مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
1. تبعید امام خمینی
در سیزدهم آبان 1343 امام خمینی رحمة الله در پی اعتراضش به سیاست های حکومت پهلوی و از جمله تصویب لایحه کاپیتولاسیون توسط مأموران حکومت شاه، بازداشت و پس از انتقال از قم به تهران، به ترکیه تبعید شد. لایحه کاپیتولاسیون -که به مستشاران نظامی آمریکا و افراد وابسته به آنان در برابر قوه قضائیه ایران مصونیت می داد - استقلال ایران را زیر سؤال می برد. امام نه روز پیش از تبعید، در مراسمی که به مناسبت میلاد حضرت زهراعلیهاالسلام در منزلش برگزار شد، با ایراد نطقی، جنایات و مفاسد کاپیتولاسیون را تشریح کرد. در پی این روشنگری، امام خمینی رحمة الله در سپیده دم روز سیزدهم آبان توسط یک گروه از مأموران ساواک به سرپرستی سرهنگ مولوی رئیس ساواک تهران بازداشت شد و هنوز آفتاب از افق سرنزده بوده که با یک فروند هواپیمای نظامی از فرودگاه مهرآباد به ترکیه تبعید شد.
در پی تبعید امام خمینی رحمة الله علیرغم فضای خفقان، موجی از اعتراض ها به صورت تظاهرات در بازار تهران، تعطیلی طولانی دروس حوزه و ارسال طومارها و نامه ها به مراجع تقلید و سازمانهای بین المللی جلوه گر شد. آیت الله حاج مصطفی خمینی نیز در روز تبعید امام بازداشت و زندانی شد و پس از چندی در سیزدهم دی 1343 به ترکیه نزد پدر تبعید شد.
دوران تبعید امام خمینی رحمة الله به ترکیه بسیار سخت و شکننده بود. امام حتی از پوشیدن لباس روحانیت منع شده بودند. محل اقامت اولیه امام، هتل بلوار پالاس آنکارا بود. اما فردای آن روز برای مخفی نگاهداشتن محل اقامت، امام را به محلی واقع در خیابان آتاترک منتقل کردند. چند روز بعد (21 آبان 1343) برای منزوی تر ساختن ایشان و قطع هرگونه ارتباط، محل تبعید را به شهر بورسا واقع در 46 کیلومتری غرب آنکارا انتقال دادند. در این مدت، امکان هرگونه اقدام سیاسی از امام خمینی سلب شده بود و ایشان تحت مراقبت مستقیم مأموران اعزامی ایران و نیروهای امنیتی ترکیه قرار داشت. امام خمینی رحمة الله در مجموع یازده ماه در ترکیه به سر برد، تا اینکه ساواک با هماهنگی دولت ترکیه، ایشان را در سیزدهم مهر 1344 به عراق تبعید کرد.(پایگاه اینترنتی مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 31 شهریور 1389. (با اندکی اضافه) )
2. کشتار دانش آموزان
سیزدهم آبان 1357 و در روزهای اوج گیری انقلاب اسلامی ده ها نفر از دانش آموزان که برای انجام تظاهرات در محوطه دانشگاه تهران تجمع کرده بودند، هدف تیراندازی مأموران حکومت قرار گرفته و به شهادت رسیدند. به دلیل بسته بودن درهای دانشگاه هیچ یک از دانش آموزان نتوانستند از برابر آتش گلوله های مأموران بگریزند و این امر تلفات آنان را افزایش داده بود. این جنایت توسط دولت »آشتی ملی« شریف امامی صورت گرفت.
حادثه سیزدهم آبان 1357 بعد از حادثه هفده شهریور آن سال، دومین خونریزی عمده دولت شریف امامی بود؛ در حالی که عمر سیاسی این دولت از هفتاد روز تجاوز نمی کرد. ابعاد حادثه دانشگاه به حدی بود که وقتی در برنامه اخبار شبانگاهی گزارش تیراندازی مستقیم سربازان به روی دانش آموزان در دانشگاه، از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد، وزیر علوم بلافاصله استعفا داد و فردای آن روز کابینه شریف امامی نیز سقوط کرد. از آن پس، روز 13 آبان »روز دانش آموز« نامیده شد.(همان)
نقش آمریکا در کشتار 13 آبان
در یک سند خیلی محرمانه، که در تاریخ ششم آبان 1357، از وزارت امور خارجه آمریکا، به سفارت آمریکا در تهران ارسال شده بود، سایروس ونس وزیر پیشین آمریکا، چنین می نویسد:
وقت آن رسیده و بسیار مفید و لازم خواهد بود که شما بهترین تجزیه و تحلیل خود را در مورد عواقب و نتایج کوتاه مدت و دراز مدت »کاربرد یک سیاست مبتنی بر زور« برای باز گرداندن اعتصابیون به سر کارهایشان و تظاهرکنندگان از خیابان ها، برای ما بفرستید. می توان گفت در کنار چنین سیاستی، دربند کشیدن (کنترل) مطبوعات و دانشگاه ها و دستگیری تعداد زیادی از روحانیون و مخالفین مذهبی لازم است.(دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، ایران در انقلاب، تهران، مرکز نشر اسناد جاسوسی آمریکا، 1370 ش، ص226)
بر طبق مطالبی که »برژینسکی« در کتاب خود ذکر کرده، در روز دهم آبان، سفیر آمریکا در ایران به اتفاق سفیر انگلیس در ایران، با شاه ملاقات کردند و این دیدار موجب مخابره پیامی از جانب سفیر آمریکا شد که به تشکیل جلسه مهم »اتاق وضعیت اضطراری« کاخ سفید در تاریخ یازدهم آبان انجامید.
برژینسکی در ادامه می نویسد:
من همان روز رئیس جمهور را از تلگرام سفیر مطلع کردم و به او [کارتر] گفتم که به عقیده من در صورتی که شاه نتواند اعطای امتیازات سازنده را با قدرت نمایی توأم کند، نابود خواهد شد... حس می کنم که شرایط، اقدام قاطع شخص او را برای اعاده نظم و اقتدار ایجاب می کند.(زبیگنیو برژینسکی، سقوط شاه، جان گروگانها و منافع ملی، ترجمه: منوچهر یزدانیار، تهران، کاوش 1362ش، ص 15 و 16)
در یک سند سرّی از اداره اطلاعات و تحقیقات وزارت خارجه آمریکا، خطاب به وزیر خارجه آمریکا، به تاریخ یازدهم آبان 1357، چنین آمده است:
بدون توجه به اینکه روند انتقال چگونه صورت می گیرد، مطمئناً سرکوب های کوتاه مدت برای پایان بخشیدن به ناآرامی ها ضروری است.(ایران در انقلاب، پیشین، ص 245)
در سند سرّی دیگری که از جانب سفیر آمریکا در ایران، برای وزارت امور خارجه آمریکا به تاریخ یازدهم آبان ماه 1357 ارسال شده، چنین آمده است:
هر راه حل نظامی بایستی لزوماً یک درگیری سخت با تظاهرکنندگان در خیابان ها و استادان که در دانشگاه تظاهرات می کنند، دانش آموزان و معلمان در مدرسه، رهبران مذهبی و پشتیبان بازاری آنها، چپی ها از همه نوع، و تعداد قابل ملاحظه ای از کارگران اعتصابی داشته باشد تا بتواند همه اعتصابیون را به سر کار باز گرداند. محدود کردن مطبوعات هم غیر قابل اجتناب است. انجام این عملیات به طور حتم هزاران دستگیری به دنبال خواهد داشت. که در میان آنها احتمالاً بسیاری از زندانیان سیاسی خواهند بود که در یکی دو سال اخیر آزاد شده اند. از آنجا که مخالفین آشکار کرده اند که آماده مقاومت به شیوه چریکی هستند، ارتش مجبور خواهد بود با خشونت های گسترده شهری و تروریسم مخفی خارج شهری، مقابله کند... ارتش باید قادر باشد نا آرامی ها را خارج از شهرهای بزرگ نیز کنترل کند.
برای جریانات شهری، پلیس و ساواک باید اختیارات بیشتری نسبت به آنچه در ماه های اخیر داشته اند، به دست آورند و شاید لازم شود که توسط دایره اطلاعات ارتش که مورد وثوق فرماندهی عالی ارتش است، یاری داده شوند. برای مؤثر واقع شدن راه حل نظامی، بایستی ایران را به کشور شدیداً کنترل شده ای، مانند ایران قبل از شروع برنامه اعطای آزادی های سیاسی در اواسط سال 1976، تبدیل نمود.... (همان، ص 251)
یک بار دیگر متن نامه فوق را مرور کنید تا بهتر پی ببرید که چه کسانی »درگیری سخت با تظاهرکنندگان در خیابان ها و سرکوبی استادان در دانشگاه ها و دانش آموزان و معلمان در مدرسه ها و رهبران مذهبی و کارگران اعتصابی« را مطرح کرده اند. برنامه »محدود کردن مطبوعات« را چه کسانی پیشنهاد داده اند و طرح »هزاران دستگیری« را و همچنین »افزایش اختیارات پلیس و ساواک« برای جنایت بیشتر توسط چه مقاماتی ارایه شده است؛ طرح »تبدیل ایران به یک کشور شدیداً کنترل شده« یعنی دچار یک حاکمیت مبتنی بر خفقان و دیکتاتوری و ترور و وحشت را چه کسانی ارائه کرده اند؟ و البته شرط موفقیت همه این طرح ها آن است که خونریزی افزایش یابد.
می بینید که چگونه داعیه داران »حقوق بشر« نسخه ای را که برای سرکوب آزادی خواهان شیلی و برقراری دیکتاتوری »پینوشه« جلاد پیچیده بودند، در ایران نیز برای محمدرضا پهلوی تجویز کردند و حکومت دست نشانده پهلوی نیز چه خوب دستورات دیکته شده از طرف اربابان آمریکایی اش را در روز سیزدهم آبان و روزهای پس از آن مو به مو به اجرا گذاشت.(حسین شاهد خطیبی، آمریکا، طراح کشتار 13 آبان و روی کار آمدن دولت نظامی ازهاری، سایت لیلةالقدر، 31 شهریور 1389)
3. تسخیر »لانه جاسوسی«
سیزدهم آبان 1358 ساختمان سفارت امریکا در تهران توسط جمعی از دانشجویان معترض تصرف گردید. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا زمان تسخیر سفارت امریکا در تهران دیپلمات های امریکایی مستقر در سفارتخانه از هیچ تلاشی در جهت مقابله با نظام نوبنیاد جمهوری اسلامی ایران فروگذار نمی کردند. تماس با سرکردگان گروه های ضد انقلاب، حمایت از شبکه های کودتا و براندازی در داخل کشور و تأمین مالی گروهک های تروریستی که در غرب و جنوب ایران به انفجار در لوله های نفتی و یا ایجاد ناامنی و بی ثباتی در مناطق کردنشین مشغول بودند، از عملکردهای مأموران سیاسی فعال در ساختمان سفارت امریکا بود. این حقایق در اسناد لانه جاسوسی نیز آمده است. بعضی از مقامات بلند پایه دولت کارتر پس از شکست وی در انتخابات 1359 ش. در خاطرات خود، به نقش نامطلوب و مخرب دستگاه حکومتی امریکا علیه ایران - که از طریق سفارتخانه آن کشور در تهران هدایت می شد - اقرار کرده اند. سفارت امریکا در تهران طی زمستان 1357 تا پائیز 1358 به مرکز فرماندهی عملیات جاسوسی و خرابکاری بر ضد جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده بود. سفارت امریکا زمانی توسط دانشجویان تسخیر شد که امریکا خواست مشروع ملت ایران در استرداد شاه و اموال و دارایی های بلوکه شده ایران را نادیده گرفت و حتی امکاناتی وسیع در اختیار فراریان حکومت شاه گذاشت تا تشکیلات خود را بر ضد انقلاب، سازماندهی و فعال کنند.(پایگاه اینترنتی مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 31 شهریور 1389)
تسخیر لانه جاسوسی امریکا در تهران از ابتدا با حمایت امام خمینی مواجه گردید. امام تصرف لانه جاسوسی توسط دانشجویان را »انقلاب دوم« لقب دادند و در سخنانی، از این اقدام حمایت کرد:
شما می بینید که الآن مرکز فساد امریکا را جوان ها رفته اند گرفته اند، و امریکایی هایی هم که در آنجا بوده گرفتند، و آن لانه فساد را به دست آوردند و امریکا هم هیچ غلطی نمی تواند بکند.(صحیفه امام، ج 10، ص 516)
کلیدواژه ها:
آثار استاد