر است

خانواده آسمانی جلسه535؛ 1399/05/30

منافق برادر کافر است

در مقیاس جهانی، منافقین در امت اسلام برادران کفاری هستند که در قالب مسیحیت و یهودیت و کتاب های دیگر با جوامع اسلامی دشمنی می‌کنند.

امروز می‌خواهیم خصوصیات و اخلاقیات منافقین در قرآن کریم را بیان کنیم. قرآن همیشه تازه است. امام صادق (علیه السّلام) می‌فرماید: «فَهُوَ فی کُلِّ زمانٍ جَدیدٌ[1]= قرآن در هر زمانی جدید است». وقتی مطالعه‌اش می‌کنید، انگار آیات برای همین امروز نازل شده اند. ما باید در هر زمانی بتوانیم از این آیات استفاده کنیم. ببینیم وضعیت الان مان چگونه است؟ آیاتی که در این جلسه برای شما انتخاب کردم، از سوره مبارک حشر از آیه 11 الی 16 است که راجع به این معضل بزرگ جوامع اسلامی سخن می‌گوید.

«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نَافَقُوا یَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِینَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِیعُ فِیكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ= آیا کسانی را که نفاق ورزیدند، ندیدی؟ که به برادران کافرشان از اهل کتاب می گویند: اگر شما را [از خانه و دیارتان] بیرون کردند، ما هم قطعاً با شما بیرون می آییم، و هرگز فرمان کسی را بر ضد شما اطاعت نمی کنیم، و اگر با شما جنگیدند، همانا شما را یاری می کنیم. و خدا گواهی می دهد که آنان دروغگویند».

نکته خیلی مهم این است که خداوند منافقین را از یک خاندان حساب کرده. یعنی درست است که در قرآن تقسیم‌بندی «منافق، کافر و مشرک» داریم، اما اینها همه از خاندان کفر هستند. با این وصف که منافق هم هستند.

روان‌شناسی و جامعه‌شناسی را در قرآن خوب دقت کنید. اینها آیاتی هستند که اگر کسی اینها را نداند، نمی‌تواند بگوید من جامعه‌شناس هستم و می‌توانم جامعه را بشناسم، آن هم جامعه جهانی را. مقیاس این آیات، مقیاس جهانی است. در مقیاس جهانی، منافقین در امت اسلام، برادران کفاری هستند که در قالب مسیحیت و یهودیت و کتاب های دیگر با جوامع اسلامی دشمنی می‌کنند.

خوب دقت کنید که خدا چگونه اخوت را با اعتقادات گره زده است؟ می فرماید:«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ[2]= در حقیقت مؤمنان با هم برادرند». مؤمنون می‌خواهد سفیدپوست، سیاه‌پوست، ایرانی، آمریکایی، آفریقایی باشد. اگر یک جایی مؤمن هست، اینها همه با هم برادرند. روان‌شناسی را دقت کنید که چقدر دقیق و تخصصی است.

کفار هم همینطور هستند: «الکفر ملة واحدة= کفر ملت واحده هستند»، می‌خواهد منافقین باشند در قالب افراد روحانی، انقلابی، مسجدی، هیئتی، مذهبی، یا می‌خواهد فاسق باشد. وقتی که این نفاق را دارند، برادران کفار محسوب می‌شوند. این آیه خیلی دقیق است. به آن توجه کنید. ما این را به شدت در این40 سال انقلاب اسلامی این وحدت و برادری را بین منافقین خودمان با دشمن دیدیم.

امام (رحمه الله) می‌فرمود که من از خارج نگران انقلاب نیستم، اما نگرانی من مربوط به داخل است. یعنی مشکل همیشه همین است.

ما در 40 سال انقلاب، زیاد دیدیم آنجایی که به مصالح منافقان نبود و سریع از صحنه خارج می‌شوند. یادمان نرفته که چطور مجلس را به تعطیلی می‌کشاندند و چطور منافقین در مجلس شورای اسلامی تحصن راه می‌انداختند و جالب است که رهبر انقلاب اسم آنها را منافقین جدید نام گذاشت.

