مؤسسه فرهنگی هنری خیریه
ما در هر جایی باشیم، میتوانیم به روح انبیاء، اولیاء، ائمه و مؤمنین سلام بدهیم و عرض ادب کنیم و آنها را زیارت کنیم. البته این که مسافت طولانی را طی کنیم و هزینه و وقت زیادی را متحمل شویم و از نزدیک این بزرگان را زیارت کنیم، ثواب بیشتری دارد. همچنین، عرض ادبها، گریه ها و بوسیدن در و دیوار و ضریح، در به دست آوردن آرامش، تأثیر بسیاری دارد.
همانطور که مردم به زیارت ائمه (علیهمالسلام) میرفتند، آنها خودشان نیز به زیارت یکدیگر میرفتند. امام باقر (علیهالسلام) گزارش میدهند؛ «إنَّ الحُسینَبنَعلیٍّ كانَ یَزُورُ قَبرَ الحَسَنِ علیهالسلام فی كُلِّ عَشِیَّةِ جُمُعَةٍ[1] = حسین بن على (علیهالسلام)، هر شب جمعه به زیارت قبر حسن (علیهالسلام) مىرفت.»
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «ایتُوا قَبرَ الحُسَین (علیه السلام) کُل سَنَة مَرَة [2]= سالی 1 بار، به زیارت قبر حسین (علیهالسلام) بروید.» همچنین ایشان فرمودهاند: «مَنْ لَمْ یَأْتِ قَبْرَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ حَتَّى یَمُوتَ کَانَ مُنْتَقَصَ اَلْإِیمَانِ مُنْتَقَصَ اَلدِّینِ إِنْ أُدْخِلَ اَلْجَنَّةَ کَانَ دُونَ اَلْمُؤْمِنِینَ فِیهَا [3]= هر کس به زیارت قبر امام حسین (علیهالسلام) نرود تا بمیرد، ایمانش ناتمام و دینش ناقص خواهد بود. به بهشت هم که برود، پایین تر از مؤمنان، در آنجا خواهد بود.»
امام رضا (علیهالسلام) فرمودند:«مَن زارَها فَلَهُ الجَنَة[4]= کسی که فاطمه معصومه را زیارت کند، بهشت برای او خواهد بود.» امام هادی (علیهالسلام) نیز فرمودند: «مَن زارَ عَبدالعَظیمِ الحَسَنی(ع) بِرِی کَمَن زارَ الحُسَین(ع) بِکَربَلا [5] = اگر قبر عبدالعظیم را در شهرری زیارت کنید، چنان است که گویی امام حسین (علیهالسلام) را در کربلا زیارت کرده اید.»
امام صادق (علیهالسلام) میفرمایند: قالَ رَسوْلُ اللهِ(صلیللهعلیهوآلهوسلم): «ما بَینَ قَبری و مِنبَری رَوضَةٌ مِن رِیاضِ الْجَنَّةِ و مِنبَری عَلی تُرعَةٍ مِن تُرَعِ الْجَنَّةِ، لِأَنَّ قَبرَ فاطِمَةَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیها بَینَ قَبرهِ و مِنبَرِهِ و قَبرُها رَوضَةٌ مِن رِیاضِ الْجَنَّةِ و إلَیهِ تُرعَةٌ مِن تُرَعِ الْجَنَّةِ[6] = رسول خدا فرمود: «میان قبر و منبر من، باغی از باغهای بهشت است و منبر من، بر فراز آبراهه ای از آبراهه های بهشت است». چون قبر فاطمه (صلوات اللّه علیها) میان قبر رسول خدا و منبر اوست و قبر فاطمه، باغی از باغهای بهشت میباشد و یكی از آبراهه های بهشت به سوی آن است.
زمانی که اهلبیت (علیهمالسلام) زنده بودند، مردم به دیدن آنها میرفتند. الآن هم که امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) زنده هستند، ما زیارت نامه او را میخوانیم. همچنین اگر ایشان در بین ما بودند، به زیارتشان میرفتیم. همانطور که این کار را در طی سالیان بعد از انقلاب، با زیارت کردن امام خمینی (رحمتاللهعلیه) و مقام معظم رهبری انجام داده ایم.
وهابیت، آداب شیعه را قبول ندارد
وهابیت، بوسیدن و دست به ضریح کشیدن و خواندن زیارت نامه را شرک میداند. توسل به اولیاء خدا، عزاداری و گریه کردن بر اهل بیت(علیهم السلام) را شرک و خرافات می داند.
قبور ائمه (علیهمالسلام) به دست وهابیت خراب شده که بعضی از آنها از روی دشمنی بوده است. بارها قبر سیدالشهداء(علیهالسلام) را خراب کردند. البته قبور را به اسم دین خراب کردند و نگفتند: ما با اهل بیت (علیهمالسلام) دشمنی داریم؛ بلکه گفتند: اینها مظاهر شرک هستند. به نظر آنها هر چه از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و حضرت علی (علیهالسلام) باقی مانده؛ شرک است. بقیع، قبلاً بارگاه و گنبد داشته که ویرانش کردند. چندین بار خواستند قبر پیامبر (صلیللهعلیهوآلهوسلم) را نیز خراب کنند. وهابیون تند رو، همه ی اینها را شرک میدانند و یکی از علمای آنها گفته: خدا را شکر که من بعد از ۲۵ سال، هنوز چشمم به گنبد سبز رنگ پیامبر، نیفتاده است.
رفتارهای دینی ما، باید با پشتوانه باشد
اگر کسی حرفی میزند و نقدی میکند، باید از نظر عقلی، برای ما روشن باشد و ما حرفی برای گفتن داشته باشیم و بتوانیم از این حالات خودمان دفاع کنیم.
ما نباید تعصب داشته باشیم. ما علاقه، ارادت و اعتقاداتی داریم. این که ما گریه میکنیم، نذر میکنیم، ضریح را میبوسیم، قسمتی از تربت سیدالشهداء (علیهالسلام) را بر میداریم، قسمتی از پارچههای روی مرقدشان را به عنوان تبرک بر میداریم، دلایل همه اینها باید برای ما روشن باشد. حتی یک جوان هم میتواند فرهنگ خودش را نقد کند و بگوید: چرا ما این کارها را میکنیم؟ فرض بفرمایید، یک خارجی از شما دربارهی فرهنگتان سؤال کند. او میخواهد بداند، به عنوان یک کار منطقی، عقلی و سنجیده، چه پشتوانه و فایدهای در این رفتارها وجود دارد؟ بهتر است اینها برای خود ما هم حل شود و از حالت تقلیدی در بیاییم و به بینش برسیم و بدانیم واقعاً در انجام این کارها، پشتوانهای داریم. آیا عقل، آن را تأیید میکند یا مانند اقوام و ادیان دیگر؛ عادت و سنت ما ایرانیهاست؟ ما میخواهیم وقتی زیارت عاشورا، جامعه کبیره، آل یاسین و زیارت روزانه اهل بیت (علیهم السلام) را میخوانیم، براساس تقلید، عادت و صرفاً فرهنگ یک کشور نباشد؛ بلکه با یک بینش انجام بگیرد.
انسان لازم است مقداری از لباس تقلید در بیاید و به مسائل تردید کند. البته وقتی میخواهیم مسائل را از طریق منطق بفهمیم، خوب نیست که یک دفعه زیر همه چیز بزنیم و بگوییم اینها همه خرافات است و ما چنین چیزی در اسلام نداشتهایم. چون ممکن است خیر در راه انسان نیاید و انسان برای همیشه شقی شود.
ما در نمایشگاه فرهنگی ژنو، تعدادی قرآن، مفاتیح، جانماز، مهر و تسبیح، پیشانی بند، عکس امام و مقام معظم رهبری، عکس زنان محجوب و کتاب آموزش نماز برده بودیم. آنجا یک ایرانی ما را مسخره کرد و گفت: اینها چیست که به این کشور آوردید؟ مگر شما نمیدانید کجا آمدهاید؟ اینجا سوئیس است! کتاب مذهبی آورده اید؟! او میگفت: دولت این همه پول هواپیما داده که شما اینها را بیاورید؟ مردم اینجا چیزهای دیگر میطلبند. ولی ما چون میدانستیم چه کار میکنیم، گفتیم: شما تحمل کنید و جسارت ما را ببخشید. بقیة گروههایی که از ایران آمده بودند، با خودشان کتابهای صادق هدایت، احمد شاملو، کتابهای سعدی، خیام، حافظ و چیزهای دیگر آورده بودند. چون نمایشگاه بین المللی بود، عکس صدام را هم زده بودند. صدامی که جنایتکار معروف بود. هیچ کس هم چیزی نمیگفت. چون برای پرستیژ شان بد بود. آن وقت اعضای کنسولگری، برایشان خیلی سخت بود که ما بخواهیم عکس امام یا مقام معظم رهبری را نصب کنیم. اما ما محکم پای کار ایستادیم. نتیجه این شد که تمام قرآنها، مفاتیح ها و کتابهای نماز را با شیفتگی خریدند و تمام محصولات ما به فروش رفت.
