مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
گاهی انسان در انجام یک کار دنیایی دردسرهای زیادی می کشد که به نفع او است. گاهی هم انسان در انجام کار دنیایی، معصیت می کند و در نتیجه، با مشکلات و سختی های زیاد روبرو می شود. این سختی ها و گره خوردن ها برای این است که خدا می خواهد او را برگرداند سر جای خودش.
بحثمان در شناخت خیر و شر بود و گفتیم که ساختار ریاضی وجود انسان، تعیین کننده خیر و شر است. این مثل بدن می ماند که بعضی چیزها برای همه بدن ها خوب، لازم و خیر است. مثل هوای خوب، ورزش کردن، غذای مناسب، تنفس عمیق و... اما هر بدنی فرمول خاص خودش را دارد. طبعها با هم متفاوتند. بعضی دموی، بعضی صفراوی، بعضی بلغمی و بعضی سوداوی هستند. گاهی یک خوراکی برای یک نفر بسیار خوب و برای یک نفر بسیار بد است. در خیر و شر هم انسان باید ساختار کلی خودش را در نظر بگیرد.
یک زندگی دینی و متعادل، سه شاخصه اصلی دارد: شادی، آرامش و محبت. اگر یکی از این شاخص ها را نداشته باشد، زندگی خوبی نخواهد داشت. پس زندگی دینی لزوما زندگی سختی نیست. در زندگی طبیعی مشکلات زیاد است. چون ذات دنیا همراه با محدویت و سختی است. ولی اگر انسان خودش را درست بشناسد و با عشق ابدی و جاودانه دنیایش را بگذراند، هم دنیای شاد و آرامی دارد و هم آخرت خوبی.
پس یک چیزهای کلی داریم که برای همه خیر یا شر است. مثلا مال و ثروت، مدرک تحصیلی و... خیر است. ولی برای بعضی ها شر می شود. هر کسی باید با توجه به ساختار اصلی اش، خیر و شر خودش را تشخیص بدهد.
روایات خیر و شر
یکی از شناخت های خیر و شر در زندگی این حدیث نبوی است که از حضرت صلی الله علیه و آله سوال کردند: «كَیفَ لی أن أعلَمَ أمری؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «إذا أرَدتَ شَیئا مِن اُمورِ الدُّنیا فَعَسُرَ عَلَیكَ فَاعلَم أنَّكَ بِخَیرٍ وإذا أرَدتَ شَیئا مِن أمرِ الدُّنیا فَیَسُرَ لَكَ فَاعلَم أنَّهُ شَرٌّ لَكَ= حضرت در پاسخ مردى كه پرسید: چگونه از وضع خودم آگاه شوم؟ فرمود: هر گاه كارى از كارهاى دنیا خواستى و برایت دشوار شد، بدان كه در نیكى هستى؛ و هر گاه كارى از كارهاى دنیا خواستى و برایت آسان شد، بدان كه آن براى تو بد است».
این پاسخ حضرت قاعده بسیار مهمی برای شناخت خیر و شر به دست ما می دهد. گاهی انسان در انجام یک کار دنیایی دردسرهای زیادی می کشد. بدان این به نفعت است. گاهی هم انسان در انجام کار دنیایی، معصیتی می کند و با مشکلات و سختی های زیادی روبرو می شود. این گره خوردنها برای این است که خدا می خواهد تو را برگرداند سر جای خودت.
خدا مومن را همیشه با پاکی دوست دارد. برای همین است که سر راهش سختی، مریضی و مشکلی قرار می دهد تا با اینها گناهانش پاک شود. پس این سختی کار، یعنی در خیر بودن. اما اگر کار دنیایی تان به آسانی و راحتی انجام می شود، باید بترسید و مواظب باشید. در روایت داریم اگر در کارمان سختی می آید، خدا را شکر کنیم.
روایت بعدی از امیرالمومنین علی علیه السلام است که می فرمایند: «ما خَیرُ خَیرٍ لا یُنالُ إلاّ بِشَرٍّ ویُسرٍ لا یُنالُ إلاّ بِعُسرٍ= خیری که جز با شر به دست نمی آید، خیر نیست و آسانی که جز با سختی به دست نیاید آسانی نیست».
پس باید در کسب خیر خیلی دقت کنیم. نباید خیر را با بدی و فتنه به دست بیاوریم. حتی کارهای عبادی. مثلا در عبادت مان اگر مزاحمت برای کسی ایجاد بشود، فایده ای ندارد.
گاهی برای رسیدن به آسایش مادی، به بدنمان صدمه می زنیم. این تعادل و آسانی نیست. چون باعث کم گذاشتن در بعد معنویت می شود. برای همین اکثر افرادی که دنبال آسایش هستند، بعد از مدتی که به آسایش رسیدند، آرامش ندارند. در حالیکه یسر و آسانی در آرامش است. نه در رفاه و ثروت زدگی و پولدار شدن.
فرمول خوشبختی و سعادت در دنیا و آخرت
باید بدانیم تنها فرمول خوشحالی و سعادت این است که "قدر داشتهها را بدانیم و از آنها لذت ببریم. مهم نیست چه داشته باشیم یا چقدر. بلکه مهم این است که از همانی که داریم راضی باشیم. همسر، فرزند، توفیق عبادت، زیارت و.... لذت ببریم. چون خداوند سنتش را این طور قرار داده که تو از آنچه که داری راضی باشی و لذت ببری تا خدا اضافه کند. این فرمول خوشبختی است.
اما اگر از چیزهایی که داری، لذت نمی بری، حتی بیش از دیگران هم داشته باشی، باز مریض و غمگین هستی. انسان با قرب به خداوند و خانواده آسمانی اش آرامتر می شود. نه با رفاه دنیایی.
در روایت بعدی در شناخت خیر و شر، امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید: «ما شَرٌّ بِشَرٍّ بَعدَهُ الجَنَّةُ و ما خَیرٌ بِخَیرٍ بَعدَهُ النّارُ وكُلُّ نَعیمٍ دونَ الجَنَّةِ مَحقورٌ وكُلُّ بَلاءٍ دونَ النّارِ عافِیَةٌ= آن بدى كه بعد از آن بهشت است، بد نیست و آن نیكى كه پس از آن، آتش است، نیك نیست. هر نعمتى در مقابل بهشت، ناچیز است و هر گرفتارى و رنجى در مقابل آتش، عافیت و ایمنى است».
اگر شری به ما رسید، بد نیست. چون ما بازای بهشتی دارد. نباید ناراضی باشیم و غر بزنیم. نباید غصه بخوریم و ناراحت شویم. اگر سختی داریم یا شر (به معنای اذیت) در مقابلش آخرت را داریم. این را هم بدانیم که فقط ما نیستیم که سختی و شر داریم، بلکه دشمنان ما هم این سختی ها را دارند. بیماری سخت و فساد را آنها دارند. بعد به ما سرایت می کند.
خیر هم همین طور است. مثلا عروسی خوب است یا رفتن به یک مجلس شادی یا مسافرت خوب است. ولی اگر معصیت داشته باشد، خیر نیست. چون جهنم ساز است. پس هر نعمتی غیر از بهشت، پست است. اگر بهشت نرویم چه فایده ای دارد؟
سعی کنیم به دنبال خیرها و خوبی هایی که بهشت ما را خراب یا کم می کند، نرویم. مثل شهوت لباس، شهوت خوراکی، شهوت حیوانی. چون این لذتها باعث کم شدن سهم و لذت بهشتی مان می شود.
هر چیزی نار و نور دارد. نار جهنم ساز است و نور بهشت ساز. اگر بلائی آمد خیر و نورش را بگیریم. مثلا تحصیلات عالیه به شرطی خوب است که آخرت و بهشت را از دست ندهیم. بنابراین، در دنیا نه بلا و نه لذت، به راحتی به پای انسان تمام نمی شود. حتی اگر نعمتی را هم دارید را نباید در آن زیاده روی کنید. اگر انسان بهشت را نشناسد، سرش کلاه می رود و ابدیتش را از دست می دهد. پس در زندگی خیر و شر را درست بفهمیم و ارزیابی های بی جهت نکنیم.
در روایت بعدی حضرت می فرمایند: «لا تَعُدَّنَّ خَیرا ما أدرَكتَ بِهِ شَرّا= خیری را که با آن شر عایدت می شود، خیر نشمار». گاهی ظاهر کار خوب است، ولی غایتش مشخص می کند که خیر است یا شر. بنا براین، حسرت داشتن نعمت های دیگران را نداشته باشیم. چون معلوم نیست که آخرش برای او خیر هست یا نه.
کلیدواژه ها:
آثار استاد