مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
آن کسى که بخواهد به خانه سراسر سعادت، سرفرازى، آرامش و «ایمان» وارد شود، راهى جز ورود از مسیر امام خوبان ندارد. چون امامان، ابواب ایمان هستند. از این رو، رفتن از هر «در» دیگری، رفتن به بیراهه است و انسان را به «منزل سعادت» نمی رساند.
ایمان یک باور قلبی است و مقدمات عقلی، برهانی و استدلالی، پایههای ایمان را تشکیل میدهند. امام صادق علیه السلام فرمودند: برای هر بخشی از وجود انسان ایمانی وجود دارد و خداوند ایمان را بر همه اعضا و جوارح انسان واجب کرده. یعنی هیچ عضوی از بدن نیست، مگر اینکه سهمی از ایمان و تکلیف دارد. بعد حضرت میفرماید: زیرا واجب های قلب، غیر از واجب های گوش، و واجبهای گوش غیر از واجب های چشم است.
امور واجب بر چشم، غیر از چیزی است که بر زبان واجب است. خدای متعال با نزول آیاتی، وظائف هر یک از اعضا را مشخص کرده. یعنی ایمان چشمی، گوشی، زبانی و ایمان سایر اعضا و جوارح. پس ما باید مصادیق ایمانها را بشناسیم. اینجاست که به معصوم احتیاج پیدا می کنیم.
اینکه در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: «و أبواب الإیمان». یعنی درهای ایمان معصومین هستند که ما را هدایت میکنند به انواع وظیفههایمان در حیطهها و حوزههای مختلف. گاهی ممکن است انسان در بعضی از بخشها ایمانش ضعیف باشد و در بعضی از بخشها قوی.
مرحوم شیخ صدوق در کتاب شریف صفات شیعه، هم صفتهای مسلمانها را آورده که مسلمان کیست؟ و هم صفات مؤمن را.
هر خصوصیتی که مؤمن دارد، بابش معصوم است. یعنی اگر انسان بخواهد به هر خصوصیتی برسد، بهوسیله معصوم است که میتواند آن خصوصیت را در خودش ایجاد کند. چون مقادیر الهی اول به منزل و خانه اینها نازل میشود و بعدا از خانه اینها صادر میشود و به بقیه میرسد. شما هیچ صفتی از صفات انسانی و الهی را نمیبینید، مگر اینکه در آن صفت و و اصلش معصومین علیهم السلام هستند. یعنی میخواهید به هرجایی برسید، یا میخواهید هر بابی را در خودتان تقویت کنید، یا میخواهید هر صفت بدی را ریشهکن کنید، باید از درش وارد شوید: « وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا[1]= و به خانهها از راه آن داخل شوید». در خانهها از طریق درها وارد شوید. لذا معصوم وجودش کلید هر قفلی است.
معصومین علیهم السلام، امانتداران خدای مهربان هستند
فقره بعدی در زیارت جامعه کبیره، «أمناء الرحمن» است که به معصومین علیهم السلام خطاب میکنیم. «امناء» جمع امین به معناى امانتدار و رازدار است. یعنی کسی که امانتداری را رعایت میکند و چیزی را به امانت قبول میکند. پس وقتی میگوییم «أمناء الرحمن» یعنی حضرات معصومین علیهم السلام چیزی را از خدا به امانت گرفته اند و خدا به اینها یک امانتی را سپرده که آنها در رعایت و حفظ آن امانت، امین هستند و هرگز خیانت و کوتاهی نکردند و ضعف نداشتند.
«الرحمن» چیست؟ چرا نگفت: «أمناء الرحیم، أمناء الکریم»؟ میگوید: «أمناء الرحمن». رحمن اسم حقتعالی است که بهقدری عظمت دارد که خدا او را همطراز الله آورده. الله اسم جمع است و مستجمع جمیع صفات الهی و تمام کمالات را بدون استثناء دارد. چون بینهایت است و چیزی از او خارج نیست.
بینهایت یعنی آنچه همهچیز را پرکرده و خلأ ندارد و خارج هم ندارد. امکان ندارد خارج از هستی چیزی وجود داشته باشد.
خداوند تبارکوتعالی قبل از اینکه انسانی را بیافریند، با رحمانیتش خلقت را آغاز میکند. بهقدری رحمان عظمت دارد که همطراز الله قرار میگیرد. همان طور که قرآن فرموده: «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى[2]= بگو که خواه خدا را به اسم اللّه یا به اسم رحمان بخوانید، به هر اسمی بخوانید اسماء نیکو همه مخصوص اوست». رحمان در ردیف الله قرار گرفت. اهلبیت هم در رحمانیت امناء خدا هستند. یعنی قبل از هر چیز امین هستند. از طرفی قرآن در سوره الرحمن می فرماید: «الرَّحْمنُ/ عَلَّمَ الْقُرْآنَ/ خَلَقَ الْإِنْسانَ= خدای مهربان/ قرآن را تعلیم داد/ انسان را آفرید». خدا اول تعلیم قرآن میکند. بعد انسانها را خلق میکند. تعلیم قرآن به اهلبیت علیهم السلام، یعنی انوار طیبه، یعنی قبل از اینکه خلقتی به وجود بیاید اینها را خداوند به عصمت و علم خودش مسلط و مسلح و تجهیز میکند تا اینها بعداً بتوانند انسانهای دیگر را هدایت کنند. دقت کنید این خیلی لطیف است. قبل از اینکه انسانی خلق بشود، اهلبیت آفریده شدند و تعلیم قرآن دیدند.
"الرحمن" قبل از خلق انسان است. یعنی آن جزء اولین اسمهاست که کار میکند. در واقع الرحمن دو کار کرد: یکی تعلیم قرآن، یکی خلق انسان. میگوید امام در مقام رحمن امین الله است. امامان امانتدار خدا هستند.
رحمانیت شروع خلق است. یعنی آفرینش براساس رحمانیت است. نظام آفرینش با اسم "رحمن" شروعشده. پس همه خلقت با رحمت آفریدهشده. از این رو، انسانی که میخواهد شبیه خداوند تبارکوتعالی و خلیفةالله بشود و مظهریت پیدا کند و قوی و بزرگ بشود، باید بتواند در تمام مراحل خلقت رحمانیت را ببیند. جدای از اینکه خودش باید آدم رحمانی باشد و در وجود خودش این رحمانیت تجلی کرده باشد، یعنی به هر چه که نگاه میکند، رحمتش را بفهمد. به مار، عقرب، بیماری، سرطان و فقر نگاه میکند و هر چه که نگاه میکند بفهمد که نظام آفرینش یک جنبه ناری دارد و یک جنبه نوری و آن جنبه نوری همان رحمانیتی است که انسان باید درکش کند. یعنی بد معنی و تفسیر نکند که با خدای بینهایت اختلاف پیدا کند؛ بلکه بتواند و بفهمد که همهچیز بر اساس رحمت الهی است.
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد ای عجب من عاشق این هردو ضد
یعنی لطف و قهر خدا را رحمانی می بیند. خدا با کسی پدرکشتگی ندارد. با کسی لج ندارد. با کسی بد نیست و بد کسی را نمیخواهد. انحراف کسی را نمیخواهد؛ بلکه سلامت، سعادت، شادی و آرامش همه را میخواهد. پس چرا ما زندگیمان اینطوری است؟ چرا فلانی زندگیاش اینطوری است؟
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید: «رُبَّ مَرْحُومٍ مِنْ بَلاَءٍ هُوَ دَوَاؤُهُ= چه بسا افرادی که بلایی سرشان آمده و دلتان خیلی برایشان می سوزد، اما همان بلا باعث رشد او می شود». خود سختی، درمان کسی است که شما دلتان برایش میسوزد. پس دانستیم که نظام خلقت براساس رحمت است و تعلیم الهی هم رحمانانه است. پس خداوند تبارکوتعالی به همه بندگانش با همین چشم نگاه میکند. حتی به دشمنانش با رحمت نگاه میکند. اگر کسی جهنمی بشود، به قول پیامبر صلی الله علیه و آله خدا او را نبرده، بلکه خودش خواسته برود. خدا هیچکس را جهنم نمیبرد، مگر اینکه خودش اصرار داشته باشد.
ذات همه بهشتی است. جنس همه رحمانیت خداست. این دو نکته یادمان نرود که معصوم در رحمانیت، امین خداست. یعنی آغاز هر چیز. أمین الله است در رحمانیت. کار رحمان خلقت جهان است. جهان براساس رحمت خداوند آفریدهشده. جهان آفریدهشده تا یک رابطه عاشقانه بین انسان و حقتعالی را پشتیبانی کند. پس «أمناء الرحمن» مقام خیلی بلندی است. ضعف و نقص و خیانت و مشکلی در کار معصوم در ارتباط با بندگان وجود ندارد. این مقدمه ای از «أمناء الرحمن» است.
قا/219
جامعه کبیره/ امناء الرحمن
کلیدواژه ها:
آثار استاد