www.montazer.ir
جمعه 29 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 11342
زمان انتشار: 11 نوامبر 2019
خنده های غم آور، از عوامل غفلت است

خانواده آسمانی؛ جلسه518 ؛ 1398/08/09

خنده های غم آور، از عوامل غفلت است

گفتیم که از عوامل جهنمی شدن، غفلت است. همه امور دنیا می‏ توانند اسباب غفلت باشند. از جمله شادی های حرام که در مجالس لهو و لعب دیده می شود. چنین شادی هایی موجب از دست رفتن شادی های آخرتی و ابدی می شود.

نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «رُبَّ مَسْرُورٍ وَ مَقْبُورٍ وَ هُوَ لاَ یُشْعِرُ یَأْكُلُ وَ یَشْرَبُ وَ یَضْحَكُ وَ حَقٌّ لَهُ مِنَ اَللَّهِ أَنْ یَصْلَى اَلسَّعِیرَ= چه بسیاری از آدمها هستند که می‌خندند، ولی باخته اند و درک نمی کنند. می‌خورند و می‌نوشند و می‌خندد؛ اما سزاوار این هستند که خدا آنان را در جهنم بیاندازد».

«مغبون» یعنی زیانکار و باخته. چه بسیار آدمهایی که می‌خندند، ولی در کنارش باخته اند. نمی‌فهمد که سرشان کلاه رفته، نمی‌فهمند دچار خسران هستند. چرا که الکی خوش هستند.

خیلی‌ از افراد در شادی های حرام شرکت می‌کنند. مثلاً عروسی، مهمانی و مسافرتی که نمی‌دانند پشت این شادی چقدر غم وجود دارد و چه قدر آتش و گناه و معصیت را برای خودشان ذخیره‌ یا پایه گذاری می کنند.

گاهی آدم در یک مهمانی، گناهی را انجام می‌دهد و آن برایش ذخیره می‌شود. گاهی هم یک سلسله معاصی پایه‌گذاری می‌شود. نطفه‌های بسیاری از افکار، خیالات و روابط نامشروع و غلط، در همین مجالس حرام چیده می‌شود و بعد فجایعی به بار می‌آید.

«وَ هُوَ لاَ یُشْعِرُ»، یعنی خودش نمی‌فهمد و متوجه نیست. شعور با دانستن فرق می‌کند. گاهی قرآن از لفظ «لا یعلمون= نمی‌دانند» استفاده می کند. یکبار هم از لفظ «لا یشعرون». شعور از شَعر می‌آید. شَعر یعنی مو. یعنی خیلی ریز و باریک است. در شعور دقت و ریزبینی بسیار هست. شعور یعنی شخص باید یک مقدار عمیق نگاه کند تا یک چیزی را درک کند.

«و هو لاَ یُشْعِرُ» یعنی اصلاً حواسش نیست. متوجه نیست که چه اتفاقی می‌افتد. باریک‌بینی و ریزبینی نمی‌کند که هر خنده، لذت و شادی، ارزشش را ندارد. شادیهایی که پشتش غم و غصه، عذاب، خون کردن دل امام زمان علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و قهر با خودت باشد، شادیهایی که بدون رعایت بخش فوق عقلانی باشد، انسان را را درگیر می‌کند.

اینکه بعضی ها عروسی می روند، ولی فرد می‌گوید: نمی‌دانم چرا اعصابم خرد است؟ چرا دلم پر از غم است؟ علت اصلی این وضع روحی چنین افرادی این است که به خود اصلی­شان خیانت کرده اند. در اینجا بخش حیوانی شاد است. اما بخش عقلی کاملاً تعطیل است و آسیب می‌بیند. بخش فوق عقلی هم که کاملاً له می‌شود. پس در این شادیهای حرام، شخص خیلی چیزها را از دست می‌دهد. چون شادیهای حرام، موجب از دست رفتن شادیهای آخرتی و ابدی می شود. اینها غفلت است.

چون به هر میلی که دل خواهی سپرد                از تو چیزی در نهان خواهند برد

«یَأْكُلُ وَ یَشْرَبُ وَ یَضْحَكُ وَ حَقٌّ لَهُ مِنَ اَللَّهِ أَنْ یَصْلَى اَلسَّعِیرَ = می‌خورد و می‌نوشد و می‌خندد؛ اما سزاوار این است که خدا او را در جهنم بیاندازد».

«غفلت»، عامل حرص به دنیا است

امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: «لَا تَکُنْ غَافِلًا عَنْ دِینِکَ حَرِیصاً عَلَى دُنْیَاکَ مُسْتَکْثِراً مِمَّا لَا یَبْقَى عَلَیْکَ مُسْتَقِلًّا مِمَّا یَبْقَى لَکَ فَیُورِدَکَ ذَلِکَ الْعَذَابَ الشَّدِیدَ= غافل از دینت نباش و به دنیایت حریص نباش. ....».

بعضیها با حرص شان در دنیا به خود و اطرافیانشان صدمه می‌زنند. این نوع صدمه زدن ها و حرص ها احمقانه است. این را یک طرف قضیه داشته باشید. از طرف دیگر، یک آدم هوشیار و عاقل یک سری چیزها را در دنیا دوست دارد که به او داده نشده. بقیه دارند و او از آنها محروم است. ولی خدا عادل است. اگر کسی اینجا محروم باشد، خدا با ضریب آخرتی و ابدی برایش جبران می کند. کسی در دستگاه خدا ضرر نمی‌کند. برای همین در دعا داریم: «سبحان الذی لا یعتدی علی أهل مملکته= خداوند به اهل مملکتش ظلم نمی‌کند». یعنی اگر کسی اینجا ندارد، خدا سهمش را به او به بهترین وجه می‌دهد. یعنی در آخرت بطور ابدی و جاودانه می دهد.

یادتان باشد که شما هر چه دارایی در اینجا بیشتر داشته باشید، از سهم آن طرف کم می‌شود. یعنی کسی که مثلا صد نفر را در مال خودش سهیم می‌کند، زیرک است. چون شادی، آرامش و مهربانی و برکت به دست می آورد. یعنی با آن تجارت آخرتی می‌کند. مومن تک‌خور نیست. یک عده اصلاً لذت می‌برند از اینکه خوب از اموالشان استفاده کنند و تک‌خوری کنند. این نشانه منافق است. اینها فقط روی دنیا تمرکز می‌گیرند و حریص هستند. شعورشان نمی‌رسد که به هر قیمتی نباید زندگی کنند.

در جمله «مُسْتَکْثِراً مِمَّا لَا یَبْقَى عَلَیْکَ»، «مستکثر» یعنی کسی که زیاد به یک چیزی می‌پیچد و می‌خواهد چیزی را در حد کثرت داشته باشد. در حالی که دنیا برای هیچ کس نمی‌ماند.

«مستکثر» یعنی کسی به دنبال چیزهایی است که به دردش هم نمی‌خورد. حتی مطالب علمی و مطالعات اضافه و الکی راجع به چیزهایی که نه به درد آخرت نمی‌خورد و نه به درد دنیا می خورد. برای همین است که ما را حتی از علم بیهوده پرهیز داده اند. در تعقیب نماز عصر می خوانیم: الهم انی اعوذ بک من علم لا ینفع= خدایا! از علمی که به دردی نمی خورد، به تو پناه می برم.

مستکثر، یعنی شخص دیپلم، لیسانس، ارشد و دکترا می‌گیرد. ولی در اخلاق، شوهرداری، زن‌داری، بچه‌داری، تربیت، ارتباط با خانواده همسرش متعادل نیست. نمی تواند شاد و آرام باشد و از زندگی اش لذت ببرد.

پس «مُسْتَکْثِراً مِمَّا لَایَبْقَى عَلَیْکَ» یعنی به چیزهایی می پردازد که اصلاً به دردش نمی‌خورند. اگر قرار است یک فضلی را یاد بگیری، علم که نه، یک فضلی را یاد بگیری، باید ببینی که آیا کاربرد دارد یا نه.

هر چه شما استکثار بیشتری داشته باشید و به چیزهایی که به درد شما نمی‌خورد بیشتر عمر مصرف کنید، از خود اصلی‌ تان بیشتر فرار ‌کرده اید. در حقیقت دچار خودفراموشی می‌شوید. هر چه خودت را تنها می‌گذاری، خودت تنهاتر می‌شود. برای همین است که خداوند می فرماید: «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ= مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را به فراموشی از خود اصلی شان انداخت. اینها فاسق هستند».

یعنی استکثار باعث می‌شود که انسان دچار خودفراموشی بشود و با خودش غریبه ‌شود. چنین کسی، دیگر حوصله و تحمل خودش را هم ندارد. او هر جا که می‌رود باید سرش را شلوغ کند؛ وگرنه نمی‌تواند سرپا باشد. شلوغی را دوست دارد و از خلوتی و تنهایی فرار می کند.

پس اینکه حضرت می فرماید: «حریص مباش نسبت به آنچه برایت نمی‌ماند»، یعنی دنبال این نگرد که چیزی که قرار نیست برای تو بماند، دائم بروی و جمع کنی. چون تو را رها می‌کند و می‌رود.

در شب اول قبر، این همه شنیدنی‌ها، دیدنی‌ها، جمع کردن­ها و مصرفها کجایش به درد تو می‌خورد؟ در برزخ این استکثارها به چه درد تو می‌خورد؟ زیاده‌خواهی ها، زیاده‌طلبی‌ها به کارت نمی‌آید.

آنقدر حق‌الناس گردن ما هست اعم از مادی و معنوی که اصلاً خبر نداریم. غیبت یک نفر را کردی، به یک نفر تهمت زدی، اعصاب یک نفر را خرد کردی، یک نفر را بی جا سرزنش کردی، یک نفر را تحقیر کردی. فردای قیامت ثوابها همه را برمی‌دارند و به او می‌دهند تا راضی بشود و هیچ چیزی برای تو نمی‌ماند.

«فَیُورِدَکَ ذَلِکَ الْعَذَابَ الشَّدِیدَ». باید اینطوری باشی که در چیزهایی که برایت نمی‌ماند و با خودت به آخرت نمی‌بری، زیاده‌طلب نباشی. ولی در چیزهایی که برایت می‌ماند و می‌بری، آدم قانعی باشی. باید برای چیزهایی که برایت نمی ماند، رغبت نداشته باشی که این تو را به عذاب شدید می‌کشاند.

عذاب شدید این است که حسرتش بیچاره‌ات می‌کند. یکی از عذاب های جهنمیان این است که تمام لذت بهشتیان را می‌بینند. شوهرش را می‌بیند که در بهشت است و خودش نمی‌تواند به بهشت برود. زنش را وسط بهشت می‌بیند. بچه‌اش، برادرش، خواهرش، دوستش، رفیقش، شاگردش را می‌بیند که در بهشت هستند؛ اما خودش وسط جهنم است.حتی یک استاد می گوید: اینها به حرفهای ما عمل کردند و گوش کردند و به بهشت رفتند. اما ما الان در چه وضعیتی هستیم.

جهنمیان همه آن لذات را می‌بینند و حتی جای خودشان را هم در بهشت می‌بینند که قرار بوده در آنجا باشند. اینها خیلی کشنده است. این عذاب شدید است. یک موقع آدم نمی‌فهمد و نمی‌بیند. یک موقع هم دائم به او نشان می‌دهند که تو قرار بود اینجا باشی و الان کجا گیر هستی.

قا/219

غفلت/ عوامل جهنم

صوت

1 - خنده های غم آور، از عوامل غفلت است

کلیدواژه ها: غفلت ،

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed