www.montazer.ir
پنج‌شنبه 21 نوامبر 2024
شناسه مطلب: 11190
زمان انتشار: 29 اوت 2020
مهمترین پیام عاشورا، مهندسی عشق است

ماه محرم؛ جلسه اول؛ 1398/05/31

مهمترین پیام عاشورا، مهندسی عشق است

وقتی که می‌گوییم کربلا یک نمونه کامل از سلوک انسانی است، یعنی یک سبک زندگی درست و انسانی را در مدت زمان کوتاهی همه بازیگران صحنه کربلا به ما یاد دادند و اگر کسی دنبال آموزش، فهم و رسیدن به هدف خلقت باشد، با مطالعه حوادث کربلا و عاشورا کار ده‌ها سال را انجام می‌دهد. درسهایی که اینها به ما دادند، راه میانبری بوده که اگر کسی از آن استفاده کند، هم می‌تواند گذشته خودش را جبران کند و هم می‌تواند به نورانیت و سرعت و به عالی‌ترین درجات برسد.

حادثه کربلا یک نمونه کامل و بی‌نظیر از سلوک انسانی است. کربلا زمانش کوتاه است، اما قدرتش بینهایت زیاد و سرعتش هم خیلی زیاد است. شما نگاه کنید در کربلا آدم‌هایی را داریم که این افراد تا شب عاشورا مثل حُر در نقطه مقابل امام بودند؛ یا کسانی را داریم که تا غروب با امام حسین علیه‌السلام جنگیدند، و بعد به حضرت ملحق شدند و تمام مسیر بد گذشته را جبران کردند. این یعنی کشتی حسین و شخصیت حسین، شخصیتی است که در یک زمان کوتاه می‌تواند یک آدم را از ته جهنم به عالی­ترین درجات بهشت برساند. این فهم از فرهنگ کربلا فوق‌العاده مهم است.

خیلی مهم است که بدانیم فرهنگ امام حسین علیه‌السلام و فرهنگ کربلا و فرهنگ عاشورا قدرت سازندگی دارد. شما در هیچ رحمی به اندازه رحم زمانی و مکانی کربلا و عاشورا قدرت سازندگی و شدن را پیدا نمی‌کنید. در واقع حادثه کربلا یک دوره سبک زندگی کامل است که اگر کسی آن را مطالعه کند، همه چیز را یاد می‌گیرد. یعنی شما در مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، خانوادگی و تربیتی هر چه بخواهید در این مقطع کوتاه زمانی اتفاق افتاده و برای ما در تمام این زمینه‌ها فرمول و قاعده وجود دارد که می‌توانیم از آن استفاده کنیم.

مهمترین درسی که عاشورا به ما می‌دهد که از آن مهمتر وجود ندارد، بحث مهندسی عشق است. قدرت کربلا در این است که ذهن‌ها و قلب‌ها را در مهندسی معشوق‌ها تنظیم و مسلح می‌کند. یعنی انسان را از عشق‌های هرز و دلدادگی‌هایی که باعث سرخوردگی و شکست می‌شوند، ذلتها و خواری‌های عاطفی، التماس‌های عشقی، ذلت‌هایی که ما در جنبه‌های عشق زمینی می‌کشیم، گدایی‌های عاطفی و خیلی چیزهای دیگر نجات می‌دهد.

فقط مومنین باطن انسانی دارند

باطن انسان‌ها یا جمادی یا گیاهی یا حیوانی و یا انسانی است. عقل اگر در استخدام فوق عقل باشد، انسانی است و اگر نباشد حیوانی است. یک چیز میانه یا حد وسط ما نداریم. بنابراین، یک دانشمند یا با دانشش در مسیر جهنم است و یا با دانشش در مسیر خداست. حد وسط ما نداریم. یا به سمت جهنم می‌رود یا به سمت بهشت.

اگر خاطرتان باشد قرآن کریم یعنی خداوندی که انسانها را خلق کرده در مرحله اول انسانها را به دو گروه تقسیم کرد: انسانهای متعادل که به سمت هدف خلقت‌شان می‌روند. یعنی هم لذت و شادی و آرامش در دنیا و هم سعادت آخرت را دارند؛ یا انسان هایی که برعکس حرکت می‌کنند. غیر از این دو، انسان دیگری نداریم. قرآن اینها را تقسیم کرده و برایشان اسم گذاشته: فاسق و مومن.

فاسق یعنی غیرطبیعی و نامتعادل. یعنی خروج از حد طبیعی. چون اگر کسی ابدیت، خدا و خانواده آسمانی‌اش را دوست نداشته باشد، غیرطبیعی است و غیرطبیعی عمل می‌کند و فاسق است. فقط یک دسته را خداوند در قرآن کریم به معنای واقعی «انسان» تعبیر می‌کند. کسانی که باطن انسانی دارند و مسیرشان به سمت ابدیت و بهشت و بالاتر از بهشت است و آنها «مؤمن» اند.

«وَ الْعَصْرِ/ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ= قسم به عصر/ همانا انسان در زیان است». یعنی همه آدمها آن اصل سرمایه‌شان را از دست می دهند. اصل سرمایه، همان بخش فوق عقلانی و انسانی‌ و جاودانگی است‌. همه انسانها فرصت انسان بودن، باطن انسانی داشتن، حیات ابدی داشتن را از دست می‌دهند. استثنائاً یک گروه اینطور نیستند: «إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا= مگر کسانی که ایمان آوردند» آن هم با شرائطش که این است: «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ= و كارهاى شایسته كرده و همدیگر را به حق سفارش و به شكیبایى توصیه كرده‏ اند». اینها انسان هستند.

سه شاخصه اصلی در شناخت حقیقی انسانیت چیست؟

در مورد کسانی که به بهشت و بالاتر از بهشت می‌روند، قرآن یک شاخصه می‌دهد و می‌گوید اگر در خودتان یا کسی این شاخصه را دیدید، بدانید که مسیرتان درست است. اگر هم گناه و لغزش و ریزش کند، همه اینها قابل جبران اند.

طبق سوره توبه آیه 24 باید سه عشق در رأس همه معشوق‌هایتان حاکم باشد. اگر این سه عشق در رأس همه عشق‌های شما بود، شما انسانید و مسیرتان هم طبیعی است و درست هم جلو می‌روید. در غیر این صورت فاسقید و دیگر انسان نیستید. آن سه معشوق «الله، اهل بیت و جهاد» است. اما اگر معشوق‌های عقلی، حیوانی، گیاهی و جمادی را دوست دارید، اشکالی ندارد. خدا اصلاً نمی‌گوید که شما مثلاً عشق زمینی نداشته باش، می‌گوید داشته باش، ولی می‌فرماید قشنگ و ماندگارش را داشته باش.

قلب ما جز به رسیدن به الله از معشوق دیگری سیر نمی‌شود. چون انسان بی­نهایت‌طلب است و یک معشوق بی­نهایت هم بیشتر ندارد و آن هم «الله» است.

کسی که برایش خدا و اهل‌بیت علیهم‌السلام مهم نیستند و فقط می‌خواهد آنها را دوست داشته باشد و برایش مقدس باشند؛ یعنی در همین حد که آنها باب‌الحوائج هستند و به وسیله آنها مشکلات‌مان را حل کنیم و با خودشان کاری نداشته باشیم، عاشق‌شان نباشیم، دوستشان نداشته باشیم، موضوعیت در حیات ما نداشته باشند، و حدِ این آدم همین مقدار است. این روش، حیات انسانی نیست.

حیات انسانی مبتنی بر معشوق‌های انسانی است. این را دقت کنید. چون خیلی مهم است. تو اگر معشوقت، خدا و اهل بیت هستند و شیوه زندگیت هم جهاد است، انسان هستی.

 من یک چیز به شما بگویم: هیچ مردی و هیچ زنی نمی‌تواند عشق ماندگار زمینی داشته باشد، یک عشق به قول امروزی‌ها رومانتیک، مگر اینکه اول عاشق خدا، اهل بیت و جهاد باشد. اینها هستند که دل‌هایشان به عشق زمینی قدرتمند است. اینها هستند که اگر به سمت دنیا هم بروند، دنیا را به استخدام جاودانگی شان در می‌آورند. یک عشق آسمانی، عشق زمینی را کاملاً تقویت و حفظ می‌کند. زن و شوهر به محض اینکه الله و اهل بیت را از دست بدهند، سر دنیا به جان هم می‌افتند.

انسان باید متنفر باشد از همه کسان و چیزها و ارزش‌هایی که می‌خواهند او را از خانواده آسمانی‌ و معشوق اصلی‌اش الله جدا بکنند، از ابدیتش بیاندازند، از بهشت و بالاتر از بهشت بیاندازند.

داستان کربلا، جنگ بین انسانیت و حیوانیت است

جهاد و جنگ کربلا، جنگ انسانیت است. یعنی ماجرای یک انسان کامل با شیعیان و پیروان و محبینش با ائمه کفر است. آنها می‌خواهند الله، اهل بیت و هدایت، به شیوه‌ی تخصصی برای انسانها بماند. اما یک عده این مقام را غصب کردند و هنوز هم می‌خواهند مردم را به راه غیر حق بکشانند. این جهاد داستان کربلاست. این داستانی است که برای همه ما در طول همه زمانهاست.

این جمله «کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا» یکی از درست‌ترین جملات فرهنگ بشری است که همه زمانها عاشوراست و همه مکانها کربلاست و داستان مبارزه انسانها در طول تاریخ، بسته به موضوع مبارزات‌شان انسانی یا غیر انسانی است.

انسان‌هایی در طول تاریخ جنگیدند برای انسانیت، شرافت انسانی، ابدیت، معشوق‌های انسانی و از طرفی انسان‌هایی هم جنگیدند برای معشوق‌های حیوانی. نوع جنگ و صلح یک آدم، چه در زمینه‌های فردی و چه در زمینه‌های اجتماعی، شخصیتش را مشخص می‌کند. یعنی معلوم می‌شود که تو با چه کسی و سر چه چیزی می‌جنگی و دشمنانت چه کسانی هستند. اصلاً چه کسانی را دشمن می‌دانی، چه کسانی را دوست می‌دانی، این قیمت تو را مشخص می‌کند.

داستان کربلا داستان مبارزه نور با تاریکی، حق با باطل، ایمان با کفر، انسانیت با فرهنگ شیطان است. داستان کربلا داستان مبارزه فطرت با طبیعت است. از این رو، بزرگترین درسی که کربلا و عاشورا به ما می‌دهد، درس انسانیت است. یعنی سبک زندگی انسانی.

مهم ترین هدف امام حسین علیه‌السلام احیای امر به معروف بوده است

در فرهنگ عاشورا مهمترین هدفی که امام حسین (علیه‌السّلام) از خروج و قیام خودش تعریف کرد،‌ این بود که فرمود: «خرجت ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر= من خروج کردم تا امر به معروف کنم و از منکرها باز بدارم».

در فرهنگ انسانی، «معروف» عشق به الله، اهل بیت و جهاد در رأس محبوبهاست. هر چیزی که تو را به خانواده آسمانی و هدف خلقت، زیبایی، شادی، آرامش و محبت می‌رساند، معروف است. «منکر» هر چیزی است که تو را از الله، اهل بیت و جهاد دور می‌کند.

متأسفانه الان ما تا می‌گوییم معروف و منکر، یک چیز خیلی سطحی در سطح مسائل ظاهری و شریعتی در نظرمان می‌آید. در حالی که ما معروفها و منکرهایی بالاتر از شریعت در بحث طریقت و اخلاقیات داریم. از آن بالاتر ما معروف‌های اعتقادی و منکرهای اعتقادی داریم.

اگر کسی می‌خواهد در جامعه امر به معروف و نهی از منکر کند، باید بداند که مهمترین معروفها و مهمترین منکرها چه هستند.

حاکمان ظالم منشأ بدیها و شُرور جهان هستند

امام کاظم علیه‌السلام در شرح آیه «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ[1]= بگو که خدای من حرام کرده است هر گونه اعمال زشت را، چه در آشکار و چه در نهان». می‌فرماید:«اِنَّ‌ لِلقُرآنِ‌ ظَهراً‌ وَ‌ بَطنًا فَجَمِیعُ مَا حَرَّمَ اَللَّهُ فِی اَلْقُرْآنِ هُوَ اَلظَّاهِرُ وَ اَلْبَاطِنُ مِنْ ذَلِكَ أَئِمَّةُ اَلْجَوْرِ= براى قرآن ظاهرى است و باطنى، همه آنچه را خدا در قرآن حرام كرده، ظاهر قرآنست و باطن آن پیشوایان جورند».

فواحش، یعنی کارهای زشت، چه ظاهری و چه باطنی. ما دو دسته گناهان ظاهری و گناهانی باطنی داریم. گناهان جوارحی که با بدن انجام می‌شود و گناهان جوانحی داریم که با قلب انسان اتفاق می‌افتد.

گاهی بدن انسان گناه می‌کند، گاهی هم قلب انسان گناه می‌کند. پایین‌ترین و سبک‌ترین گناهان، گناهان بدنی است. کسی که مثلاً نعوذ بالله مشروب بخورد، عذابش خیلی وحشتناک است یا روابط نامشروع داشته باشد یا دزدی کند و... اینها گناهان کبیره هستند. ولی قابل جبران هستند؛ اما گناهان باطنی مثل حسادت، بداخلاقی، زودرنجی، حساسیت، خودکم‌بینی، غمگین بودن و... که فحشای این گناهان خیلی بیشتر است.

«الظاهر عنوان الباطن= هر چیزی که در ظاهر ظهور می‌کند، نشان‌دهنده باطن است». یعنی اگر یک چیزی را از یک نفر می‌بینید، نشانه‌ی این است که در شخصیت او یک چیزی هست که اینطور ظهور می‌کند: خوب یا بد فرقی نمی‌کند.

حالا حضرت می‌خواهد بگوید که منشأ فواحش یک باطن دارد. منشأ فواحش چیست؟ منشأ فواحش رهبران جور هستند که انسان­ها را به سمت معشوق اصلی‌شان نمی‌برند. پس هر جا مدیریت و حاکمیتی باشد که انسانها را به سمت هدف خلقت نمی‌برد، منشأ همه فسادها می‌شود.

اگر شما در طول تاریخ، طلاق، ظلم، دزدی، جنایت و هر کثافت‌کاری و ظلمی که می‌بینید، برمی‌گردد به اینکه یک جایی طاغوتی حاکمیت می‌کند و منشأ همه فسادها آن طاغوت است. چه در کشور خودشان و چه در هر جای دیگر.

امام معصوم، منشا هر خیر و نیکی است

آن باطن همه فحشاهایی که شما در کل نظام خلقت می‌بینید. آن خوبی‌ها و قشنگی‌هایی که شما در نظام خلقت می‌بینید، باطنش کجاست؟ که حضرت در ادامه می‌فرماید: «وَ جَمِیعُ مَا أَحَلَّ اَللَّهُ تَعَالَى فِی اَلْكِتَابِ هُوَ اَلظَّاهِرُ وَ اَلْبَاطِنُ مِنْ ذَلِكَ أَئِمَّةُ اَلْحَقِّ = هر چه خدا در قرآن حلال تمامش ظاهر قرآن است و باطن آن پیشوایان حق هستند».

هر جا امام حقی امامت و مدیریت و فرمانروایی و سلطنت داشت، به برکت او، خوبی­‌ها در جامعه رواج پیدا می‌کند. قشنگی‌ها، خوبی‌ها، زیبایی‌ها، عشق‌های ماندگار، عدالت، پیشرفت، امنیت و... همه به برکت امام حق است.

بنابراین، اگر حاکم یک جا اهل حق بود و خداوند به مدیریت و ریاست او راضی بود، منتظر خیر و برکت و امنیت و عزت و پیشرفت و خوبی و معنویت باشید. در مقابل، اگر کسی حاکمیتی را به دست گرفت که خدا به امامت و مدیریتش راضی نبود، منتظر فساد و ظلم و تباهی و جور و کثافت‌کاریها و طلا‌ق‌ها و اختلافات و جنگها و خونریزی‌ها و غصه‌ها و ذلتها باشید. پس در واقع چه در جنبه خوبیها و چه در جنبه بدیها، دو منبع وجود دارد که از آنجا این خوبی‌ها و بدیها تغذیه می‌شود و دمیده می‌شود به کل نظام زندگی انسانها.

ائمه حق با فرشتگان زیبایی‌ها، قشنگی‌ها و خوبی‌ها را رواج می‌دهند. ائمه باطل با شیاطین ظلم‌ها و فسادها و تباهی‌ها را در جامعه رواج می‌دهند. تکلیف فطرت گراها را هم خدا بر این اساس مشخص کرده و فرموده: و قاتلوا ائمة الکفر= با امامان کفر مبارزه کنید».

امام حسین (علیه‌السّلام) در حرکت خودش وقتی که می‌خواهد بگوید من چرا می‌خواهم قیام کنم، می‌گوید: «وَ عَلَى الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یَزِیدَ= فاتحه اسلام را باید بخوانید، زمانی که امت مبتلا بشوند به حاکمی مثل یزید».

حضرت در این کلام، مسیر ما را روشن می‌کند و می‌گوید: فاتحه صلاح، خوبی‌ها، اسلام، بهشت و بالاتر از بهشت را بخوانید، آنجایی که مدیر یک جامعه کسی هست که خدا راضی نیست.

امام حسین علیه‌السلام و خانواده‌اش و نیز اصحاب عاشورا به ما یاد بدهند که در تمام دوره ­های تاریخ، اگر بشری به حاکمیت طاغوتها راضی بشود و تن به حاکمیت طاغوتها بدهد و برای حاکمیت امام حق جهاد نکند، یزیدی و باطل و فاسق است. پس وقتی که تفکر تو، تن دادن به حاکمیت غیرمعصوم است، شریک جرم همه این ظالمها هستی؛ اما اگر تفکر تو تمرکز روی حاکمیت معصوم باشد، گناهکار هم باشی، خدا تمام گناهانت را می‌بخشد.

فهم کسی که معتقد به امام است، با کسی که نیست، بی­نهایت متفاوت است. آن کسی هم که اصلاً به فکر حاکمیت معصومین به خصوص وجود مقدس امام زمان علیه‌السلام نیست، مفید برای امام زمان علیه‌السلام نیست، تلاشی برای حاکمیت امام زمان علیه‌السلام و برای آمدنش نمی‌کند؛ هر چند آدم خیر و خوب و مهربانی هم باشد، جایش ته جهنم است. چون او زیر بار طاغوت رفته است و طاغوت و منشأ فسادها را قبول کرده و با منشأ همه فحشاها کنار آمده است. پس حواست باشد که در کربلا و عاشورای خودت، حسین خودت باشی.

قا/203

شرح زیارت جامعه کبیره/ امام شناسی/عاشورا


[1] . سوره اعراف/ آیه 33.

صوت

1 - مهمترین پیام عاشورا، مهندسی عشق است

نظری داده نشده

Top
برای عضویت در خبرنامه پست الکترونیکی خود را وارد کنید

خبرنامه سایت منتظران منجی

Stay informed on our latest news!

اشتراک در خبرنامه سایت منتظران منجی feed