زیارت عاشورا را با پشتوانه بپذیرید
زیارت عاشورا، آن قدر اهمیت دارد که خداوند آن را تنظیم کرده و امام باقر (علیهالسلام) به آن سفارش کرده و آن را به ما داده است. زیارت عاشورا، یک برنامهی کامل زندگی است که انسان باید پشتوانه ای از آن داشته باشد و ذهن در مورد آن قانع شده باشد.
ممکن است کسی با این فرهنگ آشنا نباشد و از ما سؤال کند که در محرم، قضیهای اتفاق افتاده و دیگر تمام شده؛ چرا هر سال جمع میشوید و عزاداری و سینه زنی میکنید؟ همانطور که آقایی در روزنامه نوشته: چرا مردم به عزاداری که انجام میدهند، آگاه نیستند؟
انسان ابتدا باید مقوله امام و امام شناسی برایش حل شود، بعد سراغ زیارت عاشورا برود. اگر فقط به خاطر مقوله دین، اینها را بپذیرد، یک جا زیر پایش شل میشود. فرض بفرمایید، اگر در دانشگاه استادی، انسان را مسخره کند و بگوید: این مسخره بازیها چیست؟ چرا سیاه میپوشی و سینه زنی میکنی؟ هنوز جزء عوام هستی؟ تو دیگر برای خودت دانشجو شده ای! جزء روشن فکر ها هستی! زشت است که وارد دسته شوی و سینه زنی کنی. با این حرفها ممکن است، زیر پای انسان شل شود و با خود بگوید؛ نکند مرا و لباس مشکی ام را مسخره کنند.
واسطه قرار دادن اهل بیت (ع)، شرک نیست
بعضی میگویند: واسطه و شفیع قرار دادن اهل بیت (علیهالسلام) شرک به خداوند و کفر است. مورد ننگ خداوند است و خداوند این کارها را دوست ندارد.
آنها میگویند: ما توحید و عشق به خدا داریم و توجه ما به خداوند است و باید در او ذوب شویم. اعتقاد آنها این است که توجه به اهل بیت (علیهم السلام)، اساساً حائل و فاصله بین ما و خداست. چرا به سیدالشهدا (علیهالسلام) بگوییم مشکلمان را حل کند؟ چرا وقتی مریض شویم، به امامزادگان متوسل شویم؟ چرا واسطه قرار بدهیم؟ به خود خدا میگوییم مشکلمان را حل کند و بیمارمان را شفا دهد. مگر آنها قدرت دارند؟ اینها زمانی بوده اند و حالا از دنیا رفتهاند. این طرز تفکر وهابی ها درست نیست؛ زیرا ما حتی برای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که زنده و غایب هستند، زیارتنامه می خوانیم، جشن می گیریم، در فراقش سوز و عطش داریم و گریه و دعا می کنیم.
مؤمنین، باید به زیارت یکدیگر بروند
در روایات، به زیارت علما، دوستان و برادران مؤمن رفتن، بسیار سفارش و امر شده است. این زیارت آثار و فوایدی دارد که بعضی از آنها ملموس و بعضی دیگر غیر ملموس هستند.
در فرهنگ اسلام، خیلی به صلة رحم سفارش شده که به یکدیگر سر بزنید و به ملاقات هم بروید و از احوال همدیگر خبر داشته باشید، تا کسی شب گرسنه نماند و مشکلات یکدیگر را بتوانید حل کنید.
همچنین اسلام، سفارش زیادی به مهمانی گرفتن و دور هم جمع شدن کرده است. اینکه پاتوق هایی مانند مسجد، پارک، کوه و... باشد که شیعیان و مؤمنین در آن جا جمع شوند. البته در فرهنگهای دیگر اصلاً اینها را نمی پذیرند و زندگی مردم کاملاً از هم جداست و کسی برای مهمانی، به خانة دیگری نمی رود. کسی حق ندارد، در کار دیگری دخالت کرده و اظهار نظر کند.
آقایی پیش من آمده بود و می خواست درباره ی ازدواج با دختر خانمی صحبت کند. این آقا مدتی با خارجی ها در ایران ارتباط داشت و فرهنگ آنها را یاد گرفته بود. به خانم می گفت: من اصلاً از رفت و آمد خوشم نمی آید. جمعه روز من است و حتی همسرم هم نباید مزاحم من شود. روز جمعه اگر مهمان بیاید، به شدت عصبانی می شوم.
[2] بحار الأنوار/ ج 98 / ص 13
[3] وسائل الشیعه / ج ۱۰ / ص ۳۳۵
[4] کامل الزیارات / ص ۵۳۶ / ح ۸۲۶
[5] مستدرک الوسائل / جلد سوم٫ صفحه ۶۱۶
[6] معانی الأخبار / 267 / 1
کلیدواژه ها:
آثار استاد