مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
انسان باید دقت کند که قبلاً کجا بوده و الان کجا هست و قرار است کجا برود تا مسأله طهارت برایش حل شود. مسأله طهارت بحث مبسوطی است. خیلی نمیتوانم به آن بپردازم، فقط کلیات را عرض میکنم. وقتی میگوییم پاکی و طهارت دل، باید ببینیم منظور از طهارت دل چیست. دل چه موقع پاک است، چه موقع آلوده و ناپاک است.
قرآن، آن چیزی که دل انسان باید به آن تعلق داشته باشد را دقیقاً مشخص کرده و مسئله را روی قاعده حب و محبت آورده و بیان کرده که ما باید به چه چیزهایی علاقه داشته باشیم و اساساً شروع پاکی و آلودگی از کجا میآید؟
ما برای طهارت و آلودگی بدن چه تعریفی داریم؟ پاکی و آلودگی بدن به چیست؟ این که این بدن پاک است یا نجس یا آلوده و مریض است، از کجا میدانیم؟ از آنجایی که آلودگی جذب شود. وقتی میگوییم، آلودگی و پاکی، بسته به این است که این چیز، آلودگی جذب کرده یا نه. اگر چیزی از آلودگی به آن نباشد، پاک است. اگر بدن آلودگی را از راه پوست یا از طریق گوش و چشم و دهان گرفته باشد، میگوییم آلوده یا مریض است.
اما روح چگونه آلوده میشود؟ چون جذب روح از طریق محبت است، پس روح از طریق دلدادگی و وابستگی و میل، ممکن است به طهارت یا به آلودگی برسد. مبنا در پاک بودن و آلودن بودن، میل و محبت انسان است و اینکه انسان چه چیزی را دوست دارد و چه چیزی را دوست ندارد. در قرآن کریم آیه 24 سوره توبه وقتی میخواهد یک دل پاک یا دل آلوده را معرفی کند، میفرماید: به همه بگو اگر پدرانتان، پسران، برادران، همسران، خاندان، اموالتان، شغل و تجارتتان و خانه هایتان محبوبتر از خدا و رسول و جهاد در راه خدا باشد، شما آلوده شده اید و فاسق هستید.
پس طهارت به حب است. اگر چیزی را که دوست داری در شأنت هست، پاک هستی و اگر در شأنت نیست، ناپاک هستی. هنر انسان این است که دلش را پاک نگه دارد. همانطور که در بحثهای قبل خواندیم، هنر انسان به این است که دلش را سالم نگه دارد. سالم یک عبارت و صورتِ دیگری از پاکی است.
دل پاک، یعنی دلی که از چیزهایی که شایستگی معشوق بودن را برای ما ندارد، منزه و پاک است. اما اگر چیزی یا کسی شایسته معشوق بودن نیست و آن را دوست داشته باشی، ناپاک و آلوده میشوی.
طهارت قلب یعنی دلت از غیر خدا پاک باشد
طهارت قلب یعنی، دل از غیر خداوند تبارک و تعالی پاک باشد. هر چیزی که بتواند رابطه من با خدا را از صمیمیت و عشق و دلدادگی با اهل بیت(علیهمالسلام) یا جهاد در راه آنها باز بدارد، قلب من را آلوده کرده، حتی اگر یاد خود خدا باشد.
گاهی یاد خود خدا انسان را از خدا دور میکند. حتی اگر عبادت باشد. زمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) چه آدمهای ابلهی بودند که به امیرالمؤمنین میگفتند: تو میجنگی و ما از این جنگها و خون و خونریزی خوشمان نمیآید. ما میخواهیم برویم یک گوشه¬ای عبادت کنیم. یا علی! ما را به جنگ نبر. این امام معصوم که مظهر پاکی است، الان حکم به جهاد داده، ولی اینها مرد جنگ نبودند، این عبادتشان جز اینکه آنها را به شیطان نزدیک کند، حاصلی برایشان ندارد.
شیطان برای اینکه نگذارد یک نفر به خدا نزدیک شود، مدتی او را به کارهای پاک که صورت مقدسی دارند، مشغول میکند. در حالی که این صورت های مقدس، در باطن نجس و آلوده هستند. کارهایی که ظاهراً خیلی خوب هستند و ثواب دارند؛ ولی خودش هم میداند که دارد سر خودش را کلاه میگذارد. مثل همانهایی که با امیرالمؤمنین میجنگیدند؛ ولی شبها تا صبح نمازشب میخواندند. صبحها هم هر روز تا شب روزه میگرفتند. خوارج اینطور بودند. با خلیفه و مظهر خدا جنگ میکردند؛ اما با نماز و روزه، خودشان را آرام میکردند؛ ولی همه جهنمی بودند.
صورت مقدس، یعنی گاهی کمالات یک آدم میتواند برای آدم خیلی خطرناک باشد. یعنی گاهی عبادتها، پاکیها، تقوا، نمازشب، کربلا رفتن، مکه رفتن، حیا، حجاب و پاکی میتواند خطرناک باشد. پس باید دقت کرد که یک موقعی خود اینها آدم را از خدا غافل نکند.
امیرالمؤمنین(علیهالسلام) فرمود:« طَهِّرُوا قُلوبَكُم مِن دَرَنِ السَّیّئاتِ تُضاعَفْ لَكُمُ الحَسَناتُ = دلهاى خود را از چرك گناهان پاك كنید تا حسنات شما دو چندان شود.» میبینیم که باز طهارت را روی دل بردند. «َدرَنِ» یعنی چرک.
برگرفته از مباحث «قلب» استاد شجاعی، جلسه سی ام
کلیدواژه ها:
آثار استاد