ترس منافق از مومن، بیش از ترس از خداست

در آیه 12 و 13 سوره حشر می فرماید:«لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا یَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لَا یَنْصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَیُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا یُنْصَرُونَ* لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِی صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ = اگر [کافران از اهل کتاب را] بیرون کنند با آنان بیرون نمی روند، و اگر با آنان بجنگند آنان را یاری نمی دهند، و اگر یاری دهند، در گرماگرم جنگ پشت کنان می گریزند. سپس [کافران اهل کتاب] یاری نمی شوند* [آری منافقان، کافران از اهل کتاب را در گرماگرم جنگ به هنگام خطر رها می کنند و می گریزند؛ زیرا] ترس آنان از شما در دل هایشان بیش از ترس از خداست؛ چون آنان قومی هستند که [حقایق را به خاطر کوردلی] نمی فهمند».

روان‌شناسی منافقین را دقت کنید. علامت آدم منافق این چنین است.«لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِی صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ»؛ منافقین از شما مسلمان ها و حزب‌اللهی‌ها بیشتر از خدا می‌ترسند و چون می‌ترسند جنگ را رها می‌کنند و پای کار نیستند. منافقین در این 40سال خیلی حرف زدند، اما هیچ وقت وسط میدان نیامدند.

چرا منافقین از مومن بیشتر از خدا می‌ترسند؟ چون آنها فهم ندارند «ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَایَفْقَهُونَ». کسی که از بندگان خدا بیشتر از خدا می‌ترسد ممکن است منافق هم نباشد، اما فهم و آگاهی ندارد که از بندگان خدا خجالت می‌کشد، ولی از خدا خجالت نمی‌کشد.

در مقابل این منافقین مومنین و متقین هستند که حضرت علی (علیه السّلام) در شأن آنان می‌گوید: «عَظُمَ الْخالِقُ فى اَنْفُسِهِمْ، فَصَغُرَ ما دُونَهُ فى اَعْیُنِهِمْ= خداوند در باطنشان بزرگ، و غیر او در دیدگان شان كوچك است». خدا در نفس اینها عظمت پیدا کرده و غیر از خدا هیچ کس عظمت در دل اینها ندارد. در چشم اینها هر کسی غیر از خدا کوچک است و از هیچ کس حساب نمی‌برند و از هیچ کس نمی‌ترسند. فقط از خدا می‌ترسند و فقط خدا در وجودشان عظمت دارد. این به معنی تفقه است. تفقه اگر آمد، یعنی انسان به معرفت و آگاهی عمیق رسیده است و همه چیز را دقیقاً همانطور که هست، می‌بیند.  

ما اگر سر نماز یا در دعا حواسمان به بندگان خداست، برای این است که در ما تفقه کم است. خدای به این عظمت داریم، اما نمی‌توانیم به او توکل کنم. می‌گوییم: «إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ» اما این کار را نمی‌کنیم. وقتی که می‌خواهیم در راه خدا انفاق کنیم و صدقه بدهیم، با این که خدا قول داده بین یک تا ۷۰۰ برابر به ما برمی‌گرداند. یعنی دست ما خالی نمی‌شود، اما باز هم می‌ترسیم. فقط مؤمنین حقیقی هستند که وقتی می‌خواهند انفاق کنند، در انفاق شجاعت و توکل دارند، در بذل جانشان صداقت دارند، در فرستادن بچه‌ها و همسران و برادرانشان به جبهه صداقت دارند.

اما منافقین، اهل جنگ نیستند و اگر هم باشند، ترسو هستند و از رودر رو شدن با مومنین خیلی می‌ترسند. «لَایُقَاتِلُونَكُمْ جَمِیعًا»، منافقین نمی‌توانند به جنگ با شما بیایند. در عملیات مرصاد دیدید که رؤسا همه جاهای امن ماندند و افراد دم ‌دستی‌شان را فرستادند. خودشان هرگز وسط نمی‌آیند.

امروز هم ما مرجع انگلیسی و آمریکایی و اسرائیلی داریم. علما و روحانیونی داریم که هم‌پیمان با آمریکا هستند. روحانیونی داریم که با بوش و ترامپ عکس می‌گیرند و افتخار هم می‌کنند. روحانیونی داریم که به ادعای دروغین مرجعیت، با دیپلمات های غربی جلسات آن چنانی علیه اسلام و تشیع و نظام دارند. اینها هیچ وقت خودشان وسط نیستند. طرفداران احمق‌شان را که شعور ندارند، وسط می‌اندازند. در قضیه فتنه‌های سال های انقلاب و فتنه‌هایی که اخیراً شد، رؤسا هیچ کدام وسط نیامدند.

خدا آیاتی مثل «لَا یُقَاتِلُونَكُمْ جَمِیعًا» را برای امروز ما گفته تا اینها را بفهمیم. حالا این منافقین در سطح کلانش در کل کشورهای اسلامی وجود دارد. مثلاً آل سعود یک مظهر بزرگ از نفاق است. یعنی هیچ ایمانی به اسلام و رسول الله ندارند، اما شما نگاه کنید چه تظاهراتی دارند. آل سعود دقیقاً برادر اسرائیل و استکبار است. کمک مالی به آنها می‌کنند. همه گونه امکانات به آنها می‌دهند و از طرف آنها جنگ نیابتی می‌کنند بر ضد شیعیان و مسلمانها.

بیماری نفاق یک بیماری بدتر از کرونا، شایع‌تر از کرونا، و قدیمی‌تر و ماندگارتر و پرسابقه‌تر از این چیزها است و همیشه بوده است.

منانفق اهل تعقل نیست

«لَا یُقَاتِلُونَكُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْقِلُونَ= همه آنان [به صورت متحد و یک پارچه] با شما نمی‌جنگند، مگر در آبادی‌هایی که دارای حصار و قلعه و دژ هستند، یا از پشت دیوارها، دلاوری آنان میان خودشان شدید است [ولی از رویارویی با شما می‌ترسند]، آنان را متحد و همدست می‌پنداری، در حالی که دل‌هایشان پراکنده است؛ زیرا آنان گروهی هستند که تعقّل نمی‌کنند».

«إِلَّا فِی قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ» یعنی اینها نمی‌آیند که با شما بجنگند، مگر اینکه در یک استحکاماتی باشند که بدانند آسیبی به آنها نمی‌رسد. یک نمونه اش این است که می‌دانید، عده زیادی از اساتید دانشگاه و روحانیون کشورمان فرار کردند و رفتند، امّا وقتی که رفتند در دژ استکبار، به‌راحتی با هم هم‌صدا می‌شوند و همگی با هم جلسه و میزگرد می‌گذارند، اما وقتی کنار شما هستند همه با هم یک جا وسط نمی‌آیند.

«بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ» اینها نزد خودشان آدم های قَدَر و شجاع و مبارزی هستند. یعنی هر کسی برای خودش یک ژست مبارز و سابقه‌دار بودن و ابهت و جنگی دارد، امّا این «بینهم» یعنی فقط بین خودشان اینطور هستند. یعنی تا نزد خودشان هستند، رجزخوانی‌شان به عنوان یک آدم پهلوان و قَدَر زیاد است. منافقین اینطوری رجزخوانی خیلی دارند.

«تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا» یعنی وقتی که به منافقین نگاه می‌کنید، فکر می‌کنید که همه اینها با هم هستند و همه با هم همدل هستند. همه آنها یک ید واحد هستند که در همه مراحل، از همدیگر پشتیبانی می‌کنند. مثلا در انتخابات و فتنه‌ها دیدید که وقتی می‌آیند، آدم با تعجب فکر می‌کند که ما با یک جبهه و جمعیت کاملاً متحد و پشت هم روبرو هستیم، اما «وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ» دل هایشان پراکنده است. دیدید چطوری آبروی همدیگر را می‌بردند، حتی در روزنامه‌ها و مطبوعات و اظهارنظرهای خودشان به هم می تاختند. این برای آن است که:

جان گرگان و سگان از هم جداست                                       متحد جان های مردان خداست

حالا چرا این گونه هستند؟ چون منافقین عقل ندارند: «ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَایَعْقِلُونَ»، نمی‌توانند تعقل کنند. بنابراین، حتی اگر یک گروه از اینها پیشرفت هایی هم بکند و بناهایی بگذارد، یک گروه دیگری از خودشان، این بناها را خراب می‌کنند و زیر سؤال می‌برند.

منافقین همانند شیطان به دنبال عبور از خط قرمزها هستند

در آیه 15 سوره حشر می فرماید: «كَمَثَلِ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِیبًا ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ= مثل حال اینان مانند همان قوم کافر پیشین است که (در دنیا) بدین زودی کیفر کردارشان را چشیدند و (در قیامت) هم عذاب دردناک بر آنها مهیّاست»، این گروه از منافقین، مثل همین قبلی های خودشان هستند که همین نزدیکی‌ها هستند. یعنی یک دوره قبل از خودشان، می‌گوید اینها مثل گذشتگان خودشان هستند که طعم تلخ کار خودشان را چشیدند. «وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ» برای اینها یک عذاب بسیار دردناکی وجود دارد.

در ادامه آیه می فرماید: «كَمَثَلِ الشَّیْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْكَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ= (این منافقان) در مثل مانند شیطانند که انسان را گفت: به خدا کافر شو، پس از آنکه آدمی کافر شد بدو گوید: از تو بیزارم، که من از (عقاب) پروردگار عالمیان سخت می‌ترسم»

کار منافقین مثل شیطان است که به انسان می‌گوید: تو کافر شو، من همه کارهایت را انجام می‌دهم، تو از دین بیرون بیا، تو حجابت را کنار بگذار، نمی‌خواهد مثل بقیه باشی، تو نمازت را رها کن. شیطان این گونه وعده می‌دهد. روز قیامت هم قرآن از قول شیطان می‌گوید که «وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ= وعده کردم اما خلف وعده کردم». بعد می گوید من قدرتی بر شما نداشتم که بخواهم شما را وادارتان بکنم به اینکه کافر بشوید. «فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ = » من را ملامت نکنید. خودتان را ملامت کنید. بعد شیطان همانجا این را می‌گوید که من از خدا می‌ترسم. من مثل شما نیستم. «قَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْكَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ»

خدا می‌خواهد بگوید که شیطان از اینها اعلام برائت می‌کند و می‌گوید شما خدا را که حق بود ، رها کردید و منی که به شما یک عالم وعده‌های دروغ می‌گفتم و هیچ کدام از وعده‌هایم را عمل نمی‌کردم، به من می‌چسبیدید، من از شما متنفرم.

بیشتر اوقات آدم ها دوست دارند یک کسی وسوسه‌شان کند یا تحریک شان کند تا از آن استقبال ‌کنند، حتی گاهی خودشان می‌روند پیش کسانی یا جاهایی که وسوسه بشوند. از این رو، دوستان و رفقایی انتخاب می‌کنند، مشاورینی انتخاب می‌کنند که باب میل آنها مشاوره بدهد.

مثلا مشاورینی که از ایران رفتند، الآن به دشمنان ما مشاوره می‌دهند. اینها اینجا سابقه دارند. هر کدام 10 یا20 سال سابقه دارند. بعضی از آنها سابقه زندان رفتن و انقلابی دارند. می‌گویند ما مشاور هستیم و ما به شما مشاوره می‌دهیم. مثلاً اگر این کار را بکنید و سه ماه بعد، این کار را بکنید، تا ۶ ماه بعد ایران نابود شده است.

ما باید درس بگیریم که یک شیطانی وجود دارد که ما را به انجام کارهای ناشایست و حتی به کفر وسوسه می‌کند و رهایمان نمی‌کند.

شریفه ی «إِنِّی بَرِیءٌ مِنْكَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِینَ» یک قاعده به دست شما می‌دهد و این قاعده خیلی مهم است. مؤمن به خوف و درک عظمت و خوف عاقلانه و مؤمنانه احتیاج دارد. این خوف مؤمنانه باعث می‌شود مؤمن حریم‌دار و قوی باشد و آسیب نبیند یا کمتر آسیب ببیند.

چطور می‌شود انسان این خوف را در دلش ایجاد کند؟ این خشوع و ترس مثبت، نه ترس منفی، این خشوع یعنی درک عظمت، کجا سراغ انسان می‌آید و چطور می شود آن را درک کرد؟ شیطان راهنمایی می‌کند. می‌گوید من با رب العالمین سروکار دارم.

شما به این عالم دنیا نگاه کنید. چقدر عظمت بی‌پایان دارد. عالمی به نام برزخ وجود دارد که بینهایت از اینجا بزرگتر  است. بعد الله که رب العالمین است، تمام این مجموعه را اداره می‌کند.

این الله کیست؟ الحمدلله رب العالمین به چه معناست؟ آنهایی که وقت دارند باید سحرها، روزهای خلوت و تعطیلات تمرین کنند و روی کلمه «رب العالمین» فکر کنید.

اگر «الحمدلله رب العالمین» را بفهمی، به مقام حیرت می رسی

فهم «الحمدلله رب العالمین»، یکی از بهترین شراب های انسانی را به ذائقه انسان می‌رساند که نام آن حیرت است. حیرت خیلی عظمت دارد. خوش به حال کسی که در طول روز حداقل یک دقیقه حیرت را تجربه کند و این حیرت را دائم تمرین و زیادش کند. اگر حیرت سراغ انسان بیاید، انسان خیلی اوج می‌گیرد. همه بدبختی ما این است که حجاب عادت داریم و این حجاب عادت مانع حیرت می‌شود.

اگر انسان بتواند در اول نماز، «الحمدلله رب العالمین» را برای خودش حل کند، به خصوص زمانی که خودش به تنهایی نماز می‌خواند، بقیه نماز مثل زیپی است که اگر پایین آن را خوب جا بیاندازید، وقتی که می‌کشید، اگر هزار متر هم باشد، همه دنده ها در همدیگر جا می‌افتند.یعنی اگر  «الحمدلله رب العالمین» برایت جا افتاد، همه چیز تا آخر نماز خوب جلو می‌رود و خوش نتیجه است. مهمترین نتیجه اش هم «حیرت» است.

درک عظمت اگر آمد، انسان بیمه می‌شود. ما مشکلمان فهم این عظمت است. مشکلمان این است که ما به همه چیز عادی نگاه می‌کنیم و نگاه درست و حیرت برانگیز نداریم. از این رو، کنار مظاهر بینهایت عظمت، کور و حقیر زندگی می‌کنیم و از چیزی حیرت نمی کنیم.

اگر کسی درک عظمت خدا را کرد، به عظمت خودش هم پی می‌برد و از آن حیرت می کند. آن موقع است که می‌فهمد حیف است که بد زندگی کند و دچار خاله‌بازی زندگی بشود. این را قشنگ می‌فهمد که حیف است استعدادش را تلف کند. اگر عظمت خودمان را پیدا کنیم، خیلی شیرین و قوی و شاد و عالی زندگی می کنیم.

جهنم/نفاق

پی نوشت:

[1] . مجلسی، بحار الأنوار، ج ۹۲، ص۱۵، ح۸.

[2] . سوره حجرات، آیه 10.

قا/221

صوت

1 - منافق برادر کافر است

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed