www.montazer.ir
یک‌شنبه 22 سپتامبر 2024
شناسه مطلب: 11431
زمان انتشار: 23 دسامبر 2019
بهترین راه شناخت خیر و شر، قرآن کریم و معصومین ع هستند

خیر و برکت؛ جلسه پنجم؛ 1398/09/19

بهترین راه شناخت خیر و شر، قرآن کریم و معصومین ع هستند

ملاک خیر و شر، آسانی و سختی یا تمایلات شخصی نیست؛ بلکه برای تشخیص درست خیر و شر، انسان باید تسلیم فرمان خدایی باشد که بر اساس علم بی‌نهایت به او دستور می‌دهد، هر چند که انسان دلیل آن را نداند. این فرامین الهی در قرآن و گفته ­های معصومین علیهم السلام به وضوح بیان شده است.

در باره ملاک های خیر و شر گفته شد: در هر چیزی که انسان در آن آرامش و طمانینه دارد، آن کار خیر محسوب می­ شود. این اولین ملاک برای خیر بودن است.

دومین ملاک برای این که خیر و شر را بشناسیم، این است که ببینیم خداوند چه چیزی را برای ما خیر معرفی کرده و چه چیزی را شر. چون او خالق کل شیء است و از طرفی نسبت به انسان مهربان و رئوف است. بنابراین در احکامش چیزی ندارد که بخواهد بشر را اذیت کند. اگر سختی هم وجود دارد، مربوط به بخش حیوانی است. خداوند در تعیین برنامه ها و دستوراتش، بخش اصلی و جاودانه ما را در نظر گرفته است. چون ما آفریده شده ایم تا به آن مقام والای انسانی برسیم. راهش هم این است که از خدایی که خالق ماست، راهنمائی بگیریم تا شبیه او شویم. چون این هدف خلقت است و انسان با عمل به دستورات به سعادت و کمال می­رسد.

برای این است که می گوییم: یکی از منابعی که باید خیر و شر را بشناسیم، قرآن کریم است. چون کتاب تخصصی است و خدا تمام فرمول­ های خلقت و قوانینش را به ­صورت ریاضی در این کتاب بیان کرده است. امیرالمومنین علی علیه السلام می ­فرماید: «إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِیاً بَیَّنَ فِیهِ اَلْخَیْرَ وَ اَلشَّرَّ فَخُذوا نَهجَ الخیر تَهتَدوا وَ اصْدِفوا عَن سَمتِ الشَّرِّ تَقصِدوا = خداوند متعال كتابى هدایتگر فرو فرستاده كه خوب و بد را در آن بیان مى ­كند. پس روش حق را پیش بگیرید تا هدایت شوید و از راه بدى، روى گردان شوید تا به راه آیید». در قرآن کریم تمام احکام و برنامه ­های زندگی در جنبه ­های مختلف فردی، اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و... بیان شده است.

سومین ملاک، گفته­ های معصومین علیهم السلام است. به ­شرطی که آنچه که از معصوم می ­گیریم واقعاً معتبر باشد. فرمایش معتبر برای ما برای تشخیص خیر و شر اصل و پایه است.

حقیقت خیر و شر چیست؟

حقیقت خیر و شر چیست؟ گاهی صورت کار قشنگ نیست؛ ولی به نفع ماست. مثل داروی تلخی که پزشک تجویز می ­کند. ولی به نفع مریض است. چون درمان­گر است. پس داروی تلخ خیر است. در ادامه به چند نمونه از خیرهایی که قرآن معرفی می ­کند، اشاره می ­کنیم.

می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئًا وَیَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْرًا كَثِیرًا[1]= ای کسانی که ایمان آورده اید! بر شما حلال نیست که زنان را به اکراه ارث برید و آنان را زیر فشار مگذارید تا بخشی از آنچه را به آنان داده اید [از چنگشان به در] آورید، مگر آنکه مرتکب زشتکاری آشکاری شوند. و با آنها به شایستگی رفتار کنید و اگر از آنان خوشتان نیامد، پس چه بسا چیزی را خوش نمی­ دارید و خدا در آن مصلحت فراوانی قرار می دهد».

این آیه یک سلسله دستورالعمل در مورد خانم ­ها به مردان می ­دهد. مثل اذیت نکردن یا مجبور نکردن به بخشیدن اموال در زمان طلاق گرفتن، یا نگرفتن چیزهایی که به آنها بخشیده شده و... . متاسفانه بعضی از مردان چنین رفتارهایی نسبت به زنان می­ کنند و این خیانت است. چنین مردانی هرگز خیر نمی ­بینند. محال است شادی و آرامش در دنیا داشته باشد و گرفتار عذاب برزخی هم خواهند شد.

در ادامه آیه آمده است: با همسرانتان به نیکی رفتار کنید و اگر از همسرانتان خوشتان نمی­ آید، بدانید که از چیزهایی که بدتان می­ آید و دوستش ندارید، خداوند برای شما خیر کثیر قرار داده است. برای فهم خیر کثیر، نیازمند به شعور و ریزبینی هستیم و دقت زیادی می ­خواهد.

یکی از معضلات جامعه امروز ما این است که خیلی از خانواده ­ها به بهانه های مختلفی مثل اذیت شدن، حوصله نداشتن، مشکل مالی و... بچه ­دار نمی­ شوند یا تک فرزند دارند. درحالی که در روایت نقل است با زن و بچه، رزق و برکت مادی و معنوی برای مرد حاصل می شود. این قانون خلقت است که زن و بچه عامل جذب رزق است. پس اینها برای مرد خیر است. درحالی که ما آن را شر می دانیم. خدا ما را با سختی­ها به قرب و رشد می­رساند.

می فرماید: «كُتِبَ عَلَیْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ [2]= حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است. اما چه بسیار می شود که چیزی را مکروه می شمارید، ولی در حقیقت، خیر و صلاح شما در آن بوده و چه ­بسیار می شود که چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ شما در آن است». در اینجا به مفاهیم خیر و شر (کراهت، خیر، خوشایند و لذت) دقت کنید. چیزهایی را دوست داریم که برای ما شر هستند. اصالت دادن به لذت، تنبلی و بی­ حوصلگی برای انسان گرفتاری می­ آورد.

اینکه از جهاد و جنگ خوشمان نمی­ آید، یا از آن فرار کنیم، باعث می­ شود که دیگر نه استقلالی، نه ناموسی، نه عزتی و.... داشته باشیم. اگر روح مبارزه در شهدا، آزادگان و جانبازان ما نبود، الان کشوری به اسم ایران نداشتیم.

جهاد سخت است، اما خیر محض است. چون باعث استقلال، آزادی و رشد منابع مالی است. هم برای کسانی که شهید می­ شوند و هم برای کسانی که زنده هستند، خیرات زیادی دارد. هر چند با سختی همراه باشد. این ارزش دارد. چون هر چه  انسان سختی بیشتری می­ کشد، رشد بیشتری دارد. اما آن چیزی که باعث می­ شود انسان سختی­ هایش را به شیرینی تحمل کند، "معرفت" است. هر چقدر معرفت انسان بیشتر می­ شود، دیگر سختی نمی ­بیند و از آن لذت خواهد بود.   

فرمود: « وَلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ[3] = آنان که به راه کفر رفتند گمان نکنند که مهلتی که ما به آنها می‌دهیم به حال آنان بهتر خواهد بود، بلکه آنها را (برای امتحان) مهلت می‌دهیم تا بر گناه و سرکشی خود بیفزایند، و آنان را عذابی خوارکننده است».

بعضی ­ها می­ گویند: خوش به حال کافران. اینها آزاد و راحتند. درحالی که نمی­ دانند اینها رشدی نمی ­کنند. می فرماید: کافران خیال نکنند این که ما به آن­ها پول می­ دهیم، به نفع­شان است. این طور نیست. بلکه برای آنها یک نوع اذیت و آزار است و ثروت برای این است که بیشتر گناه کنند و در آخرت هم برایشان عذاب خوارکننده ­ای در انتظار است. پس نباید حسرت کافران را داشته باشیم. چون آسایش، راحتی و رفاه همه در عالم محدود دنیاست. ما ابدی هستیم و یک ابدیت در انتظار ماست. باید خودمان را برای این ابدیت آماده کنیم.

«وَیَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا[4]= انسان با شوق و رغبتی که خیر و منفعت خود را می‌جوید (چه ­بسا به نادانی) با همان شوق و رغبت، شر و زیان خود را می‌طلبد، و انسان بسیار بی‌صبر و شتاب‌کار است».

انسان همیشه عجول است. همه چیز را در این دنیا می­ خواهد. از این رو، در هنگام دعا ممکن است چیزهایی را از خدا بخواهد که برایش شر باشد. غالبا آرزوها و هدف گذاری ­هایی که برای خود و فرزندان­مان می­ کنیم، شر هستند. مثلا به فرزندمان می گوییم: برای دانشگاه، رشته ی علمی را انتخاب کن که پولدار شوی. فقط دنیای محدود او را می ­بینیم و توجه نداریم شاید این پولدار شدن باعث فساد او شود. این که خدا خیلی از دعاهای ما را مستجاب نمی ­کند، علتش این است که می داند برای بنده ­اش خیر نیست. پس هر وقت دعا می­ کنیم، باید بگوییم که خدایا به نفعم باشد.

در ادامه، بعد از بررسی آیات به روایات بحث می ­پردازیم. اولین روایت از نبی اکرم صلی الله علیه وآله است. حضرت خیر را این­طور معنا می­ کنند: «إِنَّمَا اَلْخَیْرُ مَا أُرِیدَ بِهِ وَجْهُ اَللَّهِ وَ عُمِلَ عَلَى مَا أَمَرَ اَللَّهُ تَعَالَى= همانا نیكى آن است كه به خاطر خدا انجام شود و طبق آنچه خداى متعال فرمان داده است، عمل گردد». خیر یعنی انجام کاری که به عشق خدا باشد و خدا خوشش بیاید. این همان معنای مستحب است. یعنی کاری که رضایت خدا را به دست آوریم. حضرت در این روایت، خیر را این طور معنا می­ کنند که نظر خدا باشد. در مقابل شر، یعنی کاری که خدا رویش را از تو برمی­ گرداند.

در حسن ختام بحث بگوییم که حضرت ختمی مرتب صلی الله علیه و آله درباره آثار و نتایج سختی­ های مومن و خوشی­ های کافر چنین می ­فرماید: «یُؤتى یَومَ القِیامَةِ بِأَنعَمِ أهلِ الدُّنیا مِنَ الكُفّارِ فَیُقالُ: اِغمِسوهُ فِی النّارِ غَمسَةً فَیُغمَسُ فیها. ثُمَّ یُقالُ لَهُ: أی فُلانُ، هَل أصابَكَ نَعیمٌ قَطُّ؟ فَیَقولُ: لا ما أصابَنی نَعیمٌ قَطُّ ویُؤتى بِأَشَدِّ المُؤمِنینَ ضُرّا وبَلاءً فَیُقالُ: اِغمِسوهُ غَمسَةً فِی الجَنَّةِ فَیُغمَسُ فیها غَمسَةً. فَیُقالُ لَهُ: أی فُلانُ، هَل أصابَكَ ضُرٌّ قَطُّ أو بَلاءٌ؟ فَیَقولُ: ما أصابَنی قَطُّ ضُرٌّ ولا بَلاءٌ[5]= روز قیامت، برخوردارترینِ مردم دنیا را از میان كافران مى­آورند و مى­گویند: او را یك بار در آتش فرو ببرید. وى را در آتش فرو مى­برند و آن گاه به او مى­گویند: «فلانى! آیا هیچ نعمتى به تو رسیده است؟». مى­ گوید: نه؛ از هیچ نعمتى برخوردار نبوده ­ام. همچنین گرفتارترین و بینواترین مؤمن را می آورند و مى­ گویند: او را یك بار به بهشت وارد كنید. وى را به بهشت وارد مى­ كنند و آن گاه به او مى­گویند: «فلانى! آیا تاكنون رنج و بلایى به تو رسیده است؟». مى گوید: هرگز رنج و بلایى به من نرسیده است».

قا/219

خیر در آیات

[1] . سوره نساء/ آیه 19.

[2] . سوره بقره/ آیه 216.

[3] . سوره آل عمران/ آیه 178.

[4] . سوره اسراء/ آیه 11.

[5] . مجلسی، بحارالانوار، ج9، ص314.

میانگین (1 رای)

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed